بنام خدا
ترجمه چهارمین قسمت مشتاقان اهل عشق ویژه ائلشن خزر شاعر برجسته اهل بیت ع
راوی:
حاج ائلشن غریب اف مشهور به حاج ائلشن خزر یکی از برجسته ترین شاعران معاصر اهل بیت ع در جمهوری آذربایجان است که در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان زندگی می کند. ائلشن خزر این مشتاق و محب اهل بیت (ع) با قرائت اشعار و غزلیات دلنشین اش در مدح پیامر اکرم و و ائمه اطهار علیهم السلام ، علاقمندان بسیاری را در میان مردم و بینندگان برنامه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان کسب کرده است.وی پس از اتمام دوره تحصیلات متوسطه، در دانشگاه هنرهای زیبای باکو ادامه تحصیل داده و با موفقیت از این دانشگاه فارغ التحصیل شده است
موضوعات مذهبی جایگاه ویژه ای را در آفرینشهای شعری حاج ائلشن خزر دارند . اشعار وی صبغه اسلامی داشته، و تبلوری ازمدح اهل بیت ع و توصیف ارزشهای دینی است.:
شعر حاج ائلشن:
- یارب یازیرام شعری عدالت طرفیندن
- پیغمبر اکرم و امامت طرفیندن
- وحدت اولوب اسلامدا اودوُر پارچالانیرسیز
- هر وقت آیاغ آلتیندا قالیب تاپدالانیرسیز
- پیغمبر امانت بونو قویدو بیزه گتدی
- قرآنی واِئو اهلین امانت بیزه اِتدی
ترجمه شعر برای زیرنویس
- یارب اشعارم را بخاطر حق و عدالت
- و در وصف پیامبراکرم ص و ائمه اطهارمی سرایم
- در جهان اسلام وحدت نابود شده،و بهمین دلیل پراکنده شده اید
- به همین دلیل همواره زیر پاها مانده، استثمار می شوید
- پیامبر این دو را برای ما به امانت گذاشت و رفت
- قرآن و اهل بیت ع (عترت) را برای ما امانت گذاشت
راوی:
علیرغم سرمای اواخر پائیز، حاج ائلشن خزر با شور و گرمی به مصاحبه و گفتگو با ما پرداخت .
حاج ائلشن:
وقتی سخن از اهل بیت به میان می اید، در واقع تمامی زیبائهای در مقابل چشمانم متجلی می شود. اخلاق، وحدت، معرفت و همه زیبائی ها در مقابل چشمانم جلوه گیر می شود. اصولاً عمر و زندگی بدون اهل بیت ع تهی است. عبادت بدون تاسی و حب اهل بیت ع ، خالی و پوچ است. تنها خم و راست شدن است. همه عبادت ما بخاطر خداست، امّا خداوند، بدون آنها عبادت ما را نمی پذیرد، چرا که پیامبران الهی و جانشینان آنها برای ما حجت هستند،بدون حجت نیز نمی شود صحیح زندگی کرد از اینرو وقتی صحبت از اهل بیت ع به میان می آید ، باید قلب ما انسانها به وجد و شوق درآید .
راوی:
صحبت های صمیمانه مان با حاج ائلشن خزر را در پشت میز چای ادامه می دهیم . وی که اولین تجربه اش در سرودن شعر را با سرودن شعری درباره مادر آغاز کرده است ، در این خصوص می گوید :
حاج ائلشن خزر:
دقیقاً بخاطر ندارم که اولین شعرم را کی سروده ام. احتمالا زمانی بود، که در کلاس ششم یا هفتم درس می خواندم،اولین بار شعر مادر را سرودم، مدت زیادی است که من غیر از موضوعات مذهبی و اسلامی ، درباره مسائل دیگر شعر نمی نویسم، قبلا درباره موضوعات دیگر نیز شعر می نوشتم :
- غیرتلیه غیرت سیز اولانلارچکیر حسرت
- یاخشی، نه دی غیرت ، گئوره سَن هاردادی غیرت
- غیرت اگر آلسایدی بیر انسان کیمی صورت
- آیا بوکی، غیرتلی علمداردیر دِیَردُوز
- انسان نِجَه گئور انسانا اوخشاردی دِیَردُوز؟!
