مقدمه:
ایران بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد. ترکیه یکی از همسایگان شمال غربی ایران است. ترکیه نقطه تلاقی دو قاره مهم آسیا و اروپا می باشد که در جنوب شرقی اروپا و جنوب غربی آسیا واقع شده است. ترکیه ۷۸۰۵۸۰ کیلومتر مربع مساحت دارد که کمتر از نصف مساحت ایران است و از این نظر سی و پنجمین کشور جهان محسوب می گردد. ۷۷۰۷۶۰ کیلومتر مربع از مساحت ترکیه در خشکی و ۹۸۲۰ کیلومتر آن نیز مساحت آبی می باشد. ترکیه دو همسایه اروپایی و سه همسایه قفقازی (نخجوان، ارمنستان و گرجستان) و سه همسایه آسیایی دارد. ترکیه با جمهوری اسلامی ایران ۴۹۹ کیلومتر، با عراق ۳۵۲ کیلومتر، با سوریه ۸۲۲ کیلومتر و در قسمت اروپائی با یونان ۲۰۶ کیلومتر، با بلغارستان ۲۴۰ کیلومتر، همچنین با ارمنستان ۲۶۸ کیلومتر، نخجوان ۹ کیلومتر و گرجستان ۲۵۲ کیلومتر مرز مشترک دارد. مجموع طول مرزهای خشکی ترکیه ۲۶۴۸ کیلومتر است.(۱)
تاریخچه روابط فرهنگی دو کشور:
در دوران قبل از اسلام آناتولی محل رقابت دو امپراتوری ایران و روم بود و هر یک به دلایل سیاسی و اقتصادی و کشورگشایی تلاش می کردند با تسلط یافتن بر آن، قدرت فائقه جهان شوند. جنگ های متعدد ایران و روم گواهی بر این موضوع است. ظهور اسلام و مسلمان شدن ایرانیان این روند را تغییر داد و سبب شد مدتی مرزهای غربی ایران دور از جنگ و درگیری باشد. با ظهور دولت صفوی و عثمانی در ایران و آناتولی و تحولات پس از آن سبب گردید که روند حوادث به گونه ای شکل بگیرد که در نهایت ایران (تبریز) به مرکز تشیع و عثمانی (استانبول) به مرکز تسنن تبدیل شوند و رقابتهای گذشته در قالبی دیگر (مذهبی) فرصت ظهور بیابند. وقوع جنگ های متعدد میان دو کشور ضمن اینکه سبب تضعیف ایران و عثمانی گردید از روند تأثیرگذار مثبت دو کشور بر یکدیگر کاست و تاثیر منفی بر تمامی وجوه مناسبات دو کشور از جمله مناسبات فرهنگی گذاشت. البته منازعات ایران و ترکیه در دوره صفویه و عثمانی تنها دلایل مذهبی نداشت بلکه این اختلافات گاه بمانند مساله بصره دلایل اقتصادی نیز داشت. منطقه بینالنهرین به ویژه بندر بصره همواره یکی از موارد اختلاف دو کشور به شمار میرفت ، چرا که دو کشور تسلط بر مناطق استراتژیک و اقتصادی در منطقه را بشدت دنبال می کردند . امپراتوری عثمانی کشورگشایی و فتح سرزمینهای غیر و افزایش میزان خراج گزاران را عملاً یکی از اولویت های خود قرار داده بود و این موضوع بویژه در زمان سلطان محمد فاتح هر چه بیشتر افزایش یافت. این کشورگشایی به سمت ایران و مناطق ایران در قفقاز و آسیای مرکزی نیز بود و همین موضوع نیز منازعات متعددی میان ایران و ترکیه را بوجود آورد. جالب اینکه برغم مطرح شدن اشتراکات نژادی میان ترکها با اقوام ایرانی بویژه آذریها از سوی برخی از محافل ، این موضوع هیچگاه بویژه در دوره صفویه که آذریها روی کار بودند، کمکی به کاهش تنش میان ایران و عثمانی نکرد. در دوره عثمانی ترکیه خود را مرکز خلافت اسلامی می دانست و در نتیجه حضور ایران شیعی را به عنوان رقیبی برای خود می دانست . همین موضوع بهمراه رقابت های سیاسی تاثیر منفی بر روابط رسمی فرهنگی ایران و عثمانی گذاشت . بطوریکه زبیگینو برژینسکی از تئورسین های معروف سیاست خارجی امریکا گفته است: ایران وترکیه در طول تاریخ همواره خنثی کننده یکدیگر بوده اند. این در شرایطی است که بگفته پرفسور “حسین حاتمی” استاد سرشناس ایرانی در دانشگاه استانبول “مناسبات ایران و ترکیه حتی پیش از اسلام نیز وجود داشت و در شاهنامه فردوسی، ایرج و تورج دو برادر از یک پدر و مادر هستند که یکی (ایرج) جد ایرانیان و دیگری (تورج) جد تورانیان یعنی ترکها میشوند و به عبارتی ما علاوه بر برادری دینی، دارای قرابت نژادی نیز هستیم.” (۲)
بطور کلی مناسبات فرهنگی ایران با عثمانی که حدود شش قرن در آناتولی در قدرت بودند، به دلیل رقابت های مذهبی، اقتصادی و برخورد نامطلوب عثمانی با شیعیان ساکن آناتولی مطلوب نبود.اغلب پادشاهان عثمانی بخاطر ترس از گسترش شیعه و همچنین بخاطر مطامع مرزی به ولایات ایران حمله می کردند بطوریکه ترکیه بارها تبریز را تصرف کرد و ایران نیز بارها تا ارض روم و فراتر از آن پیش رفت.تاریخ پرمنازعه ایران و ترکیه (عثمانی)، باعث شده است که معاهدات و قراردادهای متعددی نیز میان دو کشور به امضاء برسد. از جمله می توان به قرارداد صلح آماسیه ۱۵۵۵م (۹۳۴ خ / ۹۶۲ ق)، معاهده صلح ذهاب ۱۶۳۹ م، قرارداد قصرشیرین در ۱۷ می ۱۶۳۹ م ( ۱۰۱۸ خ ، ۱۰۴۹ ق)، ارزروم اول در ۱۸۲۳ م (۱۲۰۲خ / ۱۰۸۱ ق) و ارزروم دوم در ۱۸۴۷ م (۱۲۲۶ خ / ۱۲۶۳ ق) اشاره کرد. بعد از عقد قرار داد ارزروم دوم تغییری جدی در مرزهای ایران و ترکیه ایجاد نشد. با وجود این روابط دو کشور عمدتا در چارچوب “رقابت و همکاری نسبی ” بوده است.
با تاسیس جمهوری ترکیه در ۲۳ اکتبر ۱۹۲۳ مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه نیز وارد مرحله جدیدی شد. تلاش ترکیه برای الگوگیری از غرب و تمایل ایران به استفاده از تجربیات ترکیه در این روند، در سطح رسمی تعاملات فرهنگی تهران و آنکارا را افزایش داد.
اولین موافقتنامه فرهنگی دو کشور در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۳۷ برابر با ۲۹ ژانویه ۱۹۵۹ در تهران امضاء رسید. * این موافقتنامه شامل یک مقدمه و۱۸ ماده بود که در حال حاضر نیز دارای اعتبار می باشد. در این موافقتنامه تشکیل موسسات فرهنگی دو کشور، مبادله استاد و دانشجو، تدریس زبان و ادبیات و تاریخ و جغرافیای هر کشور در کشور متقابل، تسهیلات آموزشی، مبادلات فرهنگی ، علمی و هنری ، همکاری بین موسسات فرهنگی پیش بینی شده است. اسناد این موافقتنامه در ۲ مهر ۱۳۴۵ در آنکارا مبادله و از تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۴۵ برابر با ۹ اکتبر ۱۹۶۶ لازم الاجرا گردید. در ۳۰ شهریور ۱۳۵۱ برنامه مبادلات فرهنگی برای سال ۱۹۷۳- ۱۹۷۵ تنظیم گردید. همچنین برای سالهای ۱۹۷۷-۱۹۸۶ موافقتنامه دیگری تنظیم و بمورد اجرا گذاشته شد. قبل از انقلاب اسلامی طرفین در جهت گسترش روابط فرهنگی خود اقدام به تاسیس موسساتی بشرح ذیل نمودند :
۱_ خانه فرهنگ ایران در آنکارا
۲_ انجمن دوستی ترکیه و ایران
۳_ انجمن دوستی و فرهنگی بانوان ایران و ترکیه
۴_ انجمن دوستی و فرهنگی ایران و ترکیه (۳)
پس از کودتای ۱۹۸۰ ژنرال کنعان اورن در ترکیه که مدت کوتاهی پس از انقلاب شکوهمند ایران صورت گرفت، در ترکیه تبلیغات ضدایرانی افزایش یافت. چرا محافل لائیک که نظام ارزشی ایران را تهدیدی علیه جمهوری سکولار ترکیه تلقی می کردند. در سالهای ۱۹۸۹و۱۹۹۷ترکیه سفرای وقت ایران و سرکنسول ارشد ایران را بار اول به بهانه گفتن مطالبی علیه سلمان رشدی مرتد و بار دوم به بهانه ایراد سخنانی در یک مراسم به مناسبت روز قدس اخراج کرد و ایران نیز متقابلاً پاسخ داد. در اخلال روابط دو کشور در این مقطع ، رژیم صهیونیستی و نظامیان لائیک ترکیه همواره نقش اساسی داشته اند.
بطور کلی طی دو سه دهه اخیر مسایل متعددی نظیر طرح ادعای حمایت ایران از پ ک ک ، مساله حمایت ترکیه از گروهک تروریستی منافقین، نوع تعاملات ترکیه با امریکا و رژیم صهیونیستی که در مقاطعی موجب تحرکات خطرناک مرزی ترکیه شده است، رقابت دو کشور در قفقاز بویژه در زمینه انتقال انرژی، تبلیغات ایران ستیزانه در ترکیه نظیر ادعای تلاش ایران برای براندازی نظام لائیک ترکیه، متهم کردن ایران به حمایت از گروههای اسلامگرا در ترکیه بویژه گروههای تروریستی نظیر گروه موسوم به حزب ا… ترکیه، ادعای نقش ایران در در قتل برخی از روشنفکران ترکیه نظیر اوغور مومجو تاثیرات منفی بر مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه گذاشته است.
