با امضای موافقتنامه مسکو در پایان جنگ ۴۴ روزه قراباغ (جنگ دوم قراباغ) در ۱۹ آبان ۱۳۹۹/ ۹ نوامبر ۲۰۲۰، جمهوری آذربایجان با تفسیر یکجانبه از بند ۹ موافقتنامه آتش بس مبنی بر گشایش «خطوط مواصلاتی» و همچنین با اشاره به کریدور لاچین میان قراباغ و ارمنستان، خواهان ایجاد کریدوری موسوم به زنگزور از جنوب ارمنستان به نخجوان شد؛ اما مقامات ایروان با تاکید بر اینکه گشایش «خطوط مواصلاتی» متفاوت از موضوع ایجاد «کریدور» است، بر مخالفت با واگذاری هرگونه کریدور فراسرزمینی به باکو و آنکارا تاکید کردند. با وقوع جنگ سوم قراباغ در ۲۸ شهریور ۱۴۰۲/ ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳، اخراج ارامنه بومی از قراباغ و حذف کریدور لاچین، موافقتنامه ۲۰۲۰ و اعتبار استناد به آن در عمل فروپاشید. ایروان در ۴ آبان ۱۴۰۲/ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۳ طرح «تقاطع صلح» را پیشنهاد کرد که مورد پذیرش باکو قرار نگرفت. علیرغم توافق باکو و ایروان در اوت ۲۰۲۴/مرداد ۱۴۰۳ برای حذف بند مربوط به گشایش خطوط مواصلاتی از پیش نویس پیمان صلح، با توجه به تداوم ادعاها و تحریک برخی از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، این موضوع در چشم انداز آینده به عنوان یک عامل جدی «تنش و درگیری» در روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان ارزیابی می شود.

   در چنین فرایندی، تهران با پیشنهاد «راهگذر ارس» و امضای تفاهمنامه آن با باکو در اسفند ۱۴۰۰/ مارس ۲۰۲۲ و آغاز فرایند اجرایی ساخت جاده، راهکاری منطقی، اقتصادی و بصرفه را برای ارتباط جمهوری آذربایجان به نخجوان از نقطه مرزی آغبند و از خاک ایران پیشنهاد کرد که منطبق با نقش سه دهه گذشته تهران در تامین ارتباط زمینی دو بخش خاک جمهوری آذربایجان می باشد.

   این مقاله با هدف بررسی نقش ابتکار ایرانی «راهگذر ارس» در ایجاد توسعه، همگرایی و صلح پایدار در قفقاز، با کاربست روش توصیفی – تحلیلی و در قالب نظریه «نومنطقه گرایی» در پی پاسخ به این سوال است که راهگذر ایرانی ارس چه نقشی می تواند در حل اختلاف باکو و ایروان در خصوص کریدور موسوم به زنگزور داشته باشد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که کریدور موسوم به زنگزور بیشتر از کارکرد ترانزیتی، بر پیگیری اغراض ژئوپلیتیکی، قومی و تاریخی مبتنی بر ادعای ارضی بر استان سیونیک ارمنستان در قالب ایده «دالان تورانی ناتو» پایه ریزی شده که موجب نگرانی و بدبینی ایروان گردیده است. این در شرایطی است که «راهگذر ارس» به عنوان بخشی از ابتکار کلان «ایران راه»، با حذف این «معمای امنیتی» و داشتن ظرفیت و مزیّت ایجاد حمل و نقل توامان جاده ای و ریلی، علاوه بر پایان دادن به اختلافات باکو و ایروان، و تامین ارتباطات پایدار ارمنستان با جمهوری آذربایجان و ترکیه، می تواند انتظارات روبه تصاعد روسیه در خصوص گشایش خطوط مواصلاتی در منطقه را نیز برآورده، و با تقویت مدل همکاری منطقه ای ۳+۳ ، به کانون توسعه، همگرایی و صلح پایدار در منطقه قفقاز تبدیل شود. از این منظر «راهگذر ارس» به عنوان پیشران توسعه «منطقه آزاد ارس»، و بموازات مسیر ریلی باکو به تفلیس، می تواند به مسیر اصلی «کریدور بین المللی میانی» از آسیای مرکزی به قفقاز تبدیل شود. یافته های این مقاله همچنین حاکیست با توجه به مزیت­های روشن ترانزیتی، اقتصادی و تجاری «راهگذر ارس»، ادامه اصرار باکو و آنکارا بر کریدور موسوم به زنگزور، بیانگر آن خواهد بود که این کشورها، اهدافی غیر از «اهداف ترانزیتی» را پیگیری می کنند.

واژگان کلیدی :

راهگذر ارس، ایران ، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، همگرایی پایدار منطقه ای، نومنطقه گرایی

*نویسنده: دکتر احمد کاظمی استاد حقوق بین الملل دانشگاه

* پذیرش شده در «همایش بین المللی منطقه آزاد ارس: کانون ارتباطات راهبردی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه قفقاز»، تاریخ ۱ و ۲ آبان ، ۱۴۰۳، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران.