جمهوری آذربایجان در حال تبدیل به پایگاه منطقه ای صهیونیسم است
احمد کاظمی، کارشناس مسائل اوراسیا
به نظر میرسد که کشور جمهوری آذربایجان به پایگاه رژیم صهیونیستی برای فعالیتهای جاسوسی علیه کشور ما تبدیل شده است، با توجه به اینکه در هفتههای گذشته پارلمان این کشور از بازگشایی سفارت خود در تلآویو خبر داده است، فرمایید روابط میان جمهوری آذربایجان و رژیم اشغالگر قدس از چه زمانی شکل گرفته است؟
جمهوری آذربایجان به دلیل همسایگی با ایران و روسیه، قرار داشتن در مسیر ورود اروپا به آسیای مرکزی از مسیر دریای سیاه ، داشتن خططو لوله انتقال نفت و گاز به ترکیه و اروپا و نیز به دلیل بافت جمعیتی اغلب شیعی و به عنوان یکی از از کشورهای گستره تمدنی ایران ، از منظر ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، ژئو کالچر از موقعیت ویژهای برخوردار است.
این کشور به لحاظ دموگرافی (جمعیت شناسی) بیش از ۹۰ درصد از مردم آن کشور شیعه هستند . با توجه به همین ویژگی های منحصر بفرد ، جمهوری آذربایجان جزو کشورهایی است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اولویت تحرکات رژیم صهیونیستی برای حضور نامشروع در آن کشور قرار داشته است. به همین سبب مختصات ، حجم تحرکات و توطئه های رژیم صهیونیستی برای نفوذ در جمهوری آذربایجان با تحرکات این رژیم در مناطق دیگر قفقاز و آسیای مرکزی تفاوتهای محسوسی دارد.
در واقع تحرکات رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان با هدف تبدیل آن کشور به پایگاه منطقهای صهیونیستها همواره صورت گرفته است. صهیونیستها برای رسیدن به این هدف در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی، ارتباطات، آموزشی، تاریخسازی ، شیعه ستیزی ، ایران ستیزی ، دیاسپورا سازی ، معماری شهری ، و اسکان یهودیان، در سالهای گذشته در جمهوری آذربایجان سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند. آنها تلاش کردهاند تا جمهوری آذربایجان را به قول «آرتور لنک» به «خانه دوم صهونیستها» یا «همسایه مطلوب» آنها تبدیل کنند.
مقامات صهیونیستی از تعابیری مانند «اتحاد ساکت، اما واقعی» و «اتحاد ناگسستنی» «سندروم معشوقه» « مدل سلطه بر تشکیلات خودگردان» درباره روابط خود با جمهوری آذربایجان استفاده میکنند. برخی مانند «اوزی آراد»، مشاور امنیتی اسبق نخست وزیر رژیم اسرائیل اعلام میکند که نفوذ این رژیم در جمهوری آذربایجان مانند نفوذ این رژیم در کرانه باختری است. برهمین اساس رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده است تا با تبدیل جمهوی آذربایجان به پایگاه منطقهای صهیونیستها ابتدا از موقعیت این کشور برای ضربه زدن به ایران و روسیه استفاده کند.