البته روابط ایران و ترکیه در دوران نخست وزیر نجم الدین اربکان (۱۹۹۷) بهبود قابل توجهی یافت و به امضای قرارداد انتقال گاز ایران به ترکیه انجامید. اما در دوران نخست وزیری مسعود ییلماز رهبر حزب مام میهن (۱۹۹۸م)و بلنت اجویت رهبر حزب دموکراتیک چپ (۱۹۹۹-۲۰۰۱ م) این مناسبات بخاطر مساله پ ک ک، افزایش تحرکات رژیم صهیونیستی در ترکیه، تحرکات قوم گرایانه برخی ازمحافل ترکیه در مناطق آذری نشین ایران، فعالیت مخالفان ایران در ترکیه و نیز اظهارات خلاف عرف دیپلماتیک مقامات ترکیه در مورد مقامات ایرانی دچار تنش بوده است.
پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه با توجه به به بستر اجتماعی این حزب که بیشتر به اسلامگرایی اشتهار دارد، تحولات عراق و تهدیدات مشترک آن برای ایران و ترکیه ، سیاست نگاه به شرق آنکارا و گسترش پیوندهای اقتصادی دو کشور مناسبات فرهنگی تهران و آنکارا نیز افزایش یافته است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه مبادلات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه در سالهای ۱۳۶۶ – ۱۳۶۴ تدوین گردید. این برنامه بر اساس برنامه مبادلات فرهنگی ایران و ترکیه در سالهای ۱۹۷۷ – ۱۹۸۶ تدوین گردید، لیکن بعضی از موارد و محتوای آن با توجه به برنامه ها، سیاستها و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران بازنویسی شده است ، بعضی از مفاد این قرارداد شامل :
۱_ همکاری بین دانشگاههای دو کشور و مبادله هیاتهای علمی و کتاب
۲_ مبادله استاد و محقق و تبادل اسناد و اطلاعات
۳_ مبادله کارشناس، استاد کار ، کتابدار و تهیه میکروفیلم توسط مراکز فرهنگی دو کشور
۴_ اعطای بورس تحصیلی
۵_ همکاری در خصوص ایجاد نمایشگاه و همکاری بین مراکز فرهنگی و هنری و برپایی
جشنواره های سینمایی و تاسیس مراکز فرهنگی در دو کشور
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه مطابق با توافقنامه قبلی امضاء شده، برنامه های مبادلات فرهنگی برای سالهای ۱۳۷۱- ۱۳۷۳ و ۱۳۸۲- ۱۳۷۹ تهیه و به امضاء مقامات دو کشور رسانده اند و این روند همچنان ادامه دارد .
تاریخچه مناسبات فرهنگی ایران وترکیه نشان می دهد که این مناسبات اغلب تابعی از مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور بوده است.
عناصر فرهنگی مشترک ایران و ترکیه :
مشترکات فرهنگی میان دو کشور بمنزله میراث و سرمایه معنوی برای گسترش همکاری های فرهنگی و همچنین تقویت سایر سطوح همکاریها می باشد . در این میان عناصر فرهنگی زیادی میان ایران وترکیه وجود دارد. این عناصر شامل دین مشترک ، تاثیرات زبانی متقابل ، مناسبت های ملی ویا دینی مشترک نظیر اعیاد اسلامی و نوروز، فولکلور مشترک (فرهنگ عامیانه)، چهره های فرهنگی و معماری مشترک می شود .
• دین :
هم در ترکیه و هم در ایران بیش از ۹۸ درصد دین مردم را اسلام تشکیل می دهد و دو کشور از اعضای کلیدی سازمان کنفرانس اسلامی هستند. نخستین قانون اساسی جمهوری ترکیه که در سال ۱۹۲۴ میلادی تهیه شده است دین رسمی جامعه را اسلام تعیین نموده است . لیکن در اصلاحات قانونی سال ۱۹۲۸ این ماده قانونی حذف و با تاکید بر جدایی دین از سیاست، ترکیه کشوری با دولت وحکومت لائیک (تفکیک دین از سیاست) معرفی گردیده است. مسلمانان ترکیه اکثراً تابع مذهب تسنن می باشند که از میان آنها حنفی ها بزرگترین گروه محسوب می گردند که عمدتاً در مرکز و غرب ترکیه ساکن هستند. شافعی ها با جمعیتی کمتر در مناطق شرقی ترکیه مستقر و اکثراً کرد هستند. شمار پیروان مذاهب دیگر کم می باشد. اهل تسنن شافعی یا حنفی در طریقت خود در دسته های گوناگونی چون نقشبندیه، نورنجو، سلیمانیه، مولویه و… تقسیم می شوند.
روی هم رفته پیروان ادیان در ترکیه به دو قسمت تقسیم می شوند:
الف ) پیرامون اسلام که خود به چندین فرقه و مذهب تقسیم می شوند و اهم آنها عبارتند از:
حنفی ها، که جمعیت قابل ملاحظه ای از اهل سنت ترکیه را تشکیل می دهند.
شافعی ها، شاخه ای از اهل سنت است که پیروان آن را بیشتر کردها تشکیل می دهند.
پیروان سایر فرق اهل سنت و طریقت ها
علویان، به چهار دسته با نامهای رافضی، باطنی، حروفی و بکتاشی تقسیم و بنابر آمار رسمی دولت ترکیه حدود ۱۲ میلیون نفر پیرو دارد و بخشی از آنها کرد زبان می باشند.
شیعیان، پیرو مذهب جعفری بوده و نزدیک به یک میلیون و دویست هزار نفر هستند. رهبران برخی از طریقت های مذهبی که در حال حاضر در ترکیه فعال هستند، از چهره های ایرانی هستند. دراین راستا حاج بکتاش ولی نیشابوری رئیس فرقه بکتاشیه اشاره کرد .
ب) پیروان سایر ادیان:
۱- مسیحیان، شامل فرق پروتستانها، کاتولیکها، ارامنه و…
۲- یهودیان، که حدود ۳۰ هزار نفر در این کشور سکونت دارند.(۴)
اشتراکات دینی میان ایران و ترکیه بستر بسیار مناسبی برای همکاریهای ایران وترکیه فراهم ساخته است. بطوریکه علاوه بر همکاریهای دو کشور در زمینه های فرهنگی دینی نظیر برگزاری نمایشگاه با مضامین دینی از جمله نمایشگاههای اسماء الحسنی ، در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی نیز دو کشور همکاریهای فرهنگی متقابل دارند .
• نوروز:
یکی از عناصر فرهنگی مشترک ایران و ترکیه عید نوروز است . نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه علاوه بر ایران در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، ج . آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و همچنین عراق و ترکیه و سوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است. در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم میشدهاست که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشتهاند.
مراسم عید نوروز که تا دهه۱۹۹۰ میلادی تنها در مناطق کردنشین ترکیه و در میان اکراد این کشور مرسوم بود، اما به مرور به سراسر ترکیه گسترش یافته و از همین روز نیز حزب ملی گرای “حرکت ملی” ترکیه با تقدیم طرحی به ریاست مجلس ملی این کشور خواهان اعلام نوروز به عنوان “عید رسمی” در ترکیه شد و اکنون در ترکیه نوروز تعطیل است.همچنین ایران و ترکیه بهمراه تعداد دیگری از کشورهای منطقه از جمله جمهوری آذربایجان، ازبکستان، ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه و قرقیزستان برای ثبت نوروز به عنوان میراث معنوی همکاری دارندو در این خصوص چند نشست از جمله در تهران برگزار کرده اند .
• زبان:
تاثیرات زبان فارسی بر زبان ترکی و حضور آن در آناتولی و تاثیرات زبان ترکی بر فارسی از جمله اشتراکات فرهنگی ایران و ترکیه است. زبان فارسی و ترکی در طول تاریخ تاثیرات متقابل زیادی داشته اند . زبان فارسی در مقاطعی زبان درباری عثمانی محسوب می شد . زبان ترکی جدید که امروزه تحت عنوان « ترکی آناتولی» شناخته می شود، از ریشه ترکی عثمانی است که به وسیله سلجوقیان در اواخر قرن یازدهم به آناتولی وارد شده است . به تدریج لغات و دستور زبان فارسی و عربی به میزان قابل توجهی به این زبان وارد شد و الفبای عربی رایج گشت. پس از تاسیس جمهوری ترکیه (در سال ۱۹۲۳) ، در ۸ آگوست ۱۹۲۸ آتاترک آغاز «انقلاب حروف» را اعلام کرد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عربی گردید. پس از تغییر الفبا اصلاح دستور زبان نیز توسط دولت بمنظور زدودن لغات عربی ، فارسی و روسی و دیگر زبانها آغاز شد، اما همچنان تاثیر زبان فارسی بر ترکی در بسیاری از زمینه ها مشهود است.
جایگاه زبان فارسی در ترکیه:
یکی ازمهمترین اشتراکات فرهنگی میان ایران و ترکیه ، زبان فارسی است . فارسی به اعتبار ریشه یکی از کهن ترین زبانهای جهان است که تاریخ اش تا ۷۰۰ سال پیش از میلاد روشن و در دست است.زبان فارسی با آثار مکتوبی که از یکهزار سال پیش برجای گذارده، پای فرهنگ کهن و استوار ایران را به سرزمین های همسایه از جمله آناتولی و ترکیه گشوده است. فارسی برخلاف بسیاری از زبانها قرنهاست که سطوت و صلابتش را بدون اینکه خدشه و لطمه ای بر ساختارش وارد شود، حفظ کرده است.امروز فارسی معاصر با زبان شاهنامه فردوسی که یکهزار سال پیش سروده شده است، تفاوتی ندارد. در صورتیکه یک انگلیسی زبان به عنوان مثال، نمایشنامه های شکسپیر را که حدوداً چهارصد سال پیش نوشته شده اند نمی تواند به راحتی بخواند.
