سخنرانان :

دکتر اکبرنصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه تهران مرکز

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

با مشارکت : دکترعلیرضا شمشیری- رئیس دانشکده حقوق تهران مرکز

دبیر نشست:

دکتراحمد کاظمی- استاد دانشگاه و پژوهشگرحقوق

مقدمه

نشست «تحریم رسانه ای از منظر حقوق بین الملل» مورخ چهارشنبه ۳۰ فروردین ساعت ده در مجتمع شهید حاج قاسم سلیمانی ساختمان ولایت ۱ طبقه ۳ سالن دانشکده حقوق دانشگاه تهران مرکز برگزار شد .

مشروح مباحث نشست :

دکترعلیرضا شمشیری- رئیس دانشکده حقوق تهران مرکز:

بسم ا… الرحمن الرحیم

عرض سلام وادب و احترام دارم خدمت حضار گرامی حاضر درجلسه و با آرزوی قبولی عبادات و اطاعات همگی شما اساتید محترم و دانشجویان ارجمند. خدمت یکایک شما سروران گرامی خوش آمد عرض می کنم. من زیاد مصدع اوقات شریف شما عزیزان نمی شوم و به چند نکته کوتاه اشاره ای خواهم داشت. ان شاء ا… در این دقایق کوتاه از بیانات ارزشمند شما اساتید بزرگواراستفاده خواهیم کرد.

استحضار دارید که، دانشکده حقوق تهران مرکز، با ظرفیت بسیار خوبی که دارد در گرایش هایی که دررشته حقوق وجود دارد و دانشجویان عزیزی که در مقاطع ارشد و دکترا حضور دارند، قطعا در بسیاری از دستگاههای اجرایی این توقع و انتظار ازآنها هست که هراتفاقی که درجامعه چه در سطح داخلی وچه در سطح بین المللی رخ می دهد یا مباحثی که با مسائل منطقه وجهان مرتبط مطرح می گردد دانشجویان دانشکده ما تحلیل های درستی ، تبیین های صحیحی داشته باشند و درباره آنها به بررسی بپردازد و حتی راهکارهای اجرایی بعضی ازمسائل و گرفتاری هایی که برای کشور پیش می آید ازطرف دانشکده ارائه گردد. اخیرا در جلسه مشترکی که با حضوررؤسا و معاونین حقوقی این دانشکده برگزارشد، اینجانب نیز درآن حضور داشتم این بحث مطرح گردید و پیشنهادی که من درآنجا ارائه کردم با استقبال اساتید محترم همراه شد و معاونت حقوقی دانشگاه برای کمک به محقق شدن این اهداف به ما قول مساعد دادند. بله پیشنهاد اینجانب درخصوص ضرورت ایجاد شبکه ای نظام مند و یکپارچه برای بررسی و رفع مسائل دستگاه های کشور بود. این شبکه با همکاری معاونت حقوقی و همراهی آنها قابل ایجاد هست. بدین گونه که مسائل نظام و حقوقی کشور ازسوی دستگاه های مختلفی که درخصوص مباحث داخلی عرض کردم احصاء بشود و کلیه دانشجویان حقوق درسطح کشور خصوصا درسطح تهران به صورت آنلاین ولحظه ای ارتباط داشته باشند، تا ما بتوانیم مسائلی که در آن جا مطرح هست دریافت بکنیم و درباره آنها نشست و بحث و طرح پژوهش و رساله و پایان نامه و غیره که امکانپذیر هست اقدامات لازم را انجام بدهیم. خدمتتون عرض بکنم که ما همچنین در خصوص موضوعات بین الملل با جناب آقای دکتر کاظمی عزیز بحثی داشتیم و اشاره کردیم که ما دراین زمینه نسبت به سایر مباحث با خلاء هایی در دانشکده حقوق مواجه هستیم که کم تر به آنها پرداخت می شود. با توجه به این واقعیت از ایشان خواهش کردیم که یکسری مسائلی که درخصوص این بحث وجود دارد طراحی و ارائه شود که ایشان زحمت کشیدند و پس از گفت وگو و هم اندیشی با اصحاب رسانه و افراد ذی صلاح ، یک سری از موضوعات مشخص شد و قرار شد که ان شاء ا… ما بصورت ماهیانه نشستی داشته باشیم و این دیدارها هرماه در خصوص موضوعات بین المللی بصورت ثابت صورت بگیرد. اولین نشست و بحث تحریم رسانه از منظرحقوق بین الملل است. به هرحال شما عزیزان استحضار دارید که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بارها توسط قدرت های استکبار مورد ظلم قرار گرفته است. خصوصا که دربحث رسانه هم تحریم شده و دسترسی هایی که داشته عملا قطع شده است. ازاین رو، این قدرت های استکبار امروزتلاش می کنند صدای به حق رسانه های جمهوری اسلامی ایران به گوش جهانیان نرسد واین سلطه جویان غربی، بدون رنج به اهداف خود دستیابی پیدا کنند. بدین منظوراساتید و دانشمندان بزرگواری همچون جناب آقای دکترنصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه تهران مرکز، جناب آقای دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم و جناب آقای دکترکاظمی استاد دانشگاه که هم از بعد تجربه و هم از نظر علمی دراین حوزه متخصص هستند دعوت به عمل آمده و دراین نشست حاضرشده اند. ان شاء الله ازفرمایشات تک تک این فرزانگان دراین جلسه استفاده خواهیم کرد. عجالتا در اینجا ازجناب آقای دکتر کاظمی استدعا داریم که به عنوان دبیر این نشست جلسه را آغاز و مدیریت فرمایند.

