مقدمه
شاید آن زمانی که در آذر ماه ۱۳۸۹ سایت افشاء گر ویکیلیکس اعلام کرد که الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان مناسبات باکو و تل آویو را به آیسبرگ (کوه یخی) تشبیه کرده است که تنها یک بخش آن دیده می شود و نه دهم آن پنهان است، کمتر کسی ابعاد پیچیده و گسترده مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی را باور داشت. در خوشبینانه ترین حالت مناسبات باکو و تل آویو بعنوان تلاش دو طرف ناهمگن برای ایجاد شراکت و اتحاد راهبردی قلمداد می شد ، اما قراین متعددی نشان می دهد که هدف گذاری رژیم صهیونیستی که با همراهی همه جانبه باکو همراه است، تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم می باشد. امروز اینکه جمهوری آذربایجان پس از فلسطین اشغالی امن ترین مامن برای یهودیان است، به عبارتی کلیدی در ادبیات سیاسی مناسبات باکو و تل آویو تبدیل شده است. بطوریکه آرتور لنک سفیر اسبق رژیم صهیونیستی در باکو، جمهوری آذربایجان را کشوری ایده ال برای تل آویو خوانده و به استهزاء گفته است اگر می توانستیم همسایگان خود را انتخاب کنیم، جمهوری آذربایجان را انتخاب می کردیم.
رژیمی صهیونیستی برای تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم راهبردهای چند وجهی را در اندیشکده امنیتی و نظامی خود تعریف کرده است که با همکاری ویژه باکو در حال اجرا است .
مهمترین اضلاع راهبرد رژیم صهیونیستی برای تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم عبارتند از :

راهبرد شیعه ستیزی
راهبرد شیعه ستیزی با هدف استحاله تشیع در جمهوری آذربایجان و جایگزینی فرقه های ضاله بهائیت ، وهابیت ، شیطان پرستی ، کریشنا و سایر فرق ضاله
مصادیق این راهبرد را می توان در رفتارهای سلبی جمهوری آذربایجان با اکثریت شیعیان این کشور مشاهده نمود . برخورد با شیعیان در جمهوری آذربایجان شامل بسته ای متنوع از ممنوعیت فعالیت گروه های شیعی، سرکوب ، حبس بیش از ۱۶۰ فعال شیعی و قتل شیعیان فعال، تصویب قوانین ضد شیعی ، تعطیلی یا محدود کردم مساجد شیعی، واگذاری امور مساجد جدید الاحداث به وهابی ها ، از بین بردن نمادهای شیعی ، تعطیلی رسانه های دارای گرایش شیعی ، ایجاد خفقان علیه فعالیت های اسلامی ، یورش به مراکز شیعی مانند نارداران ، جلوگیری یا محدود کردن آیین های محرم بویژه تاسوعا و عاشورا می شود .در پشت پرده شیعه ستیزی نه تنها توصیه های اجرایی موساد و سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی نقش دارند بلکه در مواردی آنگونه که مطبوعات باکو فاش ساخته اند، در شکنجه و بازجویی از برخی از فعالان شیعی نظیر نجات علی اف، ماموران موساد به طور مستقیم حضور داشته اند. در این راستا جای تعجب نیست که در آستانه و در طول سال ۲۰۱۶ م که سال چند فرهنگ گرایی در جمهوری آذربایجان نامگذاری شد، نارداران که میزبان حرم مطهر بی بی رحیمیه از خواهران امام رضا ع است، مورد تهاجم قشون وزارت کشور جمهوری آذربایجان قرار می گیرد و این مرکز ترویج دهنده معنویت ، محبت ، ادبیات و هنر بعنوان مرکز افراط گرایی معرفی می شود، اما روستای قرمیزی قصبه سی در قوبا که مرکز یهودیان می باشد به عنوان الگوی تساهل دینی معرفی می گردد. بموازات این راهبرد و در پوشش چند فرهنگ گرایی مهیاترین شرایط برای فعالیت همه جانبه بهائیت ، وهابیت و فرق ضاله مذهبی در جمهوری آذربایجان فراهم شده است و نمادهای صهیونیستی به بهانه مختلف در اقصی نقاط جمهوری آذربایجان در پوشش معماری مدرن نصب شده اند. در راستای راهبرد شیعه ستیزی و در حالیکه بیش از ۸۵ درصد جمعیت حدود ده میلیون نفری جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می دهند،مقامات و نهادهای رسمی هر ساله ده تا بیست درصد در آمارها از تعداد شیعیان کم می کنند .

راهبرد فرهنگی
راهبرد فرهنگی با هدف زدودن ارزشهای ملی و سنن و عادات جامعه جمهوری آذربایجان و از بین بردن و تحریف اشتراکات جمهوری آذربایجان با ایران و توسعه گسترده ابتذال فرهنگی و در یک کلام از بین بردن فضای معنوی – ملی در این کشور
مصادیق این راهبرد را می توان در نقش رژیم صهیوینستی در تولید محتوای فرهنگی مبتذل یا مجعول در جمهوری آذربایجان از کتب تا نشریات، راه اندازی سایت های اینترنتی ، تامین مالی تولید برنامه های تلویزیون مستهجن ، دوبله سریال و فیلم های مبتذل کلمبیایی با همکاری مشترک سفارت رژیم صهیونیستی و امریکا و هدیه آن به شبکه های تلویزیونی، برگزاری مسابقات ملکه زیبایی، برگزاری نمایشگاه های مد و لباس توسط سفارت اسرائیل در باکو، تولید سرود دوستی آذربایجان – اسرائیل و مشارکت محتوایی و شکلی رژیم صهیونیستی در فستیوال های سالانه موسیقی قبله دید. یکی از مصادیق این راهبرد نقش رژیم صهیونیستی در برگزاری مسابقه موسیقی مبتذل یورویژن در سال ۲۰۱۲ م در باکو بود. مسابقه ای که سردار جلال اوغلو رئیس حزب دموکرات آذربایجان یوروویژن آن را جشن لواط کاران (GEYLƏRİNPARADIDIR) خوانده است .