فارسی که محمل فرهنگ و تمدن ایرانی است، به سبب قدرت و توانایی که دارد، به مرور در فرهنگ و زبان سایر ملتها از جمله ترکان رخنه کرد. اگر میزان قدرت و توان زبان را شاخص اصلی در تعاملات فرهنگی تلقی کنیم، در می یابیم که چرا واژه های بسیاری از فارسی وارد زبان ترکی شده است.ترکان بر حسب موقعیت جغرافیایی، مناسبت های تاریخی، اشتراکات فرهنگی و عوامل اجتماعی، روابط پیوسته با ایرانیان داشته اند. عده ای از تاریخ شناسان با استناد به سنگ نبشته های بدست آمده از نقاط مختلف آسیای صغیر اعلام کرده اند فرهنگ ایرانی از قرن ها پیش در میان ترکان ریشه دوانیده و آسیای صغیر مدتها تحت اداره هخامنشیان بوده است. ولی آنچه مسلم است نفوذ واقعی فرهنگ ایران در آسیای صغیر ، کمی پیش از استقرار حکومت سلجوقیان آغاز شد و به تدریج عنوان فرهنگ غالب را در دیار روم کسب کرد. وقتی سلجوقیان پس از نبرد ملازگرد (۴۶۴ هجری) قدرت را در دست گرفتند، در کنار زبان عربی که بعنوان زبان علم عزیزش می داشتند، فارسی را به عنوان زبان رسمی پذیرفتند. “ابن بی بی” در کتاب “الاوامر العلائیه فی الامور العلائیه” می نویسد در دوره سلجوقیان، فارسی علاوه بر اینکه زبان رسمی محاوره و مکاتبه بوده، قاطبه ملت از مردم عادی تا وزیران و سلاطین که اغلب ترک زبان بوده اند، با فارسی الفت داشتند و با تفنن در فارسی استادی و برتری خود را به اهل فضل نشان می دادند. آنان فارسی را وسیله ای برای ایجاد الفت و افزایش همبستگی ها دیدند و هرگز نیاندیشیدند که این زبان در پی سلطه سیاسی یا تحمیل فرهنگی قدم بردارد.
دکتر اکبر ایرانی رئیس مرکز میراث مکتوب می گوید: مناسبات فرهنگی ملت ایران و ترکیه بسیار ریشه دار و تاریخی است و زبان فارسی در زمان سلجوقیان در خاک آناتولی و همین طور شبه قاره هند رونق بسیار زیادی داشت. در زمان سلاطین عثمانی نیز این زبان گسترش بیشتری یافت و ما می توانیم از اهتمام برخی سلاطین عثمانی که توجه زیادی به زبان فارسی داشتند یاد کنیم. بگفته دکتر ایرانی ، سلطان سلیم و سلطان محمد فاتح دو تن از بزرگترین فرمانروایان عثمانی بودند که از هر دو ایشان دیوانهای شعری به زبان فارسی برجای مانده است. همین طور می توان از یکی از وزاری دربار عثمانی که کتابی با عنوان “هشت بهشت” درباره تاریخ شاهان عثمانی به زبان فارسی نگاشته است یاد کرد.(۵)
در واقع با برپایی امپراطوری عثمانی که مقدر بود بیش از ششصد سال بر سرزمین ترکان حکم براند، فارسی در آناتولی رواج یافت. اغلب سلاطین عثمانی همانگونه که فرزندان خود را به فراگیری فارسی تشویق می کردند، از اعزاز فارسی نویسان دریغ نمی ورزیدند. بعضی از آنان چون سلطان محمد فاتح، سلطان بایزید، سلطان سلیم و سلطان سلیمان دوست شعر و شاعر بودند و در میدان شاعری اسب می تاختند. توجه و علاقه سخنوران ترک به فارسی، بر رونق این زبان در میان ترکان افزود. این پاسداران ترک فارسی از راههای مختلف به ترویج فارسی دست می زدند.ادبیات دیوانی یا به تعبیری ادبیات کلاسیک ترک که در دوره عثمانی به اوج رسید، مهمترین وجه مشترک دو ملت است که تحت تأثیر شدید فارسی شکل گرفت و تا نیمه دوم قرن نوزدهم، بدون اینکه تغییری در ساختارش پدید آید، آثار گرانسنگی صادر کرد.تغذیه زبان ترکی از فارسی سبب شد که تعداد زیادی واژه و تعبیر فارسی وارد زبان ترکی شد. هرچند در اوایل دوره جمهوریت (۱۹۲۳)، پالایش زبان ترکی از عناصر بیگانه (به ویژه فارسی و عربی) مطرح و به اجرا گذارده شد ، مع الوصف هنوز تعداد قابل توجهی از تعابیر و واژه و تعبیر فارسی، موجودیت و حضورشان را زبان ترکی ادامه میدهند. مضافاً اینکه بدون آشنایی با واژه های پاکسازی شده، نمی توان به بررسی متون عثمانی پرداخت .
البته در بعضی از دوره ها به ویژه در دوره حاکمیت مغول، واژه های ترکی نیز در مقیاسی محدود وارد فارسی شدند؛ ولی این کلمات که اغلب اصطلاحات اداری و حکومتی مغولها بودند، با برافتادن سلطه مغول، از خیر انتفاع برافتادند. ایرانیان اولین بار با اصطلاحات مدرنیزاسیون در دو قرن گذشته از طریق استانبول آشنا شدند و بسیاری از معادل سازی های ترکها که از عربی گرفته بودند، بلاواسطه وارد فارسی شد. مساوات، مشروطه، عدلیه، بلدیه(۶)
بطور کلی تأثیر زبان و ادبیات فارسی بر زبان ترکی را در چهار زمینه ذیل می توان بررسی کرد :
۱) مضامین ادبی(تشبیه مو به سنبل و مار، تشبیه چشم به نرگس، تشبیه گونه به خورشید، و…)
۲) اصلاحات عرفانی (جان، آئین، ، دستار، دسته گل ، خام، کشکول، و…)
۳) اصطلاحات موسیقی (نوا، سه گاه، چهارگاه، بسته نگار،آهنگ. بوسلیک، و…)
۴) نامگذاری ها شامل:
-اسامی اشخاص(نوشین، نسرین، بهتر، شادمان، شادی، شبنم، آگاه، باران)
– اسامی پرندگان(شاهین، بلبل، قمری، خروس،قو و…)
-اسامی جانوران (زرافه، سنجاب، …)
– اسامی سبزیجات (یونجه، شاه تره، هویج، ترب، ترخون،…)
– اسامی گلها ( بنفشه، لاله، سنبل، شب بوی، زنبق، …)
– اسامی درختها (زیتون، سرو، بادام، ..)
اشتراکات فرهنگی بین ایران و ترکیه باعث شده است حتی در مواردی محاورات، تعجبات، ادات و ضرب المثلهای دو کشور هم شبیه هم باشند. بعنوان نمونه جمله “موهایم سیخ سیخ شد” را با ترجمه لفظ به لفظ در ترکی هم داریم: “تویلریم دیکن دیکن اولدو”.
وجود گنجینه گسترده نسخ خطی فارسی در ترکیه نیز تائیدی بر نفوذ زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در ترکیه است. این نسخه ها آثاری هستند که به جهت نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی و ورود آن به دربار و دیوان سلاطین ترک در سرزمین ترکان تدوین شده اند. این آثار رشحات قلمی نویسندگان، ادیبان، شاعران و حتی سلاطین و شاهزادگان ترک هستند که به فارسی مینوشتند و شعر فارسی میساختند. بعضی از این نسخه ها نیز از سوی پادشاهان ایران به سلاطین ترک اهدا شده است. ازجمله این هدایا میتوان به نسخه هایی اشاره کرد که شاه عباس اول به مناسبت عقد قرارداد صلح با سلطان مراد سوم به وی فرستاد. (۷) تعداد نسخه های خطی فارسی در کتابخانه های ترکیه بین ۲۰ تا ۲۵ هزار میباشد که در ۱۱۴ کتابخانه پراکنده هستند.
چهره های مشترک فرهنگی :
یکی از مشترکات فرهنگی ایران و ترکیه، وجود مفاخر بزرگ ایرانی است که به دلایل مختلف از جمله نفوذ گسترده آثارشان در ترکیه، گذراندن بخشی از عمرشان در ترکیه و یا قرارداشتن مقبره شان در این کشور، از مشترکات فرهنگی ایران وترکیه محسوب می شوند و در این خصوص می توان به مولاءنا شاعر و عارف بزرگ ایرانی “عبدالباقی گولپینارلی”عارف ، نویسنده و مولوی شناس اشاره کرد. جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران طراز اول ایران بشمار می رود. خانواده وی از خاندانهای معروف بلخ بود و مادربزرگ پدری اش نوه سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شده است .
مولاءنا در سال ۶۰۴ هجری دربلخ متولد شد. وی در سال ۶۰۹ هجری با خانواده خود خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و پس از آنجا در ملاطیه (ملطیه) ساکن شد و پس از نه سال اقامت در آنجا، سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و خاندان مولوی در آنجا مقیم شدند. پدر جلال الدین در سال ۶۲۸ هجری در قونیه رحلت کرد. پس از مرگ پدر مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود ، تلمذ کرد. تا آنکه در سال ۶۴۲ هجری به شمس تبریزی برخورد.شمس و خصایص معنوی وی در مولانا بسیار اثر کرد. مولانا قبل از ملاقات با شمس مردی زاهد و متعبد بود و به ارشاد وتوضیح اصول و فروع دین مبین مشغول بود . ولی پس از آشنایی با این مرد ، مجالس وعظ وسخنرانی را ترک گفت و در جمله صوفیان درآمد و به شعر وشاعری پرداخت واین همه آثار بدیع از خود به یادگار گذاشت .شمس بیش از سه سال در قونیه نماند وبه عللی که به تفضیل در شرح احوال مولانا بایددید، در سال ۶۴۵ ترک قونیه گفت وناپدید شد. مولانا پس از این حادثه به درخواست حسام الدین چلپی به سرودن اشعار مثنوی معنوی مشغول شد تا اینکه در غروب روز ۵جمادی الاخر ۶۷۲ه.ق در سن ۶۸ سالگی در قونیه فوت کرد که الان مقبره این شاعر بزرگ در قونیه قرار دارد و محل زیارت عاشقان و شیفتگان این شاعر برزگ هستند.(۸)
شکی نیست که مولاءنا یکی از بزرگترین شاعران ایران و سراینده “مثنوی معنوی ” و یکی از مردان عالی مقام جهان است. در میان شاعران ایران شهرتش بپای شهرت فردوسی، سعدی، عمر خیام و حافظ میرسد. آثار وی به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. این عارف بزرگ در وسعت نظر و بلندی اندیشه و بیان ساده و دقت در خصال انسانی یکی از برگزیدگان نامی دنیای بشریت بشمار میرود. از اینرو وی در تمام دنیا طرفداران زیادی دارد و طبیعی است که در ترکیه نیز بویژه با توجه به قرارداشتن مقبره اش در قونیه از طرفداران گسترده ای برخوردار باشد .
