برگزاری نشست سازوکار منطقهای «۳+۳» در تهران با میزبانی وزیر امورخارجه کشورمان و حضور وزیران امورخارجه روسیه، ترکیه، جمهوریآذربایجان و ارمنستان در بستر تحولات قفقازی، رویداد مهمی است که از جنبههای مختلف قابل ارزیابی است:
اول: این رویداد به معنای رسیدن دیپلماسی به خط میدان در مجموعه سیاستهای قفقازی و مبین آن است که کشورهای قفقاز و همسایگان آن، به این نتیجه رسیدهاند که هیچ طرحی در این منطقه بدون مشارکت ایران عملی نخواهد شد. در تحولات سه سال اخیر، به رغم برخی اقدامات تأثیرگذار نظیر احداث کنسولگری قاپان، دیپلماسی از میدان، چندین قدم عقب بود.
دوم: فرمت ۳+۳ یک ابتکار صرفاً ایرانی است که از حدود سه دهه پیش مطرح بوده و نویسنده این سطور در صفحه ۲۰۳ کتاب «امنیت در قفقاز جنوبی» (چاپ ۱۳۸۴) آن را تشریح کردم. واقعیت این است که رویکرد ترکیه و همچنین روسیه طی سالهای گذشته ۱+۳ بوده که پس از تحولات جنگ دوم قرهباغ، در مواردی به فرمت ۲+۲ تبدیل شده که اوج آن پیشنهاد اردوغان در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ برای برگزاری نشست چهارجانبه روسیه- ترکیه با ارمنستان- جمهوریآذربایجان بود، بنابراین مصادره فرمت ۳+۳ که عمدتاً از سوی محافل ترکگرا صورت میگیرد، وارونهنمایی واقعیت برای سرپوش بر ناکامیهاست.
سوم: با توجه به اختلافات سیاسی مسکو- تفلیس و خصومت تاریخی ترکیه با ارمنستان، تنها ایران بود که ظرفیت میزبانی اولین نشست وزیران امورخارجه ۳+۳ را داشت، در این روند عدمشرکت گرجستان، بیش از آنکه ناشی از اختلافات با روسیه باشد، ناشی از رقابتهای داخلی سالومه زورابیشویلی، رئیسجمهور غربگرا با ایراکلی گاریباشویلی، نخست وزیر متمایل به بازسازی روابط با روسیه است.
چهارم: صدور بیانیه تهران و تأکید بر اهمیت حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات بر اساس منشور ملل متحد (ماده ۳۳)، احترام به حاکمیت، استقلال سیاسی، تمامیت ارضی، خدشهناپذیری مرزهای شناختهشده بینالمللی، عدممداخله در امور داخلی، منع تهدید یا توسل به زور و احترام به حقوق بشر، دستاورد مهم دیپلماتیک برای تهران محسوب میشود چراکه کلیدواژههای فوق، به منزله ریلگذاری تحولات کلان آتی قفقاز است و با توجه به تجارب سه سال اخیر، عدول از آنها برای بازیگران غیرمسئول، هزینهساز و موجد «حقوق برای اقدامات مشروع پیشدستانه ایران» خواهد بود.
پنجم: ۱۴ مهر ۱۴۰۲ عملیات اجرایی «راه ارس» (خط مواصلاتی جمهوریآذربایجان به نخجوان از آغبند) آغاز شد؛ طرحی که تحقق آن پایانی بر توهم تورانگرایی انگلیسی و دالان تورانی ناتو است. برگزاری نشست تهران حدود دو هفته پس از این رویداد و با عنوان «نوبت صلح، همکاری و پیشرفت در قفقازجنوبی»، نشاندهنده اجماع همسایگان قفقاز درباره «راه ارس» به عنوان بخشی از ابتکار ترانزیتی «ایران راه» است. این مسیر بیش از ۳۰ سال است کارایی خود را در تضمین ارتباطات میان جمهوریآذربایجان با نخجوان، ترکیه با جمهوریآذربایجان و ارمنستان با دنیای خارج نشان داده است.
