دکتر احمد کاظمی، استاد حقوق بین الملل و کارشناس مسایل اوراسیا  با حضور در برنامه میدان شبکه خبر در تحلیل نقش ترکیه در حمله ائتلاف سازمان های تروریستی به سوریه گفت: « سوریه به لحاظ راهبردی نقش حلقه واسط را در محور مقاومت ضدصهیونیستی دارد. قبل از سال ۲۰۱۱ که تروریست های تکفیری از نقاط مختلف جهان سازماندهی و برای حمله به سوریه و عراق گسیل شدند، جبهه غربی _صهیونی از نظام قانونی سوریه به ریاست بشار اسد خواسته بود که از محور مقاومت خارج شود. اما، سوریه برغم تحمل هزینه های سنگین، حاضر نشد از رویکرد اصولی خود در همراهی محور مقاومت خودداری کند. امروز هم همان وضعیت در حال تکرار است. به دنبال شکست رژیم صهیونیستی در لبنان و مجبور شدنش به قبول آتش بس، محور تکفیری از جمله تروریست های تحریرالشام و جیش الوطنی تحرکات خود را در سوریه به سمت حلب، حمص و حماه آغاز کرد تا ارتباط راهبردی محور مقاومت از طریق سوریه را قطع کند و یک امتیاز راهبردی برای رژیم صهیونیستی و متحدانش ایجاد کند. پیچیدگی این تحرکات نیز در این است که بازیگران مختلف با منافع و اهداف گوناگون در آن مشارکت دارند و از جمله ترکیه در این حملات به سوریه نقش آفرینی بسیار زیانبار و خطرناکی دارد. ترکیه در آنچه به عنوان مواضع رسمی آنکارا بیان می کند و در آنچه در عمل در میدان بازی می کند و حتی در مواضع رسانه ای بسیار متفاوت و متناقض عمل می کند. هیچ تردیدی نیست که دور جدید تحرکات و حملات تروریست های تحریرالشام و جیش الوطنی با چراغ سبز و حمایت ترکیه آغاز شده است.»

دکتر کاظمی گفت: « ترکیه اهداف مختلفی را از این تحرکات دنبال می کند که می توان این اهداف ترکیه را در دو دسته طبقه بندی کرد؛ یک رشته از اهداف ترکیه ، آنهایی است که ترکیه به نمایندگی از ناتو و در چارچوب ایجاد نظم آنگلوساکسونی به نمایندگی از انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی ایفای نقش می کند. یک رشته از اهداف ترکیه هم آنهایی است که آنکارا با سواستفاده از شرایط بحرانی در غرب آسیا و اوکراین دنبال می کند و از آن به عنوان سیاست “نئوعثمانیسم” یاد می شود. در این چارچوب ، ترکیه سعی دارد از ایجاد نظم منطقه ای با نقش آفرینی محور مقاومت ضدصهیونیستی و روسیه و چین جلوگیری شود. در این زمینه، ترکیه به نمایندگی از ناتو ایفای نقش می کند. زیرا، از سال ۱۹۵۲ ترکیه به عضویت ناتو درآمد و اکنون نیز به نمایندگی از ناتو سعی دارد مانع محور مقاومت در منطقه بشود. چندی پیش رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه گفت که ما همانطور که وارد قراباغ شدیم، یک روز وارد فلسطین نیز خواهیم شد. پس از آن، یکی از وزرای کابینه اسراییل تاکید کرد که ترکیه و اردوغان در پشت صحنه مهمترین متحد اسراییل در منطقه هستند. تحولات امروز منطقه معیاری برای قضاوت افکار عمومی در این خصوص  است . این حمایت ترکیه و اردوغان از رژیم صهیونیستی در تحولات یک سال و نیم اخیر در منطقه هم کاملا مشهود بوده است. به نحوی که ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در کشتار بیش از ۴۴ هزار فلسطینی در غزه و هزاران لبنانی ، در واقع با ایفای نقش ترکیه در ایجاد نظم آنگلوساکسونی در منطقه تامین سوخت شده است.»

این استاد دانشگاه افزود: « ترکیه به دنبال تصرف یا استیلا بر مناطق کردنشن سوریه است. یک ایده ای که در یکصد سالگی ترکیه مطرح شده و مقامات و کارشناسان و رسانه های ترکیه به صراحت ابراز می کنند، این است که از نظر ترکیه دیگر معاهده لوزان ۱۹۲۳ که مرزهای ترکیه را معین کرده است، اعتبار ندارد!  در این چارچوب، ترکیه ژئوپلیتیک تهاجمی را در پیش گرفته است که در قبرس و مدیترانه شرقی و قفقاز و سوریه و عراق ، مصادیق این سیاست تهاجمی ترکیه را مشاهده می کنیم. طبیعتا این ژئوپلیتیک تهاجمی ترکیه برای آینده منطقه بسیار خطرناک است. ترکیه در کنار این ژئوپلتیک تهاجمی، یک هدف راهبردی درازمدت دیگر را  تحت عنوان ایجاد “جهان ترک” دنبال می کند. بخصوص ترکیه پس از سرخوردگی هایی که محور تکفیری – اخوانی بعد از تحولات به اصطلاح “بهار عربی” داشت، اکنون پس از روی کار آمدن مجدد ترامپ در آمریکا ، در تقابلی که با محور مقاومت و روسیه و حتی چین در منطقه دارد، به دنبال این است که یک پدیده جدیدی را در منطقه ایجاد کند که  نشانه های این پدیده جدید در حمله ائتلاف تروریستی – تکفیری به سوریه مشاهده می شود. به این معنا که این جریان تکفیری – تروریستی از منظر ترکیب قومیتی  که دارند، متعلق به آنچه که ترکیه آن را  “جهان ترک” می نامد، هستند. البته، جهان ترک در واقعیت به علت تفاوت های ماهوی ، فرهنگی ، نژادی، دینی و تاریخی میان مدعیان این جریان وجود خارجی ندارد و نمی تواند تحقق یابد. اما، جهان شاهد است که پس از جنگ دوم قراباغ در ۲۰۲۰ ، ترکیه در چارچوب تلاش برای تحقق همین هدف، سازمان دولت های ترک را مطرح و تقویت کرد و سعی می کند که این پدیده را از مدیترانه و ترکیه تا قفقاز و آسیای مرکزی و محل سکونت اویغورهای چین در سین کیانگ تحت عنوان “جهان تورانی” ایجاد کند.  این ایده “جهان ترک” براساس تفکرات پان تورانیسم انگلیسی و  نظم آنگلوساکسونی نظریه پردازی شده است. هدف از ایجاد دنیای ترک حمایت از جهان صهیونی است. کما اینکه در یک سال و نیم اخیر نیز مهمترین حامی رژیم صهیونیستی از منظر تامین سوخت جنگنده های این رژیم، پالایشگاه باکو بود و نفت این رژیم از باکو و قزاقستان و خط لوله باکو – تفلیس – جیحان و بنادر و امکانات کشتیرانی ترکیه تامین شده است و ارزاق و تجهیزات و محصولات پتروشیمی و مصالح ساختمانی رژیم صهیونیستی نیز از ترکیه تامین شده است. در حالی که در روز های آخر منتهی به آتش بس،  مقامات ترکیه مدعی مسدود کردن مسیرهای هوایی برای رژیم صهیونیستی بودند، در مسیرهای دریایی ، کشتی های ترکیه عازم کمک رسانی به این رژیم بودند. »

دکتر کاظمی در خصوص مخاطرات ناشی از تفکر ایجاد  جهان ترک نیز گفت : « تفکر جهان ترک به دنبال از بین بردن هویت تشیع و اسلام در منطقه است. در همین چارچوب از بین بردن هویت آذربایجانی که یک هویت پرافتخار ایرانی و شیعی به لحاظ نژادی و دینی است، از اهداف ایده “جهان ترک” است. به همین خاطر است که ترکیه به دنبال استحاله هویتی و فرهنگی در جمهوری آذربایجان است. در همین راستا، در حمله به حلب و حماه توسط گروه های مختلف به اصطلاح ترک تبار که ترکیه آنها را به عنوان “جهان ترک” معرفی می کند، از اویغورهای چین چندهزار نفر ، از ازبک ها و ترکمن ها و سایرین سازماندهی شده اند. در همین چارچوب بحث ایجاد استان ترکمان شبیه آنچیزی که ترکیه در اسکندرون یا “هاتای” که اغلب عرب ها از آن منطقه بیرون رانده شدند، نیز مطرح شده است. به طوری که دولت باغچه لی، رییس حزب پان ترکیست حرکت ملی که موتلف حکومتی اردوغان نیز است، ادعا می کند که حلب تا مغز استخوان ترک نشین بوده است. در حالی که ترکیب قومیتی حلب بسیار رنگارنگ بوده و در این منطقه آشوری ها، ارامنه، کردها ، عرب ها ، دروزی ها هم زندگی می کرده اند. اما، نگاه افراطی “جهان ترک” مبتنی بر افکار تکفیری – اخوانی – نئوعثمانی ، نه تنها خطری بزرگ برای مردمان منطقه است، بلکه خطری جدی برای اروپایی ها هم است. همانطور که در قبرس و مدیترانه شرقی مخاطرات این طرز فکر خود را نشان داده است، در آینده خطرهای بیشتری برای اروپایی ها هم ایجاد خواهد کرد. کما اینکه همین تفکر، جاه طلبی های ترکیه و انگلیس را در قفقاز تشدید کرده است. بطوری که تلویزیون دولتی ترکیه اعلام می کند که پس از اتمام کار در سوریه، به سمت قفقاز خواهیم رفت و با تجزیه جنوب ارمنستان، کریدور تورانی ناتو  را که ترک ها از آن با نام جعلی “کریدور زنگزور” یاد می کنند، ایجاد خواهیم کرد. بنابراین، ترکیه با اشتباه محاسباتی بزرگی، به یک بازی بسیار خطرناک در منطقه دست زده است. ابعاد مختلف این بازی، دامان خود ترکیه را بخصوص در مناطق کردنشین ترکیه خواهد گرفت. ترکیه نباید فراموش کند که در طرح خاورمیانه جدید، تجزیه ترکیه از اهداف دراز مدت است که نظم آنگلوساکسونی آن را دنبال می کند. به همین خاطر، این روند مورد حمایت مردم ترکیه نیز نیست. چرا که مردم ترکیه علاوه بر اینکه خواهان حفظ یکپارچگی کشور خود هستند، همواره در حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با صهیونیسم پیشتاز بوده اند. اما، آنچه حکومت ترکیه از آن به عنوان کمربند امنیتی برای ترکیه یاد می کند، در واقع ایجاد منطقه امن برای رژیم صهیونیستی است، البته اهداف آنکارا فراتر از این موضوع است . بازی خطرناک ترکیه، زنگ خطر را هم برای سوریه و عراق و هم برای ایران و روسیه و هم برای چین  به صدا درآورده است. اویغورهایی که امروز تحت عنوان نیروهای مخالف سوریه در این کشور جنایت می کنند، فردا در اورومچی در مرکز سین کیانگ هم همین جنایت ها را می توانند تکرار کنند.»