“عبدالباقی گولپینارلی”
یکی ازشخصیت های که بخاطر پنجاه سال تلاش مستمر برای همگرایی فرهنگی ایران وترکیه از اشتراکات دو کشور در این زمینه محسوب می شود، مرحوم” عبدالباقی گولپینارلی”؛ است. عمده فعالیتهای گولپینارلی در زمینه معرفی آثار و مشاهیرادبیات فارسی در ترکیه بوده است به طوری که از ایشان بیش از ۱۰۰ اثر در زمینه ترجمه و تالیف درباره رباعیات خیام، دیوان حافظ، مثنوی مولانا،دیوان حافظ به زبان ترکی منتشر شده و در اختیار محققان ترکیه قرار گرفته است. (۹)
استاد عبدالباقی گولپینارلی نویسنده ،محقق، مورّخ، روزنامهنگار، شاعر، مترجم و عارف پسر احمد مدحت افندی معروف به “احمد آگاه” است که از روزنامهنگاران مطرح عصر خویش بود، بطوریکه لقب “شیخالمخابری”نام گرفت. احمد آگاه در روستای”گول بولاق” از توابع گنجه در قفقاز در خانواده ای شیعه بدنیا آمده بود و به قلمرو امپراتوری عثمانی کوچ کرد. ابتدا در بورسا اقامت گزید و سپس راهیاستانبول شد. در همین شهر با “عالیه شهرت خانم” از اهالی قفقاز ازدواج کرد. عبدالباقی نخستین فرزند این خانواده بود که در شب دهم رمضان ۱۳۱۷ هجری قمری در استانبول متولد شد. ابتدا نزد پدرکه به زبان عربی و فارسی تسلط داشت، تعلیم دید و سپس تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در استانبول به پایان رساند. عبدالباقی به سال ۱۹۲۷ به دانشکده ادبیات دارالفنون وارد شد .پس از اخذ درجه لیسانس به تدریس ادبیات در مدارس قونیه، قیصریه، بالیکسر، و حیدرپاشا پرداخت.دوره دکتری ادبیات دانشگاه آنکارا را با نوشتن رسالهای به نام “زندگانی یونس امره” به پایان رساند.پس از اخذ درجه دکتری به تدریس ادبیات ترک در دانشگاه آنکارا مشغول شد و مدتی بعد تدریس ادبیات فارسی را هم به عهده گرفت. مرحوم عبدالباقی طبع شعر هم داشت و اشعاری به فارسی و ترکی از وی در دست است.عبدالباقی سحرگاه روز۲۶ اوت ۱۹۸۲ چشم از جهان فرو بست.
از جمله آثار گولپنارلی می توان به ملامتیه و ملامتیان ، اشعار عاشق پاشا، تنسوق نامه ایلخانی در فنون و علوم ختایی، پیرسلطان ابدال، ترجمه مثنوی، ترجمه دیوان حافظ، ترجمه گلشن راز، ترجمه منطقالطیر، منتخبی از رباعیات مولانا، ترجمه الهینامه ، دیوان یونس امره ، دیوان فضولی، دیوان ندیم، نائلی قدیم، نسیمی، روحی و اصولی، پیرسلطان ابدال ، شیخ غالب ، مولویه بعد از مولانا ، رباعیات حکیم خیام ،شعر دیوانی در قرون ۱۶ـ۱۵ ، شعر دیوانی در قرن ۱۷، دیوان حافظ (ترجمه منتخب غزلیات)، قرآن کریم و مفهوم آن، ترجمه دیوان کبیر، حضرت محمد و احادیث او، ولایتنامه حاجی بکتاش ولی، فرمایشات امام علی (ع)، دوازده امام، آنکارا، مذاهب و طرایق موجود در ترکیه در۱۰۰ پرسش،فهرست نسخههای خطی موزه مولانا، شرح مثنوی ، مذاهب اسلامی در پهنه تاریخ و تشیع اشاره کرد. (۱۰)
به پاس خدمات گولپینارلی به روابط فرهنگی ایران و ترکیه ، تاکنون همایش های برای بزرگداشت وی در تهران و استانبول برگزار شده است و در بخشی از سفارت این کشور در تهران کتابخانه ای به نام گولپینارلی افتتاح شده است.
موانع گسترش مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه :
• تبلغیات قوم گرایانه
طی دهه های گذشته پیگیری سیاستهای پان ترکیستی یکی از موانع اصلی گسترش مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه بوده است. بویژه این موضوع بعد از فروپاشی شوروی و احیای سیاست های قوم گرایانه ترکیه در جمهوریهای شوروی سابق هرچه بیشتر مطرح شده است.
واقعیت این است که تفکر پان ترکیسم ریشه در طرحهای قدرتهای بیگانه دارد. تئورسینهای مطرح اندیشه پانترکیسم، عمدتا غیرترک زبان بودهاند. به اذعان «برنارد لوئیس»، خاورشناس معروف، سه یهودی اروپایی از جمله آرتر لملی دیوید و دیوید لئون کوهن ، الهامبخش ملیگرایی ترکان بودند. شخص دیگری که بیش از هر کس در ایجاد ناسیونالیسم ترک نقش داشت، خاورشناس معروف «آرمینوس وامبری» (جاسوس انگلستان) بود. وامبری فرزند یکی از روحانیون یهودی مجارستانی بود. او درباره لزوم احیای ملیت ترک آثار زیادی منتشر کرد و درباره زبان و ادبیات ترکها نیز کار کرد. وامبری با دولتمردان و سیاستمداران طراز اول ترکیه نیز آشنایی داشت. وی در واقع یکی از اولین کسانی بود که در ترویج اندیشه پان تورانیسم کوشش فراوان کرد و کلیه فعالیتهای او در خدمت و اهداف استعماری انگلستان در آسیا بود. وامبری طی سفری که به آسیای میانه کرد، نقشه امپراتوری پانترکیسم را ترسیم کرد. نقشه نهایی وامبری این بود که احساسات ناسیونالیستی ترکها را در برابر روسیه تزاری تحریک کند و ضمن ایجاد مرزبندی میان ترک زبانان مسلمان با سایر مسلمانان، این بازی بزرگ را در نهایت به نفع انگلیسیها و صهیونیستها در آسیا تمام کند. یکی از اهداف عمده یهودیان نیز از برانگیختن احساسات ملیگرایی، زمینهسازی برای اشغال فلسطین بوده است. در پی تماس نافرجام یهودیان با سلطان عبدالحمید برای واگذاری اراضی فلسطین به یهودیان مهاجر که با مخالفت شدید سلطان مواجه شد، یهودیان به این نتیجه رسیدند که تنها راه تحقق رویای خود، برانداختن عبدالحمید و مثله کردن امپراتوری عثمانی و شکستن وحدت عرب و ترک است.بدین ترتیب باید گفت اندیشه پانترکیسم و پانآذریسم در جمهوری آذربایجان وترکیه قبل از اینکه ایدهای درونزا باشد، اندیشهای برونزا (خارجی) است . اساساً یکی از ترفندهای استکبار غرب و بیگانگان در مقابله با ایدئولوژی اسلام در جوامع اسلامی ، تحمیل مکاتب انحرافی از جمله ناسیونالیسم قومی است.(۱۱)
پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای قفقاز و آسیای مرکزی، ترویج سیاست پان ترکیسم بعنوان یک اولویت در دستور کار ترکیه قرار گرفت. این دیدگاه وجود دارد که ترکیه بویژه پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهایی نظیر جمهوری آذربایجان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، قرقیزستان و قزاقستان با طرح شعارهای پـــان ترکیستی کوشید نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در این کشورها بمنظور افزایش نقش منطقه ای و جهانی خود افزایش دهد. در آنسوی اینگونه تبلیغات ترکیه می کوشد با تقویت محافل قومگرایانه در آن دسته از کشورهایی که اقوام ترک زبان دارند، از این موضوع به عنوان یک اهرم فشار علیه آن دولت و بعنوان یک برگ امتیاز در چانه زنی های سیاسی استفاده کند. بعد از فروپاشی شوروی گروههای مختلف پان ترکیستی در منطقه ایجاد شدند که اوج آن در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ و روی کار آمدن ابوالفضل ایلچی بیگ رهبر جبهه خلق در جمهوری آذربایجان بود. ایلچی بیگ که روابط نزدیکی با ترکیه داشت، بجای تلاش برای آزادی قره باغ، تاکید می کرد راه قره باغ از تبریزمی گذرد. این سیاست های قوم گرایانه، با مخالفت مردم جمهوری آذربایجان مواجه شد و آنها در همه پرسی اوت ۱۹۹۳ به خلع جبهه خلق از قدرت رای دادند.
اقداماتی نظیر برگزاری نشست داک (کنگره باصطلاح آذریهای جهان) که مرکز آن در باکو دارد، در سال ۲۰۰۴ در آنکارا نیز نشان از حمایت برخی از محافل ترکیه از گروههای قوم گرا در جمهوری آذربایجان که آشکارا تمامیت ارضی ایران را هدف گرفته اند، دارد. در جریان مطرح شدن پرونده باند تروریستی ارگنکن در ترکیه در سال ۱۳۸۷ که طی آن تعدادی از ژنرالهای سابق، چهره های دانشگاهی و رسانه ای تندرو لائیک در ترکیه به اتهام تلاش برای کودتا و ترور دستگیر شده اند، ابعادی از نقش این محافل برای ایجاد تحریکات قومی در مناطق آذری نشین ایران فاش شد. اگرچه دولت ترکیه رسما هرگونه دخالت در امور داخلی در امور آذریهای ایران را رد می کند ، اما واقعیت این است که پیگیری سیاست های پان ترکیستی بویژه در مقاطی که حزب حرکت ملی در ترکیه در قدرت حضور داشته است ، تاثیر منفی بر مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه گذاشته است. چرا که امریکا و رژیم صهیوینستی در چارچوب سیاست های خود برای ایجاد بحران های قومی در ایران از این روند حمایت می کنند.