دبیر نشست دکتراحمد کاظمی- استاد دانشگاه و پژوهشگر

به نام خدا ، طی سالهای اخیر شرکت های خدمات ماهواره ای غرب برای دستیابی به اهداف سیاسی خود با استفاده ازحربه تحریم رسانه‌ای و محاصره تبلیغانی مانع روشنگری و روایت رسانه‌ای کشور‌های مستقل به ویژه ایران می شوند. درچنین شرایطی، بی شک برگزاری نشست هایی همچون «تحریم رسانه ای از منظر حقوق بین الملل» بسیار حایزاهمیت هست.

در سالیان اخیر، شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات ماهواره‌ای بارها به بهانه های واهی و با نادیده گرفتن حق ارتباط ایران اقدام به قطع پخش برنامه‌های شبکه‌های رادیو و تلویزیونی شبکه برون مرزی ایران از جمله شبکه‌های پرس‌تی‌وی، هیسپان تی وی و چند شبکه دیگر نموده اند. ازسال۱۳۸۴خصوصا حتی بعد از سال ۱۳۸۶ شاهدهستیم علیه شبکه العالم و در سال ۱۳۸۸ علیه پرس تی وی طرح قطع برنامه های برون مرزی ایران توسط شرکت های غربی و اروپایی دنبال شده و این روند متوقف هم نمی شود. سال گذشته شاهد بودیم که بعداز مصوبه یکجانبه شورای اتحادیه اروپا درخصوص تحریم های رسانه ای ایران، ماهواره یوتل ست به صورت یکجانبه فعالیت شبکه های برون مرزی ایران از جمله پرس تی وی، هیسپان تی وی و سایر شبکه های برون مرزی و بین المللی ایران را از یوتل ست قطع کرد. طبیعتا ارزیابی حقوقی این مسئله بسیار حائزاهمیت است، زیرا از منظر حقوق بین الملل، تنها تحریمی که به نوعی در واقع ازمنظر حقوقی به آن اشاره شده درماده ۴۱ منشورسازمان ملل هست که بحث قطع ارتباطات رادیویی مطرح شده، آن هم زمانی است که مصوبه شورای امنیت باشد. اقداماتی که بعضی ازاتحادیه ها مثل اتحادیه اروپا و آمریکا یا کانادا بصورت یکجانبه انجام داده اند می توان گفت از زوایای مختلف و از نظرحقوق بین الملل غیر قابل قبول است . چون این بیم وجود داردکه شکل افراطی این نوع تحریم های یکجانبه، به نوعی به تروریسم رسانه ای منجر شود. ما الان می بینیم که در بحث مصادیق تحریم در واقع دیگر صرفا بحث تحریم پخش ماهواره ای مطرح نیست. ما الان هم درحوزه پخش ماهواره ای و هم در حوزه مسدود شدن شبکه های اجتماعی وصفحات اجتماعی و سایت ها با این مشکل مواجه هستیم. مثلا شبکه العالم برون مرزی ایران، هروقت تعداد مخاطبین صفحه فیس بوک آن به ۵ میلیون نفرمی رسد، بدون هیچ دلیلی از سوی شرکت فیس بوک که اصل جریان آزاد اطلاعات را حداقل بصورت شعارمطرح می کند مسدود می شد. سال گذشته درفصل تابستان شاهد بودیم که حتی خزانه داری آمریکا دامنه دات کام بعضی ازشبکه های ایران از جمله پرس تی وی را تحریم کرد. یعنی سایت اینترنتی هم در واقع شامل تحریم شد. پس این مسئله ابعاد گسترده ای پیدا کرده است و قطعا پرداخت به این موضوع بسیار حائز اهمیت است، من به نوبه خودم از استاد ارجمند جناب آقای دکتر نصراللهی تشکر و قدردانی می کنم که ایشان هم درحوزه نظری موضوع و هم سال های طولانی که در رسانه ملی بودند منشاء تحول در بحث خبرو رسانه بودند و ما امروز مفتخر هستیم که درخدمت ایشان هستیم.