- غیرت دیلَه گَلدی بو سئوزه سئویلَدی شاعر:
- تای توُتما ابوالفضله منی، آلاّها خاطر
- من کیم دی ابوالفضل دَیه جم سِن اِلَه تصویر
- بیر داغدی ابوالفضل، اونو ورمُئین منه نسبت
- داغدان قوپاریلمیش بالاجا ذره دی غیرت
- تاریخ اونو تعریف الَییب، ئوز کتابیندا،
- عالملریوُز قید الَییب، یئوز کتابیندا
- اذنیم اگر اولسایدی ، منیم سُئوز کتابیمدا،
- آلّلها آجیق گتمَسه، بیر کلمه پوزاردیم
- غیرت سئوزونَه خط چکیب، عبّاسی یازاردیم
- هر کیم سئوسوز اولسا، ایچه جک اولسادا داملا
- دریانی معطل قویوب، عاشورادا سَقّا
- دولدوُردو ایچَه اوجونا سئو، ایچمه دی امّا
- غیرت ددی کی ایچ دئویئوشه طاقتین اولسون
- عباس ددی اصغردَن اوُتان غیرتین اولسون
- سَن بوش بوش آخیرسان، فراتا سئویلدی سَقّا
- بیردن منی الله یارادایدی بئیله دریا
- بیر یوللا آچیب خیمیه ساری یِنی مجرا
- زهرا باغینن گُللرینی هرآن سئولایاردیم
- عکس حالدا خجالتدن ئولردیم، قورویاردیم
- ائلشن داها سَن درک ایلَدون کیمدیر ابوالفضل
- غیرت اونا شاگرددی، معلّم دی ابوالفضل
- الله ددیی هر سئوزه تسلیم دی ابوالفضل
- الله سئوزونه هر کیم اولا قلبیله تسلیم
- غیرت اونا شاگرد اولاجاقدو، او معلّم
ترجمه شعر برای زیرنویس
- اشخاص بی غیرت، حسرت انسان های باغیرت را می کشند
- خوب، غیرت چیست؟ ببینیم غیرت در کجاست؟
- اگر غیرت، دارای چهره ای چون انسان می بود
- میگفتید؛ آیا این همان پرچم دار غیورکربلا نیست ؟
- میگفتید، چطور ممکن است، دو انسان (ابوالفضل و تمثال غیرت) اینقدر شبیه هم باشند
- اما از این تشبیه، غیرت به زبان آمد و گفت: ای شاعر
- محض رضای خدا، حضرت ابوالفضل ع را بمن تشبیه نکن
- من به شما خواهم گفت که ابوالفضل کیست شما آن را به تصویر بکشید
- ابوالفضل مانندکوهی بزرگ و استوار است ، آن را با من تشبیه نکنید
- غیرت مانند ذره ای از این کوه بزرگ و استوار است
- همان که تاریخ از او تمجید و تعریف کرده است
- و عالمان تان در صدها کتاب از وی مدحها کرده اند
- اگر من اجازه داشتم تا در قاموس سخن تغییری ایجاد کنم
- اگر باعث خشم خداوند نمی شد ، کلمه ای را پاک می کردم
- روی کلمه غیرت خط کشیده و بجای آن عباس می نوشتم
- هر تشنه لبی، آبی بیابد حتی اگر یک قطره باشد آن را می نوشد
- اما سقّای تشنه لب کربلا، در عاشورا دریا را حیران کرد
- دستانش را پر از آب کرد امّا قطره ای از آن ننوشید
- غیرت به او نهیب زد، که بنوش تا قدرت جنگیدن داشته باشی
- اما عباس فرمودند: ای فرات از حضرت علی اصغر شرم کن و غیرت داشته باش
- سقّای کربلا به فرات گفت تو اکنون بی ثمر جاری هستی
- اگرخداوند مرا جای تو همچون دریا قرار می داد
- راهی را ایجاد کرده و به سوی خیمه ها جاری می گشتم
- و فورا گلها باغ حضرت زهراس را سیراب می کردم
- وگرنه از خجالت ، می مردم و خشک می شدم
- ای ائلشن، اکنون تو درک کردی، که ابوالفضل کیست
- غیرت به شاگردی می ماند که استاد آن ابوالفضل است
- حضرت ابوالفضل ع تسلیم هر حرفی است که از جانب حق باشد
- و هر کسی که قلبا تسلیم و مطیع حرف الهی باشد
- اوهمچون معلمی خواهد بود که شاگردش غیرت است
راوی:
حاج ائلشن خزر با دعای خیر برای شاعران اهل بیت ع در جمهوری اذربایجان و دیگر کشورهای جهان ، شعری را که در وصف شهادت و ایثار امام حسین (ع) سروده بود، قرائت کرد :
ائلشن خزر :
خداوند همه شاعران اهل بیت ع را که مرحوم شدند غریق دریای رحمت اش کند.از جمله محمد فضولی، نسیمی، سیدعظیم شیروانی، رازی و قمری، خدواند حاج مایل ناردارانی شاعر معاصر اهل بیت ع را رحمت کند، که یادشان هرگز از خاطره ها زدوده نخواهد شد. چطور ممکن است محمد فضولی که درباره امام حسین (ع) قصیده ها سروده از یاد برود، او که نیمی از عمرش را در حرم مطهر امام حسین (ع) به خدمتگزاری سپری کرد. طبیعتا علاقه وی به اهل بیت ع و اشعار وی درباره اهل بیت ع متفاوت خواهد بود او را نه تنها محبان اهل بیت ع ، بلکه همه آزادگان جهان دوست می دارند. همانطوریکه نسیمی و سید عظیم شیروانی در تمام دنیا شناخته شده و مورد احترام هستند، آنها در عرصه شعر اهل بیت ع مکتبی را برای ما به میراث گذاشته و رفته اند مکتبی که آنقدر عمیق و بزرگ است که ما نمی توانیم به ژرفایش برسیم .