از سرگیری برگزاری نشست های سران کشورهای ترک زبان توسط ترکیه در آنتالیا در سال ۲۰۰۶ بعد از وقفه ای حدوداً شش ساله نشان داد که سیاست پان ترکیسم بخشی از استراتژی آنکارا را تشکیل می دهد و فقط شدت و ضعف آن در دوره های مختلف و بر اساس تحولات داخلی ، منطقه ای و بین المللی تغییر می کند. البته این سیاست ها در شرایطی بوده است که آذریهای ایران به»پان ترکیسم« اشتیاقی نشان نمی دهند و همواره به حکومت مرکزی ایران وفاداری محسوسی داشته اند و در جنگ تاریخی و حماسی چالدران نیز در مقابل ترکهای عثمانی ایستاده اند. در طول انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نیز این موضوع را به اثبات رسانده اند.با وجود این تحرکات قوم گرایانه ترکیه و اقداماتی نظیر امتیاز قائل شدن برای آذریهای ایران در جهت تحصیل در ترکیه یکی از موانع گسترش مناسبات فرهنگی تهران و آنکارا بوده است.
• تحرکات امریکا و رژیم صهیونیستی و ایجاد فضای بی اعتمادی
نگاهی به تاریخ روابط ایران و ترکیه نشان می دهد که هر گاه گام جدی برای گسترش مناسبات ایران و ترکیه برداشته می شود، محافل امریکایی و صهیونیستی تحرکات خود را برای اخلال در این روابط افزایش می دهند. دلیل این موضوع نیز مشخص است . ایران وترکیه دو کشور قدرتمند منطقه هستند و همگرایی آنها می تواند موجب ناکامی سیاست های قدرتهای بزرگ در منطقه بشود. به همین جهت سیاست ایجاد اختلاف پایدار میان تهران و آنکارا از اولویت های امریکا و رژیم صهیونیستی بوده است و در این روند از اهرم های مختلفی استفاده می شود. از جمله سناریوهایی که رژیم صهیونیستی برای برهم زدن مناسبات ترکیه وایران بویژه در دهه نود استفاده کرد، قتل روشنفکران ترکیه و منتسب کردن آنها به ایران بود. در این راستا میتوان به قتل احمد تانر کیشلالی و اوغور مومجو که هر سه از روشنفکران و نویسندگان مطرح ترکیه بودند، اشاره کرد. یا بعنوان نمونه در سال ۲۰۰۰ با آشکار شدن فعالیت سازمان تروریستی حزب ا… ترکیه ادعا شد که این گروه با ایران ارتباط دارد. در دهه نود رسانه های کارتلی وابسته به صهیونیستها در ترکیه این ترورها را به ایران منتسب کرده و کوشیدند با مخدوش کردن وجهه ایران در میان مردم ترکیه از گسترس مناسبات دو کشور درسطوح مختلف از جمله فرهنگی جلوگیری کنند. اما با گذشت زمان و فاش شدن اسناد متقن در مورد نقش صهیونیستها در این ترورها، حمایت مردم ترکیه از گسترش مناسبات ایران و ترکیه بیشتر شد. بعنوان نمونه در مدارکی که در خانه “ولی کوچوک” ژنرال بازنشسته و رئیس باند تروریستی ارگنکن کشف شده است، سندی مربوط به دخالت آمریکا و رژیم صهیونیستی در امور داخلی ترکیه و ترور شخصیت های روشنفکر برای جلوگیری از تشکیل حکومت دینی در این کشور ضبط شده است. این سند مربوط به گزارشی است که از طرف سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) آماده و در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۹۳ به نخست وزیر وقت این کشور ارسال شده است. در متن دادخواست دادستان استانبول علیه ارگنکن درگزارشی از “دفتر خاطرات خاکی با عبارت ۲۰۰۵″ عینا این مطالب درج شده است: ” مدرک داخل این دفتر خاطرات بادرج عبارت “خیلی محرمانه” با امضای “سونمز کوکسال” مشاور میت در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۹۳ و به شماره ۰۱.۷۸۹.۰۸۷۹.۴۳۵ خطاب به مقام نخست وزیری نوشته شده و درباره “اوغور مومجو” می باشد. در این مدرک یک تیم ویژه ۶ نفره آموزش دیده در واحدهای “اوادنا” اسرائیل تحت کنترل “خایم بارلو” از مسئولان کابینه این رژیم و سرویس اطلاعاتی آمریکا (سیا) برای تسلط آمریکا بر خاورمیانه و جلوگیری از تشکیل حکومت دینی در ترکیه، از پایگاه دریایی “خایره” توسط قایق به ترکیه وارد می شوند، هدف این تیم کشتن “اوغور مومجو” و “علی بیراند” بوده که “اوغور مومجو” روزنامه نگار را میکشند و برای کشتن نفر دوم هم در کشور ترکیه می مانند. گزارش اطلاعاتی نشان می دهد که عناصر تیم در نمایندگی اسرائیل در آنکارا مانده اند… این گزارش میت ۱۰ روز بعد از کشته شدن “اوغور مومجو” توسط تیم ترور اسرائیل نوشته شده و به “سلیمان دمیرل” نخست وزیر وقت ترکیه ارسال شده است.(۱۲)
همچنین بعدها مشخص شد که میت در دهه هشتاد با همکاری موساد گروه تروریستی موسوم به حزب الله ترکیه را ایجاد کرد که برای مقابله با پ ک ک در نظر گرفته شده بود. پس از دستگیری اوجالان و از بین رفتن فلسفه وجودی گروه حزب ا…، میت اقدام به قلع و قمع این سازمان کرد و با فاش کردن آن کوشید سرکوب برخی از گروههای اسلامی را توجیه کند .
سناریوی امریکا برای تخریب مناسبات ایران و ترکیه و ایجاد فضای بی اعتمادی ، عمدتا القای حمایت ایران از گروه تروریستی کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) بوده است. رسانه های وابسته ابه محافل غربی در ترکیه برای سالها ایران را متهم به حمایت از پ ک ک می کردند ، اما اکنون مشخص شده است که امریکا در پشت حمایت از پ ک ک قرار دارد و همانطوریکه از پ ک ک علیه ترکیه استفاده می کند، از پژاک نیز علیه ایران استفاده می کند. بطوریکه مقامات عالیرتیه ترکیه صراحتا به انتقاد از امریکا پرداخته اند. تعدادی از فرماندهان پ ک ک که توسط نیروهای ترکیه بازداشت شده ند ، از دیدارهای منظم افسران امریکایی در عراق با فرماندهان پ ک ک که در کوههای قندیل در شمال عراق مستقر هستند، خبر داده اند.
• نگرانی محافل ترکیه از اسلام سیاسی
یکی از موضوعاتی که همواره تاثیر منفی بر مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه گذاشته است ، پیگیری سیاست ایران هراسی توسط برخی از محافل ترکیه بوده است که کشورهای غربی آن را تبلیغ می کنند. محافل لائیک ترکیه ، اسلامگرایان را یک تهدید علیه تقویت نظام سکولار این کشور می دانند. بطوریکه آنها حتی از حجاب بعنوان یک نماد سیاسی نام برده و با آن مخالفت می کنند .به قول مروه کاواکی نماینده اسبق پارلمان ترکیه و نویسنده کتاب “دموکراسی بی حجاب” ، نظام سیاسی مورد نظر لائیکها حاضر به پذیرش حجاب برغم حمایت اکثریت مردم ترکیه از آن نیست. ایجاد محدودیت ها علیه اجرای آداب و اصول اسلامی نیز نشاندهنده این موضوع است. همچنین ماجرای سیواس و کشته و زخمی شدن دهها نفر از شیعیان ترکیه ، سیاست های سخت گیرانه محافل لائیک و ارتش ترکیه علیه شیعیان این کشور را نشان داد. واقعیت این است که چنانچه سلیمان دمیرل رئیس جمهوری سابق ترکیه فاش ساخته است در ترکیه یک دولت پنهان و سایه وجود دارد که همان نظامیان هستند. نظامیان ترکیه حتی ترکیه را یک کشور اسلامی نمی دانند. در این راستا ژنرال »حلمی اوزکوک« رئیس وقت ستاد ارتش ترکیه در سخنانی در اردیبهشت ۱۳۸۴ در محل آکادمی جنگ خطاب به افسران عالیرتبه تاکید کرد : »ترکیه یک حکومت اسلامی و یک کشور اسلامی نیست، بلکه یک کشور لائیــک است.” بدنبال این موضوع محافل ترکیه این سوال مطرح کردند که چگونه بیش از ۹۸ درصد ساکنان یک کشور می توانند مسلمان باشند و از سابقه رهبری جهان اسلام نیز برخوردار باشند، ولی آن کشور اسلامی نباشد.پیش از این نظامیان تاکید می کردند که “نظام” ترکیه لائیک نیست.
نظامیان ترکیه بعنوان موسس جمهوری نوین لائیک ترکیه، همواره از نظام لائیک در ترکیه حمایت کرده و برای حفظ این نظام سه بار به کودتای نظامی دست زدهاند و زمینه سقوط دولت اسلامگرای نجمالدین اربکان را در سال ۱۹۹۷ فراهم آوردند. در این راستا نیز حدود یک سال پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، نظامیان و محافل لائیک در ترکیه که از تاثیرات انقلاب اسلامی بر این کشور نگران بودند ، دست به کودتا زدند . محافل لائیک با ایجاد محدودیت های گسترده علیه فعالیت های دینی مسلمانان وممنوع کردن حجاب، کوشیدند برای جلوگیری از هرگونه تاثیر گذاری انقلاب اسلامی، ابعاد مناسبات فرهنگی را محدود کنند. آنها کوشیدند با ارایه چهره ای مخدوش از ایران از یک سو مانع افزایش محبوبیت ایران در افکار عمومی ترکیه شوند و از سوی دیگر با منتسب کردن گروههای دینی به ایران زمینه سرکوب آنها را فراهم سازند. البته با گذشت زمان و آشکار شدن ابعاد دخالتهای قدرتهای بیگانه در مناسبات ترکیه و ایران و ثابت شدن سیاست حسن همجواری وتنش زدایی ایران، تعاملات فرهنگی دو کشور افزایش یافته است .
• تمایل ترکیه به ترویج معیارهای فرهنگی مورد نظر غرب :
تمایل ترکیه به اجرای معیارهای فرهنگی مورد نظر غرب بمنظور عضویت در اتحادیه اروپا وسایر نهادهای غربی، نیز نقش کنده کننده در مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه ایفاء کرده است . بعنوان نمونه پذیرش معیارهای غربی در مورد زنا، همجنس بازی نه تنها بامخالفت مردم مسلمان ترکیه مواجه بوده است ، بلکه بر مناسبات ترکیه با کشورهای اسلامی نیز تاثیر منفی میگذارد. بعد از تاسیس جمهوری ترکیه ، سیاست این کشور عمدتا زمینه سازی برای افزایش هر چه بیشتر حضور فرهنگ غرب و اروپا در ترکیه، محدود کردن انجام آداب و رسوم اسلامی بوده است. بعنوان نمونه لغو عید فطر و قربان ، اعلام تعطیلى روز یکشنبه به جاى جمعه ، جلوگیرى از حج و مراسم آن به مدت چند سال ، ممنوع کردن حجاب ، اعلام اذان به زبان ترکى ، تبدیل مسجد ایاصوفیا به موزه و مسجد مشهور الفاتح به ایستگاه ، بستن کتابخانههاى اسلامى و مصادره نمودن کتابهاى آنها، بستن مراکز و مدارس دینى ، ترویج فسق و فجور و فحشا و مشروبات در شهرهاى ترکیه و باز کردن شهرها به روى اروپاییان ، الغاى حروف عربى و جایگزینى حروف لاتین به جاى آن ، لغو تقویم هجرى و همچنین شمسی و به کارگیرى تقویم میلادى، حذف زبان عربى از مواد تحصیلى دانشگاهها، حذف ماده «دین دولت، اسلام است» از قانون اساسى از جمله اقداماتی بود که در اوایل تاسیس جمهوری ترکیه انجام شد. همچنین قرآن تنها به زبان ترکی منتشر شد و قرائت آن به جای قرائت عربی در ملاء عام ترویج داده شد و نماز جمعه برای اولین بار در تاریخ به زبان ترکی استانبولی برگزار شد. برخی ازاین محدودیتها بعدها تحت فشار افکار عمومی ترکیه لغو شد،اما همچنان برخی از ممنوعیت ها نظیر ممنوعیت حجاب ادامه دارد. در هر حال تمایل ترکیه به گسترش نرم های فرهنگی غرب در کل تاثیر منفی بر مناسبات ترکیه با کشورهای اسلامی گذاشته است .
• مصادره به مطلوب کردن مفاخر ادبی – فرهنگی ایران
یکی از موضوعاتی که تاثیر منفی بر مناسبات فرهنگی ایران وترکیه گذاشته است، اقدام آنکارا در مصادره به مطلوب کردن چهره های فرهنگی و ادبی ایران است. البته ایران با این مشکل در حوزه ج. آذربایجان ، تاجیکستان ، ازبکستان و افغانستان نیز مواجه است . چرا که مرزهای فرهنگی ایران بسیار گسترده تر از مرزهای جغرافیایی آن است. در جمهوری آذربایجان نظامی گنجوی و فضولی شاعران پرآوازه ایرانی، در تاجیکستان رودکی شاعر پرآوازه و ابن سینا دانشمند نامی ایران ، در افغانستان سید جمال الدین اسدآبادی مصادره به مطلوب می شوند. در ترکیه نیز چندین شخصیت بزرگ و شهیر ایرانی مصادره به مطلوب شده اند که در راس آنها مولانا قرار دارد.
در حالیکه اصالت ایرانی مولاءنا موضوعی اثبات شده است ، اما به بهانه دفن وی در قونیه برخی از مقامات و رسانه های ترکیه مدعی اند که مولانا از مشاهیر تاریخ و ادبیات ترکیه است! برگزاری مراسم سماع در مقبره مولاءنا امروز شهرتی جهانی دارد و براثرتلاش های مداوم ترکیه، سالی به نام مولا نا(یا به قول غربی ها رومی) نام گذاری شده است. در این نامگذاری که از طرف یونسکو انجام شد، مولاءنا از مفاخر فرهنگی و ادبی ترکیه عنوان شده; آن هم در شرایطی که حتی یک شعر به زبان ترکی هم ندارد.
حتی شمس تبریزی نیز شخصیتی ترکیه مطرح می شود. بعنوان نمونه روزنامه”بوگون” چاپ آنکارا در یکی از شماره های خود نوشته است : “شمس تبریزى” که در شهر ارزروم ترکیه به آموزگارى مشغول بود برای گسترش دادن حوزه نفوذ ادبیاتش، زبان فارسی را از یکی از شاگردان ایرانی خود فرا گرفت!!… وی از شاگردان مولانا از مشاهیر تاریخ ترکیه است. (۱۳)
البته شکی نیست که مولانا به عنوان شاعر و عارف نامدار دارای شخصیت جهانی است که ادبیات جهان را تحت تأثیر قرار داده است. انسان های بزرگ متعلق به یک مکان خاص نیستند، اما این اینکه هویت این انسانهای بزرگ تحریف و مصادره به مطلوب شود، کاری پسندیده از لحاظ فرهنگی نیست.
تحریفات در مورد مولوی در ترکیه در شرایطی صورت می گیرد که مولوی شناسان شهیر در ترکیه نظیر عبدالباقی گولپینارلی، مولوی پژوه نامی ترکیه بر ایرانی بودن وی تاکید کرده اند.
تلاشهای ترکیه برای مصادره به مطلوب کردن مولوی واکنش مقامات رسمی ایران را نیز بدنبال داشته است . در این راستا حدادعادل رئیس سابق مجلس شورای اسلامی ایران گفته است : به نخست وزیر ترکیه گفتم که توجه این کشور به جذب توریست از طریق بزرگداشت مولوی خوب است ، اما بهتر است که تلاشی هم برای معرفی و شناخت زبان مولوی که اندیشه وی با این زبان فابل فهم است ، صورت گیرد.(۱۴)
ترکیه برای مصادره به مطلوب کردن مولوی اقدامات متعددی در سطح ملی و بین المللی کرده است که مهمترین آنها در سطح ملی تحریف زندگی مولوی در کتب درسی است.
ماجرای مصادره مفاخر فرهنگی و عرفانی ایران توسط ترکیه تنها به مولوی محدود نمی شود. بعد از مولوی، «شیخ ابوالحسن خرقانی» عارف بزرگ قرن ۴ و ۵ ایران است که ترکیه بدنبال منسوب کردن آن به این کشور است ، آن هم در حالی که برخلاف مولاءنا که مقبره اش در قونیه است، این عارف در خرقان (در استان سمنان) مدفون است و بر اساس آنچه محققان می گویند او نه تنها به ترکیه پا نگذاشته بلکه در طول عمر غیر از سفر به آمل برای تلمذ نزد قصاب آملی عارف بزرگ آن عصر از خرقان خارج نشده بود. شهر «قارص» در ترکیه با بهره گیری از تربت و مسجدی منسوب به شیخ ابوالحسن خرقانی و نیز بر مبنای تلا ش های دولت ترکیه برای توسعه زیرساخت های گردشگری در این کشور، بعد از قونیه در مسیر تبدیل شدن به یک مقصد فرهنگی در آناتولی برای گردشگران بویژه گردشگران ایرانی است. این در حالی است که مقبره واقعی این عارف نامدار در خرقان مورد بی توجهی واقع شده است. ایرانی ها خیلی کم شیخ ابوالحسن خرقانی را می شناسند.
ابوالحسن علی بن احمد بن جعفر بن سلمان خرقانی(۳۵۲-۴۲۵ هجری قمری) متولد روستای خرقان و متوفی و مدفون در همانجاست. خرقانی به تصریح خودش و تائید مقامات بازمانده از او، مردی امی و درس نخوانده بوده، با این همه بزرگ ترین عارفان زمانه همواره در اشتیاق دیدار او بوده اند. داستان هایی که درباره دیدار او با ابن سینا، ابوسعید ابوالخیر و سلطان محمود غزنوی نقل شده بزرگی و عظمت او را می رساند.
زنجیره ارادت به شیخ ابوالحسن خرقانی از زمان حیات او آغاز شده و قرن به قرن و نسل به نسل پیوسته در حال گسترش بوده است و در سراسر جهان اسلام او را به عنوان یکی از اولیاالله می شناختند و می شناسند. آنچنانچه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب ارزشمند «نوشته بر دریا» که پیرامون زندگی و آثار شیخ ابوالحسن خرقانی تهیه شده ،آورده است بر اساس همین ارادت هم اکنون در آفاق پهناور جهان اسلام، در سرزمین های بسیار دور، مسجدها و خانقاه ها و انجمن ها به نام ابوالحسن خرقانی دایر است که از آن جمله مسجدی است در شهر قارص ترکیه. براساس نوشته دکتر حسن چیف چی استاد دانشگاه ارز روم ترکیه از دیرباز در شهر قارص ترکیه تربت و مسجدی به اسم شیخ ابوالحسن خرقانی وجود دارد که در حال حاضر زیارتگاه خاص و عام است و در عین حال انجمنی نیز در شهر مذکور به اسم این عارف بزرگ تشکیل شده است که به کارهای فرهنگی و خیریه اشتغال دارد. واقعیت این است که برای بسیاری از اولیای تصوف، مزارهای متعدد در سراسر جهان اسلام وجود دارد از جمله به نام بایزید بسطامی بیش از هفت مزار در گستره جهان اسلام می توان یافت. در مورد شیخ ابوالحسن خرقانی هم چنین اتفاقی افتاده است، به طوری که مزاری هم در جلگه رخ در نزدیکی کدکن وجود دارد که به نام «پیر خرقن» معروف است. با این همه این از مسلمات است که مزار با یزید بسطامی در بسطام و مزار شیخ ابوالحسن در خرقان است. بنا به آنچه گفته شده، شیخ ابوالحسن را به دستور خود او ۳۰ ذرع پائین تر از سطح زمین دفن کرده اند تا بالا تر از مقبره بایزید در بسطام قرار نگیرد. مردم خرقان معتقدند آرامگاه شیخ ابوالحسن بوی مشک و عنبر می دهد و این را یکی از کرامات وی می دانند. شیخ ابوالحسن خرقانی در روز عاشورا در سال ۴۲۵ هجری درگذشت.(۱۵)
در هر حال باید گفت اینگونه تلاشهای ترکیه که عمدتا با اهداف توریستی و غنی نشان دادن فرهنگ ترکیه صورت می گیرد، تاثیر منفی بر مناسبات فرهنگی دو کشور می گذارد. در چنین شرایطی برخی از محققان تاکید دارند اساساً نهضتی علمی برای جلوگیری از تحریف تاریخ و فرهنگ در حوزه آناتولی ، قفقاز و آسیای مرکزی احساس می شود.