دکتر اکبرنصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه تهران مرکز

بسم ا… الرحمن الرحیم، سلام عرض می کنم خدمت حضار محترم و اساتید بزرگوار. از جناب آقای دکتر شمیشری، همچنین از جناب آقای دکتر کاظمی و سایربزرگوارانی که متولی و بانی برگزاری این نشست و دیدار هستند هم بسیارسپاسگزارم. حقیقتا چنین نشست ها و جلساتی بسیارارزشمند هستند ونقش دانشگاه دربرگزاری چنین نشست هایی بایستی بسیار پررنگ باشد. ازاینرو، درشرایطی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران به دنبال تحمیل خواسته های خود و اعمال فشارهای سیاسی بر کشورمان هستند، برگزاری چنین نشست هایی بسیار مهم و ارزشمند است. معتقدم واحد تهران مرکزبا این همه دانشکده وظرفیت های بخصوصی که دراختیاردارد دست کم بایستی هرروز ۲-۳ نشستی در این زمینه برگزاربکند. خدمت حضارارجمند عرض کنم، پیش ازاین در روزهای دوشنبه در دانشکده علوم چنین نشست هایی برگزار می شد، حتی پیش ازشب های سوهانک نیزهرهفته کرسی های هم اندیشی داشتیم. امیدواریم که انشاء ا… درآینده نزدیک با همراهی دانشجویان و اساتید بزرگوار در دانشکده های دانشگاه تهران مرکز مجموعه نشست های مفید و سودمندی برگزاربکنیم و به سهم خودمان راهبردهایی که بیشترمد نظر مقام معظم رهبری است بتوانیم محقق کنیم. به هرحال ، موضوع بحث امروز مان، تحریم رسانه ای از منظر حقوق بین الملل هست و من هم رشته ام مدیریت رسانه هست. نظریه حقوق، بیشتربا اطلاعات سرکار دارد و من هم به اندازه شما عزیزان اطلاعات زیادی در این زمینه ندارم و باید ازشما یاد بگیرم. درست است که من با دوستانی که با علم حقوق سرکاردارند ارتباط ومراوداتی داریم ، اما واقعیت این است که اینجانب تبحر خاصی دراین رشته ندارم. با وجود این، تلاش خواهم کرد نوع نگرش ام درباره این بحث، با ایده های رسانه ای نزدیک ومنطبق باشد. با توجه به اینکه فرصت اندک است از دوستان پوزش می طلبم وبدون مقدمه وارد بحث می شوم. دوستان دراین دقایقی که درخدمت شما هستم می خواهم به چند نکته مهم اشاره ای داشته باشم. اولین نکته بحث من، با تعریف تحریم رسانه ای مرتبط هست. من درابتداء تحریم رسانه ای و انواع تحریم ها را تشریح خواهم کرد. سپس درادامه مروری برسیر تاریخی اینگونه تحریم ها که علیه برخی کشورها اعمال شده است خواهم پرداخت. حتی عملکرد کشورهای غربی را از منظرحقوقی با اصول وقوانین خودشان تطبیق و درپایان راهکارهای برون رفت ازتنش و راه های مقابله با تحریم های احتمالی را تشریح خواهیم کرد.