شعر
- تانییون کمیدی هَمَن کرببلا سلطانی
- اوحسین دیر که توتوب عشقی بوتئون دنیانی
- او حسین دیر که اونا کل ملک لرعاشیق
- اونا داغلار و دَنیزلر و کئولک لر عاشیق
- اونا داشلار ویاغیشلار و چیچک لر عاشیق
- او جانینان و قانینان یاشادیب قرآنی
- ای حسین عاشیقی مجلس عورفا مجلسیدور
- هاردا وار اَسم حسین، کرببلا مجلسیدور
- بورا بیر حالدا که شاه شهدا مجلسیدور
- محضرفاطمیه گلَدی اِیکی عالی جناب
- کی حسین عشقی نه دی قلبیمیزی اِتدی کباب
- فاطمه سئوئلَه دی که مندَه بوُنا یوخدی جواب
- سِئویرَم مَندَ سیزُین تک اوگُلی ریحانی
- جوابیُن بلکه علی بیلسیُن اودور باغبانی
- الغرض مجلس عُشاقه ئوزی گَلدی علی
- اونادا اولدو سئوال عشق حسینین مَثلی
- جوابیم یوخدی دِدی، تک بونو آنلاتدی ولی،
- نِجَه سیز حیرانی سوز، مَنده اونون حیرانی
- رسول الله ها گِئدَک ایلهَ یک بو پیغامی
- رسول الله اِدَ بیلمزدی هوادان تحلیل
- گئوزلهَس دی اله اونا بیر خبر اتسین نازیل
- او مقام اِندی یِرَه روح الامین جبرائیل
- دِدی دِه،سئومک حسینی قورویار ایمانی
- او دو الله ددی اسلام دینینین قربانی
- اودو میدانی محّبتده گِیَن قانلی کَفن
- او دُو میداندا مبارک باشی دالدان کَسیلَن
- اودُو باشسیز قومون اوستونده قالان، قانلی بدن
- او دُو ئوزاُئلومی ایلهَ مغلوب اِدَن دشمانی
- اودُو داشنان وُرولان کرببلا مهمانی
- اودُو سَقّاسی خَجِیل، ساحل اومّاندا ئولَن
- او دُو بیر اوغلو شُجاعت ایله میداندا ائولَن
- او دُو بیر کئورپهَ قیزی چُولوبیاباندا ائولَن
- اودُو اُولاد بوغازیندان چخاران پیکانی
- او سَپیبدی گئویون اوزُنهَ بیر اووج مرجانی
ترجمه شعر برای زیرنویس
- بشناسید آن سلطان کربلا چه کسی است
- او حسین ع است، که عشق اش جهان را فتح کرده است
- او حسین ع است، که کّل ملائک عاشقش هستند
- کوهها، دریاها و بادها عاشق وی هستند
- سنگها وبارانها و شکوفه ها عاشق اش اویند
- اوست، که با جان و خونش قرآن را زنده نگه داشته است
- ای عاشق حسین، این مجلس محفل عرفانی است
- هرکجا نام حسین است،مجلس ، مجلس کربلاست
- محفل ، محفل عرفانی سرور شهیدان است
- دو بزرگوار به محضر حضرت فاطمه آمدند و گفتند
- این عشق حسین ع چیست، که قلبمان را سوزانده است
- فاطمه س فرمودند من پاسخی به این سئوال ندارم
- من هم مثل شما این گل ریحانه را دوست دارم
- شاید جواب سوال شما را علی ع که باغبان آن گل است ، بداند
- الغرض، خود علی ع وارد مجلس عشاّقان حسسن ع شد
- از ایشان هم درباره سرعشق به حسین ع سئوال شد
- فرمودند جوابی ندارم ولی به این جمع فهماندند که
- همانطوریکه شما حیرانید، من هم دلباخته حسینم
- برویم و این موضوع را با رسول الله در میان بگذاریم
- رسول الله نمی توانستند همینطوری به این سوال پاسخ دهند
- منتظر شدند تا از خداوند پاسخی به این سوال نازل شود
- همان لحظه روح الامین حضرت جبرئیل ع نازل شدند
- و فرمودند بگو حب حسین ع باعث حفظ ایمان می شود
- خداوند فرمودند حسین ع قربانی دین اسلام است
- اوست که با کفن خونین به میدان محبت پاگذاشت
- اوست که در میدان نبرد سر مبارکش از پشت بریده شد
- اوست که پیکر خونین بی سرش روی شن مانده بود
- اوست که با شهادتش ، دشمن را مغلوب کرده است
- اوست آن مهمان کربلاکه سنگ بارانش کردند
- اوست که سقّایش ازشرمندگی، در ساحل دریا شهید شد
- اوست، که پسرش با کمال شجاعت در میدان شهید شد
- اوست، که دختر خردسال اش در برهوت بیابان شهید شد
- اوست که تیر را از گلوی نوزداش بیرون کشید
- اوست، که یک مشت مرجان به آسمان پاشید
حاج ائلشن:
هر زمان که درباره یکی از اهل بیت ع سخنی به میان می آید، انسان متاثر میشود، آنها طوری زندگی کرده اند، که برای ما نمونه و الگو باشند، آنها بخاطر ما جانشان را فدا کرده اند. اما امام حسین (ع) نیازی نداشت؟ امام حسین ع مقام امامت را داشت و محبوب خداوند بود. امّا از همه چیزش گذشت، تا به انسانها معنای انسانیت را بفهماند و اینکه انسان بعنوان یک بنده در مقابل خداوند ، وظیفه اش را انجام دهد ، اهل بیت ع همه چیز من است. جان و روح من است.
