نشست «بررسی طرح های داپ وگاپ ترکیه از منظر حقوق بین الملل» در مجتمع شهید حاج قاسم سلیمانی ساختمان ولایت ۱ سالن دانشکده حقوق دانشگاه تهران مرکز برگزار شد.
متن مشروح نشست: «بررسی طرح های داپ و گاپ ترکیه از منظر حقوق بین الملل»:
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَر، إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ
هدف از برگزاری این نشست ها، بررسی مباحث روز کشورمان، منطقه و تحولات بین المللی از منظر حقوق بین الملل، مباحث روابط بین المللی و سیاسی است. در واقع یک کارگاه کاربردی آموزشی برای پژوهشگران و علاقمندان است که شامل اهداف و کارکردهای تبیینی، حقوقی و رسانه ای می شود. خب، موضوعی که برای این نشست انتخاب کردیم بحث پروژه های سدسازی ترکیه است، یعنی طرح های داپ و گاپ از منظر حقوق بین الملل. شاید امروز این موضوع برای شما بزرگوران اهمیتی دو چندان داشته باشد. به دلیل اینکه در همین روزهای اخیر شما در رسانه ها، بیشتر در خصوص مباحث مربوط به بحث سد کمال خان، بحث های هیدروپلیتیکی افغانستان و مشکلات بوجود آمده شاهد اخبار و مطالب گوناگون هستید. در کنار اینها یکی از مهم ترین مشکلاتی که کشورمان از این باب یعنی سیاست های آبی، بحث های سیاست سد سازی همسایگان درگیر است، بحث ترکیه هست. در بحث ترکیه، ما تحت تاثیر دو پروژه قرار گرفته ایم که امروز با حضور اساتید محترم به تشریح و تبیین آنها خواهیم پرداخت. یکی پروژه های سدسازی ترکیه روی رودهای بین المللی دجله و فرات هست که از سوریه و عراق می گذرد و پس از رسیدن به کارون ایران وارد خلیج فارس می شود. در اینجا نکته مهمی که وجود دارد این است که در پروژه گاپ از چهار حق آبه ای که داریم که و عبارتنداز: حق آبه شرب یا شهری، حق آبه کشاورزی، حق آبه صنعتی و حق آبه زیست محیطی؛ تنها حق آبه زیست محیطی ما دچار آسیب شده است و ما با پدیده ریزگردها مواجه شده ایم. می دانید که پروژه ای به نام داپ است که درسطح رسانه ای ترکیه بسیار بایکوت می شود و کمتر در کانون توجه قرار گرفته است . این پروژه شامل سدسازی های متعدد ترکیه روی رود خانه بین المللی ارس متمرکز هست. شما در خصوص بحث سدسازی های ترکیه در قالب داپ در منابع انگلیسی، مقاله ای را پیدا نمی کنید. به دلیل اینکه این سدسازی ها از ابعاد مختلفی مباحث حقوقی را نقض می کنند و ترکیه تمایلی ندارد که موارد مرتبط با این بحث رسانه ای بشود. یعنی امروز همین مشکلی که ما درباره رودخانه هیرمند داریم و الان در سیستان و بلوچستان با آن مواجه ایم، مطمئنا اگر این فرایند به دلیل سدسازی هایی که روی رود ارس شده، ادامه داشته باشد احتمالا در آینده نه چندان دور، ما با مشکلات غیرمنتظره ای مواجه خواهیم شد. می دانید که بعد از اینکه سال گذشته سد کاراکورت در رود ارس توسط ترکیه افتتاح شد، رود ارس کم آب شده است. هر چهار حق آبه ای که برشمردم در رود ارس نقض می شود. یعنی آب شرب که برای تبریز و شمالغرب، آب کشاورزی که برای دشت مغان، برای سد خداآفرین پیش بینی شده است حق آبه زیست محیطی، حق آبه صنعتی همه در سدسازی های ترکیه روی ارس کاملا نقض شده اند. خب، در بحث حقوقی، کنوانسیون هایی مثل کنوانسیون ۱۹۹۷ نیویورک وجود دارد. قواعد عرفی مثل منع استفاده زیان بار از محیط زیست هم مطرح است. ان شاء الله مواردی از این دست را در نشست امروز بررسی خواهیم کرد و مواردی که با بحث های هیدروپلیتیکی مرتبط اند و یا مباحثی که در این خصوص چه از منظر سیاسی و چه از منظر روابط بین المللی با اهمیت تلقی می شوند.
البته پیرامون این موضوع، بحث حقوق بشر زیست محیطی و خواست اقلیت های ساکن ترکیه نیز باید از منظر فرهنگی مورد توجه قرار بگیرد. می دانید که این سدها در مناطقی که اساسا اقلیت های کردی ترکیه حضور دارند ساخته می شود. ما کنوانسیون های زیادی مثل کنوانسیون آرهوس داریم. این کنوانسیون بر عدالت زیست محیطی از طریق مشارکت موثر ساکنان محلی در تصمیم گیریهای مربوط به احداث سدّ تاکید می کند. آیا اقلیت های ترکیه، خصوصا کردها براساس کنوانسیون آرهوس در ساخت این سدها مشارکت داشتند یا نه ؟ در مجموع می توان گفت، اعتراض های این اقلیت ها در ده سال اخیر نشان می دهد که به آنها اجازه مشارکت داده نشده است. این مباحث امروز در نشست امروزمان مطرح و بررسی خواهد شد. من بیشتر از این مصدع اوقات شریفتان نمی شوم و از جناب دکتر دلالت دعوت می کنم که با سخنرانی خودشان،ما را بهره مند سازند.
دکتر مراد دلالت – مدرس دانشگاه و عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم خدمت اساتید ارجمند سلام و عرض ادب و احترام دارم. همچنین از دوستان و مهمانان بزرگواری که با حضورشان در این نشست مایه دلگرمی ما شده اند تشکرمی کنم. نشست ما نشستی کاملا علمی است. نگاه علمی به مباحث علمی بسیار ارزشمند و ضروری است. امروز، طرح داپ و گاپ ترکیه، بیش از هر موضوع دیگری درکانون توجه قرار گرفته و این سؤال مطرح است که این پروژه چه تاثیراتی بر ایران و کشورهای همسایه درسطح جهانی خواهد داشت؟
ببینید عزیزان، طرح گاپی که من می خواهم در مورد آن صحبت بکنم، طرحی است که به نفع ما نیست. این طرح بر روی دجله و فرات ایجاد شده است و سرشاخه های اصلی آن در ترکیه وجود دارد، و در همان استان ها نیز باعث شکل گیری مهاجرت مردم کردنشین شده است. افزون براین، حوزه ترکیب پرجمعیت آن مناطق را بهم ریخته است و انسان ها مجبور به مهاجرت شده اند. اگر شما به آن مناطق سفر بکنید و از نزدیک با اوضاع نامطلوب مردم آن مناطق آشنا بشوید خواهید دیدکه در آنجا مباحث توسعه کشاورزی، صنعتی و آبی و برقی باعث شکل گیری چنین وضعیتی شده است. به دلیل تداوم این سیاست، در عراق و سوریه هم شاهد مشکلات زیست محیطی هستیم. حتی وضعیتی که داعش در آن سال ها بوجود آورد می توان گفت، برگرفته از همین خشکسالی های شرق فرات بود و این اتفاقات (خشکسالی) باعث رشد گروهک تروریستی داعش در آنجا شد. ترکیه در ۲ حوضه ارس و دجله و فرات، ایران را درگیر کرده است. ترکیه در زمینه آب، درهیچ کنوانسیون بین المللی در جهان عضویت ندارد و به هیچکس هم جوابگو نیست. یعنی مثلا اگر سازمان ملل بیانیه ای صادر بکند که حق آبه با پاپین دستی هاست، عکس العمل ها چه خواهد بود؟ پاسخ روشن است. البته این نکته مهم را هم عرض بکنم که اگر شما مروری بر تاریخ صد سال اخیر داشته باشید، بسیاری از حقایق برایتان روشن و تبیین خواهد شد.
ببینید مثلا پیمان هایی که در آن دوره بین کشورها وجود داشت آمده است، حق آبه پایین دستی ها، باید تامین بشود. خب، اگراین پیمان ها در زمینه بین المللی وجود نداشته باشد چه بسا جوابگو هم نباشد. حالا ما می خواهیم بدانیم که دلیل روی آوری ترکیه به پروژه سدسازی ها چیست و چنین سیاستی چه تاثیراتی بر ایران داشته است؟ یکی از این عوامل تاثیرگذار جوسازی های ضد ایرانی است. از بین مهم ترین جوسازی ها می توان تبلیغات مغرضانه آنها علیه ایران در خصوص دریاچه ارومیه اشاره کرد.
متاسفانه رسانه های ترکیه در خصوص ایران، دست به تبلیغات ناخوشایندی زده اند و عراقی ها را علیه ایران تحریک کرده اند. عراقی ها، علیه ایران شکایت کرده اند و ادعا می کنند که در مورد حق آبه آنها، ظلم صورت گرفته است. واقعیت این است که سدسازی های بی شمار ترکیه روی دجله و فرات باعث خشکی عراق شده است، اما رسانه های ترکیه طوری وانمود کرده اند که عراقی ها، ایران را مقصر اصلی خشکی کشورشان می دانند؟! اهدافشان این است که این کشور با ایران درگیر بشوند. خب با توجه به اینکه از نظر جنبه رسانه ای، آنها نسبت به ما خیلی قوی هستند، نمی خواهند توضیح بدهند که ترکیه در این زمینه عامدانه علیه ایران اقداماتی را انجام می دهد. امروز اتفاقی که برای ما افتاده است، تاثیر مستقیمی بر استان خوزستان دارد. ببینید امروز اگر هورالعظیم خشک می شود و آن خشک سالی های پیاپی که در استان خوزستان بوجود می آید چه کسی مقصراست و یا اگر مهاجرت های گسترده ای صورت بگیرد مهاجرت های اقلیمی به کجا سرازیر خواهد شد؟ روشن است که تهران، شیراز و شهرهای اطرافشان با بحران مواجه می شوند و حاشیه نشینی اتفاق خواهد افتاد. مگر تهران چند درصد آب دارد که نیاز به آب این همه جمعیت را تامین بکند؟ می دانید که امسال حجم آب سدهای تهران کاهش یافته است. این حجم به ۲۶ درصد رسیده است. سطح آب زیر زمینی در تهران به شدت کم شده است.
دوستان، یکی از مشکلات اساسی در این حوزه گرد و غبار است. باتوجه به موارد ذکر شده، بیماری های تنفسی و ریه ای افزایش خواهد یافت و این مسائل بین المللی به خاطر اینکه ما چون نمی توانیم در حوضه گاپ نظر بدهیم، می گویند حوضه گاپ خارج از مرزهای ایران است و بر ما تاثیر غیرمستقیم می گذارد. پروژه داپ ترکیه در رودخانه مرزی ارس اتفاق افتاده است. پروژه داپ، یکی از ده ابر پروژه ترکیه است. ترکیه برای توسعه در هر منطقه اش یک ابرپروژه آبی تعریف کرده است. یکی از این پروژه ها، طرح داپ هست که بصورت مستقیم کشور ما را درگیر می کند. من قصد دارم پروژه داپ را بصورت مفصل برای شما تشریح بکنم. ازآنجایی که رساله دکترا و تحقیقات من در این زمینه بود و این موضوع، کشور ما را به شدت تحت تاثیر قرار داده، دوست دارم بیشتر دراین زمینه با شما صحبت بکنم. پروژه داپ در یک منطقه دقیقا روی سرشاخه اصلی رود ارس ساخته شده است. در واقع غفلت اصلی در این خصوص به دوره پهلوی برمی گردد. در آن دوره، ما دو دستی آرارات خود را به ترکیه دادیم و آمدیم جایی را گرفتیم که در منطقه ای دور افتاده و به درد نخور که یک بیابان و کوه واقع شده است. ببینید واقعیت های تاریخی را باید دانست. نمی توان از واقعیت فرار کرد. در آن زمان حکومت پهلوی(شاه) سرشاخه اصلی ارس را به ترکیه بخشید و ما را در پایین دست قرار داد. امروز اگر سرشاخه اصلی رود ارس دردست ما بود، ترکیه نمی توانست این کار را انجام بدهد. متاسفانه ما بهشت خودمان را دو دستی تقدیم ترکیه کردیم و امروز با چنین وضعیتی مواجه ایم. هدف پروژه داپ این است که کشورهای پایین دست را تحت فشار قرار بدهد. حتی این کشورها را در معرض مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ایجاد قرار بدهد. ببینید در پروژه داپ قرار بود که۹۰ تا ۱۲۰ سد و آب بند روی ارس ساخته شود. ۴ تا از این سدها خیلی بزرگ است . با افتتاح «کاراکورت» که یکی از بزرگ ترین سدهای تعریف شده در این طرح می باشد، نزدیک به ۳۰ درصد آورده ارس را کاهش داده است. سد بزرگ دیگری به نام «سویلمز» هم در دست افتتاح است که با افتتاح این سد آورده ارس از این هم که هست بیشتر کاهش خواهد یافت. حق آبه ای که در ارس به ایران باید می دادند ۵۰ درصد از آب بود. اما الان رودخانه های ما خشک شده اند. خشکسالی غرب کشور را فرا گرفته است. شاید اغلب شما بزرگ شده تهران باشید و ندیده باشید. ببینید، رودخانه هایی که وجود داشت و به اینجا وارد بود، الان خشک یا کم آب شده اند. حتی بدتر از اینها، درجنگ قراباغ این اتفاق افتاد.
ما هشت رودخانه مرزی پر آب داشتیم که آب اش به ارس می آمد، مسیر این رودخانه ها توسط دولت جمهوری آذربایجان اغلب انحراف یافته است. ۴ رودخانه پرآب از اینها کاملا منحرف شده اند و در این مسئله رژیم صهیونیستی نیز دخیل بوده و به باکو کمک کرده است. می دانید که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد به کشوری ورود پیدا بکند و در آنجا چنبره امنیتی بزند یا از طریق کشاورزی، یا ازطریق بهداشت و یا ازطریق آموزش اقدام می کند. یعنی رژیم اسرائیل از طریق سه مؤلفه مذکور وارد آن کشور شده و برنامه های خود را اجرا می کند.
یکی از مشکلات اساسی که وجود داشت این بود که با سدسازی ترکیه مشکلات ایران دو چندان می شود. به همین دلیل نیز امروز، پروژه داپ ترکیه، سه استان آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل ایران را دچار مشکل میکند و اگر آب ارس به دریای خزر نریزد، تعادل اکولوژیک دریای خزر نیز به هم میریزد. البته برخی از استان های شمالی کشورمان که قبلا مشغول دوکشت بودند، امروز مجبوربه یک کشت شده اند. چرا؟ چون آب نداریم. مردم به سمت استانهای شمالی کشور می روند و در ویلاهای متنوعی که ساخته اند اسکان می یابند. شاید تصورش هم برایتان سخت باشد، اما واقعیت این است که در صورت ادامه این فرایند در ده سال آینده آب ارومیه خشک می شود.
این سه استانی که وجود دارند دارای دو منطقه آزاد بزرگی هستند. یکی منطقه آزاد ماکو و دیگری منطقه آزاد ارس هست. اهمیت دشت مغان بر کسی پوشیده نیست. عجالتا ما تاثیر این پروژه بر ایران را بررسی می کنیم، این دو منطقه آزاد نیز بیشترین کشت گلخانهای کشور را دارند که با ادامه سدسازیها از بین میروند و امنیت غذایی کشور نیز با تهدیدی بسیار جدی مواجه خواهد شد. متاسفانه ما جنگل های ارسباران را در حال از دست دادن هستیم. ببینید ما طبیعت خودمان را مدیون یک سری از مسائلی که در امتداد این رودخانه وجود دارد هستیم. مشکل ما از کجا شروع شد؟ زمانی که شوروی ازهم پاشید، سهم حق آبه ایران از رود ارس، ۵۰ به ۵۰ بود. از زمانی که این رودخانه از مرزی به فرامرزی تبدیل شده، هنوز رژیم حقوقی ما در رودخانه مرزی ارس تعریف نشده است. البته کشورهایی که در پایین دست ما وجود دارند، مثلا جمهوری آذربایجان برای کاهش وابستگی خودش به ارس تلاش می کند. به عبارتی گویاتر، باکو علنا در میدان ترکیه بازی می کند. ببینید وقتی دو منطقه آزاد ایران به هم چسبیده اند و مشکلاتی این چنینی نمو می کند سرنوشت صنعت ما چگونه خواهد بود؟ می دانید که الان ۷ درصد تولید ناخالص کشور مان درشهر صنعتی تبریز هست. فکر می کنید، نیاز به آب چگونه تامین خواهد شد؟ خیلی ها شعار می دهند که ما انتقال آب را از رود خانه ارس به دریاچه ارومیه و از آب شرب تبریز خواهیم داد. یا نماینده ای که می خواهد رای بیاورد می گوید از دریای خزر آب به این دریاچه خواهیم رساند. واقعیت این است که در صورت ادامه روند سدسازیها، این پروژه ها شکست خورده خواهند بود. واقعا وضعیت بسیار حادتر از این هست. زمانی مسئولین کشورمان داد می زدند که افغان ها این کارها را کرده اند. امروز کار به کجا کشیده است؟ آب در سیستان و بلوچستان نیست. مسئله آب و بویژه آبهای مرزی باید مسئله اول کشورمان باشد. مخصوصا در نقاط مرزی کشور. امروز اگر نقاط مرزی کشور تحت تاثیر کم آبی ، با تهدید واگرایی های قومی مواجه بشود چه کسی باید پاسخگو باشد؟ اگر به این موضوع توجهی نشود کشور با مشکل مهاجرتهای اقلیمی و در نتیجه مشکلات امنیتی روبرو خواهد شد. زمانی که سدهای ترکیه بر ارس تکمیل شود، معیشت مردم در استانها شمال غربی کشور در آستانه نابودی قرار میگیرند و در آینده مشکلات عمده واگرایی قومی، تنشهای بین استانی، مشکلات امنیتی، سلامتی و بهداشت و…، را خواهیم داشت. از همه مهم تر دشت مغان باید از بعد اهمیت غذایی مورد توجه قرار گیرد. دشت مغان از جمله آن پنج دشتی است که قبل از انقلاب اسلامی برای آن برنامه ریزی صورت گرفته بود. نوشته بودند که این دشت تا صد میلیون توان تامین غذایی را دارد. الان جایگاه دشت مغان در کجاست؟ اگر دشت مغان، کم آب یا خشک بشود، کشورمان با بحرانی عظیم مواجه خواهد شد؟ الان ۱۰-۱۵ درصد امنیت غذایی کشورمان مستقیما در معرض تهدید قرارگرفته است. اینها همه اش علیه ایران تهدید قلمداد می شوند. امروز اگر سدهای ارس تکمیل شود، آب به شدت کاهش خواهد یافت. بدتر از همه اینکه آبی هم نداریم که بتوانیم بجای رودخانه هایی که حق آبه هایی داشتیم استفاده بکنیم. بدنبال آن، با تهدیدهای صنعتی و زیست محیطی مواجه خواهیم شد. وقتی سطح آب در ارس پایین بیاید، شاهد از بین رفتن گونه های بومی آبزیان خواهیم شد. این هشداری جدی است و این زنگ خطر را باید جدی گرفت. می دانید در ارس شاه میگوهایی وجود دارد که در دنیا بی نظیرند. پایین آمدن سطح آب را باید جدی گرفت. متخصصان محیط زیست براین باورند که وقتی سطح آب پایین می آید، احتمال خراب و فاسد شدن آب حتمی است و این خرابی باعث ازبین رفتن آبزیان می شود.
هرموقع که ما بتوانیم دربین کشورهای همسایه دیپلماسی ترکیبی را جایگزین دیپلماسی واکنشی بکنیم، مطئمنا موفق خواهیم بود. معاهدات ما با کشورهایی همچون ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان باید چند جانبه باشد و ما به یک اتحادیه منطقه ای آب پایه در حوضه ارس و رودخانه کورا نیاز داریم. به هرحال این اتحادیه، کشورها را به هم وابسته می کند و مورد توجه قرار گرفتن آن ضروری است. دیپلماسی آبی کشورمان باید فعال شود. دیگر زمان زیادی برای این کار نداریم. متاسفانه اغلب روابط های ما با کشورها، دوجانبه بوده است، روابط دوگانه جوابگو نیست. باید چند جانبه باشد.
الان در حوضه ارس این مشکل بوجود آمده است. وقتی مشکلی وجود داشته باشد، یعنی اینکه ضروری است که دیپلماسی ما فعال شود و دیپلماسی آبی ما در بین وزارت نیرو، وزارت امورخارجه و سازمان محیط زیست و سایر دستگاه هایی که با هم ارتباط دارند درست بشود. اگر بتوانیم در دیپلماسی فعال آب در این مناطق باهم کنار بیاییم قطعا موفق خواهیم بود. در صورت تداوم روند سدسازیها و تداوم رویکرد منفعلانه، در ۱۰ سال آینده در استان های شرقی و شمالی کشور دچار مشکلات عدیده ای خواهیم شد. از جمله شاهد مهاجرت اقلیمی، تهدید امنیت غذایی، بیماری های ریوی و تنفسی، واگرایی های قومی، و تنش های آبی خواهیم شد. دلیل این امر روشن است، چون احداث سدهای مختلف توسط ترکیه و افغانستان درحوضه های پایین دست ما را درگیر کرده است.
یکی دیگر از مسائل مهمی که در پروژه داپ خیلی غفلت کردیم، بی توجهی رسانه ها به این موضوع بوده است. زمانی که می گوییم پروژه داپ اینقدر بر ایران تاثیر دارد و بحران آفرین خواهد شد، برخی از دوستان دوست ندارند واقعیت را بپذیرند، چون شنیدن واقعیت ها را به ضرر خود می بینند. اگر برای همه ما منافع ملی مهم باشد، پس قطعا برای این مسئله باید یک راهکار منطقی پیدا بکنیم. یکی از این راهکارها این است که باید بین این کشورها یک اتحادیه منطقه ای داشته باشیم. شاید برخی از دوستان بگویند که ترکیه که کشوری بالادست هست، احتمالا که قبول نمی کند، چرا باید وقت را تلف کرد؟
باتوجه موارد گفته شده، مسئولان کشورمان باید این راهکارها را در همه وزارتخانه، سازمان و دستگاه های ذیربط مطرح کنند و نسبت به این مسئله بیش ازبیش حساس باشند.
باید گفت ترکیه، ترکیه قدیم نیست. ترکیه همان طرح های قدیمی را از طریق نو عثمانگری و جاده تورانی و این نوع بحث ها پیگیری می کند و سدهای آتاترک و کمال خان نمود آن است. البته ترکیه، حتی آب نخجوان را بسته و گفته بود که من آب را از طریق لوله به شما آب انتقال می دهم. یعنی تا این حد ما به تنگنا نزدیک می شویم. این پروژه داپ تهدیدهای امنیتی زیست محیطی،امنیت اجتماعی، امنیت فرهنگی و اقتصادی را برای کشور ما خواهد داشت، الان هم ما کم و بیش با آن درگیر هستیم و بیشتر ازاین هم خواهد بود. امیدواریم که مسئولانی که در وزارت خارجه، وزارت نیروی کشورمان فعال هستند تلاشهایشان متوقف نشود. زیرا، ترکیه به هیچ کنوانسیونی عضو نیست و به کسی هم جوابگو نیست. اگر با این روش هم پیشتر برود و این سدهایش هم افتتاح بشود مشکلات را دوچندان خواهد کرد و پاسخگو هم نخواهد بود. ترک ها، همواره به ایران احتیاج داشتند. یعنی محتاج موقعیت سرزمین کشورمان بودند و از مرز بازرگان وارد ایران می شدند و به بندر امام، شمال، جنوب و غرب کشور می رفتند. الان با این دیدگاه نوعثمان گرایی که دارند و بحث توران و تورانی را مطرح می کنند، می خواهند ایران را دور بزنند. یعنی وقتی به ما وابسته نباشند، در مورد پروژه داپ و آبی که حق آبه ما را بدهد، به ما جوابگو نخواهند بود. خوشبختانه در دولت جدید در ایران، ارتباط با همسایگان بسیار فعال شده است و باید از ظرفیت فعالیت در بین کشورها استفاده کرد و ضروری است که همین زمینه به جدیت پیگیری بشود.
امروز وضعیت ما در هیرمند به شدت بد است، اما وضعیت در ارس صد برابر ازآن بدتر هست. اگر ارس را رها بکنیم شرایط ما در شمالغرب کشور ۱۰ برابر بدتر از هیرمند خواهد شد. چنین وضعیت نامطلوبی استان های ما را تهدید می کند، از این رو باید بسیار هشیار باشیم. یکی از مشکلاتی که در رودخانه مرزی ارس وجود دارد، این است که فاضلاب های صنعتی موجب آلودگی آب در این حوضه می شوند که سهم ارمنستان در این آلودگی بیشتر است.
ارمنستان یک معدن مسی دارد. یک نیروگاه اتمی قدیمی بنام متسامور دارد. این نیروگاه فرسوده اگر ایمن سازی نگردد ، برای منطقه یک منبع تهدید هست. یعنی اگر خدای نکرده روزی این نیروگاه بترکد یا زلزله ای رخ بدهد به همسایگان آسیب می رساند. نیروگاه متسامور از معدود نیروگاه های هسته ای است که بدون ساختار مهار اولیه در دوره قبل از استقلال ارمنستان از روسیه در دهه ۱۹۷۰ در غرب ایروان (پایتخت ارمنستان) ساخته شده است. متاسفانه هیچ دستگاه نظارتی بین این کشورها وجود ندارد. شاید در خبرها بشنوید یا سرچ بکنید و ببینید وزیر نیروی ایران با وزیر محیط زیست ارمنستان در نشستی درخصوص این موضوع به مذاکره پرداخته است. باید عرض بکنم چنین دیدارهایی آنچنان که شاید و باید تاثیرگذار نخواهند بود. چرا؟ تا زمانی که ما ۴ تا کشور را یک جا جمع نکنیم و یک پکیج کامل درباره آن وجود نداشته باشد که جوابگوی همدیگر بشویم امید به بهبودی وضعیت وجود نخواهد داشت. بی شک کسی که دغدغه ملی داشته باشد، این مسائل را پیگیری می کند و این امر، در قالب اتحادیه ها و مراکز مطالعات منطقه ای و محیط زیستی یا اتحادیه منطقه ای آب های پایه ای شکل می گیرد.
اگر ۵۰ درصد آب ارس از دوره شوروی مال ما هست، باید آب ما را بدهند. ارس الان ۵۰ درصد آب را ندارد. این اتفاقی است که، درحال بوجود آمدن هست. ما باید خیلی آگاهانه با این مسائل برخورد بکنیم، به سمت آن منطقه ای که ترکیه به ما نیاز دارد و ما به ترکیه نیاز داریم ببریم. ما هیچ پروژه ای بین این کشورها تعریف نکردیم. این از بزرگ ترین مشکلات ما محسوب می شود. به این دلیل هست که امروز به این مشکل برخورد کرده ایم و بحث های امنیت ملی ما را تهدید می کند. علاوه براین، ازلحاظ فرهنگی ما را در معرض تهدید قرار می دهد. تصور کنید، اگر بیشتر روستاهای مرزی ما خالی شوند، جمعیت کجا سرازیر می شوند؟ مثلا مردم از شمال استان آذربایجان غربی مهاجرت بکنند ابتداء به مرکز این شهر(ارومیه) و سپس تبریز روی خواهند آورد و در انتها به تهران سرازیر خواهند شد. یا تبریزی ها و اردبیلی ها به تهران مهاجرت خواهند کرد. به نظر شما کجای تهران می تواند جوابگوی این تعداد از جمعیت مهاجر بشود؟ بیشتر از این که نمی تواند جوابگوی جمعیت باشد. اصلا چه امکاناتی وجود دارد؟ بنابراین ما نسبت به مسائل وقتی که توسعه دریک کشور اتفاق بیفتد باید بسیار آگاه و هشیار باشیم. الان شما که در خصوص این پروژه که مشغول مطالعه وتحقیق هستید، اگر به راهبرد ترکیه نگاه بکنید می بینید که در ترکیه درباره توسعه مناطق از پایین به بالا برنامه ریزی کرده اند. در کشور ما برعکس این برنامه ریزی می کنند. یعنی در مرکز هر تصمیمی که گرفتند درآنجا ایجاد می شود. بعضی چیزها را ما در دانشگاه درس می خوانیم و بدست می آوریم اما تجربه ها و اندوخته های مردم هم برایشان بنوعی دانشگاه علم است. به این دلیل است که امروز در استان های شمالغرب کشور با یک سری مشکلات مواجه هستیم . همین الان ۶-۷ تا از شهرها که به رودخانه مرزی ارس چسبیده اند حق آبه دارند، اما این حق آبه کشاورزی حتی برای یک بارهم امسال تامین نشده است. به خاطر سدسازیهای ترکیه، آن سدی که روی رودخانه ایجاد کرده اند، به زور آب آشامیدنی شان این مناطق و شهرها را تامین می کند. الان رودخانه مرزی ساری سو دوباره بسته شده و اخیرا هم دوباره بسته شده بود. ما فقط با ترک ها یک قرار داد بین ساری سو و قراسو داریم. اینها هم آمده اند و یک دیوار مرزی ایجاد کرده اند. چهارتا آبگذر زده و فشار آب که به این سو می آید کم کرده اند. ببینید تازه با این وضعیت، آن را هم ۳-۴ ماه از سال می بندد یا باز می کند. این نشان می دهد که ما منافع ملی خودمان را نباید نادیده بگیریم و این حقوق را باید در بین همسایگان با جدیت پیگیری و در این باره با آنها جدی رفتار بکنیم.
درواقع رفتار جدی این است که دیپلماسی واکنشی را کنار بگذاریم و از دیپلماسی واکنشی برای همیشه خداحافظی و از دیپلماسی ترکیبی به جای آن استفاده بکنیم. ما با همه این کشورها بویژه در حوزه قفقاز که حوزه تمدنی ایرانی و اسلامی هست، دارای قرابت فرهنگی و تاریخی هستیم. اگر همه چیز را کنار بگذاریم واقعیت این است که ما نتوانستیم از تمام ظرفیت های موجودمان استفاده بکنیم. به عنوان مثال، همین ارامنه که بزرگ ترین کلیسایشان در شمال همین استان آذربایجان غربی هست می آیند، درحالی که امکاناتی برای آنها وجود ندارد. ما می توانیم کشورهای دیگر را به خودمان ارتباط بدهیم و ارتباط تنگاتنگ بوجود بیاوریم. بی تعارف عرض بکنم، یکی از مشکلات مهم در این زمینه این است که ما نتوانسته ایم از ظرفیت های مرزی خودمان آنچنان که شاید و باید استفاده بکنیم. ببینید مرز، یک فرصت است. تهدید نیست. مرز همیشه فرصت است. کشورهای دنیا از این فرصت های مرزی استفاده می کنند. کشورمان ایران، با ۱۵ کشور همسایه هست. این به نوبه خود یک فرصت بزرگی هست. اما در چنین شرایطی در حوزه قفقاز و در همین پروژه داپ که رجب طیب اردوغان بیشتر روی آن تاکید دارد و سیاست نوعثمان گری را دنبال می کند، ما کم کاری کرده ایم. اردوغان با چنین نگرشی وارد میدان شده است و این نگاه ها هم کشور ما را تهدید می کند. ما راهکارمان این است که مسئولین کشور بنشینند بر سر دیپلماسی آبی و اتحادیه منطقه ای آب پایه اقدام کنند و پروژه های مشترک اقتصادی که وابسته سازی به هم داشته باشد تعریف شود تا از این مشکلاتی که امروز گریبانگیرمان شده است بتوانیم در حوضه مرزی رود خانه ارس رها شویم.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
جناب آقای دکتر دلالت، بسیار ممنون و سپاسگزارم. در واقع یک تبیین تنذیری از وضعیت سدسازی های ترکیه به ویژه درباره پروژه داپ انجام شد.
استاد دلالت، در واقع به درستی هم به بایکوت رسانه ای هم اشاره کردند. ببینید همه اینها نشان می دهد که ما ناچار هستیم که از همه فرصت ها و ظرفیت ها برای احقاق حقوق خودمان در این حوضه آبی استفاده بکنیم. از جمله ی این ظرفیت های اشاره شده، ظرفیت حقوقی هست که باید از آن استفاده بکنیم.
ما الان شاهد هستیم که مثلا از سال ۲۰۰۸ به بعد در شورای حقوق بشر سازمان ملل یا کمیته اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی سازمان ملل گزارش هایی از منظر حقوق بشری در مورد پروژه گاپ، سدسازی های ترکیه در دجله و فرات منتشر شده است، اما درباره پروژه داپ هیچ مطلبی نبوده، یعنی الان در داخل کشور یک مقاله ای آقای دکتر کاظم زاده برای داپ نوشتند. یک مقاله ای هم اینجانب نوشته ام. البته هیچ مقاله ای به زبان انگلیسی درباره داپ موجود نیست. درحالی که همین تبیینی که جناب آقای دکتر دلالت اشاره کردند آثار مهاجرتی، آثار اقتصادی، آثار اجتماعی و انسانی این پروژه هست یعنی این که این آثار را باید جدی بگیریم، در غیر این صورت در آینده چندان دور با تهدید جدی مواجه خواهیم شد که منجر به نقض حقوق بشر در مناطق شمالغرب ایران خواهد شد. این یعنی اینکه اگر این قضیه به این شکل ادامه پیدا بکند به نوعی با یک پدیده تروریسم آبی مواجه هستیم. یعنی استفاده ابزاری از آب برای رسیدن به اهداف سیاسی، استفاده ابزاری از آب به عنوان سلاح استفاده می شود. خب این طبیعی نیست که ما منتظر بشویم که مثلا یک فاجعه حقوق بشری، زیست محیطی، انسانی در آن مناطق ایجاد بشود و بعد آن تروریسم آبی بعینه تحقق پیدا بکند و بعد بگوییم ما چه کار بکنیم؟ در اینجا تهدید، تهدید جدی و قریب الوقوع است و همه دستگاه های ذی ربط و از قضا رسانه ها از منظر حقوقی با این مسئله برخورد بکنند. چرا که شروع این موضوع باتبیین هست. تبیین در افکار عمومی داخل و در افکار عمومی خارج. بهترین راه تبیین هم این است که برای افکار عمومی مشخص بشود که این مسئله از منظر حقوقی و از منظر حقوق بین الملل چه ابعادی را نقض و تضییع می کند و چه مسئولیتی را برای ترکیه به عنوان کشور بالا دست ایجاد می کند. از این منظر در خدمت استاد کاظم زاده مدیر گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا هستیم که بحث را ادامه می دهند. پیش ازآغاز ارائه جناب آقای دکتر کاظم زاده لازم است به یک نکته مهمی هم اشاره داشته باشم. عرض کردم که جناب دکتر کاظم زاده در این موضوع هم مقاله و هم پژوهش های خوبی دارند. ایشان بیشتر روی مؤلفه های تاثیرگذار بر هیدروپلیتیک ترکیه احاطه خاصی دارند. یعنی ایشان بحثی را به عنوان هیدروپاور یا هیدروهژمون برای ترکیه مطرح می کنند که خیلی جالب است.
دکتر احمد کاظم زاده- مدیر گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم من در ابتداء به خاطر تاخیری که باعث شد دیر به نشست برسم از تک تک حضار محترم پوزش می طلبم و خیلی غبطه می خورم که چرا قسمت استفاده کامل از فرمایشات جناب آقای دلالت برایم نصیب نشد. همچنانکه جناب آقای دکترکاظمی هم به درستی فرمودند، ما در بحث مسائل آبی با وجود ابرچالش هایی که مواجه هستیم متاسفانه با فقر دانش نیز در این زمینه مواجه ایم. یعنی در خارج از کشور کارهای بهتری ارائه شده است، اما در ایران ما متاسفانه با تاخیر وارد این مسئله شدیم. لذا معتقدم ما باید از هر فرصتی برای پر کردن این خلاء استفاده بکنیم. دوستان من علت این که موضوع را خدمت جناب آقای دکتر کاظمی پیشنهاد کردم و به ورود مؤلفه های تاثیرگذار تاکید داشتم این بود که صلاح نیست به آفتی که درباره مسائل آبی و هیدروپلیتیک در ایران وجود دارد بی تفاوت باشیم. عرض کردم هرچند ما با تاخیر وارد این بحث شدیم همین ورودمان هم خیلی جامع نبوده است. به این دلیل که تجربه ای که در دنیا در خصوص مسائل آبی بوجود آمده و از دهه ۷۰ که اولین زنگ های خطر کم آبی در جهان به صدا درآمده است و خصوصا از زمانی که مطالعاتی در این زمینه انجام گرفته و نشست هایی برگزار شده است به این نتیجه رسیده ایم که دربحث مسائل آبی باید از نگاه تک رشته ای پرهیز بکنیم . مسائل آبی پیچیدگی هایی که دارد چند وجهی و چند بعدی است. یعنی چند رشته با آن در ارتباط هستند. اما خوشبختانه صحبتی که جناب آقای دکتر دلالت بیان داشتند متوجه شدم که نگاه ایشان به این مسئله چند بعدی و چند وجهی است. من قبل از ورود به بحثمان باید به دو نکته مهم اشاره بکنم. یکی اینکه ما باید نگاه بین رشته ای را بیشتر تقویت بکنیم.
از نظر بنده، مسئولیت ابتدایی آن به دانشگاه مربوط می شود. بنده پس از ۳۰ سال متوجه شدم که خود دانشگاه در تشدید بحران آبی در کشور مقصر بوده است. به این دلیل که دانش ناقصی در دانشکده های مختلف و جدا از هم تولید شده است. در واقع این نشست ها هرچند برای نگاه تخصصی در یک بخش بسیار مفید است اما برای اینکه بتوانیم یک راه حل جامع- کاربردی استخراج بکنیم، ناکافی است. لذا پیشنهاد بنده این است که همین نشست بهتراست که درسطح خود دانشگاه برگزار بشود و حداقل۷-۸ رشته ای که از جمله روابط بین الملل،حقوق بین الملل، اقتصاد توسعه، جغرافیا، کشاورزی، محیط زیست درگیرند و با این موضوع مرتبط اند فعال بشود تا در نهایت یک جمع بندی جامع نگر اتخاذ بشود تا درنهایت بتوانیم از آن نتیجه لازم را اتخاذ بکنیم. نکته بعدی که به عنوان مقدمه عرض می کنم این است که وقتی به مسائل، به موضوعات از نگاه هیدروپلیتیک و دغدغه های هیدروپلیتیک نگاه می کنیم شاید بسیاری از اولویت هایمان تغییر پیدا بکند. من در اینجا چند مثال ذکر می کنم. الان انتخابات ریاست جمهوری ترکیه به دور دوم کشیده است و یک شنبه (۲۸ می) هفته آینده دومین دور انتخابات برگزار خواهد شد. سؤال این است، کدام یک از برندگان انتخابات ریاست جمهوری ترکیه به نفع ایران هست. اردوغان یا کلیچداراوغلو؟
با توجه به جمع بندی که در کشور می شود می توان گفت، با اولویت قرار دادن برخی ازمسائل مثل گسترش ناتو و امثال این، نتیجه بدست آمده براین دلالت دارد که پیروزی اردوغان در انتخابات به نفع ایران هست. علیرغم چالش هایی که ما در ۲۰ سال گذشته از طریق این پیگیری نوعثمانی گری یا تورانیسم با ترکیه مواجه بودیم معتقدم که، اگر از منظر هیدروپلیتیک به مسائل نگاه بکنیم مسئله کاملا برعکس است و پیروزی کلیچدار اوغلو به نفع ایران هست.چرا؟ به دلیل اینکه یکی از آن مؤلفه هایی که بنده در بحث مؤلفه های تاثیر گذار عرض می کنم اینکه تجربه عملکرد ترکیه نشان داده، هر زمان که سیگنال هایی برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مشاهده شده است، ترکیه سریعا شروع به هماهنگ سازی سیاست های آبی اش با اصول بین المللی اقدام کرده است.
می دانید که یکی از ۴ کنوانسیونی که در جهان درباره مسائل آبی وجود دارد، همان کنوانسیون خود اروپاست. درست برعکس هر زمان که ترکیه ازعضویت در اتحادیه اروپا ناامید، طرد شده و به منطقه روی آورده است، تاکید بیشتری روی مسائلی همچون سدسازی کرده و برای ما چالش آفرین شده است.
نکته بعدی این است که شاید شما هم در خبرها شنیدید، اردوغان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ابرپروژه هایی که طی چند سال گذشته روی آنها سرمایه گذاری کرده بود شروع به بهره برداری کرد تا در انتخابات سرنوشت ساز کنونی از آنها بهره برداری کند و به اهدافش دست یابد. یکی از این ابر پروژه ها، استفاده از انرژی هسته ای بود که اولین فازش به بهرداری رسید. ببینید اگر ما از منظر رئالیسم به مسئله نگاه کنیم می بینیم که هر کدام از پیشرفت هایی را که ترکیه بدست می آورد شاید برای ما زیاد خوشایند نباشد و فکر بکنیم که ما از ترکیه عقب افتاده ایم و یا ترکیه از ما پیشی گرفته است، اما واقعیت این است که نگاه ما به مسائل از منظر هیدروپلیتیک به جای ژئوپلیتیک می تواند بسیاری از مسائل را برای ما دگرگون بکند. اما درمورد آن مؤلفه هایی که برسیاست های آبی ترکیه تاثیرگذار هست برمی گردد به اینکه تاسیس خود جمهوری ترکیه به چند دلیل از همان ابتداء با مسائل آبی پیوند خورده است. یکی اینکه قراردادهایی که در آن مقطع امضاء شد، قراردادهای ارضی بود که به نوعی هم مرزی هم هستند. نکته بعدی اینکه، ما در نگاهمان به مسائل ترکیه باید دیدمان ژرف تر باشد. می گویند مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. انگار ما این را می دانیم که ترکیه با عراق و سوریه خیلی بد رفتار کرده است. ترکیه در زمینه اجرای پروژه گاپ اصلا هیچ مشورتی با آنها نکرد. در حالی که بر اساس حقوق بین الملل باید آنها را حداقل مطلع می کرد. هیچ یک از آنها را انجام نداد و حتی به پیمان لوزان (۱۹۲۱) به طور کامل هم عمل نکرد. من نکته ای که در اینجا باید تاکید کنم، این است که ترکیه در قراردادهای آبی؛ به آن قراردادهایی که وارث امپراتوری عثمانی بود، خیلی توجهی نمی کند. یعنی این هم دلیل دارد.
مورگنتا یکی از نظریه پردازان واقع گرا روابط بین الملل هست. او فرمولی را درباره رفتار دولت ها ارائه می دهد که من پس از مدت ها مطالعه متوجه شدم که این فرمول در خیلی از موارد حتی امروز هم، با رویکرد دولت ها منطبق هست. آن هم اینکه معمولا دولت هایی که در جنگ شکست می خورند، بعدا سیاست تجدید نظرطلبانه را دنبال می کنند. چون شکست خوردند و می خواهند آن چیزی را که از دست داده اند دوباره بدست بیاورند. با توجه به اینکه ترکیه، آن قراردادهای آبی که از زمان امپراتوری عثمانی به ارث برده است با چنین رویکردی توجهی به آن نمی کند. اما خوشبختانه قراردادهایی که پس از تاسیس ترکیه نوین، خود ترکیه آن را امضاء کرده است در اغلب موارد به آن پایبند هست. ترکیه از منظر آبی، کشور بالا دست هست اما خودش را تابع آن دکترین حاکمیت محدود سرزمینی نمی کند و ازهمان اصل یا همان دکترین منسوخ حاکمیت مطلق سرزمینی پیروی می کند. بنابراین نکته دومی که در اینجا می خواهم به آن اشاره بکنم این است: با توجه به تجربیات تلخی که هم ما و هم بقیه کشورها از اجرای پروژه گاپ داشتند و داریم، همه نگران اند که همان فجایع ناشی از آب در داپ هم تکرار بشود. با توجه به قراردادهایی که در خصوص ارس و داپ هست می توان گفت، هرچند ما در خصوص ارس قرارداد نداریم و دربقیه رودخانه ها قرارداد داریم، به نظر می رسد، براساس آن نکته بسیار مهمی که جناب آقای دکتر دلالت نیز در بیاناتشان به آن اشاره کردند امید هایی برای جذب همکاری ترکیه وجود دارد.
نکته بعدی که می توان از آن به عنوان دومین مؤلفه یاد کرد این است که ترکیه توسعه ملی اش را به حوضه های آبی فرا مرزی گره زده است. البته بخشی از آن می تواند دست خودش باشد و بخش دیگرش می تواند جنبه ژئوپلیتیک داشته باشد. به دلیل این هست که می خواهم به آن دست از آمارهایی که در این زمینه وجود دارد به برخی از آنها اشاره بکنم.
الان ۴۰ درصد از ۱۴۳ میلیارد متر مکعب از منابع بالقوه آب ترکیه از حوضه رودخانه های مرزی تامین می شود که ۲۸ درصد از آن به رودخانه های دجله و فرات مربوط می شود. مساحت زهکشی های رودخانه های فرامرزی ترکیه یک سوم خاک این کشور را تشکیل می دهد. ظرفیت آب رودخانه ها در داخل ترکیه حدودا ۷۰ میلیارد متر مکعب برآورد شده است. البته باتوجه به افزایش دما، این آمار سال به سال تغییر پیدا می کند. کما اینکه در کشورمان ایران هم به همین گونه است. حالا این مسائلی که گفته شد تقریبی هست. به هرحال این میزان حدود ۳۰درصد از کلیت آب ترکیه را تشکیل می دهد.