الدار قاسم اف در شرایطی در مسابقات موسیقی یوروویژن ۲۰۱۱ برنده شد که بعدها مشخص گردید وی از سال ۲۰۰۷ به طور مرتب به مرکز فرهنگی رژیم صهیونیستی در باکو تردد داشته و به زبان عبری ترانه های سیاسی رژیم صهیوینستی را تمرین می کرده است که همگی آنها در راستای حمایت از موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی بوده است . بعنوان نمونه اولین ترانه عبری که الدار قاسم اف خوانده است ، “شیرله شالون” نام دارد که در سالها ۱۹۶۹ و در زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به مصر توسط “یاکوروتبلیت” از شاعران افراطی صهیونیسم سروده شده است که محتوای آن حاکی از نفرت به مسلمانان است. الدار قاسم اف در۹ فوریه سال ۲۰۱۰ در هنگام سفر آویگدور لیبرمن وزیر امورخارجه وقت رژیم صهیوینستی به باکو نیز، ترانه عبری “میل خامت خاخاتاشا” را اجرا کرده است که این ترانه نیز در زمان جنگ رژیم صهیونیستی با اعراب ساخته شده است. با پیروزی از قبل تعیین شده (تصنعی) الدار قاسم اف در مسابقات یورویژن سال ۲۰۱۱م در شهر دوسلدولف آلمان ، و در حالیکه به دلیل تظاهرات های حمایت از حجاب ، فضای جمهوری آذربایجان از سال ۲۰۱۰ بشدت مذهبی شده بود، این کشور در سال ۲۰۱۲ میزبان برگزاری این مسابقات مبتذل شد.با بودجه کلان دولتی اختصاص یافته برای یوروویژن، رسانه های جمهوری آذربایجان از این فرصت حداکثر بهره برداری را برای تغییر فضای حاکم بر جمهوری آذربایجان و سوق دادن جوانان به سوی ابتذال مورد نظر حبهه غربی – عبری بردند، حتی برگزاری رژه همجنس بازان در حاشیه یوروویژن باکو بر اساس اعلام رسمی سایت فدراسیون همجنس بازان پیش بینی شده بود که با اعتراضات گسترده گروههای مردمی و اسلامی جمهوری آذربایجان، باکو مجبور به لغو آن شد.

راهبرد سیاسی
راهبرد سیاسی با هدف تسلط بر تمامی مراکز سیاسی و راهبردی جمهوری آذربایجان با رویکرد جهت دهی به خطوط رفتاری جمهوری آذربایجان در راستای منافع صهیونیسم، تثبیت رویکرد جمهوری آذربایجان به عنوان رویکرد صهیونیسم گرایی
در این راستا می توان به فرایند تبدیل سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در چهار مرحله از روسیه گرایی و منطقه گرایی در سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳ به اروپا گرایی از ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ و امریکا گرایی از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ و تبدیل آن به صهیونیسم گرایی از ۲۰۰۸ تاکنون اشاره کرد که با نصب نماد و مجسمه ماسونی – صهیونیستی و شیطان پرستی ابلیکس(آلت شیطان) درخیابان استقلالیت جمهوری آذربایجان در خرداد ۱۳۹۱ (می ۲۰۱۲) خود را هرچه بیشتر عیان ساخت. در راستای رویم صهیونیسم گرایی در حالیکه حتی در امریکا و انگلیس برای رعایت ظاهر دموکراسی ، تظاهرات روز جهانی قدس آزادانه برگزار می شود ، جمهوری آذربایجان تنها کشوری است که علیرغم اکثریت مسلمان آن تظاهرات روز قدس که در عین حال با شعار حمایت از قره باغ نیز همراه است، به شدت سرکوب می شود. امروزه ردپای رژیم صهیونیستی را در اغلب ارگان های جمهوری آذربایجان می توان دید . نهادهای رسمی جمهوری آذربایجان به هیچ تشکل اصلی اسلامی اجازه فعالیت رسمی نمی دهند، اما از سال ۲۰۰۳ تاکنون دهها نهاد و موسسه صهیونیستی با پوشش های آموزشی ، فرهنگی ، علمی ، خیریه در این کشور توسط نهادهای رسمی ثبت شده اند ، چهره هایی که در طرح « ماشاو » شرکت کرده اند ، ارتقاء یافته اند . طرح ماشاو از سال ۱۳۷۲ در جمهوری آذربایجان تحت پوشش آشنا کردن افراد با توسعه فناوری و توانایی های علمی و اقتصادی رژیم صهیونیستی به اجرا در می آید اما نتایج اجرای این طرح در کشورهای مختلفی که هدف نفوذ سرطانی و خزنده رژیم صهیونیستی قرار گرفته اند نشان می دهد که اهداف طرح ماشاو کاملا سیاسی است و این طرح در واقع شیوه ای موذیانه برای کادر سازی و گمارده شدن نیروهای وابسته به رژیم صهیونیستی در کشورهای هدف می باشد.