راوی:
حاج ائلشن با ذکر خیر و تشکر از زحمات و رهنمود های کربلایی آذر شاعر برجسته آذربایجان به وی در سرودن اشعار مذهبی، درباره علت انتخاب تخلص شعری”خزر” می گوید :
ائلشن خزر:
کربلایی آذر امام جماعت مسجد منطقه خیردالان باکو و یکی از شاعران برجسته اهل بیت (ع) ، استاد من هستند که شعر معروف آب را از زبان حضرت علی اصغر ع درباره واقعه کربلا سروده است :
- داها سُوایستمیرم، قانا دونیدی بئله سُو
- منی قایتار آناما وردی منه حَرمَله سُو
ترجمه شعر برای زیرنویس
- من دیگر آب نمی خواهم، چنین آبی به خون بدل شود
- مرا به مادرم برگردانید، که حَرمَله با تیر خود مرا سیراب کرد
روحانی کربلایی آذر برای من استادی کردند ، خصوصا در آشنا کردنم با مسایل اسلامی و تعلیم وزن و قافیه و عروض اشعار، خیلی کمک کردند ، اشکالاتم را گفته و راهکار نشان دادند.
درباره تخلص ام باید بگویم ما در منطقه خزر باکو زندگی می کردیم که محل با صفایی است، در آنجا مغازه ای هم داشتیم، که پدرخدا بیامرزم باز کرده بود و من هم آنجا کارمی کردم، می دانید که اسم ائلشن در باکو زیاد است، وقتی در محفلی درباره من صحبت بمیان می آمد و سوال می شد که کدام ائلشن، دوستان شاعرم می گفتند همان ائلشن که در (منطقه) خزر باکو زندگی می کند و اینگونه بود به ائلشن خزر مشهور شدم و خزر را برای تخلص ام انتخاب کردم، مردم نیز به این اسم مرا شناختند.
راوی:
یکی از شعرای معروف جمهوری آذربایجان وقتی درباره خودش سخن بمیان می آورد ، می گفت:
- بیزیم صنعت دونیاسین قیریخ تللی سازی یم
- بیرجه اونان راضیم که اوزم نن ناراضیم
ترجمه برای زیرنویس:
- من ساز شکسته از عالم هنر و شعرم
- فقط از این راضیم، که از خود ناراضیم
حضرت علی (ع) فرمودند: هر کسی به من حرفی بیاموزد مرا بنده خود ساخته است.
حاجی ائلشن خزر که یکی از انسانهای شناخته شده در جمهوری آذربایجان و دارای قلبی رئوف است ، می گوید :
ائلشن خزر :
پیامبر اکرم ص فرمودند : زگهواره تا گور دانش بجوی ، همین برای ما راهگشاست، خداوند آیت الله بهجت را رحمت کند ، یکبار ایشان را در اواخر عمرش در شهر قم دیدم که چند جلد کتاب در دست اش بود، یعنی حتی در آن سن و موقعیت هم در حال یاد گرفتن بود، گرچه برای دیگران استاد محسوب می شد، ولی خودش را همچنان نیازمند یادگرفتن می دانست.
