در ۲۰ سپتامبر سال ۱۹۹۴، پس از با سفر و حضور طولانی مدت حیدر علی اف، رییس وقت جمهوری آذربایجان در هوستون آمریکا و زد و بندها با صاحبان شرکت های نفتی بزرگ، با حاتم بخشی منابع نفتی مشاع بخش میانی دریای کاسپین به این شرکت ها تحت عنوان “ذخایر نفت بخش آذربایجانی کاسپین” و سپس سیاسی و نهایی کردن این زد و بند تجاری در دیدار حیدر علی اف با بیل کلینتون، رییس جمهوری وقت آمریکا، تحولات خطیر سه دهه بعد در کاسپین و منابع نفت و گاز این دریا و تحولات سیاسی و حقوقی و حتی نظامی منطقه قفقاز ریل گذاری شد.
در آن موقع، بر خلاف امروز، در ایران آگاهی و توجه چندانی به تحولات سرنوشت ساز نفتی و تاثیری که قرار بوده نفت بر مسایل سیاسی و حقوقی کاسپین بگذارد، ظاهرا وجود نداشت!
امروز نیز بطور مشابهی با “قرارداد قرن” باکو، زد و بندی در ظاهر اقتصادی و حمل و نقلی تحت عنوان ” دالان جعلی زنگزور” البته با مطامع جدی امنیتی ، قومی سیاسی و اهداف فتنه انگیز ژئوپلیتیکی در جریان است، با این تفاوت که این بار آگاهی و توجه فکری، رسانه ای و نهادی جدی در ایران به دسیسه های جاری برای محقق کردن تکانه تاریخی ضدایرانی تعیین کننده ” دالان جعلی زنگزور” و بعبارت روشن تر دالان تورانی ناتو بطور محسوسی وجود دارد و مقاومتی جدی را ایجاد کرده است!
برای تقریب اذهان، توجه به برش هایی از مصاحبه نشریه “آذربایجان اینترنشنال” چاپ آمریکا با حیدر علی اف در ۳۰ سپتامبر ۱۹۹۴ ضروری و مفید است!
در این مصاحبه، ابتدا از حیدر علی اف سوال شده است:” اکنون قرارداد نفتی امضا شده است و تعدادی از کشورها دارای حقوق مالکیت بی قید و شرط در آذربایجان شده اند!!! شما این فرصت را داشته اید که با بسیاری از رهبران شناخته شده جهان ملاقات کنید. آیا به حل مسالمت آمیز مناقشه قراباغ مطابق با شرایط ج. آذربایجان نزدیک تر هستید؟!!”
جواب حیدر علی اف:” اکنون من خاطرجمع هستم، حتی بیش از حد لازم مطمئن هستم که ج. آذربایجان به راه حلی مسالمت آمیز برای مناقشه کنونی با ارمنستان نزدیکتر است. تلاش های خستگی ناپذیر دولت من در طول سال و به ویژه در هفته های اخیر برای دستیابی به راه حلی مسالمت آمیز برای این مشکل ادامه یافته است….. من در دیدارهای اخیر خود با مقامات عالی رتبه همه این دولت ها و شرکت ها، تمایل شدید مردم خود و موضع وحدت رویه و صریح دولت آذربایجان را برای پایان دادن به مناقشه بیان کردم. چهار روز پیش (۲۶ سپتامبر) در یک دیدار تاریخی بسیار مهم با پرزیدنت بیل کلینتون در نیویورک، شرایط آذربایجان را برای حل و فصل مسالمت آمیز بی قید و شرط مناقشه توضیح دادم….. البته ما در مورد اهمیت قرارداد نفتی است که در ۲۰ سپتامبر بین کنسرسیوم نفت غربی و شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان امضا شد که در آن چهار شرکت از ۹ شرکت خارجی در آذربایجان متعلق به ایالات متحده است، صحبت کردیم. همانطور که می دانید، او قبلاً نامه تبریکی برای من ارسال کرده بود که این معامله را “یکی از بزرگترین معامله ها در تاریخ” خوانده بود.”
سوال نشریه “آذربایجان اینترنشنال” :” شما شخصاً باید از امضای قرارداد نفتی بسیار راضی باشید، به خصوص که مدت زیادی است که مستقیماً درگیر آن بوده اید. تقریباً هفته‌ها پیش، پس از بازگشت از هیوستون به عنوان مذاکره‌کننده، امضای سریع این قرارداد نفتی، به دلیل مطرح بودن نام شماست. با این حال، هنوز مسائلی وجود دارد که باید قبل از اجرای این توافق حل شود! به ویژه مسائل مربوط به مسیر خط لوله، «رژیم حقوقی کاسپین» و افراد و ملت هایی که می خواهند مانع اجرای این توافق بشوند، وجود دارد!”
جواب حیدر علی اف:” برای رسیدن به توافقی که اکنون داریم، راه طولانی طی شده است. مذاکرات به دلیل وجود موانع داخلی و خارجی سه سال به طول انجامید. من خوشحالم که بگویم ما بالاخره بر همه موانع و مشکلات در امضای این معاهده تاریخی غلبه کردیم. علاوه بر این، همانطور که اشاره کردید، پس از امضای قرارداد، مشکلات مختلفی به وجود آمد. مهمترین آنها شرایط و اظهارات غیرقابل قبول دولت روسیه به دلیل «به رسمیت نشناختن» وضعیت حقوقی دریای کاسپین است. مقاومت آنها تنها در حد اطلاعات عمومی است که در مطبوعات منتشر می شود. اما می‌توانم به شما بگویم که فکر نمی‌کنم این اظهارات مشکلات جدی ایجاد کند. زیرا، اولاً، شرکت نفت روسیه لوک اویل LUKOIL در حال حاضر ۱۰ درصد از درآمد این قرارداد را در اختیار دارد. ده درصد از این قرارداد چند میلیارد دلاری را. ثانیا، در اکتبر ۱۹۹۳، ما توافق نامه ای را بین جمهوری آذربایجان و روسیه امضا کردیم که تولید نفت در بخش آذربایجانی دریای کاسپین را تنظیم می کند.

همچنین نماینده وزارت انرژی روسیه آقای استانیسلاو پوگاچ از طرف دولت روسیه (به همراه سایر طرف هایی که در ۲۰ سپتامبر قرارداد نفتی را امضا کردند) این قرارداد را امضا کرده اند! ثالثاً ، در زمان امضای این قرارداد و یا پس از آن، هیچ گاه اظهارنظر رسمی از سوی دولت روسیه به دولت جمهوری آذربایجان صورت نگرفت. به عنوان مثال، من این را به پرزیدنت کلینتون گفتم و او هم نمایندگان تمام شرکت های نفتی را آورد، من هم هیچ چیزی در این اظهارات و ادعاهای منتشر شده در رسانه ها معتبر نمی بینم. ما بدون توجه به این گزارش های روزنامه ها به روند اجرای قرارداد نفتی ادامه خواهیم داد… آنچه ما را نگران می کند، امنیت مسیر خط لوله، ثبات سیاسی و کارایی اقتصادی است. من می گویم ترکیه بهترین گزینه در هر دو این مذاکرات خواهد بود. همانطور که اشاره کردم کار ما هنوز تمام نشده است. مشکلات و دشواری هایی در این راه در انتظار ماست. با این وجود، ما آماده هستیم تا تمام نیروهای خود را از قبل برای اطمینان از اجرای این توافق و برای غلبه بر هرگونه چالش آینده بسیج کنیم.”
در این مصاحبه نشریه آمریکایی “آذربایجان اینترنشنال” همچنین سعی شده است با تاکید بر تمایلات و ویژگی های شخصی حیدر علی اف و معرفی وی به عنوان یکی از رهبران اصلی ابرقدرتی همچون شوروی که تا چند سال قبل یکی از دو قدرت اصلی جهان بود، اهمیت نقش علی اف در ایجاد این تحول تاریخی در حوزه مهم کاسپین برجسته شود.
اکنون پس از گذشت سه دهه از شروع و امضای قرارداد نفتی کاسپین به نام باکو که اساسا منافع اصلی آن عاید انگلیس و رژیم صهیونیستی و ترکیه و تفکر پان ترکیسم شده است و زیان های جدی حقوقی و زیست محیطی و سیاسی و حتی نظامی برای ایران در حوزه دریای کاسپین ایجاد کرده است، طرح تحولی مشابه دیگری تحت عنوان جعلی “دالان زنگزور” دسیسه بندی شده است . باز هم با کارگزاری باکو برای جلب و جذب تمامی عوامل مهم و تاثیرگذار بین المللی از انگلیس، رژیم صهیونیستی و امریکا گرفته تا چین و ژاپن و از ترکیه گرفته تا سعودی و امارات عربی متحده و همچنین طرح فریب روسیه در این طرح، تلاش می شود علاوه بر ضربه به روند شکل گیری نظم نوین منطقه‌ای با محوریت چین ، ایران و روسیه، تا باز هم با مخمصه ای دیگر در همین ناحیه برای جمهوری اسلامی ایران، گره ای سخت بازشو و مساله ای دایمی برای ایران اسلامی و مانعی صعب العبور برای ایران که حامل اصلی تمدن نوین اسلامی است، ایجاد شود. فتنه قرارداد قرن بدست حیدرعلی اف برای منافع ترکیه ، رژیم صهیونیستی و انگلستان و آمریکا اجرا شد که یکی از تبعات آن احداث خط لوله اسرائیلی انتقال نفت باکو_ جیحان بود که امروزه در نقش تقویت ماشین کشتار رژیم صهیونیستی برای نسل کشی در غزه عمل می کند. برای اجرای فتنه دالان جعلی زنگزور نیز پسر حیدر علی اف ، از طرف صهیونیسم بین الملل مامور و کارگزار اجرایی تعیین شده است . با این تفاوت مهم که حیدرعلی اف روی تجربه سیاسی که داشت سرنوشت حکومت خود را به فتنه قرارداد نفتی قرن نبسته بود، اما الهام علی سرنوشت حکومت و آینده خاندان علی اف را به کارگزاری دالان تورانی ناتو بسته است.

* برهان حشمتی