تامین ۶۰ درصد از نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی با تاراج منابع ملی مردم جمهوری آذربایجان
از آنجا که نفت در جمهوری باکو، ملی نشده است، هیچ نظارتی بر این بخش و همچنین صندوق درآمدهای نفتی جمهوری آذربایجان نیست. این صندوق همچون یک حساب خصوصی در اختیار الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان است که اطلاعات آن هیچ گاه شفاف نمی شود. صنایع نفت آذربایجان و خطوط لوله انتقال نفت و گاز همگی در در سلطه خانواده علی اف و کنسرسیوم های بین المللی با محوریت بریتیش پترولیوم انگلستان هستند. پس از روی کار آمدن الهام علی اف در سال ۲۰۰۳ ، تاراج منابع نفتی این کشور بویژه توسط صهیونیست ها تشدید یافته است . در این راستا دو سال پس از روی کار آمدن الهام علی اف در جمهوری آذربایجان که با مداخله ماسون های انگلستان در جلوگیری از جانشینی جلال علی اف (عموی الهام) ممکن شد و با گشایش خط لوله باکو- تفلیس – جیحان در می ۲۰۰۵ ، رژیم کودک کش صهیونیستی تبدیل به یکی از اولین دریافت کننده های نفت جمهوری آذربایجان شد. در واقع جمهوری آذربایجان پس از رژیم دیکتاتوری حسنی مبارک در مصر ، دومین رژیمی است که انرژی مورد نیاز رژیم صهیونیستی را تامین کرد. در حال حاضر ۶۰ درصد از نفت مورد نیاز اسرائیل با قیمت ارزان و با تاراج منابع ملی مردم جمهوری آذربایجان توسط دولت کنونی آذربایجان تامین میشود. اخبار متعددی وجود دارد که رژیم صهیونیستی حتی از پرداخت مبلغ توافق شده نیز استنکاف می کند و در مقابل سلاح در اختیار این کشور می گذارد .
تشدید اسکان صهیونیست ها و تکفیریها در جمهوری آذربایجان
سه ماه پیش «مرکز آژانس یهودیان» موسوم به سوخنوت در روسیه تحت تاثیر جنگ اوکراین و حمایت رژیم صهیونیستی از کی یف تعطیل شد . جالب است که این دفتر به سرعت از مسکو به جمهوری آذربایجان منتقل شد. این آژانس در حال حاضر یهودیان روسیه و برخی دیگر از کشورها را در جمهوری آذربایجان اسکان میدهد. استقرار و اسکان این یهودیان در آپارتمانهایی که سالها قبل به این منظور توسط دولت باکو و رژیم صهیونیستی در باکو و چهار شهر دیگر جمهوری آذربایجان ساخته شده اند، صورت میگیرد. این اقدام در شرایطی است که در سالهای اخیر نمادهای صهیونی و ماسونی در شهر باکو نیز افزایش یافته است، مجمسه اوبلیکس در خیابان استقلالیت باکو توسط الهام علی اف افتتاح و ستاره داود در بناهای شهری و دولتی استفاده می شود و در عین حال بعد از افتتاح مرکز خاباد- اورنر در باکو، که بزرگترین مرکز آموزشی و تبلیغی یهودیان در اروپا هست، تحرکات تبلیغی صهیونیست ها در جمهوری آذربایجان افزایش یافته است . همه اینها به این منظور است که جمهوری آذربایجان در دراز مدت به عنوان پایگاه منطقه ای صهیونیسم ، تبدیل به یک کشور یهودی بشود، دراین راستا صهیونیستها مدعی وجود امپراتوری یهودی و باستانی خِزِر در قفقاز هستند. قراین نشان می دهد که الهام علی اف برای تبدیل کردن جمهوری آذربایجان به یک کشور در دهه های آینده ، تعهد کامل به صهیوینست ها داده است، به این امید که بتواند حاکمیت خاندان علی اف در جمهوری آذربایجان را از طریق حمایت صهیونیست ها تضمین نماید. با چنین رویکری است که از سالها پیش مرکز باصطلاح چند فرهنگ گرایی در جمهوری آذربایجان و نمایندگی آن در رژیم صهیونیستی ایجاد شده است که هدف آن توسعه صهیوینسم در جمهوری آذربایجان به بهانه تساهل ، مدارا و چندفرهنگ گرایی به موازت «شیعه ستیزی سیستماتیک» می باشد. دولت علی اف در این روند تا آنجا پیش رفته است که بر اساس افشاء گری «اوزی آراد» مشاور امنیتی نخست وزیر اسبق رژیم اسرائیل ، لیلا علی اوا دختر وی که با یک یهودی ازدواج کرده بود، درخواست یهودی شدن را کرده بود. اسکان صهیونیستها در جمهوری آذربایجان مکمل استقرار نیروهای تکفیری و سلفی¬های افراطی در اراضی آزاد شده جمهوری آذربایجان در خارج از قراباغ صورت می گیرد.