رود خانه های فرامرزی، ۲۲ درصد از مرزهای ترکیه با همسایگانش مثل یونان، بلغارستان، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، ایران، عراق و سوریه را تشکیل می دهد. حوضه دجله و فرات که محل اجرای پروژه گاپ هست، ۲۰ درصد از زمین های قابل کشت ترکیه را تشکیل می دهد. باوجود اینکه دجله و فرات یکی از ۲۶ حوضه آبی این کشور هست اما تقریبا یک سوم آب های سطحی و یک پنجم زمین های زراعی ترکیه را تشکیل می دهد. بنابراین، این آمار نشان می دهد که چرا ترکیه در مورد آب های مرزی اش خودش را تابع اصول و قواعد حقوق بین الملل نمی کند. دوباره بر می گردم به همان نقطه اول.
ببینید نباید از یک بعد به مسئله نگاه بکنیم. اگر به مسائل اقتصاد و توسعه به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار توجه نداشته باشیم ممکن است که آن همکاری که با ترکیه مد نظر داریم به آن دست نیابیم. اگر مسائل را جامع ببینیم و خودمان را جای ترکیه قرار بدهیم و ترکیه هم ایران را جای خودش قرار بدهد و آن چارچوب هایی که الان من به عنوان راه حل در بخش پایانی سخنانم آنها را خدمت شما ارائه خواهم داد در آنجا می توانیم به یک جمع بندی برسیم.
مؤلفه بعدی این هست که کشورها معمولا براساس آن جایگاهی که بالادستی و پایین دستی دارند، خط و مشی سیاسی و آن دکترین حقوقی شان را انتخاب می کنند. معمولا رسم براین بوده است که کشورهایی که پایین دست بودند، همیشه تابع دکترین تمامیت مطلق سرزمینی بودند و دولت هایی که بالا دست بودند درست در نکته مقابل حاکمیت مطلق سرزمینی را پیش می گرفتند. ترکیه، باتوجه به اینکه یک کشور بالادست هست بدون توجه به اصول و قواعد بین المللی تابع دکترین حاکمیت مطلق سرزمینی هست. شما بزرگواران حتما دانش تان و دانسته هایتان درباره این دو دکترین دقیق تر از من هست. آن چالش هایی که بین این دو دکترین وجود داشت، در نهایت به یک نهاده دیگری تحت عنوان دکترین حاکمیت محدود سرزمینی منتهی شد که این دکترین سعی می کند تا یک راه حل بینابین ارائه بدهد. در همه کنوانسیون های بین المللی که کنوانسیون های هلسینکی، چه برلین، چه کنوانسیون ۱۹۹۷ همین مبنا قرار گرفته و ترکیه هم از این دکترین به لحاظ حقوقی کاملا به اصطلاح تخطی می کند.
مؤلفه بعدی این است که ترکیه بیشتر تحت تاثیر آموزه های رئالیسم قرار دارد. می دانید که دو تا مکتب رقیب در روابط بین الملل داریم که یکی از آنها مثل رئالیسم اصل همکاری را رد می کند و معتقد است که کشورها همیشه به دنبال منافع شخصی خودشان هستند و باید هم اینجوری باشد. اما رویکردهای مقابل براین است که همکاری، حتی درزمان آنارشی امکانپذیر است. می دانید که در خصوص این، ادبیات بسیار گسترده تولید شده و نظریات مختلفی ارایه شده است. مثل نظریه های همگرایی، نظریه های منطقه گرایی، نحل های مختلف نظریه های لییرالیسم. بنابراین، متغیری که روی سیاست های آبی ترکیه که متاثر از سیاست خارجی اش تاثیرگذار می باشد، اساسا تاثیرپذیری از آموزه های رئالیسم هست. در حالی که خود ادبیاتی که درخصوص مسائل آبی در سازمان ملل تولید شده است، این همکاری را در مقابل نظریه رئالیسم ترویج می دهد.
بنده هم بعد از ۳۰ سال مطالعه به یک جمله کلیدی رسیده ام که کشورها در مسائل آبی محکوم به همکاری هستند و راه دیگری وجود ندارد. این هم به چند دلیل هست. یکی اینکه اساسا کشورها می دانند حتی در جنگ سازه های آبی بسیار آسیب پذیر هستند و خوشبختانه تجربه تاریخی نشان داده است که کشورها حتی در اوج جنگ هم طبق یک عرف جا افتاده سعی کردند از صدمه به تاسیسات آبی یکدیگر پرهیز بکنند. آن هم به دلیل آن نکته بازدارنده ای که در این زمینه وجود دارد. نکته مهم بعدی این است که الان در دنیا ۲۷۶ حوضه مرزی و نزدیک به ۶۰۰ آبخوان مرزی وجود دارد. اگر بنا باشد که کشورها از طریق جنگ و دعوا و زور مسائل خودشان را حل بکنند در این صورت ما باید شاهد جنگ همه علیه همه باشیم. بنابراین آخرین نکته ای که در پایان عرایضم می خواهم به آن اشاره بکنم و پیش ازاین هم بصورت گذرا اشاره کردم بیشتر با حرکت و اقدام ترکیه مرتبط هست. به کلامی گویاتر، این نکته با حرکت ترکیه به سمت اتحادیه اروپا مرتبط است.
به نظرتان ترکیه باز تلاش های خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا معطوف خواهد کردیا نه؟ شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد بهترین دوران طلایی که ترکیه در زمینه همکای های آبی از خود نشان داد، همان یکی دو سالی بود که بعد از دریافت نامزدی عضویت در اتحادیه اروپا این کارها را انجام داد و حتی با سوریه هم توافقنامه هایی امضاء کرد، درست در آن ایامی که ترکیه امیدوار شده بود که تقریبا به سمت اروپا می رود. التبه ترکیه پیشاپیش سعی می کرد که آن مقدمات لازم را انجام بدهد.
می دانید که یکی از لوازم عضویت کشوری که نامزد هست، باید سیاست های خودش را با سیاست های اروپا همسان بکند. ترکیه در آن مقطع این کارها را انجام داد ولی الان متوقف کرده است که به نظر بنده انتخابات روز یکشنبه ( ۲۸ می) مهم است و اگر ازمنظر هیدروپلیتیک به مسئله نگاه بکنیم شاید پیروزی کلیچدار اوغلو از این منظر بتواند گشایش های جدیدی را ایجاد بکند. من الان چندتا هم راهکار دارم که اگر وقت هست آنها را بیان بکنم.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
جناب آقای دکتر کاظم زاده عزیز خیلی ممنون هستم که به مؤلفه های بسیار تاثیرگذار بر هیدروپلیتیک ترکیه پرداختید. راهکارها را نگه بدارید ان شاء ا… در انتها که می خواهیم به اتفاق دوستان جمع بندی داشته باشیم شما هم ارائه بفرمائید.
الان در این بخش از برنامه هم در خدمت شما جناب آقای دکتر حاجی مینه هستیم که مسئله را بیشتر از منظر حقوقی آنالیز خواهند کرد. منتها قبل اش، لازم می دانم به یک مصداق اشاره داشته باشم.
ببینید در مورد سدسازی های ترکیه روی ارس، میانگین نیاز آب کشور به رودخانه های فرامرزی در ایران ، حدود ۷ درصد هست. ولی درخصوص ارس این میزان در دشت مغان به ۸۰ درصد می رسد. یعنی وقتی آب در آنجا کم بشود مشکلات متعددی را ایجاد خواهد کرد؟ بویژه در بحث امنیت غذایی هم که جناب آقای دکتر دلالت به تشریح آن پرداختند. بنظرم پروژه های سدسازی ترکیه از سه منظر حقوق بین الملل بشر یعنی حق دسترسی به آب سالم و هوای سالم، از منظر حقوق بین الملل محیط زیست و همچنین از منظر حقوق بین الملل اقلیت ها از منظر حقوق فرهنگی آنها قابل ارزیابی هستند.
دکتررحمت حاجی مینه- استاد دانشگاه و پژوهشگر هیدروپلیتیک
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم با نام و یاد خدا و با عرض سلام خدمت همه اساتید بزرگوار. درود بر جناب آقایان دکتر کاظمی، دکتر دلالت و دکتر کاظم زاده. بسیار سپاسگزاریم و خوشحالیم از اینکه دربین شما عزیزان هستیم و فرصتی مهیا شد تا به بررسی مسائل مهم روز بپردازیم. ازجناب آقای دکتر کاظمی هم که مبتکر این نشست هستند بسیار سپاسگزاریم. چرا که مسائل بسیار مهم روز درجمع دانشگاهیان مورد بحث قرار می گیرد.
جناب آقای دکتر کاظمی، فکرمی کنم با توجه به وجوب اهمیت موضوع جا دارد که یک کنفرانس ملی هم در این زمینه درآینده ای نزدیک با همکاری دانشکده حقوق همین دانشگاه برگزار بشود. حالا انجمن های مختلفی ما داریم : انجمن مطالعات جهان، انجمن مطالعات غرب آسیا که می توانیم کمک بکنیم تا این همایش هم برگزار بشود. صادقانه عرض بکنم، وقتی همین طرح های داپ و گاپ را بررسی می کردم، یکی از ستون هایش که توجهم را جلب کرد، مشارکت دانشگاهها بود. یعنی حدود ۵ تا دانشگاه درگیر این طرح بودند. این نشان می دهد که انجام پژوهش و پیگیری مطالعات دانشگاهی در این زمینه مهم و ارزشمند است. معتقدم که چنین گامی درکشورمان ضروری است و نقش آن باید روز به روز در کشور پررنگ تر بشود و حتی برنامه ریزی برای مطالعات هدفمند، پایان نامه های هدفمند و نشست های هدفمند برای پیشرفت کشورمان شکل بگیرد. در بررسی این دو پروژه، اساتید گرانقدر به نکات خوبی اشاره کردند. بطورکلی، نکته مهم این است که در بحث سد سازی باید به این موضوع نگاه چند بعدی داشته باشیم. زیرا نگاه ما صرفا نگاه آبی نیست، نگاه حقوقی نیست، نگاه سیاسی نیست. بلکه مجموعه ای از آنها است.
ببینید معمولا در درس حقوق، ما با بایدها روبرو هستیم. برخلاف درس سیاست که بحث هست ها و نیست ها مطرح هست. باتوجه به این واقعیت و با درنظر گرفتن آن موارد اشاره شده می توان با استناد به اسناد بین المللی مشخص کرد که رفتار ترکیه به لحاظ حقوقی درباره سدسازی ها به چه شکلی هست.
من فکر می کنم اگر به منابع حقوقی اشاره بکنم شما خیلی راحت تر متوجه اهمیت آن می شوید. منابع پنجگانه حقوق از جمله بحث عرف اهمیت فراوانی دارند. مثلا اگر به رژیم حقوق بین الملل محیط زیست که در واقع بر حفاظت از محیط زیست و خصوصا استفاده از محیط زیست یک کشور در راستای عدم خسارت به کشور دیگر تاکید می کند اشاره بکنم اهمیت عرف برای شما بیشتر تبیین خواهد شد. یا اگر به معاهدات منطقه ای و کنوانسیون های بین المللی یعنی اسنادی که مکتوب هستند اشاره ای بکنم اهمیت معاهدات و کنوانسیون ها در حوزه حقوق بین الملل بیشتر برای شما روشن و تبیین خواهد شد. البته قبل از من، اساتید محترم به اهمیت برخی از این کنوانسیون های بین المللی و منطقه ای اشاره کردند.