راهبرد امنیتی
راهبرد امنیتی با هدف تبدیل کردن نهادهای امنیتی جمهوری آذربایجان به پیمانکاران رژیم صهیونیستی با رویکرد نظارت بر جریان اسلامی و ملی گرای جمهوری آذربایجان و سرکوب آنها و استفاده حداکثری از امکانات و پتانسیل های جمهوری آذربایجان برای اقدامات ضد امنیتی علیه ایران و برخی از کشورهای دیگر نظیر روسیه
در این راستا می توان به همکاری باکو با موساد در ترور دانشمندان هسته ای ایران از جمله دیدار جمالی فشی عامل ترور دکتر شهریاری با ماموران موساد در باکو و پناه دادن به یک یهودی با نام مستعار جاویدان که در طرح ریزی ترور دکتر احمدی روشن و علیمحمدی دست دارد ، اشاره کرد. همکاری امنیتی باکو – تل اویو در این خصوص منجر به احضار سفیر جمهوری آذربایجان و یادداشت اعتراض وزارت امورخارجه ایران در بهمن ۱۳۹۰ شد که خبر آن در رسانه ها منتشر شد. همچنین در جریان برکناری و سپس بازداشت الدار محموداف وزیر امنیت ملی جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۵ م ابعاد تکان دهنده ای از تبدیل شدن وزارتخانه امنیت ملی جمهوری آذربایجان به پیمانکار نهادهای امنیتی رژیم صهیوینستی و سعودی آشکار شد. بطوریکه ام تی ان (وزارت امنیت ملی) جمهوری آذربایجان در قبال دریافت پول، فعالیت گروههای صهیونستی ، وهابی و تکفیری را در سراسر جمهوری آذربایجان از جمله در بخش های تجاری فراهم کرده بود . بطوریکه تحت تاثیر این رسوایی، آشکار شدن اخاذی ام تی ان از نهادها و شخصیت ها با روشهای غیراخلاقی و این واقعیت که ام تی ان قبل از الهام اعلی اف به موساد گزارش می داد، وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان در دسامبر ۲۰۱۵ م منحل و دو سرویس امنیت دولتی و سرویس اطلاعات خارجی تاسیس شد. اما تاسیس دو نهاد مذکور بمعنای قطع سرویس دهی به رژیم صهیونیستی نمی باشد و تنها در راستای فرار از بحران پاسخگویی انجام گردید. خوشخدمتی های متعدد باکو در ایران هراسی و دادن امتیازات به تل آویو از جمله بازداشت شهروندان عادی ایران در جمهوری آذربایجان و ادعای تلاش آنها برای اقدام تروریستی در سفارت رژیم صهیونیستی در باکو، پرواز پهباد صهیونیستی از نخجوان به نطنز ، تطهیر چهره رژیم صهیونیستی در رسانه ها ، جلوگیری از تظاهرات قدس ، استقرار مراکز جاسوسی در جنوب جمهوری آذربایجان در قالب راهسازی ، کشاورزی ، کارخانه کشتی سازی،شکار و دهها مصداق دیگر نشان دهنده جولان امنیتی این رژیم در جمهوری آذربایجان است. رژیم صهیونیستی در سال ۱۳۸۹ به بهانه نبود امنیت در فرودگاه باکو، تیمی امنیتی خود را برای نظارت بر رفت و آمد های اتباع ایران و دیگر کشورها در باکو مستقر کرده است.، و بر اساس افشاء گری مطبوعات باکو به بهانه تامین امنیت رئیس جمهوری آذربایجان تا گارد امنیتی ریاست جمهوری این کشور نفوذ کرده است . در این روند قراین متعددی نشان می دهد که رصد، تهدید، بازداشت و حبس فعالان شیعی پس از تشدید نهضت حجاب در جمهوری آذربایجان از سال ۲۰۱۰ با نظارت مستقیم سرویس های امنیتی رژیم صهیونیستی انجام می شود . در جدیدترین تحول بنظر می رسد پس از سفر تابستان ۹۴ الهام علی اف به ریاض ، مثلث شومی میان باکو – تل آویو و ریاض با هدف ایجاد ناامنی در ایران بویژه با محوریت قومی طراحی شده است که در آن رژیم سعودی وظیفه تامین مالی و پشتیبانی، رژیم صهیونیستی نقش راهبری امنیتی و جمهوری آذربایجان نقش کادرسازی و شبکه سازی را عهده دار شده است.تبدیل شهرک مشفق آباد در حومه باکو به یک شهرک وهابی از تبعات همکاری های امنیتی این مثلث شوم می باشد .

راهبرد نظامی
راهبرد نظامی با هدف حضور نظامی در جمهوری آذربایجان به بهانه تولید مشترک تسلیحات، انحراف افکار عمومی، چپاول درآمدهای نفتی باکو از طریق فروش سلاح های غیر متعارف به جمهوری آذربایجان که فاقد کارایی در مناقشه قره باغ باشند، انباشت سلاح در جمهوری آذربایجان برای بهره برداری در یک جنگ منطقه ای محتمل.