مردم جمهوری آذربایجان اجازه تبدیل این کشور به خانه دوم صهیونیستها را نمیدهد
بر اساس کتاب «تاریخ یهود» نوشته «هرتصل» صهیونیستها پیش از آنکه فلسطین را به اشغال در بیاورند منطقه صحرای سینا و منطقهای در آرژانتین را برای اسکان یهودیان در نظر داشتند. در نهایت آنان فلسطین را اشغال کرده و اکنون قراینی است که نشان می دهد جمهوری آذربایجان را به عنوان خانه دوم خود انتخاب کرده اند. دلیل چنین انتخابی را چه میدانید؟
صهیونیستها همواره نگرانیهایی در داخل فلسطین اشغالی داشتهاند. گسلهای متعدد قومی و مذهبی که رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی با آن روبرو است ، چشمانداز فروپاشی این رژیم را به شدت تسهیل و تسریع میکنند. بر همین اساس سران این رژیم به دنبال مناطق ویژهای برای پیشبرد طرحهایشان بودند. آنها پاتاگونیا -بخش بزرگی از آمریکای جنوبی که دربرگیرنده آرژانتین و شیلی است- را برای این منظور در نظر داشتند. به دلیل مشکلاتی که در فضای کشور آرژانتین وجود داشت، از این منطقه صرف نظر کرده و جمهوری آذربایجان را به دلیل موقعیت ویژهاش انتخاب کردند.
این در شرایطی است که بافت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مردم جمهوری آذربایجان اجازه توسعه طلبی را به رژیم صهیونیستی نمیدهد. در فرهنگ و فولکلور جمهوری آذربایجان در قالب کلید واژه «جهود» از صهیونیستها انزجار وجود دارد. همچنین نگاه کشورهای همسایه جمهوری آذربایجان مانند ایران و روسیه و کنشگری که این کشورها دارند به گونهای است که اجازه تحقق توسعه طلبی را به رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان نمیدهد. سیاستهایی که دولت باکو برای توسعه رژیم صهیونیستی در این کشور ایجاد کرده است، میتواند به پاشنه آشیلی برای خود دولت باکو تبدیل شود. بخشی از هیاهوهای اخیر دولت باکو علیه ایران نیز به دلیل آشکار شدن شکاف و گسل هایی در جمهوری آذربایجان هست ، که می تواند منجر به خیزش های گسترده اجتماعی در این کشور می شود . از اینرو دولت علی اف با اهریمن سازی ایران در نزد افکار عمومی تلاش می کند از یک سو سرکوب تشیع را عادی جلوه دهد و از سوی دیگر توجه افکار عمومی از تبدیل شدن دولت باکو به یک دولت در خدمت صهیونیسم منحرف سازد . این در شرایطی «مردم جمهوری آذربایجان» اجازه نمیدهند که کشور آنها تبدیل به «خانه دوم صهیونیستها» شود.
استقرار صهیونیست ها در جمهوری آذربایجان ضد منافع مردم و دولت این کشور است
تبدیل جمهوری آذربایجان به عنوان «خانه دوم صهیونیستها» به لحاظ موضوعات امنیتی برای این کشور چه مشکلاتی را به وجود میآورد؟
صهیونیستها به دنبال تبلیغ ادعای دروغ وجود امپراتوری یهودی در قفقاز هستند. آنها با بزرگنمایی قوم یهودی خِزِر به دروغ ادعا میکنند که در قفقاز یک امپراطوری یهودی به نام «امپراطوری خِزِرها» وجود داشتهاند. صهیونیستها تلاش میکنند که یک تاریخ جعلی صهیونیستی برای این منطقه بسازند. برخی از موسسات یهودی مانند موسسه بگین سادات در حال جعل آمار تعداد یهودیان در جمهوری آذربایجان هستند. به طور مثال این اندیشکده مدعی شده است که در دوره شوروی ۸۰۰ هزار نفر یهودی از این منطقه به اسرائیل مهاجرت کردهاند. این موضوع در شرایطی است که تعداد یهودیان جمهوری آذربایجان هیچگاه بیش از ۲۰ هزار نفر نبوده است. مشخص است که هدف از آمارسازی و جعل تاریخ این است که بگویند یهودیان در این منطقه در گذشته حضور چشمگیری داشتهاند.
اقدام اشتباه جمهوری آذربایجان در فراهم کردن زمینه استقرار و اسکان صهیونیستها سبب خواهد شد که بعد از مدتی صهیونیستها مدعی شوند که این سرزمینها، زمینهای متعلق به صهیونیستها بوده است. در واقع آنها مدعی خواهند شد که جمهوری آذربایجان در سرزمین صهیونیستها شکل گرفته است. این موضوع میتواند یک قرن بعد برای آذربایجان، سناریوی فلسطین و اشغال این کشور توسط آن رژیم را تکرار کند. به نظر میرسد که دولت جمهوری آذربایجان که به دلیل نداشتن پایگاه مردمی به شدت برای حفظ حاکمیت خود به اسراییل و غرب چنگ زده و متوجه این اشتباه نیست. از سوی دیگر، از نظر دولت باکو ، لازمه استقرار صهیونیست در جمهوری آذربایجان، تشیع زدایی و از استحاله اقلیت ها نظیر تالشان می باشد . از اینرو جای تعجب نیست که یک سیاست یکپارچه اقلیت ستیزی در جمهوری آذربایجان خصوصا علیه تالشان، لزگی ها و تاتها اجرا می شود و آنها با نسل کشی فرهنگی و ترور رهبران شان مواجه هستند . بویژه تالشان به دلیل اینکه صهیونیست مناطق تالش نشین را بهترین مناطق برای استقرار خود در جمهوری آذربایجان می دانند. طبیعی است که این رویکرد باکو که مکمل رویکرد افراطی ترک گرایی پان تورانیستی می باشد، می تواند منجر به طغیان اقلیتها و تجزیه جمهوری آذربایجان شود .
با توجه به اینکه به نظر میرسد رژیم صهیونیستی نیروهای خود را به برخی از مناطق جمهوری آذربایجان اعزام کرده است، آیا در سالهای گذشته پایگاهی در این کشور داشته است؟
مستندات فراوانی وجود دارد که رژیم صهیونیستی به بهانه تاسیس کارخانجات مشترک پهپاد از جمله پهپادهای هرمس و همچنین به بهانه نوسازی مکانیزه ارتش جمهوری آذربایجان و تعمیر تانکها در بخش های نظامی جمهوری باکو حضور دارد و این حضور در جنگ دوم قراباغ آشکارتر شد. در جنگ دوم قرهباغ رژیم صهیونیستی، افسران خود را به این کشور اعزام کرد. همچنین برخی شرکتهای نظامی رژیم صهیونیستی مانند البیت سیستمز در آنجا مستقر شدند. هم در طول جنگ و هم قبل و بعد آن رژیم صهیونیستی به بهانه کمک به جمهوری آذربایجان در حال انتقال و دپوی انواع سلاح، از جمله موشکهای دوربردی است. غیر از پهپادها، اغلب این سلاحها برای جمهوری آذربایجان در مناقشه قراباغ کاربرد نداشتند. این موضوع نشان میدهد که با موافق الهام علی اف ، جمهوری آذربایجان به زرادخانه رژیم صهیونیستی در قفقاز تبدیل کرده است. بر همین اساس جای تعجبی وجود ندارد که آقای الیوت انگل نماینده کنگره آمریکا در اظهارات تامل بر انگیزی تاکید می کند که رژیم صهیونیستی پایگاههای نظامی متعددی چسبیده به مناطق مسکونی جمهوری آذربایجان تاسیس کرده است. این پایگاهها بسیار خطرناک است برای آینده جمهوری آذربایجان. رژیم صهیونیستی تلاش کرده است که از این طریق سپرهای غیر نظامی و انسانی برای تحرکات نظامی تنشزای خود در جمهوری آذربایجان ایجاد کند. مشخص است که این رویکرد میتواند جمهوری آذربایجان را از منظر امنیتی و نظامی دچار مشکلات حادی کند. به این دلیل که تجربه حضور نظامی رژیم صهیونیستی در اقصی نقاط نشان داده است که میتواند آن مناطق را تبدیل به کانون بحران کند. به همین دلیل است که هم ایران، هم روسیه هشدارهای لازم را به جمهوری آذربایجان داده اند که به حضور و نفوذ رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان پایان دهد.
دولت باکو تعهد شیعه ستیزی و ایران ستیزی را به صهیونیستها داده است
ما شاهد هستیم که از چند ماه گذشته ادبیات مقامات جمهوری آذربایجان نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر پیدا کرده است، برخی تغییر لحن مقامات این کشور را به حضور آشکار رژیم صهیونیستی در این کشور مرتبط میدانند. نظر شما درباره ادبیات ضد ایرانی مقامات جمهوری باکو چیست؟
جمهوری باکو در جریان جنگ دوم قراباغ همراهی رژیم صهیونیستی را همراه داشت. این کشور در ازای همراهی رژیم صهیونیستی تعهداتی به آنها داده است. باکو شرایط همه نوع فعالیت مانند فعالیتهای امنیتی، نظامی، اقتصادی و قومی را برای این رژیم فراهم کرده است. در کانون تعهدات باکو به رژیم صهیونیستی موضوع شیعهستیزی و ایرانستیزی و تحریک آذریهای غیور ایران با خیال خام تجزیه ایران وجود دارد.
صهیونیستها میدانند تا زمانی که علاقه به ایران و مذهب شیعه در میان مردم جمهوری آذربایجان وجود داشته باشد، جایی برای آنها در این کشور وجود ندارد. برهمین اساس دولت باکو در حال عمل به تعهداتی است که در جریان جنگ قرهباغ به رژیم صهیونیستی داده است. به نظر میرسد که در تشدید تبلیغات منفی مقامات جمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار تعهداتی که علی اف به رژیم صهیونیستی داده است، دو فاکتور دیگر نیز تاثیر دارند: اول شکست اجرای دالان تورانی ناتو و دوم چشم انداز مبهم و ناتوانی دولت باکو در امکان بازگردان قراباغ به این کشور
عصبانیت جمهوری باکو از موضع اقتدار آمیز ایران و شکست فتنه ژئوپلیتیکی دالان تورانی ناتو، سبب شده است تا این کشور به اشتباه بزرگی دست بزند.
پیوند مقامات باکو با یک رژیم آپارتاید (نژاد پرست) و منفور
در سالهای گذشته روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی همواره در سطح بالایی قرار داشته است. مقدار مبادلات تجاری دو طرف با در نظر گرفتن نفت و سلاح، بالای ۵ میلیارد دلار بوده است. اما جمهوری آذربایجان برای فریب ایران و کشورهای اسلامی از یک سو و فریب مردم خود، ادعا میکرد که در فلسطین اشغالی سفارت ایجاد نمی کند . در حالیکه چندین مرکز غیر رسمی توسط جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی از سالها پیش فعالیت می کنند و ماموریت های سفارت را انجام می دهند. به طوریکه در سایه این فعالیت ها هزاران شهروند آذربایجانی برای اشتغال در مشاغل دون پایه طی سالهای اخیر به فلسطین اشغالی منتقل شده اند. بنابراین برخلاف برخی تصورات ، افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی، تحول چندانی ایجاد نمی کند فقط نیات ضداسلامی و ضد ایرانی دولت باکو را آشکارتر می سازد و زنگ ها را در ایران برای محافلی که همواره تحت تاثیر فعالیت لابی جمهوری آذربایجان، موضع خوشبینانه ای نسبت به الهام علی اف داشتند ، به صدا در می آورد.