به هرحال، یکی از مهم ترین کنوانسیونی که در سدسازی ها باید به آن مراجعه کرد، کنوانسیون مربوط به سال ۱۹۹۷ است. این کنوانسیون در خصوص«بهره برداری غیرکشتیرانی از جریان های بین المللی آب های شیرین» است که ترکیه اصلا عضویت در این کنوانسیون را نپذیرفته است.
البته جناب آقای دکتردلالت و جناب آقای کاظم زاده هم به خوبی اشاره کردند ترکیه، عضو این کنوانسیون ها نیست که من هم دوباره به آن اشاره می کنم و می گویم که ترکیه ناقض کنوانسیون نیویورک(۱۹۹۷) هست.
یا کنوانسیون ضدبیابان زایی را داریم که درسال ۱۹۹۴ تصویب شده و کشورها ملزم به رعایت آن و همکاری هستند و ترکیه هم به آن عضو هست. ۱۹۷ کشور عضو این کنوانسیون هستند. اما متاسفانه رفتار این کشور یعنی ترکیه برخلاف عضویت در این کنوانسیون است. اعلامیه استکهلم در سال ۱۹۷۲ صادر شده است. از مهم ترین اعلامیه های معروف محیط زیست هست. یا اعلامیه ریو که در سال ۱۹۹۲ صادرشده که همه اینها در حوزه های آبی، محیط زیستی و عدم استفاده زیان بار از حوزه محیط زیست تاکید دارند. البته خود آقای دکتر کاظمی، در بخشی از فرمایشاتشان به کنوانسیون مهم اسپو هم اشاره کردند که همان کنوانسیون ارزیابی اثرات زیست محیطی فرامرزی هست. در ماده ۲ این کنوانسیون آشکارا تصریح شده است که کشورها باید تضمین بدهند که پروژه ها به کشورهای دیگر خسارت وارد نکند. ترکیه عضو این کنوانسیون نیست و پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا می تواند به موضوع آب کمک بکند. زیرا اتحادیه اروپا جزو این کنوانسیون است و ترکیه را ملزم می کند که رفتاری متعهدانه و مسئولانه داشته باشد.
به قول آقای دکتر کاظم زاده، پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا در زمینه آب می تواند برای کشورهای دیگر مفید باشد. چرا که ترکیه را ملزم می کند در چارچوب کنوانسیون های بین المللی، منطقه ای و حتی دوجانبه بیشتر بتواند رفتار متعهدانه و مسئولانه از خودش داشته باشد. یک کنوانسیون دیگری هم هست به نام آرهوس.
این کنوانسیون مربوط به سال ۱۹۹۸ و بیشتر بر عدالت محیط زیستی تاکید دارد. جناب آقای دکتر کاظمی هم در بحث اولیه به آنها اشاره کردند و یادآورشدند که باید در هر پروژه ای این موارد مد نظر باشد تا آن عدالت زیست محیطی نقض نشود. خب، این هم مواردی است که شاهد آن هستیم. متاسفانه ترکیه عضو آن نیست. هر چند که متخصصان سیاسی از این کنوانسیون به عنوان جامع ترین و مؤثرترین کنوانسیون در حوزه محیط زیست یاد می کنند و خصوصا بر حق استفاده از محیط زیست بر اساس عدالت تاکید دارد. یا کنوانسیون رامسر را داریم که درباره حفاظت از تالاب های جهان است و درسال ۱۹۷۱ درشهر رامسر ایران از سوی نمایندگان ۱۸ کشور امضاء شده است. یا نهایتا کنوانسیون حمایت از میراث های فرهنگی که این در حوزه داخل ترکیه خیلی به چشم می آید. در واقع بسیاری از شهرهای قدیمی و خیلی باستانی در بحث سدسازی زیرآب رفته اند که این هم نقض همین کنوانسیون بوده است.
بطور کلی بحث حقوق بین الملل نشان می دهد که ترکیه به جای تلاش برای پیوستن به کنوانسیون ما، متاسفانه برای نپیوستن به آنها تلاش کرده است. به جرئت می توان گفت، رفتار ترکیه در این حوزه بیشترسیاسی بوده است.
چه نشانه هایی مؤید رفتارهای متناقض ترکیه با کنوانسیون های بین المللی است؟ یکی، بحث اظهارات مقامات ترکیه هست. از اظهارات تورگوت اوزال و سلیمان دمیرل گرفته تا اظهارات رجب طیب اردوغان می توان به سیاسی بودن اهداف طرح های آبی ترک ها پی برد. یا اگر در بحث گفتمان یا نظریه گفتمان به اظهارات گذشته مقامات ترک مراجعه بکنیم متوجه سیاسی بودن رفتارهای آنها در این خصوص خواهیم شد. مثلا در دهه ۹۰ آقای تورگوت اوزال، زمانی که بحث شد می خواهند برای سد آتا تورک رود فرات را ببندند اظهارات عجیبی بیان داشت. یا اظهارات سلیمان دمیرل که هر دو تاکید دارند که آنها آب های دجله و فرات را آب های داخلی می دانند و همسایگان نباید در مورد آن اظهار نظر بکنند. یا اظهارات آقای رجب طیب اردوغان که اخیرا در زمان افتتاح سد ایلیسو اشاره کرد که می گفت، این اقدام ترکیه پاسخی به دشمنان ملت است. پس چنین مواضعی نگاه سیاسی ترکیه را به رخ جهانیان می کشد و مؤید این است که در گفتمان سیاسی ترکیه چون کشورهایی مثلا کشورهای عربی یا همسایه نفت دارند و از آن استفاده می کنند، ما هم به جای نفت از آب استفاده می کنیم.
اینکه نگاه نسبت به آب در ترکیه و سیاست های ترکیه نگاه کاملا سیاسی و ابزاری است؛ شکی نیست. اساتید محترم در بخشی از سخنانشان به بحث هیدرو هژمونی یا سلطه بر منطقه از طریق آب نیز اشاره کردند. خب ما یک تصویر مشخصی از مسئله پدیده سدسازی با نگاه سیاسی در ترکیه و ابزاری برای تقویت حاکمیت فرامنطقه ای داریم. به آن مواردی که باسلطه و هژمونی در عرصه فرا منطقه ای مرتبط هست نباید بی اعتنا باشیم. حتی پرهیز از مسائل حقوقی درست نیست. از این رو، در برخورد با چنین مواردی توجه به برخی نکات ضروری است: به لحاظ حقوق بین الملل و همچنین کنوانسیون های حقوقی مرتبط با جریان های بین المللی باید منطقی بوده و همیشه در دستور کار قرار بگیرد.
ترکیه، آشکارا درسوریه و در عراق خلاف کنوانسیون ها اقدام کرده است. خصوصا در بحث پروژه گاپ که مربوط به آناتولی جنوب شرقی هست، گام های خلاف کنوانسیون های جهانی برداشته است. یا رفتارهای ترکیه در خصوص حوزه محیط زیست، یا درحوزه حقوق اقلیت ها که در خود جنوب شرق ترکیه یعنی شهرهای کرد نشین مطرح می شود منطبق با موازین کنوانسیون ها و اعلامیه های جهانی نبوده است. باید گفت، خود پروژه گاپ، ۹ استان را دربر می گیرد که اکثرا کردنشین هستند و اعتراضات زیادی در آنها به این سدسازی ها شده است.
همچنین در حوزه بحث مسائل حقوق بشری، دسترسی افراد به حقوق پایه بسیار مهم است. یکی از این حق ها که بیشتر در سال های اخیر روی آن تاکید می شود، هوای سالم است. رفتارهای ترکیه در حوزه سدسازی و پیامدهای این سدسازی در کشورهای پایین دست، اصولی نیست و این کشور خلاف قواعد و کنوانسیون ها و اعلامیه های جهانی رفتار می کند. در اینجا ما با یک مسئله روبرو هستیم. روشن است که ما در حوزه حقوق داخلی، براساس قانون اساسی کشورمان قدرت ضمانت اجرایی را داریم، اما در بحث حقوق بین الملل آن چیزی که خیلی می لنگد بحث عدم ضمانت اجرا هست که متاسفانه کشورها آنگونه که انتظار می رود پایبند به آن نیستند.
البته از قدیم که حقوق بین الملل توسط افرادی نظیر گروسیوس که پدر حقوق بین الملل خوانده می شود شکل گرفت، اهل فن و متخصصان احترام خاصی برای این رشته قائل اند. اما مخالفان حقوق بین الملل همیشه یک شعاری دارند که می گویند: Might is Right ، یعنی قدرت حق است. کسی که قوی است هر کاری می تواند انجام بدهد. یا توسیدید که می گوید: «هر وقت یک قدرت مستقر خود را در برابر یک قدرت درحال ظهور می بیند، احتمال جنگ افزایش می یابد. چون قدرت مستقر خود را در برابر طلوع قدرت جدید می بیند، احساس خطر می کند و به فکر جنگ و لشگرکشی می افتد».
این نگاه که آقای دکتر کاظم زاده در بحث واقع گرایی و نو واقع گرایی مطرح کردند، کاملا حاکم برنگاه ترکیه نسبت به منابع آبی، جریان های آبی هست و سعی می کند در چارچوب واقع گرایی که مبتنی بر ابزار قدرت و حتی استفاده از عنصر آب به عنوان یک ابزار قدرت ساز استفاده بکند. به نظر می رسد، ما با در نظر گرفتن راهبردها و راهکارهای مؤثر نباید به مسائل داپ و گاپ بی توجه باشیم. ببینید در بحث داپ اشاره شد که پیامدهای محیط زیستی خیلی ملموس هست. یعنی آقای دکتر دلالت به خوبی اشاره کردند در پروژه گاپ ریزگردها غیر مستقیم هست. ولی درطرح داپ باتوجه به آن بحث حساس ارس، پیامدها کاملا مستقیم تر هست و در سال های آینده بیشتر با بحث امنیت ملی پیوند خواهد خورد. واقعیت این است که اگر امروز از این نشست استقبال کردیم، بی دلیل نبود، نشست امروز نشستی است که در سال های آینده در این مورد بیشتر خواهید شنید و حتی بیشتر درباره آن صحبت خواهد شد. از نظر من ما پیرامون مسائل گفته شده به مطالعه و بررسی های بیشتری نیاز داریم. در حوزه هایی که تاکنون روی آن تاکید و تامل شده بیشتر بر روی دو تا مفهوم چرخیده است. در برخورد با این مورد یکی بحث عدم آسیب به محیط زیست که خیلی پررنگ شده است و به عنوان یک مفهوم که باید در مطالبات حقوقی آن را دنبال بکنیم هست. دوم اینکه بحث مسئولیت کشورها در مورد محیط زیست یا آب های فرامرزی هست که در کانون توجه قرار دادن آن نیز ضروری است.
نکته مهم دیگر، اینکه در عرصه رودهای فرا مرزی تاکید بر این است که ما از مفهوم یک جریان داخلی به یک مفهوم حوضه ای بپردازیم. یعنی به خاطر اینکه این جریان های آبی که فراتر از یک کشور هستند نباید به شکل واحد در داخل یک کشور نگاه شود، بلکه بایستی به آن، به شکل منطقه ای توجه شود. همچنانکه اشاره شد، به لحاظ حقوقی ما همچنان در دوران وستفالی زندگی می کنیم که بر آمده از دولت های ملی هست و ترکیه براساس همین برداشت سنتی منسوخ از دولت های ملی که مبتنی برحاکمیت مطلق سرزمینی است، سیاست های خود را اجرا می کند.