ششم: همزمان با برگزاری نشست تهران، سفر وزیر راه و شهرسازی کشورمان به ارمنستان و امضای قرارداد ۲۱۰ میلیون دلاری احداث جاده آگاراک- قاجاران، نشان میدهد که اولاً ارمنستان با ابتکار راه ارس همراهی دارد چراکه ارامنه آگاهند با توجه به رویکردهای قومی دولتهای باکو و آنکارا و پاکسازی قومی صورت گرفته در قرهباغ، حتی واگذاری راه مواصلاتی به باکو، زمینهساز ادعاهای بعدی آنها و نهایتاً تجزیه این کشور در آینده خواهد شد. ثانیاً نشان داد تهران در چارچوب ابتکار ترانزیتی «ایران راه» برای تقویت ارتباطات ارمنستان با دنیای خارج از طریق تقویت جایگاه ایروان در دالان شمال- جنوب و کریدور خلیج فارس- دریایسیاه عزم جدی دارد.
هفتم: این نکته مکتوم نیست که باکو و آنکارا تمایلی به نقشآفرینی قفقازی ایران ندارند، اما روند تحولات در دو بخش: از یک سو پیام معنادار اقدامات کنشگرانه آشکار و پنهان ایران و از سوی دیگر عوامل جدید تضعیفکننده موقعیت قفقازی باکو و آنکارا باعث همراهی آنها شد. این عوامل عبارتند از: انزجار جهانی از باکو و آنکارا به دلیل تأمین ۷۰ درصد نفت رژیمصهیونیستی از طریق خط لوله باکو- جیحان همزمان با نسلکشی فجیع مردم فلسطین از سوی این رژیم، افشای نقش دولت باکو در تسهیل حضور اتباع فریبخورده این کشور در ارتش رژیمصهیونیستی و کشتهشدن و به اسارت گرفتهشدن دهها نفر از آنها، شعاریبودن مواضع آنکارا علیه جنایات رژیم تلآویو، تبعات جهانی پاکسازی قومی ۱۴۰ هزار ارمنی از قرهباغ، قطعنامه شدیداللحن پارلمان اروپا علیه خاندان علیاف، شکاف میان فرانسه و دول اروپایی با انگلستان در خصوص دالان تورانی ناتو.
هشتم: تأکید بر خدشهناپذیری مرزهای بینالمللی ناظر بر لزوم خروج باکو از حدود ۱۴۰ کیلومتر مربع از اراضی ارمنستان و همچنین توقف پیگیری کریدور جعلی زنگزور و تأکید بر رعایت حقوق بشر در بیانیه تهران، ناظر بر موضوع محکومیت پاکسازی قومی قرهباغ از ارامنه بومی، لزوم تعهد دولت باکو و متحدانش مبنی بر رعایت الزامات حقوق بشری در این باره از جمله تضمین بازگشت امن ارامنه و صیانت از مواریث تاریخی و مذهبی آنها در قرهباغ. با توجه به دادههای متقن، از منظر تهران، هرگونه اخلال باکو و آنکارا برای جلوگیری از بازگشت ارامنه به معنای زمینهسازی اجرای راهبرد تنشزایانه صهیونی-نئوعثمانی «اسکان صهیونیستها در قرهباغ» است. همانند بحث تمامیت ارضی جمهوریآذربایجان، تضمین حقوق و امنیت ارامنه قرهباغ مورد تأکید عالیترین مقامات ایران است.
نهم: فرمت ۳+۳ در کنار همکاری منطقهای، در متن خود حاکی از دوره جدید همکاری قفقازی تهران و مسکو است که میتواند چرخه اشتباهات قفقازی روسیه، «از ترجیح انتقال موقت انرژی با خط لوله باکو بر منافع درازمدت تا اشتباهات در لاچین، قرهباغ و کریدور جعلی زنگزور» را متوقف کند و مانع سوءاستفاده جبهه صهیونی- انگلیسی- ترکیآناتولی از آن برای پیشبرد فتنه ژئوپلتیکی دالان تورانی ناتو و مانع تداوم تحریک مسکو علیه ارمنستان به بهانه غربگرایی پاشینیان شود.
دهم: این دیدگاه در ایران به جد وجود دارد که کارگزاران ناتو (انگلستان) در باکو و آنکارا همچنان فریبکارانه در پشت پرده دنبال تطمیع و تهدید ارمنستان برای واگذاری کریدور در پیمان آتی صلح هستند. با تداوم زوال لابیهای باکو- آنکارا و مرگ راهبرد فریب، ایران هوشمندانه این موضوع را مدنظر دارد و در صورت لزوم از طریق اقدامات پیشدستانه، نه تنها جلوی توطئهآفرینیها را خواهد گرفت بلکه برای جبران مافات، روندهای جدیدی را آغاز خواهد کرد.
* پژوهشگر ارشد اوراسیا

دیدگاه خود را بنویسید