اکنون جمهوری باکو تحت تاثیر عصبانیت ناشی از شکست طرح های فتنه انگیز محور صهیونی – ترکی – لندنی، نیات درونی خود را آشکار کرده است. این موضوع سبب میشود که دولتهای اسلامی بدانند که جمهوری آذربایجان یک دولت سرسپرده نسبت به رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس تاسیس سفارت جمهوری آذربایجان نه تنها نقطه مثبتی در کارنامه علیاف نخواهد بود، بلکه نشان میدهد که جمهوری آذربایجان سرنوشت خودش را با یک رژیم جعلی، متجاوز، منفور و آپارتاید (نژاد پرست) در جهان پیوند زده است. از سوی دیگر جمهوری آذربایجان از این طریق خواسته تا همسویی خودش را با طرح سازشکارانه آبراهام که عادی سازی برخی از کشورهای مرتجع عربی با رژیم صهیونیستی است، نشان دهد. علاوه بر این جمهوری آذربایجان، ترکیه هم اخیرا تحرکاتی را برای توسعه روابط با رژیم صهیونیستی انجام داده است. دولت ترکیه با توسعه روابط با رژیم صهیونیستی بر روی خون شهدای «کاروان آزادی» پا گذاشته است که حدود دوازده سال پیش از ترکیه رهسپار غزه فلسطین بودند و مورد تجاوز رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. ترکیه نه تنها بر روی خون « کاروان آزادی»، بلکه این کشور بر روی آرمان فلسطین پا گذاشته است . به نظر میرسد، ترکیه برای فرافکنی درباره مشکلات داخلی تحت تاثیر مشکلات اقتصادی در حال تقویت روابط خود با رژیم صهیونیستی است. دولت علیاف هم که جمهوری آذربایجان را به یکی از استانها ترکیه تبدیل کرده است، تلاش میکند تا از این قافله عقب نماند.
ارزیابی شما از رزمایش مشترک جمهوری آذربایجان و ترکیه در نزدیکی مرزهای ایران چیست ؟
این رزمایش توسط بخش عملیات ویژه نیروی زمینی ارتش ترکیه مدیریت شد و از اینرو نیز نمی توان به طور واقعی آن را رزمایش مشترک نامید. واقعیت این است که جمهوری آذربایجان تحت تاثیر سیاست های افراطی الهام علی اف، در حال تبدیل شدن به یکی از استان های ترکیه است. قراین متعددی وجود دارد که چشمداشت های ارضی ترکیه و زمزمه های حزب عدالت و توسعه در خصوص پایان اعتبار معاهده لوزان (۱۹۲۳) تنها به سوریه، عراق و ارمنستان، یونان و دریای اژه محدود نمی شود. حزب حرکت ملی و حزب عدالت و توسعه در لزوم الحاق جمهوری آذربایجان به ترکیه در قالب نئوعثمانی و پان تورانیسم، اجماع نظر دارند. در همین راستا نیز در ترکیه محافلی با تحریف معاهده قارص (۱۹۲۱) بر لزوم الحاق جمهوری خودمختار نخجوان به ترکیه تاکید دارند. در واقع یکی از دلایل اقدامات سرآسیمه باکو برای لغو خودمختاری نخجوان و شانتاژ علیه واصف طالب اف حاکم نخجوان که تا دیروز ناجی خاندان علی اف محسوب می شد از همین نگرانی است که آشکار نمی کنند .
مهمترین دلیل برگزاری رزمایش جمهوری آذربایجان و ترکیه ناخرسندی آنها از موضوع یکپارچه ایران ، ارمنستان و روسیه در مخالف با دالان تورانی ناتو (از طریق تجزیه جنوب ارمنستان) است. اما این رزمایش تغییری در شرایطی میدانی قفقاز ایجاد نخواهد کرد، چون تغییر ناپذیری مرزهای بین المللی بر اساس منشور سازمان ملل و قواعد آمره حقوق بین الملل یک اصل است. بنایراین این رزمایش بیشتر یک مصرف داخلی برای باکو و آنکارا دارد. الهام علی اف نیاز دارد که با این گونه نمایش ها مردم جمهوری آذربایجان را از واقعیات این کشور یعنی از دست رفتن قراباغ و هزینه های تبعیت از رژیم صهیونیستی و ناتو (با محوریت انگلستان) منحرف سازد . حزب عدالت و توسعه نیز تلاش دارد کارنامه سیاست خارجی خود در قفقاز در ماههای منتهی به انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در ژوئن ۲۰۲۳ را موفق نشان دهد.
خبرگزاری فارس ، آذر ۱۴۰۱
دیدگاه خود را بنویسید