طبق دکترین حاکمیت مطلق سرزمینی ، کشورها اختیار مطلق در بهره برداری از منابع داخلی شان را دارند. باتوجه به تحولاتی که در دهه های اخیر شاهد بودیم و آن پررنگ شدن حقوق بین الملل هست لازم است که کشورها در همکاری با یکدیگر بتوانند آن مسائلی که قبلا مسائل داخلی بود و الان کاملا تبعات خودش را نشان داده است بی اعتنا نباشند. مثل همین کم آبی، مثل همین بحث ریزگردها در حوزه کاملا منطقه ای، که لازم است راهکارهای منطقه ای را داشته باشیم. البته در حوزه دانشگاهی نیاز هست مطالعات به این طرف مثبت هدایت بشود و مسائل از منظرهای گوناگون حقوق بین الملل که اشاره کردیم هم کنوانسیون های بین المللی و هم خود منشور سازمان ملل بررسی شود.
در واقع خود منشور سازمان ملل بیشتر بر روی حقوق بین الملل متمرکز هست. اما آن را باید به شکل تخصصی درحوضه آب ها یا آب های فراملی بررسی بکنیم، این موضوع باید در چارچوب کنوانسیون هایی که مرتبط با آن هستند بررسی شود. درخصوص خود منشور سازمان ملل نیاز است که علاقمندان حقوق بین الملل با آن اصل هایی که مربوط به اصل همکاری های بین المللی یا اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات هست کاملا با آن آشنایی داشته باشند. با توجه به محدودیت وقت اگر بخواهیم یک جمع بندی کوتاه و مختصر داشته باشیم باید نگاه به بحث پروژه های داپ و گاپ از منظر حقوق بین الملل که تاکیدمان هم بر روی آن هست، شکل بگیرد.
یکی از راهکارهای اصلی این است که با تشکیل کارگروهای حقوقی باید آن مسائل مورد اهداف را دنبال بکنیم. هرچند که طرف ما ترکیه است و این کشور عضو کنوانسیون ۱۹۹۷ نیست و نگاهش نیز سیاسی است ( اما ملزم به رعایت قواعد الزام آور عرفی حقوق بین الملل محیط زیست است).والسلام. باسپاس.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
بسیار ممنون و متشکریم از آقای دکتر رحمت حاجی مینه. در دقایق پایانی نشست در خدمت شما بزرگواران هستیم. در مورد راهکارها و راهبردها ، دقایقی در خدمتتان دوستان خواهیم بود. عزیزان باتوجه به موضوعاتی که مطرح شد اگر بخواهیم خیلی خلاصه بحث های ما قبل راهکار ها را جمع بندی بکنیم باید بگویم ما با معضلات عدیده ای در مورد این رودخانه های بین المللی مواجه هستیم، سدهایی که ازسوی ترکیه ساخته شده است، هرکدام به تنهایی می تواند کل آب آن رود خانه ها را مصادره بکند. سد آتاترک به تنهایی آب فرات را، سد ایلیسو که دوستان اشاره کردند به تنهایی می تواند آب دجله را مصادره بکند. سد کاراکورت و سد درحال احداث سویلمز به تنهایی می تواند آب ارس را متوقف بکند. این، عمق و ابعاد فاجعه را نشان می دهد. اقداماتی که اشاره شد، انحراف مسیر برخی از رودخانه های جاری به ارس توسط دولت باکو، و همراهی که جمهوری آذربایجان با ترکیه بر اساس نگاه قومی دارد. درحالی که جمهوری آذربایجان به خاطر اینکه هم از اقدامات ترکیه علیه رودخانه ارس و هم علیه رود کورا آسیب پذیر هست طبیعتا باید بیشتر حساس و معترض باشد. ولی دراینجا سیاست های قومی باکو و منافع خاندان علی اف ، برسیاست های ملی و منافع مردم این کشور غلبه کرده است.
مباحث دیگری مانند تاثیر آلودگی و ایجاد دیوار مرزی توسط ترکیه مطرح است. چنین اقداماتی روی رودخانه های مشترکی که اشاره شد تاثیر می گذارد. آقای دکتر حاجی مینه نیز به خوبی اشاره کردند. ببینید اینگونه اقدامات یک سلسه کنوانسیون ها را نقض می کند. یعنی ترکیه عضو کنوانسیون بیابان زدایی و کنوانسیون رامسر هست و هر دو را نقض می کند. همچنین کنوانسیون های اسپو یعنی بررسی اثرات محیط زیستی فرا مرزی و کنوانسیون آرهوس یعنی رعایت عدالت زیست محیطی از طریق مشارکت ساکنان محلی در تصمیم گیری ها راجع به طرح های زیست محیطی، را نقض می کند. حتی با فرض اینکه ترکیه، عضو هیچ کنوانسیونی نیست؛ ما در حقوق بین الملل محیط زیست چند اصل عرفی داریم. یعنی بر همه کشورها از جمله ترکیه اینها لازم الاجرا هستند. اول اصل منع استفاده زیان بار از محیط زیست هست. ترکیه نباید از محیط زیست به شکل زیان بار به عنوان کشور بالادست استفاده بکند. این برای ترکیه مسئولیت ایجاد می کند. فارغ از اینکه ترکیه عضو کنوانسیونی باشد یا نباشد. دومی استفاده معقول، منصفانه و عادلانه از آب های مشترک هست که در کنوانسیون نیویورک مطرح شده و قبل اش هم به عنوان یک قاعده عرفی مطرح بوده است.
«اصل اطلاع رسانی» بموقع خیلی مهم است. الان ترکیه برای افکار عمومی جهان در مورد سدسازی هایی که انجام می دهد، اطلاع رسانی نمی کند. در واقع رقم ۹۰- ۱۰۰ سد و آب بند در پروژه داپ رقم بسیار بالایی هست. اینها را باید حتما برای کشورهای همسایه طبق این اصل عرفی اطلاع رسانی بکند. در یک کلام کوتاه، ترکیه باید درباره این سدسازی هایی که انجام می دهد باید به کشورهای همسایه اطلاع رسانی کند.
اگر مجموع پیامدها را از لحاظ اقتصادی، مهاجرت، بهداشت، تبعات انسانی ، بحث حق آبه های چهارگانه را در نظر بگیریم، تداوم رویه ترکیه در بحث پروژه داپ می تواند مصداق تروریسم آبی محسوب شود. یعنی ایران با یک تروریسم آبی مواجه هست و طبیعتا رسانه ها و افکار عمومی، دانشگاه ها باید به این موضوع حساس باشند. برای مقابله با این روند، طبیعتا راهکارهای متفاوتی وجود دارد. اعم از راهکارهای ترکیبی، حقوقی و راهکارهای سیاسی که هرکدام از دوستان تقریبا ۲-۳ دقیقه درخدمتشان هستیم که راهکارها را مطرح بفرمایند و بعد از آن ختم جلسه را اعلام می کنیم.جناب آقای دکتر دلالت درخدمت شما هستیم.
دکتر مراد دلالت – مدرس دانشگاه و عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران
من هم از جناب آقای دکتر کاظمی بسیار قدردانی می کنم که این برنامه را تدارک دیدند. نشستی مفید بود. آن چیزی که زندگی ما، همه ما وابسته به آب و مسائل آبی هست باید مسئله اول کشور باشد. ببینید الان هم، برنامه هفتم توسعه اجرا می شود ولی هیچ بند و توصیه و اشاره ای به موضوع رودخانه های فرامرزی در آن نمی بینیم. در مورد آب آمده، اما در خصوص رودخانه های مرزی اشاره ای نشده است. یعنی این موضوع در بین مسئولان و وزارتخانه های ذیربط کشورمان وجود دارد، همچنان موضوع اول نیست. باید درخصوص این مسائل به چند موارد مهم توجه زیادی داشته باشیم. ۱-تاسیس اتحادیه منطقه ای که راهکار اساسی است. ۲- تاسیس مراکز پایش اطلاعات زیست محیطی و همگرایی و همکاری های اقتصادی-سیاسی و فرهنگی باید در این حوزه اتفاق بیفتد. ببینید آقای دکتر حاجی مینه و جناب آقای دکتر کاظم زاده هم اشاره کردند که نقش همین دانشگاه ها و مراکز علمی خیلی مهم است. الان هیچ دانشگاهی وجود ندارد که در آن ایران، ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان برسر همین موضوع مشترکا بعضی مسائل را بررسی بکنند. این تبادل اطلاعات علمی یکی از راهکارهایی است که می تواند کمک کند. راهکار دیگری هم وجود دارد که در ایران به همگرایی دستگاه های اجرایی برسیم. زمانی که دربین ما همگرایی وجود نداشته باشد، قطعا به مشکل برخواهیم خورد. در پایان از همه شما دوستان و حضار گرامی تشکر و قدردانی می کنم که وقتتون را صرف نشست امروز کردید و با حضور گرمتان ما را همراهی کردید. همچنین از جناب آقایان دکترکاظمی، استاد ارجمند جناب دکتر حاجی مینه و آقای دکتر کاظم زاده تشکر می کنم و برای همه آرزوی توفیق دارم.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
خیلی ممنون جناب آقای دکتردلالت. درخدمت جناب آقای دکتر کاظم زاده هستیم در خصوص راهکارهای پیشنهادی ایشان.
دکتر احمد کاظم زاده- مدیر گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا
آقای دکتر من ۵-۶ مورد راهکار به نظرم می رسد که به ترتیب به آنها اشاره می کنم. ببینید اولین راهکار: ما درایران درباره آب شاید یک جوری بحث می کنیم که انگارمسئله آب، مسئله ایران هست. الان بیش از ۵۰ درصد مردم دنیا، با درجات مختلفی از کم آبی مواجه اند. بنابراین، این یک بحران جهانی است. مطالعاتی که قبل ازدهه ۸۰ بود، تقریبا بر این پیش فرض بود که انگار آب کافی وجود دارد. فقط مشکل اینکه با حفر کانال و چنین تدابیری می توان مثلا آب را تامین کرد. درحالی که مطالعات و تحقیقات بعدی که آمد و یک چرخش پارادایمی دردنیا و سازمان ملل متحد ایجاد کرد نشان داد که آب های شیرین هم مثل نفت وگاز محدود اند. ۱ تا ۱.۵ درصد ازکل آب های جهان شیرین هستند. با افزایش جمعیت و نیازهای ناشی از آن شکاف بین عرضه و تقاضا در همه کشورهای دنیا روبه افزایش بود. سرانه آبی در تمام دنیا رو به کاهش بود. سرانه آبی ایران، فکرکنم ۵۰ حول ۷۵۰۰ مترمکعب بود، الان به زیر ۱۰۰۰ سقوط کرده است که اوج تنش آبی هست. بنابراین می خواهم روی این نکته تاکید بکنم که از دهه ۷۰ به خصوص ۸۰ که این زنگ کم آبی در دنیا به صدا درآمد همه جهانیان برای برون رفت از این بحران به دنبال راه حل رفتند. جالب است، در دنیا فرمول های مشخص وجود دارد وهمه هم آن فرمول ها را اجرا می کنند. ما عقب مانده ایم. براساس مطالعاتی که کرده ام یک راه حل سه پایه ای وجود دارد که در همه جهان هم این اجرا می شود و آن هم اینکه دولتی که می خواهد مشکلات آبی خودش را حل بکند باید درگام اول برنامه ریزی های اقتصادی اش به سمت توسعه و توسعه پایدار حرکت بکند. در کشورما ایران، رشد و توسعه انگار مترادف هم اند. درحالی که شاخص هایی که اینها دارند و تجربه تاریخی که طی شده است، اینها دو پارادایم متفاوتند. هنوز رشد مال دهه ۵۰ بود. از دهه ۶۰ به تدریج به سمت توسعه چرخش یافت. از خود توسعه به سمت توسعه پایدار. هنوز در کشور ما برنامه ریزی ها و هدفگذاری ها براساس رشد شکل می گیرد. هرچند در لفظ از توسعه استفاده می شود ولی درعمل همه شاخص ها، شاخصه های رشد هستند. یک دولت می آید می خواهد برای دولت بعدی آن آمارها را بالا ببرد. ولی اینکه آیا دستیابی به آن آمارها چقدر به محیط زیست آسیب می زند هیچ توجهی نمی شود. بنابراین، اولین پایه حل بحران آبی تمرکز برنامه ریزی های اقتصادی بر توسعه و بخصوص برتوسعه های پایدار به جای رشد می باشد.