راوی:
حاج ائلشن خزر درباره اینکه چه زمانی اشعار متعددش درباره اهل بیت ع در قالب دیوان منتشر خواهد شد، می گوید :
ائلشن خزر :
دوستانم خیلی اصرار می کنند، که دیوان اشعارم را منتشر کنم، همین سیدآقا که کنارم نشسته است ، یکی از این افراد می باشد ،انتشار دیوان اشعارم برای وی و دوستانش که روضه خوان و مرثیه خوان هستند نیز سودمند است،امّا احساس می کنم هنوز زود است. شعرهای زیادی سروده ام، که مجموع آنها یک دیوان شعر می شود ، ان شاء الله توفیق داشته باشم از این پس اشعاری کامل تری در مدح و رثای اهل بیت ع بسرایم و بلطف و عنایت خداوند متعال آنها را به چاپ برسانم. هرچه در حق اهل بیت ع مدح و ثنا کنیم ،بسیار اندک است:
شعر :
- دوشدُویوم یر انلادیم کی،قان ایچن صحرادی بو،
- بیر نفر گئوردوم اوزاغدان، نورساچان سیمادی بو
- بیلمدیم، یعقوب دو بو، یوسف دی بو،عیسی دی بو؟
- تام یاخینلاشدیم و گئوردوم،اُولادی زهرادی بو
- نیزه اوستونده یدی باشی،لبلره عطشان،گئوز صنم
- قاسمین بَیلِیک ، لباسی قانا باتمش ای فلک
- اصغری ئوز قانینا پیکان بویاتمیش ای فلک
- ماتَمهَ انمیش یره کّل ملاکوت عالمی
- هم ملکوت عالمی، هم آدمی، هم خاتمی
- یاس توتوُردی شاه حسینهَ، کربلا دا هامی جمع
- کربلا جمعی ایمان اهلی اوچون عبرت درسیدیر
- اهل سُنه، باخ حسیینین درسی سُنت درسیدُور
- زینبین صبری و اخلاقی بیر عصمت درسیدیر
- حضرت اول عباس علی نین اوغلو غیرت درسیدیر
- مشکیسی سوینان دولی ایدی،قوللارین گئوردُوم قلم
- بیر سئوال وردیم ئوزوم چون، ائلشنا سَن تک گدا،
- کیمدی کی،رویاسینا گلسین قوناق اهل سماء
- او مقام، نیزَده باش دیل لندی بیر امر خدا:
- اهل بیتین دوستلارینان، هاردا راسلاشدون اَخا؟
- هر نهَ گئوردون کربلاداه، سئویله بیربیر منتظم
- هرنه گئوردون کربلاده، سئویله بیر بیر منتظم
ترجمه شعر برای زیرنویس:
- فهمیدم که در یک صحرای خونین فرود آمدم
- و از دور یکنفر را دیدم که چهره ای نورانی داشت
- ندانستم که وی یعقوب است یا یوسف یا عیسی ؟
- وقتی کامل نزدیک شدم ، دیدم وی فرزند زهرا س است
- که سرش بر سر نیزه، و لب هایشان خشک و چشم هایش نگران
- قاسم با لباس دامادی اش در خون غلتیده است ای فلک
- و علی اصغر با زخم پیکان تیر به خون آغشته شده است ای فلک
- کّل عالم ملکوت برای سوگواری به زمین فرود آمدند
- هم ملائک ، همه حضرت آدم و هم خاتم الانبیاء
- همه آنها در سوگ شاه حسین ع در کربلا غرق در ماتم بودند
- اهل کربلا برای مومنان درس عبرت و الگو هستند
- ای اهل تسنن ،نگاه کن که درس حسین ع درس سنت است
- صبر و اخلاق زینب س ، درس عصمت است
- عباس فرزند حضرت علی ع ، درس غیرت است که
- دیدم مشکش پر از آب، اما دستانش قطع شده است
- از خودم پرسیدم، ای ائلشن، گدایی چون تو
- مگر کیست، که اهل آسمان به رویایش به مهمانی بیاند
- درآن لحظه، به امر خداوند سر روی نیزه ندا داد:
- ای برادر با دوستان اهل بیت در هر جا که روبرو شدی
- هر آنچه را که در کربلا دیده ای، منظوم برایشان تعریف کن
- هر آنچه را که در کربلا دیده ای، منظوم برایشان تعریف کن
شعر:
- باخمارام کی بی وفالارین دولُوب دُورساغ- سولُوم
- من علینین اوغلویام، آنجاق شهادت دیر یولُوم
- مَشکی دیشنن توتموشام، چونکه کسیکدیر هر قولُوم
- ساغ گئوزُومداَن قان آخیر، سول گئوزدَه دَه یاش وار حسین
- بی حیا اعداء لر آل حسینیه عشقیمی
- مَشکه چوخ اوخ آتدییلار، اِتدیم سپر ئوز جیسمیمی
- اما بونلار هِی اوخ آتدی، دِشمک اوچون مَشکیمی
- ظّن ادیبلر بلکه دَه مَشکیم دَه داش قاش وار حسین
- سَن کیمی شاها نوکرمن، تاجداریم سَن منیم
- هم امامیم، هم آتامنان یادگاریمسان مَنیم
- یئوز یول اولسم سَن یولئوندا، افتخاریمسان مَنیم
- هانسی قارداشدا سَنه نسبت دَه قارداش وار ، حسین
- کربلادا چوخ طرفدارین ئولئوب فکر اِیلَمَه
- صورتی پیغمبراُوخشاریم ئولئوب، فکر اِیلَمَه
- بیر خبر گَلسَه علمدارین ئولئوب فکر اِیلمَه
- زینب کبری کیمی کارواندا یولداش وار حسین
- من داها جان اُستَه یم،مَکّر اِیله دُشمن فَن قوروب
- بیر طرفدَن دَه سُوسُوزلوق عباسی محکم یورُوب
- قولسوزام، هر بیر گَلَن دَه،باشیما بیر داش وُرور
- بیلمزایدیم کربلادا بیربِئلَه داش وار حسین
- کوفَه شهرینَن،اوگئون بیرکَس سُزَ اتمیب کمک
- قسمت اولسَون،صاحب دوران ظهور اِتسین گئورَه ک
- سَن نِجَه باش ورمِسَن، اِتسین جهاد بیز باش وِرَه ک
- نیزه اوستَه سانجماغا باکودَه چوخ باش وار ، حسین
- نیزه اوستَه سانجماغا باکودَه چوخ باش وار ، حسین
ترجمه شعر برای زیرنویس
- اهمیتی ندارد که عهدشکنان بی دین محاصره ام کرده اند
- من فرزند مولا علی ام و یگانه راهم شهادت است
- مَشک آب را با دندانم گرفته ام، چونکه هر دو دستم را قطع کرده اند
- حسینم ، از چشم راستم خون و از چشم چپم اشک جاری است
- دشمنان بی حیا محبتم به حسین ع را نشانه گرفته اند
- خیلی تیر بسوی مشک پرتاب کردند، من بدنم را سپر آن قرار دادم
- اما آنها مدام تیر انداختند، تا مَشکم را سوراخ کنند
- شاید هم گمان کرده اند، که در مشکم زر و زیور حسین ع است
- از برای مولایی چون تو، نوکرم، تاجدارم تویی حسین
- هم امامم و هم یادگاری از پدرم هستی
- اگر در راه تو صد بار هم بمیرم، باز افتخارم هستی
- چه کسی همچون من برادری مانند تو دارد حسین
- در کربلا خیلی از یاران ات شهید شدند، غصّه مخور
- کسی شهید شده است کهچهره اش شبیه چهره پیامبربود غصّه مخور
- اگر خبر رسید، که علمدارلشگرت شهید شده، غصّه مخور
- چون در کاروان ، حامی چون زینب کبری داری
- من در حال جان دادنم ، دشمن با حیله ، مرا محاصره کرده
- از طرفی هم تشنگی عباس ات را شدیداً خسته کرده است
- دستانم قطع شده و نامردان هر کدام سنگی به سرم پرتاب می کند
- هیچ فکر نمی کردم، در کربلا اینهمه سنگ وجود داشته باشد
- امروز هیچ کدام از اهالی کوفه،به شما یاری نرساندند
- ان شاء الله توفیق شود که ظهور صاحب الزمان را ببینم
- واعلام جهاد کند، تا همانگونه که تو سر دادی ما نیز سرم را فدا کنیم
- به عشق تو در باکو سرهای زیادی برای روی نیزه رفتن وجود دارند، حسین
- به عشق تو در باکو سرهای زیادی برای روی نیزه رفتن وجود دارند، حسین
راوی :
مصیبت کربلا در اشعار آذری محمد فضولی شاعر بزرگ جهان اسلام و شرق جایگاه ویژه ای دارد .
حاج ائلشن خزر نیز با الهام ازمحمد فضولی شاعر بزرگی که هر روز را عاشورا و هر مکان را کربلا می دانست ، شعر زیبای دیگری را در توصیف واقعه کربلا سروده است.
شعر:
- بو مکان غملی مکاندیر،گَلن آغلار، گِدَن آغلار
- اورانین تورپاغی قاندی،گَلَن آغلار، گِدَن آغلار
- او سُوسُوزدوداقلار که وار، چوخو گُئورمَک،ادیب آرزو
- اما کوفه اهلی وِرمیب، آقام اوچون بیر ایچیم سُو
- سَنه احسان دِ یب الله و سبب سیزدَه دِئیل بو
- کیمی اسمینَن عَیاندو ، گَلَن آغلار گِدَن آغلار
- اورانین مقامی یوکسَک، اورا عاشقلر ایچون دور
- اورا کیم عشق اِیله گِتدی، گئوزو آغلار گِئری دُوندُو
- نِچهَ وقتدی،نِچهَ ایل دی، نِچهَ آیدی، نِچهَ گئوندی
- گئور هاچاندی، نه زماندی، گَلَن آغلار، گِدَن آغلار
- ای حسین جان سَنه قربان،مقاممون عالی مقام دی
- رسول الله بُویُورُوب کی، حسین، منیم بالام دی
- او، مَنیم گئوزدَ کی نوروم، اومنیم جیگر پارام دی
- او لار ایکیسی،عینی جان دی، گَلَن آغلار،گِدَن آغلار
ترجمه شعر برای زیرنویس
- این مکان ، مکان حزن انگیزی است هر کسی که می آید و می رود گریان است
- خاک اش آغشته بخون است هر کسی که می آید و می رود گریان است
- آن لبان تشنه را خیلی ها آرزوی زیارت اش را دارند
- اما اهل کوفه حتی جرعه آبی به مولایمان ندادند
- خداوند تو را احسان خوانده و این بی سبب هم نیست
- نامت برای همه آشناست هر کسی که می آید و می رود گریان است
- مقام آنجا رفیع است چرا که آنجا برای عاشقان است
- هرکس که با عشق به آنجا رفت، باچشمان گریان بازگشت
- چند وقت، چند سال، چند ماه و چند روز است
- ببین ازکی ،ازچه زمانیست؟ هر کسی که می آید و می رود گریان است
- ای حسین جان بفدایت، مقامت شامخ است
- رسول الله فرموده ان که حسین ع اولاد من است
- او نور چشمان من و پاره تنم است.