در راستای این راهبرد یکی از بزرگترین دروغ های که توسط نهادهای رسمی جمهوری آذربایجان به کرات مطرح می شود ، این است که چون دیگر کشورها به جمهوری آذربایجان سلاح نمی فروشند ، بنابراین این کشور نیازهای تسلیحاتی خود را از رژیم صهیونیستی تامین می کند . این در شرایطی است که اساسا وزارت صنایع دفاعی جمهوری آذربایجان با استفاده از تجارب ایران تاسیس شد. آمارها از همکاری تسلیحاتی جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی از دو و نیم میلیارد دلار تا پنج میلیارد دلار خبر می دهند، جدیدترین آنها خرید سامانه های ناکارآمد گنبد آهنین، ۱۲ سیستم موشک انداز و ۷۵ موشک باراک -۸ از رژیم صهیونیستی و استقرار آنها در دریای خزر می باشد. این درشرایطی است که اغلب تسلیحات خریداری شده از رژیم صهیونیستی کارایی در مناقشه قره باغ ندارند و بیشتر برای جنگ های گسترده منطقه ای کاربرد دارند ، بر همین اساس نیز ارمنستان تاکنون اعتراض رسمی به خرید های تسلیحاتی گسترده باکو از تل آویو نکرده است . واقعیت این است که در قالب همکاری تسلیحاتی و به بهانه هایی نظیر ساخت پهباد مشترک از یک سو ، ضمن جلوگیری از همکاری سودمند دفاعی جمهوری آذربایجان با ایران، درآمدهای نفتی باکو چپاول می شود و از سوی دیگر در افکار عمومی جمهوری آذربایجان تلاش می شود رژیم متجاوز صهیونیستی به عنوان حامی باکو القاء گردد، و در پوشش چنین همکاریهایی، پایگاه نظامی رژیم صهیوینستی در سراسر جمهوری آذربایجان مستقر گردد . هیاهوی رسانه های دولتی جمهوری آذربایجان در جریان جنگ آوریل ۲۰۱۷ قره باغ مبنی بر نقش موثر پهبادهای صهیونیستی در مقابله با ارمنستان نیز با این هدف گذاری انجام گردید. تا قبل از جنگ اوسیتای جنوبی میان روسیه و گرجستان دراوت سال ۲۰۰۸، گرجستان محل انباشت سلاح های رژیم صهیونیستی در منطقه بود، اما پس ازهدف قرار گرفته شدن پایگاه رژیم صهیونیستی در گرجستان در جریان این جنگ، شرکت های نظامی صهیونیستی مانند البیت سیستمز و ژنرال های بازنشسته وزارت جنگ این رژیم عازم جمهوری آذربایجان شدند و دولت باکو نیز تمامی تسهیلات لازم را برای فعالیت آنها فراهم ساخت .

راهبرد اقتصادی
راهبرد اقتصادی با هدف نفوذ در بخش های اقتصادی ، کشاورزی ، تجاری ، صنعتی ، ترانزیتی ، دریایی ، هوایی جمهوری آذربایجان به طوری که ضمن سودسرشار ، پوشش مناسبی برای اقدامات امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی در سراسر خاک این کشور فراهم سازد .
اقتصاد اولین محمل آشکار درمناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی بوده است. رژیم صهیونیستی در ابتدا برای کاهش حساسیت های افکار عمومی از دریچه همکاری اقتصادی و کشاورزی ، راه سازی ، حمل و نقل وارد جمهوری آذربایجان شد . مهمترین باصطلاح اقدام رژیم صهیونیستی در این زمینه که با تبلیغات فراوان رسانه ها در باکو همراه شد، احداث کارخانه شراب سازی در سال ۲۰۰۵ بود که بر اساس آن جمهوری آذربایجان در تولید شراب (برای تباهی نسل جوان) خودکفا شد . رژیم صهیونیستی بموازات آن نفوذ در مراکز و موسسات مخابراتی و خدمات ارتباطاتی جمهوری آذربایجان را شدت بخشید و بخشی اعظم از اپراتور باک سل را در اختیار گرفت تا از پتانسیل های آن برای اقدامات امنیتی در داخل و خارج از جمهوری آذربایجان بهره برداری نماید . امروز با گذشت زمان و اقدامات های صورت گرفت در مناسبات باکو و تل آویو ، نفوذ سرطان گونه رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان ابعاد گسترده ای پیدا کرده است ، این رژیم در بسیاری از هولدینگ های بزرگ در جمهوری آذربایجان سهم دارد و بسیاری صاحبان هولدینک و چهر های مطرح با این رژیم مبادلات اقتصادی دارند . کشاوری ، حمل و نقل ، بانک و بیمه ، گمرک ، کشتی سازی ، راه سازی ، ترانزیت ، مواد عذایی ، فرآوردهای نفتی ، تجارت ورزش ، خدمات فرودگاهی ، شرکت های کاریابی (برای اعزام جوانان آذری به فلسطین اشغالی جهت بکارگیری در مشاغل دون پایه) ، از جمله بخش هایی است که رژیم صهیونیستی در آنها به بهانه همکاری اقتصادی حضور دارد . بخاطر همین موضوع نیز در جریان تحریم کالا های رژیم صهیونیستی توسط کشورهای اسلامی ، جمهوری آذربایجان از مشارکت در آن خودداری کرده است.