نکته دوم: ببینید از زمان برگزاری اولین کنفرانس آب در استکهلم (۱۹۷۲) هشدارهایی در خصوص کمی آب داده می شد. اما کم کم اجرایی شد. تقریبا ازسال ۱۹۹۲ اجرایی شد. در این بین چه اتفاقی افتاد؟ جنگ سرد پایان یافت. در زمان جنگ سرد، همه بازی ها، بازی های حاصل جمع صفر بود. بازی های برد- باخت بود. نگاه ها امنیتی بود. بعد ازاین که ساختار نظام بین الملل عوض شد، یک فضای تنفسی برای بحث هایی مثل آب ایجاد شد. درسال ۱۹۹۲ که اولین کنفرانس سران در ریودوژانیرو برگزارشد، چندین دستور کار برای آینده تعریف شد. یکی «دستورکار ۲۱» سازمان ملل بود. ۲۱ دستور کار برای پسا جنگ سرد تعریف شد که فصل هجدهم آن درباره آب بود. در مورد آب درپاسخ به آن چالش هایی که ازدهه ۷۰ وجود داشت، دومین راه حل ارایه شد. گفتند، باید مدیریت یکپارچه منابع آب صورت بگیرد. مدیریت یکپارچه برخلاف همان تعبیرنادرستی که در اجرا در کشورمان ایران اعمال شد و یک نگاه فنی به مدیریت یکپارچه شده است، باید تغییرات خاصی صورت می گرفت.
مدیریت یکپارچه دارای چند شاخص است. یکی از آنها مدیریت مشارکتی هست. یا دومین شاخص، درگیر کردن همه اقشارجامعه بخصوص زنان و مسائلی از این قبیل هست. سومین شاخص مشارکت همکاری بصورت افقی هست، نه عمودی که از بالا به پایین باشد. یعنی برخلاف آن مدیریتی که قبلا یکی از بالا دستور می داد و پایینی اجرا می کرد. ولی حالا مدیریت دربحث آب مشارکتی و موازی هست. حالا ازدهه ۹۰ به بعد یک فاکتور دیگری اضافه شد و آن دیپلماسی آب بود.
طبق ادبیات سازمان ملل متحد می گویند دیپلماسی آب به عنوان ابزار استراتژیک در مسیر مدیریت یکپارچه هست. درحالی که درکشورما یک تعبیرنادرستی شده است و فکرمی کنیم باید وزارت خارجه بیاید و متولی کار بشود و همه امور را به دست بگیرد. درحالی که خود وزارت خارجه هم با این بحث کاملا بیگانه اند. حالا چکار باید کرد؟ ببخشید یک نکته دیگری هم اضافه شد. من به آن سه پایه، یک پایه دیگری هم اضافه کردم تحت عنوان رژیم آبی. ببینید ما یک حقوق بین الملل داریم و یک رژیم های بین المللی. رژیم های بین المللی در واقع حد و وسط حقوق بین الملل و روابط بین الملل هست. ضمن اینکه از آن دعوای گفتمانی که بین لیبرالیسم و رئالیسم وجود داشت، باز رژیم های بین المللی زایده آن گفتمان بود که بازیک حد و وسط بود. باید عرض بکنم، باتوجه به آن خلاءهایی که در برخی از جاها مثل حوضه ارس داریم درباره آنها توافقنامه ها یا توافقنامه دوجانبه نیست، یا اگرهست اجرا نمی شود. البته این را هم عرض بکنم که ما با ترکیه درخصوص ارس توافقنامه نداریم. راهکارچیست؟ راهکارایجاد یک رژیم جدید هست که می تواند براساس آن اصول موجود شکل بگیرد.
نکته بعدی که باز بنده روی آن تاکید دارم این است : باتوجه به اینکه راهکار بحران آبی، راهکار بین رشته ای یا درواقع تلفیق رشته ای هست و دانشی که در ایران دردانشکده های مختلف کشور جدا از هم تولید می شود و ناقص است و درنهایت تک رشته ای هست. پیشنهاد می کنم: رشته جدیدی تحت عنوان مطالعات جامع آب ایجاد بشود تا آن ۷-۸ رشته ای که در آن قضیه دخیل هستند باهم تلفیق شوند و دانشجویی که دانش آموخته و وارد جامعه می شود یک اشراف نگری داشته باشد.
به نظر من در این ۳۰-۴۰ سال گذشته خیلی تلاش کردیم تا کار به اینجا نرسد. اتفاقا ما مشکل را درست تشخیص داده ایم. اما در راهکارها به دلیل آن دانش ناقص موفق نشده ایم. بنده تاکید دارم تازمانی که این رشته جدید تاسیس شود می توان از راه های میانبر استفاده کرد. به نظرم لازم هست حداقل چند واحد درسی مختلف مثل دیپلماسی آب، مثل مدیریت یکپارچه دردانشگاه ها و دانشکده های کشور ایجاد بشود.
همچنین از دانشجویان رشته های مرتبط می خواهم که اگرجسارت نباشد، با در نظر گرفتن خلاء دانشی که در این عرصه وجود دارد اگر علاقه مند باشند، ازالان پروژه های پایان نامه و تحقیقات شان را دراین حوزه بگیرند. به نظرم بسیار مؤثر و مفید خواهد بود و به پیشرفت علم کشورمان کمک شایانی خواهد کرد. با سپاس ازشما.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
خیلی ممنونم جناب آقای دکترکاظم زاده. آقای دکترحاجی مینه به نظرم راهکارها را بصورت ترکیبی اشاره کردند. اگرنکته ای باقی مانده می توانید درحد یکی دو دقیقه جمع بندی بفرمائید.
دکتر رحمت حاجی مینه – استاد دانشگاه و پژوهشگر هیدروپلیتیک
آقای دکتر کاظمی با اجازه تون راهکارها یک جمع بندی می کنیم به حوزه داخل وخارج. چون بحث همچنانکه دوستان اشاره کردند کاملا چند بعدی و میان رشته ای هست. درحوزه داخلی، جای بحث هست. اصلا مشکل هست. واقعیت این است که دانشگاه می تواند یک نقش بسیار پررنگی داشته باشد با نگاه و رویکرد حل مسئله. لذا تاکید برپررنگ شدن نقش دانشگاه در پرداختن به مسئله آب بسیار ضروری است. همچنانکه استاد دلالت هم اشاره کردند و به نظرم نکته بسیار مهمی است. بله آب مسئله مهمی است و باید از ابتداء در دستور کار قرار بگیرد. یعنی واقعا باید جزو اولویت های اصلی باشد. درخصوص حوزه داخلی، بازهم پیشنهادم این است درخصوص مصرف آب فرهنگ سازی بشود وبه نظرم دانشگاه ها می توانند نقش آفرینی بکنند. درحوزه سیاستگذاری کلان که آقای دکترکاظم زاده هم به آن اشاره کردند و باید مبتنی برطرح های علمی باشد. اما دربحث خارجی هم که دراینجا ما باید بیشتر بعد حقوقی و سیاسی را هم پررنگ تربکنیم. در بعد حقوق بین الملل، تشکیل کارگروهای تخصصی و دنبال کردن آن ضروری است. زیرا اگر امروز بحث هوا هست درآینده نه چندان دور بی شک وجود کم آبی امنیت ملی را هم نشانه خواهد رفت. خصوصا که با در نظر گرفتن بحث تبعات سدسازی که مثلا در ترکیه هست به این موارد باید توجه زیادی داشته باشیم.۱- بحث راهکارهای حقوقی که باید به شکل تخصصی دنبال بشود.۲- تشکیل کارگروه های کشورهای پایین دست. چون این بحثی است که نیازبه کاراشتراکی و گروهی دارد، زیرا بحث فقط یک کشور نیست وچند کشور را هم دربر گرفته است. از نظر من این خیلی مهم است که همین روند را به شکل پایه دار داشته باشیم. یعنی در بحث مذاکره کشورهای پایین دست با کشورهای بالا دست و اگر این بتواند به شکل کارگروهی صورت بگیرد و خصوصا اگر با همراهی کشورهای منطقه توام باشد خیلی مؤثر و مفید خواهد بود. درنهایت استفاده ازظرفیت هایی که درعرصه بین المللی هست باید درکانون توجه قرار گیرد. یعنی درواقع آن هم باید دراین حوزه فعال بشود. مهم ترین راهکار هم، راهکار چند بعدی وچندگانه هست.
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
با تشکراز جناب استاد حاجی مینه و اساتید محترم. یکی از حضار سؤال دارند، در خدمت شان هستیم.
سؤال: باتوجه به محدودیت های راهکارهای حقوقی از منظرضمانت اجرایی، به نظر شما برای دفاع از حق آبه ایران در رودخانه های بین المللی، چه رویکردی را باید اتخاذ کرد؟
دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست
در پاسخ به این سوال، به عنوان جمع بندی راهکارها مطرح می کنم. ما باید مجموعه ای از راهکارها را، راهکارهای معطوف به داخل، یعنی بحث مدیریت صحیح آبی و راهکارهای معطوف به خارج که باز در حوزه حقوقی و در حوزه سیاسی و درحوزه روابط بین الملل مطرح هست را در نظر بگیریم. یعنی اینکه بحث مذاکرات دو جانبه و چندجانبه هست. بحث پیگیری تشکیل مجمع آبی بین کشورهای درگیر رودخانه های بین المللی هست. مهم تر ازآنها، بحث ابزارسازی است. بله ترکیه طبق قواعد عرفی مستلزم هست که اصل استفاده منصفانه و منع استفاده زیان بار از محیط زیست را رعایت بکند. خب یکی از راهکارها این است که اگر مذاکره نتیجه نداد ناچار باید ابزارسازی بشود. یکی از راهکارها همین کنشهای دانشگاهی و کارهای رسانه ای است. ما در پروژه گاپ تاثیر تبیین رسانه ای را دیدیم. چرا شرکت های اروپایی مثل آلمان و هلند پروژه گاپ را ترک کردند. چرا در احداث سد ایلیسو سالها تاخیر افتاد. در واقع فشارهای جهانی بودند، بحث های حقوق بشری بودند. طبیعتا باید بحث تبعات پروژه داپ در سطح افکار عمومی داخلی، منطقه ای و بین المللی از منظر «تروریسم آبی» پیگیری بشود. وقتی که فشار افکار عمومی باشد، ترکیه مجبور هست که به ارزش ها و هنجارهای بنیادین و حقوقی بین المللی توجه بکند. دلیل اینکه آنکارا سانسور رسانه ای هم درپروژه های در داپ می کند از همین منشاء می گیرد. یعنی از فشار رسانه ای درسطح منطقه ای و جهانی واهمه دارد. خب ما هم باید بصورت علمی و بصورت معقول و منصفانه با مطالعات دانشگاهی این موضوع را در سطوح مختلف تبیین و یا مطرح بکنیم. پایان
دیدگاه خود را بنویسید