دورنمای همکاری فرهنگی ایران وترکیه
برغم برخی از موانع، بنظر می رسد براساس چند دلیل مناسبات فرهنگی ایران وترکیه رو به گسترش خواهد بود. کاهش فضای بی اعتمادی، افزایش مراودات مردمی، روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه وتقویت نگاه به شرق آنکارا، سیاست ایران برای همکاری بجای رقابت با ترکیه ، آشکارشدن ماهیت امریکا و رژیم صهیونیستی برای مردم ترکیه و در نتیجه افزایش انزجار از آنها، فاش شدن توطئه عوامل بیگانه برای تخریب مناسبات دو کشور، توسعه مناسبات ایران و ترکیه در زمینه های سیاسی و اقتصادی و حرکت آن به سمت راهبردی شدن بویژه در بعد اقتصادی، حضور نداشتن احزاب ملی گرا در قدرت در ترکیه و کاهش نسبی پیگیری سیاستهای پان ترکیستی، تقویت مناسبات ایران و ترکیه در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی در دوران دبیرکلی اکمل الدین احسان اوغلو از جمله دلایلی هستند که زمینه ساز گسترش مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه هستند. نظرسنجی ها در ترکیه از جمله نظر سنجی موسسه تحقیقاتی پیو نشاندهنده پشتوانه مردمی برای گسترش مناسبات همه جانبه ایران و ترکیه بویژه در بعد فرهنگی است. بر اساس نظر سنجی موسسه تحقیقاتی پیو آمریکا ۷۰ درصد مردم ترکیه نسبت به آمریکا احساس خصومت و دشمنی دارند. موسسه پیو آمریکا که گزارش سالانه گرایشهای جهانی را منتشر می کند ، اعلام کرد بر اساس نظرسنجی انجام شده تنها ۱۳ درصد مردم ترکیه نگاهشان به ایالاتمتحده آمریکا مثبت است.(۱۶)
واقعیت این است که برخی از مسایلی که به عنوان موانع مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه مطرح بودند یا از بین رفته اند یا اینکه کمرنگ شده است. البته گسترش مناسبات اقتصادی ایران و ترکیه که از حدود یک میلیارد دلار در هفت هشت سال پیش به حدود ۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ رسیده است و همچنین دیدگاههای سیاسی مشترک دو کشور در باره برخی از مسایل مهم منطقه و جهان نیز در گسترش مناسبات فرهنگی آنها موثر بوده است. چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران دوازدهم آذر ۸۵ در دیدار با رجب طب اردوغان نخست وزیر ترکیه فرمودند: ایران و ترکیه با توجه به مرزهای مشترک و اشتراکات دینی و فرهنگی می توانند روابط خود را در ابعاد مختلف بیش از پیش تقویت کنند و گسترش روابط با ترکیه سیاست همیشگی جمهوری اسلامی ایران بوده است. (۱۷)
شکی نیست که برای تضمین تداوم و تعمیق مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه، هر دو کشور باید گامهای جدی بردارد. در این میان نگاهی به فراز و نشیب های مناسبات فرهنگی ایران وترکیه نشان می دهد که دو فاکتور پیگیری سیاستهای قوم گرایی از سوی ترکیه و مداخلات بیگانگان موانع اصلی مناسبات ایران و ترکیه هستند و در نتیجه تحرکات دو کشور برای جلوگیری از این مداخلات بر اساس خواسته های دو ملت و نیز مقابله آنکارا با گروههای افراطی قومگرا و تمرکز بر روی تقویت اشتراکات فرهنگی بجای توجه به افتراقات ، نقش اساسی در کم و کیف مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه خواهد داشت.
البته با توجه به خواست مردم دوکشور و گسترش همه جانبه مناسبات ترکیه و ایران، در سالهای اخیر از بعد فرهنگی نیز گامهای ارزشمندی برای گسترش مناسبات دوجانبه برداشته شده است. یکی از اقداماتی که نشاندهنده تلاش مقامات ترکیه و ایران برای گسترش همکاریهای فرهنگی است،نامگذاری سال ۲۰۰۹ بعنوان سال فرهنگی ایران و ترکیه است. در این راستا در دیدار مرداد ۸۷ دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران از ترکیه ، رئیسان جمهور دو کشور با اشاره به فرا رسیدن پنجاهمین سالگرد امضای قرارداد همکاری های فرهنگی دو کشور ، سال ۲۰۰۹ را سال فرهنگی ایران و ترکیه نامیدند. ۹ بهمن ۱۳۸۷ برابر با ۲۹ ژانویه ۲۰۰۹ پنجاهمین سالروز امضای توافقنامه همکاری فرهنگی ایران و ترکیه بود.این نامگذاری فرصت مناسبی است تا دوکشور برای تقویت مناسبات فرهنگی برنامه های علمی و فرهنگی ویژه ای برای کوتاه مدت ، میان مدت و دراز مدت طراحی واجرا کنند. ضمن اینکه تقویت همکاریهای رسانه ای میان دو کشور برای پرکردن خلاهایی که تاکنون محمل سوء استفاده مخالفان مناسبات تهران _ آنکارا بوده است، ضروری بنظر می رسد. از این زاویه توافق های خبری و پخش سریال کلید اسرار از تلویزیون ایران و توافق برای پخش سریال استاد شهریار و یوسف پیامبر (ع) در شبکه های تلویزیونی ترکیه اقدام مناسبی می باشد.
استقبال از برگزاری نمایشگاههای متنوع نظیر خوشنویسی، تایپو گرافی، صنایع دستی، نقاشیهای مینیاتور، استقبال از برنامه های گروههای هنری دو کشور و همایش و سمینارهای مشترک فرهنگی همگی نشاندهند وجود بستر بسیار مناسب برای گسترش مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه است . در این روند نهادهای فرهنگی ذیربط ایرانی نظیر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رایزنی فرهنگی ایران در آنکارا و وابسته فرهنگی در استانبول مسئولیت خطیری دارند . شکی نیست که مناسباتی که بر پایه سیاسی پایه ریزی شده باشد، آسیب پذیر است اما مناسباتی که پایه آن فرهنگی است مناسباتی دائمی و خلل ناپذیر خواهد بود و همین موضوع لزوم بهره گیری دو کشور از میراث های فرهنگی دو کشور را دو چندان میکند. سابقه مناسبات ایران و ترکیه از سابقه تاسیس بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است و از اینرو ضروری است که با استفاده از میراث معنوی و فرهنگی مشترک، دورنمای مناسبات دو کشور را روشن ساخت .
منابع :
۱. سایت world-factbook ، www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook بخش کشورها ، ترکیه
۲. برگزاری اولین همایش ایرانیان فرهیخته مقیم ترکیه ، http://www.topiranian.com/topiranian/archives/2007/07/post_681.html
۳. سایت رایزنی فرهنگی ایران در آنکارا، http://ankara.icro.ir ، بخش پیشینه روابط فرهنگی
۴. محمدرضا حیدرزاده نایینی، تعامل دین و دولت در ترکیه، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول ، ۱۳۸۰ ، صص ۲۷-۲۸
۵. سخنرانی دکتر ایرانی در کنگره بزرگداشت عبدالباقی گولپینارلی، مولوی پژوه و ایرانشناس نامی، ۶ تیر ۱۳۸۶،بخش اخبارسایت خبری www.molananews.com
۶. دو کشور با فرهنگ مشترک، با درک بسیار متفاوت! ، وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه (فاقد نام نویسنده) http://uzakyol.blogspot.com/
۷. اصغر دلبری پور، گزارشی از نسخه های خطی در کتابخانه های ترکیه، مجموعه مقالات فرهنگی، شماره ۳۷ ، ص ۴۴ ، رایزنی فرهنگی ایران در آنکارا
۸. سایت اینترنتی موسسه گسترش اندیشه و عرفان مولانا ،بخش آشنایی با مولانا، http://www.molanaidea.com
۹. پایگاه خبری مولانا نیوز ، http://www.molananews.com/modules/news/article.php?storyid=196
۱۰. سایت اینترنتی موسسه گفتگوی ادیان، بخش اخبار، http://iid.org.ir/newweb
۱۱. احمد کاظمی ، پان ترکیسم و پان آذریسم ، انتشارات موسسه تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران ، ۱۳۸۵، ص ۲۳
۱۲. تیم ترور اسرائیل با همکاری سیا روزنامه نگار ترک را کشته است ، خبرگزاری فارس ۶/ ۵/۸۷
۱۳. یک روزنامه ترک: مولانا از مشاهیر تاریخ ترکیه است! سایت خبری ایران ، http://www.irannewsagency.com/index.php?news=1968
۱۴. مراسم بزرگداشت عبدالباقی گولپینارلی – مولوی شناس و ایران شناس ترک در دانشگاه تهران، بخش خبر سایت اینترنتی www.mowlanayear.ir
۱۵. محمدحسین روانبخش ،ترکیه در اندیشه مصادره شیخ ابوالحسن خرقانی، روزنامه مردمسالاری، شماره ۱۵۹۳، ۲۵ مرداد ۱۳۸۶ ، صفحه فرهنگ
۱۶. خصومت عمیق مردم ترکیه با آمریکا جمعه ، ۲۴ خرداد۱۳۸۷، سایت اینترنتی روزنامه جام جم http://www.jamejamonline.ir
۱۷. ” خبرگزاری مهر” دیدار نخست وزیر ترکیه با رهبر انقلاب۱۲ آذر ماه ۱۳۸۵، ساعت : ۰۸ , ۱۹
برای مطالعه بیشتر به منابع ذیل مراجعه شود .
۱. صابر قاسمی، ترکیه، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول ۱۳۷۴
۲. محمد اخباری، جغرافیای کشورهای همجوار ترکیه، چاپ اول ۱۳۸۳، انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
۳. Burwell, Frances G ، تحول روابط ترکیه ـ آمریکا در بافت فراآتلانتیک ، مهر ۱۳۸۷، موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران
۴. محسن مرادیان ، برآورد استراتژیک ترکیه ، فروردین ۱۳۸۵، موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران
۵. الیاس واحدی ، کتاب آسیا (ویژه مسائل ترکیه ) ، بهممن ۱۳۸۴ ، موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران
۶. محمدرضا حیدرزاده نایینی، تعامل دین و دولت در ترکیه، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول ۱۳۸۰.
۷. جواد انصاری، ترکیه در جستجوی نقشی تازه در منطقه، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول ۱۳۷۳.
۸. رابرت السن، مساله کرد و روابط ایران و ترکیه، ترجمه ابراهیم یونسی، انتشارات پانیذ.