- هردو ، دو جان در یک جسمند، هر کسی که می آید و می رود گریان است
شعر :
- غم دُولو آیدی محرم قارا کئونیک گییَم
- ساییلر هر گئونو ماتم قاره کوینک گییَنم
- آقامین دشمنی یاس ساخلاماز هیچ وقت قارداش
- عشق ایلَه سینه وُرُوب، آغلاماز هیچ وقت قارداش
- سَن کیمی باشَه قاره باغلاماز هیچ وقت قارداش
- قاره کئونیک لیدی همدم قاره کئونیک گیینَه
- قاره کئونکلی ئوزون فاطمَیه همدم ادیر
- بئوست بئوتون ماه محرم آیینی ماتم ادیر
- بیرعُمُرگئوزیاشیلَه، قاره کئونیک نَم ادیر
- نه اِیلییر نار جهنّم قاره کئونیک گیینَه
- دِدی زهرا، کیمی بو ماتمه عادَت اِلییَر
- قَبرائوینده یعنی ئوز روحوُنو راحت اِلییَر
- ضامنم، روز قیامتده شفاعت اِلییَر
- ننه م حوا، بابام آدم، قاره کئونیک گیینَه
- من اوشاق کَن قاره گیدیردی آنام وقت عزا
- اَل آچیب عالم درگاها آنام اِتدی دُعا
- نه قدر دَردی اولان وار قاره کئونیک دَه خدا
- سَنی زهرا اِلَه مَرحم قاره کئونیک گیینَه
ترجمه شعر برای زیرنویس
- ماه محرم ماه آکنده از ماتم و غم است برای کسی که سیاه می پوشد
- هر روز آن ، روز ماتم است برای کسی که سیاه می پوشد
- دشمن مولایم هیچ وقت برایش عزاداری نمی کند برادر
- و هرگز با عشق سینه زنی و گریه نمی کند، برادر
- و هرگز مثل تو برسرش سیاه نمی بندد، برادر
- کسانیکه که برای عزاداری سیاه می پوشند پشتیبان همدیگرند
- کسی که سیاه می پوشد در واقع خود را غمخوار فاطمه س می کند
- که تمام ماه محرم را عزاداری می کند
- و یک عمر با اشک چشمانش پیراهن سیاهش را نمناک می کند
- آتش جهنم با کسی که برای عزاداری سیاه می پوشد چه می تواند کند
- که زهراع س درباره کسی که همیشه برای ماتم کربلا عزاداری می کند فرموده
- آن کس در خانه قبر روحش آرامش دارد
- ضمانت می دهم که در روز قیامت شفاعت می کند
- مادرم حوا و جدم آدم آنکسی را که سیاه می پوشد
- وقتی بچه بودم، مادرم در موعدعزاداری ، بمن سیاه پوشاند
- و دست بدرگاه خدا بلند کرده و اینگونه دعا کرد
- خدایا سیاهپوشان عزادار حسین هر میزان که درد دارند
- به خاطر زهرا س آنها را مورد مرحمت خود قرار بده
راوی:
نام زیبا برکودکان نهادن، وظیفه مهمی برای والدین است. نام در زندگی انسان ها نقش مهمی دارد. در روایت است که پیامبر اکرم ص بر اساس اراده خداوند نام حسین را برای فرزند فاطمه س انتخاب کرد. امروزه نام حسین در جهان اسلام، درزمره پرطرفدارترین اسامی محسوب می شود. حاج ائلشن خزر در یکی از اشعار خود مسئولیت خطیر افرادی که نام حسین ع را دارند، مورد تاکید قرارداده است .
شعر:
- آقامین آدی گلَندَه یاشاریر گئوزلریمیز
- سَندَه آغلا، بو قیامتده شفاعتدی سَنَه
- او اِیلَه آددی ملک لراونو ذکر ادتمَدَدیر
- فخر اِلَه حضرت حسین آدی قسمتدی سَنَه
- آدُویون حرمَتینه باخ، اونو زهرا چاغیریب
- کیمدی زهرا، بونا بیلدُونسَه کِفایت دی سَنَه
- قِیل نماز، توت اُروجوحدّ بلوغ واقتیندان
- یئوکلَه مه چینی قضالارنان اذیّت دی سَنَه
- کربلا مکتبینین ماهییتین گَر بیلسُون
- گئوره جَکسَن که بوراه راه هدایت دی سَنَه
- سَن هدایت اولاجاقسان،اولاجاقسان شیعه
- مَذهبین دُوزدُو حسین قانی ضمانت دی سَنَه
- مذهبین دُوزدُو حسین قانی دلالت دی سَنَه
- ای حسین، توتسُان اگرحضرت حسینین یولینی
- هم بو دنیا، هم اودنیادا سعادت دی سَنَه
- آدین اولسُن، یا محمّد، یا علی، یا دا حسَن
- بو آدین ماهیتی،اسلاما دعوت دی سَنَه
ترجمه شعر برای زیرنویس
- وقتی نام سرورمان بزبان می آید چشمان مان اشک آلود می شود
- تو هم گریه کن، اشک در روز قیامت شفاعت برای توست
- نام حسین چنان نامی است که ملائک ذکرش می کنند
- افتخار کن، که نام حسین، را برتو نهاده اند
- شان نام ات را ببین که زهراء س آن را صدا زده است
- زهرا س کیست اگر ماهیت آن را بدانی همین برایت کافی است
- از سن بلوغ نمازت را بخوان و روزه بگیر
- شانه هایت را از نمازهای قضا سنگین نکن که اذیت می شوی
- اگر ماهیت و فلسفه مکتب کربلا را بدانی
- خواهی دید، که این مکتب راه هدایت برای توست
- تو شعیه شدی و هدایت خواهی شد
- آنگاه مذهب ات حق است و برایت خون حسین ضمانت
- آنگاه مذهب ات حق است و برایت خون حسین دلالت
- ای هم نام حسین، اگر پای در راه حسین بگذاری
- به سعادت دنیا و آخرت خواهی رسید
- نامت محمد، علی، یا حسن باشد
- ماهیت همه این اسامی دعوت به اسلام است
راوی:
نوحه سرایی و مرثیه سرایی درباره اهل بیت عصمت و طهارت جایگاه ویژه ای در میان اشعار حاج ائلشن خزر دارد. سید روشن ایوب مداح و مرثیه خوان شناخته شده جمهوری آذربایجان ، با ابراز ارادت به حاج ائلشن خزر و پس از قرائت شعری، به اتفاق وی گوشه ای از یک مرثیه را اجراء می کند .