راهبرد انرژی :
راهبرد انرژی با هدف سیطره بر میادین نفتی جمهوری آذربایجان، خط دهی به سوکار و تعیین تکلیف مسیر خطوط انتقال انرژی جمهوری آذربایجان بطوریکه سیستم همکاری های منطقه ای انرژی شکل نگیرد و تمامی نیازهای انرژی جمهوری آذربایجان برای طولانی مدت و حتی در بدترین شرایط منطقه ای با قیمت ارزان از نفت سبک جمهوری آذربایجان تامین شود و نیاز تل آویو به نفت و گاز مصر ، کردستان عراق و … از بین برود.
در راستای این راهبرد در حالیکه جمهوری آذربایجان می توانست مسیرهای متنوعی را برای انتقال انرژی از ایران ، روسیه و حتی چین انتخاب کند، همه مسیرها مانند باکو – تفلیس – جیهان، باکو ارزروم ، ناباکو، تاپ و تاناپ به ترکیه و عمدتا به دریای مدیترانه منتهی شده یا می شوند تا از آنجا نفت و گاز باکو به فلسطین اشغالی منتقل شوند. بطوریکه در شرایطی که رژیم صهیونیستی همواره از وابستگی گاز و نفت خود به کشورهای عربی بویژه مصرنگران بود، اکنون بیش از هفتاد درصد نفت رژیم صهیونیستی و بیش از چهل درصد بنزین آن توسط جمهوری آذربایجان تامین می شود . بدین ترتیب انرژی جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور اسلامی به پشتوانه ای برای تقویت رژیم تل آویو و کاهش آسیب های آن تبدیل شده است . جالب اینکه از آنجا که بخش های اعظمی از سهام های میادین نفتی توسط شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان موسوم به سوکار فروخته شده است،در مواقع سردی هوا و زمستان در حالیکه بخش های از کشور با قطعی گاز روبرو است، همزمان گاز جمهوری آذربایجان منازل صهیونیست ها را در حیفا ، یافا و … گرم میکند. برخی از کارشناسان آذری ، معتقدند رژیم تل آویو در مقابل این امتیاز متعهد شده است که سپرده های میلیاردی خاندان دولتی باکو در بانک های غربی ، در مواضع اضطراری بلوکه نشود ، موضوعی که در تضمین آن تردید های جدی وجود دارد .

راهبردهای رسانه ای :
راهبرد رسانه ای با هدف عملیات روانی جهت تطهیر مناسبات رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان، تعریف تل آویو به عنوان دوست باکو و تعریف دوستان واقعی باکو به عنوان دشمنان این کشور، همچنین جهت دهی به شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان جهت ساخت برنامه های با هدف فروپاشی کانون خانواده در باکو و تاسیس کانال های ضد ایرانی در چارچوب بخش رسانه های بین المللی باکو
در این راستا رژیم صهیونیستی طی دو دهه گذشته کوشیده است زنجیره ای از رسانه ها در جمهوری اذربایجان ایجاد کند که آنها ضمن انتشار مقالات موهن ضد اسلامی ، سیاهه نمایی علیه ایران، ترویج قوم گرایی و تجزیه طلبی، به انحاء مختلف چهره متجاوز رژیم صهیونیستی را تطهیر سازند. رژیم اسراییل در باکو، در زمان ریاست جمهوری حیدرعلی اف (۹۳ تا ۲۰۰۳) و نیز سال های نخست ریاست جمهوری الهام علی اف، چند روزنامه مخصوص خود در باکو داشت که در عمل بعنوان ارگان سفارت رژیم صهیونیستی شناخته می شدند. از جمله روزنامه های آینه – زرکالو . اما در دوره ریاست جمهوری الهام علی اف، با تحکیم و گسترش نفوذ رژیم اسراییل در جمهوری آذربایجان، این شیوه تغییر داده شد و علاوه بر نشریاتی نظیر آلما ، صنعت قزئی ، یونیکال و … اکثر رسانه های دولتی و باصطلاح غیر دولتی، مورد استفاده گسترده تبلیغاتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در این میان، شبکه آ.ت.و. پیشتاز بوده است. در میان شبکه های تلویزیونی، همچنین لیدر و سی بی سی در خبررسانی و تبلیغات برای رژیم صهیونیستی پس از آ.ت.و. قرار می گیرند. در میان سایت های اینترنتی نیز سایت مدرن، سایت آ.ان.ان. ، آ.ان.ان. تی وی، لنت آذ و ریپورت که در ظاهر متعلق به جمهوری آذربایجان هستند، بطور گسترده در چارچوب منافع رژیم صهیونیستی فعالیت می کنند. امروزه در تامین مالی بسیاری از نشریات چاپ باکو توسط رژیم صهیونیستی شکی نیست. نشریاتی که با اشاره تل آویو کتاب سلمان رشد مرتد را به صورت پاورقی منتشر کرده و یا کاریکاتورهای توهین آمیز علیه مقدسات اسلامی منتشر می کنند. سایت «یهود.آذ.» نیز به جمعیت یهودیان جمهوری آذربایجان اختصاص دارد که ارتباط سازمانی و سیاسی آشکاری با تل آیو دارد. در این میان سایت های ینی مساوات و ویرتوالاذ نیز که در عرصه رسانه ای باکو از رسانه های فعال و پرمخاطب هستند، همسو با رسانه های دولتی و باصطلاح غیردولتی همسو با جریان خبررسانی رژیم صهیونیستی فعالیت می کنند.
