*«عباس جوادی»: (اهل تبریز و مدرس تاریخ و زبان شناسی در دانشگاه های ترکیه و آلمان و مولف کتاب تاریخ اختلاط ایرانیان و ترکان )

✳️ بنده از سال ۱۹۷۰ تاکنون ابتدا شش سال در دانشگاه آنکارا و سپس ده سال در دانشگاه کلن آلمان با زبانشناسی و شرق‌شناسی از جمله زبان و تاریخ فارسی، ترکی، آلمانی و انگلیسی (و تا حدی عربی) مستقیماً سر و کار داشته‌ام و سپس حتی بعد از آنکه از کار دانشگاهی به کار رسانه‌ای گذشتم در جنب کار روزمره هیچ وقت از خواندن و نوشتن و تحقیق در مورد زبان و ادبیات و تاریخ دست نکشیدم. اما باید اعتراف کنم که تا کنون نمی‌دانستم انگیزه اصلی بعضی از هوطنان قومگرای ما چیست که هر از گاهی می‌گویند آذربایجان بیش از ۴-۵ هزار سال است که تُرک و تُرک زبان است. حتی بعضی‌ها تعارف را کنار گذاشته از ۷-۸ هزار سال سخن می‌گویند.
اما اخیراً با اصرار یکی از همین هموطنان کتابی موسوم به «تاریخ قدیم ترکان ایران» به قلم محمد تقی زهتابی را خواندم که تا همین یکی دو ماه قبل برایم ناآشنا بود. حالا تصور کنم تا حدی می‌فهمم که پایه باصطلاح «تئوریک» آن تصورات مربوط به ۴-۵ و یا ۷-۸ هزار سال از کجاست و تصورات پان ترکیست‌های ما چرا و در چه مواردی حتی با تصورات پان ترکیست‌های ترکیه هم فرق می‌کند.
✳️شما چه در منابع و مأخذ دانشگاهی اروپائی، آمریکائی و روسی نگاه کنید و چه محققین جدی و دانشگاهی ترکیه را بخوانید خواهید دید که در باره اقوام ترک زبان و کوچ آن‌ها از آسیای مرکزی به ایران، ترکیه و شمال عراق کنونی اتفاق نظرکامل بر آن است که مسکن اصلی و اولیه اقوام ترک زبان در آسیای مرکزی یعنی شمال شرق ایران تا مرز‌های چین و مغولستان و حتی رو به شمال یعنی سیبری بوده است. این اقوام که تقریباً همگی بصورت کوچنده و عمدتاً از طریق گله داری زندگی می‌کرده‌اند پیوسته و بخاطر شرایط طبیعی و یا سیاسی (یعنی زد و خورد و پیروزی و مغلوبیت هر قوم در مقابل قوم دیگر) در حال حرکت و کوچ از یک منطقه به منطقه دیگر بوده‌اند. بخش بزرگی از آن‌ها یعنی اوغوز‌ها که سلجوقیان و افشاریان شاخه‌های مهمی از آن‌ها بودند از قرن دهم م. به بعد از آسیای مرکزی به طرف افغانستان و خراسان کنونی و از آنجا به تمام ایران، قفقاز، شمال عراق و ترکیه کنونی کوچ کرده و در عرض چندین صد سال بعد در این مناطق سکنی گزیده‌اند. در نتیجه این جابجائی قومی ۵۰۰ ساله، ترکیب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تمام این کشور‌ها یعنی افغانستان، ایران، قفقاز و ترکیه رنگ و جهت دیگری گرفته و در عین حال زبان بخشی از افغانستان و خراسان، تقریباً تمام آذربایجان، تکه هائی از شمال عراق و بخش بزرگی از ترکیه کنونی تبدیل به ترکی شده است.
✳️در محافل دانشگاهی و حتی سیاسی غرب و روسیه و حتی ترکیه من کسی را ندیده‌ام و کتابی جدی نخوانده‌ام که خلاف این را بگوید و مثلاً، مانند آنچه که آقای زهتابی بر پایه گمانه زنی و آرزوی خود نوشته‌اند ادعا کند که تاریخ ترکان ایران تا هشت هزار سال قدمت دارد (!) چرا، چونکه بنظر آقای زهتابی از ایلامیان و سومریان و اشکانیان گرفته تا اورارتو و ماد‌ها و هوریان همه و همه تُرک بوده‌اند!!!
✳️البته من نمی‌خواهم کار آکادمیک آقای زهتابی را صرفاً به این جهت مشکوک بشمارم که‌ایشان از فعالین سابق فرقه دمکرات آذربایجان بودند و از باکو همراه محمود پناهیان از فعالین فرقه با دعوت صدام حسین به بغداد رفته بود تا ضمن تأسیس یک باصطلاح «جبهه خلق‌های ایران» به فعالیت تجزیه طلبانه علیه ایران زمان شاه پرداخته و درضمن یک عنوان «پروفسوری» هم از دانشگاه بغداد بگیرند. ولی واقعاً فکر کنم حتی نیازی برای بحث در مورد این فرضیه‌های تخیلی و خنده دار نیست.
✳️تعجب من از کسانی است که دنبال این قبیل جعلیات فرضی که همچون «تاریخ» به خورد مردم داده می‌شود، افتاده (‌اند)… آیا ما واقعاً این قدر دچار فقر و عقب ماندگی فکری و علمی شده‌ایم؟
✳️چه نیازی هست که مثل کودکان که برای قوی نشان دادن خودشان در مورد قدمت تاریخ حضور ترک‌ها در سرزمین آذربایجان، سومریان و اورارتو‌ها و اشکانیان و ماد‌ها را تُرک قلمداد کرده… چه عیبی دارد که واقعیت را طوری که هست قبول کنیم که زبان اکثریت مردم آذربایجان و ترکیه هزار سال قبل هر چه بود، بهر حال ترکی نبود؟ این که عیب نیست.