سید روشن ایوب:
حاج ائلشن خزر کمک های زیادی به ما مداحان و مرثیه خوانان در جمهوری آذربایجان کرده است، ما از اشعار دلنشین وی که بمناسبتهای مختلف مذهبی سروده شده است، کمال بهره را می بریم و همچنین در سرودن مرثیه ها از راهنمایی وی بهره می گیریم . این نعمتی است که خداوند به وی عطاء کرده است، خداوند وجود حاج ائلشن خزر را برای ملت جمهوری آذربایجان و جهان اسلام حفظ کند:
شعر سید روشن ایوب:
- عالمه عشق حسین ابن علی عّزت ایمیش
- آقامین آدینا قربان، سَبَبی عّزت ایمش
- بی سبب گئوز یاشی رخساریمیزا آخمازحسین
- بی سبب گئوز یاشی رخساریمیزا آخمازحسین
- سَن بیزه گر باخماسون، الله دا باخماز یاحسین
ترجمه شعر برای زیرنویس
- عشق به حسین وبن علی برای عالم عزت است
- جان فدای مولایم ، که سبب عزّت اوست
- بی سبب اشک بررُخسارمان جاری نمی شود یاحسین
- بی سبب اشک بررُخسارمان جاری نمی شود یاحسین
- اگر تو به ما عنایت نکنی، خداوند نیزعنایت نمی کند یاحسین
مرثیه
- قدمین مبارک اولسُن، بورا کربلا دو زینب
- نه قدر بلا و غم وار، بیزه آشنادو زینب
- بورانین جفاسی چوخدی، بو جفایه صبر اده رسَن
- دیینده غمچی بویولدا، اوسرایا صبر اده رسَن
- باشیمی جدادا گئورسَن، بو بلایا صبر اده رسَن
- بو بلای عشق گئورمک،ئوزو بیر صفادی زینب
- قدمین مبارک اولسُن، بورا کربلا دو زینب
- نه قدر بلا و غم وار، بیزه آشنادو زینب
- قدمین مبارک اولسُن، بورا کربلا دو زینب
ترجمه مرثیه برای زیرنویس:
- قدوم ات مبارک باشد یا زینب ، اینجا سرزمین کربلاست
- هر قدر که غم و درد است، در اینجا آشناست یا زینب
- در اینجا جفا و ستم زیاد است، بر این جفا صبر کن یا زینب
- در این مسیر به خاطره اسرا بر غم و غصه ، صبر کن
- اگر سرم را بالای نیزه دیدی ، بر این مصیبت صبر کن
- دیدن مصیبت ناشی از عشق خود نوعی صفاست یا زینب
- قدوم ات مبارک باشد یا زینب ، اینجا سرزمین کربلاست
- هر قدر که غم و درد است، در اینجا آشناست یا زینب
- قدوم ات مبارک باشد یا زینب ، اینجا سرزمین کربلاست
راوی:
حضرت امام جعفر صادق ع فرموده اند : هرکس که بخواهد روز قیامت در صدر محافل نور بنشیند باید از ذاکران و زائران امام حسین(ع) باشد. حاج ائلشن خزر شاعر و مشتاق دلباخته اهل بیت ع است که در بیت بیت اکثر اشعارش ، مدح و ثنا و رثای امام حسین (ع) را سروده است . ان شاء الله او نیز جزو کسانی خواهد بود که در روز قیامت در محفل نور می نشیند .
برای حاج ائلشن خزر که قلب اش به عشق امام حسین (ع) می تپد و همواره برای برای اعتلا و ترویج ارزشهای اسلامی تلاش می کند ، آرزوی توفیق روزافزون می کنیم .
پایان
دیدگاه خود را بنویسید