در واقع امروزه تحت تاثیر شبکه سازی های رسانه ای صورت گرفته و دیگر اقدامات ، جریان غالب رسانه ای در جمهوری آذربایجان همسو با رژیم صهیونیستی است. شبکه های تلویزیونی آ.ت.وی، لیدر و شبکه دولتی آذ.تی و هر سه خبرگزاری اصلی جمهوری آذربایجان یعنی آذرتاج، آپا و ترند در فلسطین اشغالی نمایندگی دارند. آنها خبررسانی همسو با رژیم صهیونیستی دارند و از کلید واژه های این رژیم در خبررسانی درباره فلسطینی ها و حزب الله لبنان استفاده می کنند.
استحاله خانواده و ازبین بردن ارزشهای اخلاقی از جمله اهداف رسانه ای رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان است. در این راستا موسسات صهیونیستی نظیر سوروس در طراحی برخی از برنامه های مبتذل تلویزیونی و تامین مالی آنها بویژه در آ تی وی مشارکت مستقیم دارند.مراکز دوبله متعددی توسط سفارت رژیم صهیونیستی و امریکا در باکو ایجاد شده است که هدف اصلی آنها، دوبله سریال و فیلم های مستهجن کلمبیایی، بزریلی و غربی و ارایه رایگان آنها به شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان می باشد. در این میان شبکه تلویزیونی آ تی وی در عمل شبکه تلویزیونی غیر رسمی رژیم صهیونیستی در باکو محسوب می شود، همانطوریکه خزر تی وی شبکه ترکیه در جمهوری آذربایجان محسوب می شود. آ تی و ی در مثبت نمایی چهره متجاوز رژیم صهیونیستی از طریق مصاحبه های متعدد با سفرای این رژیم، پخش برنامه های مستند و… و بموازات آن تبلیغات ضد ایرانی سابقه ای طولانی دارد . جالب اینکه برادر رئیس شبکه آتی وی (ناظم ابراهیم اف) ، رئیس «کمیته دولتی امور آذربایجانی های ساکن خارج» بود که این کمیته در پنجم جولای ۲۰۰۲ تاسیس و در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۸، الهام علی اف نام آن را به «کمیته دولتی امور دیاسپورا» تغییر داد. تاسیس این نهادها نیز در راستای راهبرد رژیم صهیونیستی برای قومگرایی آذری صورت گرفته است .
رژیم صهیونیستی در کنار استفاده از آ تی وی برای اهداف مدنظر خود در داخل جمهوری آذربایجان ، در سال ۲۰۱۰ آت وی اینترنشنال را تاسیس کرد که بخش فارسی آن علاوه بر رویکرد حتی از لحاظ لهجه، بر اساس مدل رادیو فارسی اسرائیل تاسیس شده است. بمنظور تقویت بنیه مالی آت وی اینترنشنال ، این شبکه در سال ۲۰۱۳م به شرکت نفت دولتی سوکار واگذار شد و به سی بی سی تغییر نام داد.
یکی از تبعات نفوذ رژیم صهیونیستی در رسانه های جمهوری آذربایجان پخش گزارش های ضد ایرانی با محوریت باصطلاح صدور مواد مخدر از ایران به جمهوری آذربایجان می باشد که گاهی بطور همزمان از بیش از پنج شبکه تلویزیونی پخش می شوند.

راهبرد ایران ستیزی :
راهبرد ایران ستیزی با هدف زدودن آثار غنی تمدن ایرانی از گستره جغرافیایی و تاریخی جمهوری آذربایجان و ایجاد شبکه پیچیده عملیات رسانه ای – جاسوسی – امنیتی و نظامی علیه ایران در جمهوری آذربایجان
راهبرد ایران ستیزی در جمهوری آذربایجان نه تنها توسط مجموعه گسترده ای از رسانه ها در جمهوری آذربایجان که یا از سوی مراکز دولتی یا از سوی مراکز صهیونیستی تامین می شوند ، دنبال می شود، بلکه این راهبرد در مراکز رسمی ، آموزشی و دانشگاهی جمهوری آذربایجان نیز پیگیری می گردد. تحریف تاریخ کلیدواژه همکاری های باکو و تل آویو محسوب می شود . شناسایی و از بین بردن نمادهای ایرانی در مناطقی نظیر ایچری شهر باکو ، گنجه ، شکی ، قوبا ، و… تولید محتوای ضد ایرانی در شعر و ادبیات جمهوری آذربایجان ، حمایت از گروه های ضد ایرانی بویژه گروه های قوم گرا ، ایجاد فضای رعب علیه هر نهاد و یا شخصی که گرایش به ایران داشته باشد یا تاریخ واقعی را بازگو کند، ایجاد عناوین مجعول نظیر (باصطلاح) آذربایجان جنوبی و … از جمله مصادیق راهبرد ایران ستیزی در جمهوری آذربایجان می باشد. رسانه های جمهوری آذربایجان در قالب این راهبرد ، ادعاهای ضدایرانی رژیم صهیونیستی را همواره به طور کامل پوشش می دهند، اما مواضع ایران را به صورت گزینشی منتشر می کنند.