۹. مهدی اسکندریان، قاسم سیمیاریان، آشنایی با کشورهای اسلامی(ترکیه) ، تیر ۱۳۸۴ ، موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران
۱۰. مرو کاواکی، دموکراسی بی حجاب، عبدالرحیم گواهی، نشر علم ، شهریور ۱۳۸۷
۱۱. دیدگاه ترکیه درباره اوراسیا (سخنرانی هالیل آکینجی، مدیرکل روسیه، قفقاز و آسیای مرکزی وزارت امورخارجه ترکیه در مرکز نیکسون)، تیر ۱۳۸۴
۱۲. فصلنامه «آینه میراث»، سال پنجم، شماره سوم، (ویژه نامه مولانا جلال الدین محمد بلخی)، پاییز ۱۳۸۶
۱۳. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، نوشته بر دریا، از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی ، نشر: سخن (۲۸ فروردین، ۱۳۸۶) ۵۸۰ صفحه
۱۴. دیوان سلطان سلیم عثمانی ، به کوشش عبدالحسین اسماعیلنسب ، تهران ، معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی ، ۱۳۸۶
پیوست :
اولین موافقتنامه فرهنگی ایران و ترکیه
این موافقتنامه در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۳۷ برابر با ۲۹ ژانویه ۱۹۵۹ در تهران به امضاء رسید.
دولت ایران و دولت جهوری ترکیه نظر به اینکه روابط معنوی تاریخی و فرهنگی و هنری موجود مابین دو مملکت و نظر به علاقه مفرطی که به استوار کردن این روابط و تقویت کردن علاقه فرهنگی و هنری خود و به ایجاد همکاری در امور همکاری در امور علمی بین دو مملکت دارند، به عقد قرار داد فرهنگی مصمم شدند و برای این مقصود :
از جانب دولت ایران، جناب آقای علی اصغر حکمت وزیر امور خارجه و از جانب دولت ترکیه، جناب آقای فاتین روشتو زورلو وزیر امور خارجه با اختیار و صلاحیت تام به نمایندگی تعیین شدند و ایشان پس از مبادله اختیارنامه های خود و حصول اطمینان به صحت آنها نسبت به مواد آتی موافقت کردند :
ماده اول:
هریک از طرفین متعاهدین تشکیل مؤسسات فرهنگی کشور دیگر را در مملکت خود به شرط آنکه این قبیل مؤسسات تابع مقررات و قوانین آن مملکت باشد تشویق و ترغیب خواهد کرد.
ماده دوم :
طرفین متعاهدین مبادله کارمندان دانشگاهها و اهل تحقیق علمی را تشویق خواهند کرد. هر یک از طرفین متعاهدین برای اکمال معلومات اشخاصی که از طرف دیگر از اهل کشور خود می فرستد طبق مقررات جاریه کشور خود به قدر امکان تسهیل وسایل خواهد کرد.
ماده سوم :
هر یک از طرفین متعاهدین در دانشگاهها و سایر مؤسسات آموزشی کشور خود به قدر امکان برای تدریس زبان و ادبیات و تاریخ و جغرافیای طرف دیگر کرسی ها و دوره های تعلیم و در سها و کنفرانسها احداث و تأسیس و دایر خواهد کرد.
ماده چهارم :
هریک از طرفین متعاهدین با رعایت قوانین و مقررات کشور خود، وسایل تحصیل و تعلم کسانی را که از اهالی مملکت طرف دیگر معرفی می شوند در مؤسسات مختلف آموزشی خود تسهیل و فراهم خواهد کرد.
ماده پنجم :
برای تعیین ارزش گواهینامه و دیپلم و درجه های علمی هر یک از دو مملکت در مملکت دیگر در بین دو مملکت به فواصل معین تبادل نظر و به صورت اساسی تدفیق خواهد شد.
ماده ششم :
برای آنکه دانشجویان و دیپلمه های تحصیلات عالیه یکی از دو کشور متعاقد بتوانند در مؤسسات فرهنگی کشور دیگر به تحصیلات ادامه دهند و یا به تحقیق مشغول شوند، هریک از دو دولت متعاهد در مملکت خویش بورسهایی تأمین خواهد کرد.
ماده هفتم :
دولتین متعاهدین در برنامه های تاریخ و جغرافیا و ادبیات مؤسسات معارفی درباره فرهنگ و طرز زندگانی مملکت دیگر حتی المقدور اطلاعات جامعی خواهند گنجانید و در شناساندن آن مملکت به دانشجویان خود سعی خواهند کرد.
ماده هشتم :
طرفین متعاهدین در طریق توسعه روابط فرهنگی مابین خود از برای بهتر شناساندن فرهنگ خویش در مملکت دیگری در امور مشروحه ذیل از کشور هم عهد هر نوع مساعدت خواهد دید.
الف) اعزام هیأتهای علمی و فرهنگی
ب) ترتیب کنسرت
ج) ایراد سخنرانی
د) افتتاح نمایشگاه علمی و هنری
ه) ارسال هیأتهای مرکب از دانشجویان تحصیلات عالیه
و) ایجاد تسهیلات از برای مبادله کتب چاپی و نشریه ها و تصاویر چاپی از آثار هنری به قدری که
قوانین و نظامات اداری دو مملکت متعاقد اجازه می دهد.
ز) نشان دادن فیلم های فرهنگی و تنظیم برنامه های رادیویی
ح) مبادله میکروفیلم های نسخ خطی
ماده نهم :
طرفین متعاهدین در ایجاد همکاری مابین مؤسسات و انجمنهای علمی و ادبی و هنری در دو مملکت و هر مؤسسه دیگری که به منظور توسعه معارف ایجاد شده باشد، کوشش خواهند نمود.
ماده دهم :
طرفین متعاهدین دقت مخصوص خواهند کرد که در کتابهای درسی منتشر شده در مملکت خود اگر مطالب نادرست مربوط به کشور دیگر مندرج باشد به اصلاح و تصحیح آن همت گمارند.
ماده یازدهم :
طرفین متعاهدین با رعایت شرایط و مقتضیات قوانین داخلی خود ورود کتب و مجلات کشور طرف را به کشور خود به شرط اینکه بر علیه خود آن کشور در آنها مطلبی نوشته نشده باشد، تضمین و تسهیل خواهد کرد.
ماده دوازدهم :
طرفین متعاهدین ترتیب مسابقات ورزشی و سیاحت دستجات پیشاهنگی بین دو مملکت را تشویق و تسهیل خواهند نمود و برای مسافرت این گروهها وسایط نقلیه دولتی و بلدیه ای را با تخفیف ممکن در قیمت بلیط در دسترس ایشان خواهند گذاشت.
ماده سیزدهم :
طرفین متعاهدین تأسیس مؤسسات و انجمنهای اجتماعی و فرهنگی مشترک مابین دو مملکت را در کشور خود تشویق خواهند کرد. این قبیل مؤسسات و انجمنها در هر مملکتی تابع مقررات آن کشور خواهد بود.
ماده چهاردهم :
طرفین متعاهدین درخصوص اینکه آیا ترتیب دادن کمیسیونهای مختلط مرکب از متخصصین و اشخاص ذی صلاحیت هر دو مملکت و سایر هیأتهای مشورتی از برای تدقیق در مسائل فرهنگی و علمی مورد علاقه هر دو مملکت مفید است یا خیر با یکدیگر استشاره خواهند کرد.
ماده پانزدهم :
برای پیش بردن مقاصد تعداد شده در این موافقتنامه، یک کمیسیون مختلط دائمی مرکب از شش عضو تشکیل خواهد یافت. کمیسیون دارای دو شعبه خواهد بود. یک شعبه از سه عضو ترک تشکیل خواهد یافت و در مرکز حکومت جمهوری ترکیه قرار خواهد داشت. شعبه دیگر از سه عضو ایرانی تشکیل خواهد شد و در مرکز حکومت ایران جای خواهد داشت.
اعضای ترک از جانب وزارت معارف ترکیه با موافقت وزارت امور خارجه ترکیه تعیین خواهند شد. اعضای ایرانی از طرف وزارت فرهنگ ایران با مشاورت وزارت امور خارجه ایران تعیین خواهند شد.برای تأمین ارتباط مابین طرفین متعاهدین، علاوه بر انعقاد کمیسیونی که در ماده شانزدهم این موافقتنامه پیش بینی شده است، یک نماینده از جانب جمهوری ترکیه در شعبه ایرانی و یک نماینده از جانب حکومت ایران در شعبه ترکیه تعیین خواهد شد. از برای تعیین تاریخ جلسات کمیسیون در ظرف مدت زمان مابین جلسات و از برای حاضر کردن برنامه کارهای کمیسیون به شکل مناسب و استشاره هر یک از دو شعبه به نماینده طرف دیگر متعاقد مراجعه می تواند کرد.
ماده شانزدهم :
کمیسیونی دائمی مختلط در مواقع لزوم و لااقل سالی یکبار به نوبت در ایران و در ترکیه به صورت هیأت عمومی اجتماع خواهد کرد. ریاست کمیسیون برعهده یکی از اعضای تعیین شده شعبه آن مملکتی خواهد بود که دعوت کرده است. وظیفه دبیری را یکی از اعضای تعیین شده شعبه دیگر که مهمانان باشند به عهده خواهد گرفت. در صورت لزوم در این کمسیون بعضی متخصصین هم به عنوان مشاور فنی ممکن است دعوت بشوند.
ماده هفدهم :
این موافقتنامه در هر یک از دو مملکت برحسب مقررات قوانین اساسی آن مملکت به تصویب دولتین خواهد رسید و پانزده روز بعد از آنکه در آنکارا اسناد و مدارک مصوبه مبادله شد به موقع اجرا گذاشته خواهد شد.
ماده هجدهم :
این موافقتنامه به مدت نامحدودی به قوت خود باقی خواهد بود مگر اینکه یکی از طرفین متعاقدین با لاقل شش ماه اخطار قبلی آن را فسخ نماید.
برای تصدیق صحت مطالب سابق الذکر نمایندگان مختار و ذی صلاحیت این موافقتنامه را امضا و مهر نمودند.
در تاریخ نهم بهمن ماه یکهزار وسیصدو سی و هفت در تهران به فارسی و ترکی و فرانسه تحریر و تنظیم گردید و در موقع بروز اختلاف متن فرانسوی آن معتبر خواهد بود.
دیدگاه خود را بنویسید