مگر زبان مردم مصر همیشه عربی، زبان مردم آمریکا همیشه انگلیسی و یا زبان خود مردم فارسی زبان ایران همیشه فارسی بوده؟
مگر ترک‌های ترکیه بر خلاف همه دلایل و شواهد ادعا می‌کنند که قبل از کوچ ترک‌ها به بیزانس در قرن یازدهم م. همه ساکنان ترکیه کنونی اعم از روم و کُرد و ارمنی و خیلی قبل از آن‌ها، مثلاً هیتیت‌ها و غیره تُرک و یا تُرک زبان بودند؟ آخر به ریش آدم می‌خندند!
✳️‏‪ اشتباه فاحش دوم اینکه اگر چه این هموطنان مرتبا… تکرار می‌کنند که معیار آن‌ها در فکر و رفتارشان مشخصات بیولوژیک و «نژادی» انسان‌ها نیست اما همیشه وقتی«تُرک» می‌گویند منظورشان فقط زبان و فرهنگ نیست، ملیت، قومیت و «نژادی» است که به هر حال از اطرافیان خود از قبیل ایرانی‌ها، کُرد‌ها، اعراب، ارمنی‌ها و غیره متفاوت و متمایزند – آنهم نه تنها بخاطر زبان و فرهنگشان. آن‌ها با این تصور زندگی می‌کنند که گویا در یک برهه تاریخی، چه هزار و چه هشت هزار سال پیش، کسی و نیروئی تمام سرزمین آذربایجان را از مردم و جمعیت قبلی آن که تُرک نبوده کاملاً خالی کرده و ملتی تُرک با مشخصات قومی و نژادی کاملاً متفاوت و زبان و فرهنگی مطلقا دیگر جای آن‌ها را گرفته که با ملل و اقوام دور و بر خود هیچ رابطه و همزیستی و آمیزشی نداشته و ندارد بلکه با همه آن‌ها پیوسته در حال رقابت و جنگ و جدل است!! ‬‬‬
✳️الانصاف! آخر کسی در آذربایجان قتل عام ملی و سرتاسری نکرده. مردم باستانی این سرزمین همگی جمع شده به جای دیگری کوچ هم نکرده‌اند. این همان مردم و ملت است با همان مشخصات و ویژگی‌های باستانی که زمانی با اقوام تازه نفس ترک زبان آمیخته‌اند و نتیجه‌اش، چه از نظر قد و قواره و قیافه و صورت و رنگ چشم و مو و چه زبان و فرهنگ همین است که امروز بعد از هزار سال می‌بینید و می‌بینیم. به مشخصات بیولوژیک و نژادی خودتان و مردم آسیای مرکزی نگاهی بکنید. آیا خراسانی‌ها، آذربایجانی‌ها و شهروندان «تیپیک» ترکیه کنونی بعد از اینهمه کوچ و اختلاط شبیه قزاق‌ها، ترکمنها و یا ازبک‌ها هستند؟ حتی زبان ترکی در این هزار سال فرق کرده و از زبان دیگر ترک زبانان متمایز شده.
✳️«تُرک» در قاموس ما آذربایجانیان یعنی تُرک زبان – که درست است. ما «آذری» هستیم و فقط زبان ما ترکی است، مخصوص به آذربایجان، با گذشته و تاریخ و تغییر وتحولات مخصوص خودش، زبان و فرهنگی که به آن افتخار می‌کنیم. تبار ما تبار دیرین ماست که مانند دیگر مناطق ایران با اقوام ترک زبان (و در عین حال دیگر اقوام ایرانی) مخلوط شده. اما ملیت ما آذربایجانیان از دیگر ایرانیان فرقی نمی‌کند چونکه ما همه یک کشور و یک تاریخ داشتیم.
حد اقل شما بعنوان آذربایجانیان ایران این ادعا را نکنید زیرا این ادعا هم به همان درجه بی‌اساس است که اشتباه فاحش نخست غلط است: این که خوب شد یا بد شد خود قضاوت کنید، اما از شاه اسماعیل صفوی که بعد از خلافت عربی – اسلامی بنیاد ایران معاصر را گذاشت گرفته تا شاه عباس صفوی و عباس میرزای قاجار و ستار خان و خیابانی و دکتر مصدق، قاجار، آذربایجانی‌ها و ترک زبان‌ها بیشتر از هر ایرانی دیگر ایرانی بوده‌اند. از نظر «ملیت» و «ایرانیت» بین بنده تبریزی و فلان دوست تهرانی و یا شیرازی بنده فرقی نیست. فقط زبان مادری‌مان فرق می‌کند. اختلاف بر سر «این ملت و آن ملت» نیست.
✳️دوگانگی و دو دستگی «ما» و «آنها»، «ما معصومین» و «آن‌ها ظالمین»، «ما متضررین» و «آن‌ها متنفعین» و بالاخره «ما ملت تُرک» و «آن‌ها ملت فارس» نه تنها از پایه غلط است بلکه باعث تفرقه، خصومت و نزاعی می‌شود که نه فقط برای یک طرف، بلکه برای هر دو طرف خانمانسوز است. من در عجبم که پانترکان، چگونه قبول می‌کنند که این جفا را در حق مردم خود یعنی اهل آذربایجان بکنند؟
پایان