راهبرد دیاسپورا سازی
راهبرد دیاسپورا سازی باهدف ایجاد دیاسپوراها و لابی های آذری در اقصی نقاط جهان بر اساس الگوی لابی های صهیونیستی و با هدف استفاده از پتانسیل های جمهوری آذربایجان جهت ایجاد قومیت گرای در مناطق آذری نشین ایران
نقش پر افتخار آذریهای ایران در تاریخ ایران از نبرد چالداران ، مشروطیت ،انقلاب اسلامی تا جنگ تحمیلی ، همواره برای صهیونیست ها بسیار ناراحت کننده بوده است. تلاش برای ایجاد واگرایی در میان آذریهای ایران یکی از اقدامات مشترک باکو و تل آویو می باشد که در انحاء مختلف پیگیری شده است. تاسیس شبکه گون آذ تی وی در شیکاگو توسط سیا و به توصیه کنگره یهودیان امریکا و تاسیس «کمیته دولتی امور آذربایجانی های ساکن خارج» در سال ۲۰۰۲ سنگ بنای این اقدام بوده است . این کمیته در سال ۲۰۰۸ به کمیته دولتی امور دیاسپورا تغییر نام داد، ساختار آن بر اساس تجارب لابی های صهیونیستی و با هدف استفاده از پتانسیل های آذری های جهان در جهت منافع باکو – تل آویو و برای ایجاد تحریکات قومی در میان آذری های ایران طراحی شده است. این کمیته با بودجه هنگفتی برنامه های متعددی را بویژه به بهانه مناسبت های مجعول نظیرروز همبستگی آذریهای جهان به اجرا در می آورد.برخی از آثار نویسندگان صهیونیست نظیر کتاب مرزها و و برادران برندا شافر بخوبی نشاندهنده فعالیت رژیم صهیونیستی برای واگرایی قومی در میان آذری های ایران است. چنانچه روزنامه ینی مساوات (چاپ باکو) نیز در زمستان ۲۰۱۷ با انتشار گزارشی از فعالیت های موساد و آمان (اطلاعات ارتش اسرائیل) با همکاری کمیته دولتی امور دیاسپورای جمهوری باکو در این زمینه پرده برداشت و نوشت در طراحی اغتشاشات سال ٢۰۰۶ (سال ١٣٨۵) در مناطق آذری نشین ایران، به دلیل درج یک کاریکاتور توهین آمیز در یکی از روزنامه ها، اوری لوبرانی، عضو قدیمی سازمان مخفی «هاگانا» ، که در دوره سفارتش در ایران تا سال ١٩٧٨ ، به زبان های فارسی و ترکی مسلط شد، نقش داشته است.بنوشته مساوات اوری لوبرانی در نتیجه موفقیت آمیز بودن این عملیات، با کمک کمیته دولتی امور دیاسپورا با فعالان قومگرای تماس گرفته بود.

راهبرد آموزشی و باستانشناسی
راهبرد آموزشی و باستانشناسی با هدف نفوذ در ساختارهای آموزشی و تحصیلی جمهوری آذربایجان در پوشش همکاریهای علمی – آموزشی – باستانشناسی برای تحریف تاریخ جمهوری آذربایجان با دو رویکرد نفی اشترکات تاریخی ایران و جمهوری آذربایجان و ادعای حضور تاریخی یهودیان در قالب قوم خِزِر در جمهوری آذربایجان در جهت عادی سازی اسکان و مهاجرات یهودیان به باکو دو و دیگر شهرهای جمهوری آذربایجان
در راستای این راهبرد رژیم صهیونیستی عمدتا بدون هیاهوی رسانه ای ، اقدامات متعددی نظیر اعزام هیات های باستانشناسی به جمهوری آذربایجان و نخجوان ، ایجاد موزه یهودیان در قرمیز قصبه سی ، ایجاد بخش تبلیغ یهودیان در برخی از موزه های جمهوری آذربایجان، تولید محتوای جعلی از تاریخ جمهوری آذربایجان با وجود باصطلاح امپراتوری یهود در منطقه و … انجام داده است . هدف اصلی این اقدامات ادعای وجود یک دولت یهودی در منطقه و نهایتا زمینه سازی برای یهودی کردن جمهوری آذربایجان در چارچوب راهبرد اسکان می باشد. در راستای همین رویکرد نیز رژیم صهیونیستی کوشید ابتدا کنگره یهودیان جهان را در باکو در می ۲۰۰۶ و سپس کنگره یهودیان اروپا را برگزار کند که با واکنش های گروه های مردمی و اسلامی در هر دو مورد مجبور به عقب نشینی شد. از سال ۲۰۱۴ با تشکیل مرکز چند فرهنگرایی در جمهوری آذربایجان و نامگذاری سال ۲۰۱۶ به عنوان سال چند فرهنگ گرایی، راهبرد یهودیزه کردن جمهوری آذربایجان با شدت بیشتری در پوشش چند فرهنگ گرایی دنبال می شود .

راهبرد اسکان صهیونیست ها
راهبرد اسکان صهیونیست ها با هدف تعریف جمهوری آذربایجان به عنوان وطن دوم یهودیان، همذات پنداری با ملت آذربایجان از طریق تحریف رویدادهای تاریخی و نهایتا خرید، احداث و مالکیت دهها هزار واحد مسکونی در باکو و دیگر شهرها بویژه برای اسکان یهودیان ناراضی از زندگی در فلسطین اشغالی
با عنایت به مطالب ذکر شده، یکی از راهبردهای نهایی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان را می توان تبدیل کردن جمهوری آذربایجان به دومین مامن برای صهیونیست ها دانست. با توجه به ناامنی روزافزون رژیم صهیونیستی و مهاجرت معکوس، رژیم تل آویو به دنبال مامن دومی بویژه صهیونیست های ناراضی است . شکست طرح تل آویو برای تبدیل بخشی از آرژانتین به اراضی صهونیستی ، آنها را به اجرای چنین طرحی در جمهوری آذربایجان سوق داده است . در این راستا به موازات تحریف تاریخ جمهوری آذربایجان برای ادعای وجود دولت یهودی در این منطقه دردوره کهن، دو اقدام به موازت هم دنبال می شود:
اول ارایه آمار بسیار اغراق آمیز از تعداد یهودیان جمهوری آذربایجان. در این راستا می توان به ادعای “الکساندر موینسون” مدیر ارشد اندیشکده صهیونیستی بگین – سادات در روزنامه هیل امریکاست اشاره کرد. موینسون ادعا کرده است تا زمان فروپاشی شوروی هشتصد هزار یهودی در جمهوری آذربایجان زندگی می کردند که از بیم یهودی ستیزی به اسرائیل رفته اند؟! اما با رویکرد دوستانه حیدر علی اف و الهام علی اف ، این یهودیان برای تجارت ، دیدار با آشنایان و … در حال بازگشت هستند. این ادعا در شرایطی عنوان می شود که تعداد یهوددیان جمهوری آذربایجان در دوران شوروی و اوایل استقلال در خوشبیانه ترین حالت، بیش از سی هزار نفر نبوده است.
دوم احداث انبوه آپارتمان ها و خالی نگه داشتن آنها . دهها هزار آپارتمان خالی در باکو و برخی از دیگر شهرهای بزرگ جمهوری آذربایجان وجود دارد که نه اجاره داده می شوند و نه خرید و فروش، تملک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در دست صهیونیستها می باشد و از قراین بر می آید که قرار است صدها هزار صهیونیست در این آپارتمان ها ساکن شوند.از اینجاست که دلیل اغراق و دروغ پردازی مقامات صهیونیستی درباره تعداد یهودیانی که در دوره شوروی و اوایل استقلال از جمهوری آذربایجان به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند، مشخص می شود .

جمع بندی
بدین ترتیب باید گفت رژیم صهیونیستی در چارجوب ایده تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم ، خواب های گسترده ای برای مردم مسلمان جمهوری آذربایجان دیده است. برخلاف تحلیل های رایج که مدعی بزرگنمایی روابط رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان هستند ، در واقعیت امر مناسبات باکو و تل آویو از ابعاد گسترده ای برخوردار است ، دو طرف در عمل به هم بسیار نزدیک هستند، اما تلاش می کنند ابعاد اصلی و به هم پیوسته روابط شان را از دید انظار عمومی مخفی نگه دارند، شاید از اینرو نیز الیه پوده Elie Podeh استاد دانشگاه عبری بیت المقدس از مناسبات باکو و تل آویو در قالب “سندروم معشوقه “نام برده است که هر چقدر در عمل به هم نزدیک هستند اما از انظار پنهان نگه می دارند.
در مقابل تبدیل شدن جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم ، باکو تنها یک امتیاز از تل آویو انتظار دارد و آن کسب حمایت رژیم صهیونیستی از تداوم حاکمیت علی اف می باشد . از دید دولتمردان باکو ، اگر آنها به خواسته های رژیم صهیونیستی گردن نهند، امریکا و اروپا در عمل هیچ انتقاد یا اقدامی علیه جمهوری آذربایجان نخواهد کرد ودر برابر سرکوب دمکراسی سکوت خواهند کرد .
بر این اساس نیز چنانچه ویکیلیکس در بهمن ۸۹ فاش ساخت در سندی که به تاریخ ۱۳ ژنویه ۲۰۰۹ و به امضای “دونالد لوکار” کاردار موقت امریکا در جمهوری آذربایجان به واشنگتن ارسال شده ،آمده است : “علت حفظ مناسبات حسنه باکو با تل آویو استفاده از موقعیت لابی یهودیان امریکا برای حمایت از نظام حاکم برجمهوری آذربایجان به سردمداری الهام علی اف است.”
اما رژیم صهیونیستی و لابی آن که نخواست ماده ۹۰۷ (تحریم کمک های مالی) کنگره امریکا علیه باکو را لغو کند، نمی تواند تکیه گاهی مطمئنی برای خاندان علی اف باشد، کما اینکه نتایج بیداری اسلامی از سال ۲۰۱۱ م در شمال افریقا و خاورمیانه (غرب آسیا) نیز بار دیگر ثابت کرد که تنها تکیه گاه دولت ها ، مردم هستند.

دکتر احمد کاظمی
دکترای حقوق بین الملل و کارشناس ارشد مسایل قفقاز
اسفند ۱۳۹۵