آنچنان که مستحضرهستید بحث تحریم رسانه ای یعنی بستن و مسدود سازی جریان ارتباط رسانه ای، یعنی سانسور نظام مند وگسترده دولت و دولت هاعلیه کشورهای دیگر و جلوگیری ازآگاهی مردم و محروم کردن مردم ازمحصولات وقالب های رسانه ای که این محصولات می تواند درابعاد آموزشی، سرگرمی ، خبری باشد. یعنی یک کشوری با مسدود سازی و محروم کردن یک کشوری در استفاده ازظرفیت های تکنولوژیکی تلاش می کند مانع از دسترسی مردم و حق ارتباطی طبیعی مردم شود. این تعریف تحریم رسانه ای هست. اما خب، این تحریم ها درچه گونه وقالب هایی محقق می شوند ویا نمود و بروز دارند. ازنظر من یکی از اینها درتوقف پخش برنامه های شبکه ماهواره ای هست. به هر صورت، امروزه قوی ترین کشورها اگر بتواند اهداف و منافع خودش را تامین بکند و روایت خودش را داشته باشد و حرف خودش را به کشورهای دیگر برساند نمی تواند بدون استفاده ازابزارهای جدید رسانه ای باشد و یکی از ابزارهای مهم رسانه استفاده از ظرفیت های ماهواره ای هست. توقف پخش برنامه های شبکه های رادیو وتلویزیونی که از بسترماهواره ای پخش می شوند ازنظرحقوق رسانه ای کاردرستی نیست. ازاینرو، متوقف کردن پخش برنامه های برون مرزی ایران از جمله پرس تی وی، هیسپان تی وی ، وسایر شبکه های تلویزیونی و رادیویی از سوی شرکت های خدمات ماهواره ای غرب به هیچ وجه کار حقوقی نیست و چنین رفتارهایی نشان می دهد که آنها نمی خواهند صدای به حق ایران به گوش جهانیان برسد. درواقع این به عنوان قدرت دیکتاتوری رسانه ای تلقی می شود. محوربعدی که می خواهم به آن اشاره بکنم مربوط به ممنوع کردن ارائه خدمات برندهای معروف مثل برخی ازسرویس هایی که مثل در ایران یا سایر برندهایی که هست جلوی آن گرفته می شود است. شما بهترمی دانید که ما خیلی از امکانات و ظرفیت هایی که می توانیم ازآنها استفاده کنیم جلویش را گرفته اند. نمونه سوم یا گونه سوم محدود و مسدود سازی حساب های کاربری شخصیت های حقیقی و حقوقی هست. بخشی ازاینها به خدمات سازمان هایی همچون صداوسیما یا خبرگزاری هایی همچون خبرگزاری فارس و تسنیم برمی گردد. التبه آنها به این موارد بسنده نمی کنند، بلکه حتی یک خبرنگار را نیز تحریم می کنند.این نمونه های بی سابقه در طول تاریخ هست. به نظرم، این مسئله ای تامل برانگیزاست. نمونه دیگری هم که می توانیم بیان کنیم مرتبط با تحریم مدیران رسانه هاست. مثلا شاهد هستیم که رئیس محترم صداوسیمای ایران نه یکبار بلکه درزمان انتسابش چند بار از سوی سازمان ها ، و مقامات کشورهای مختلف ونهادهایی که ادعای بی طرفی دارند تحریم شده است. اینها گونه های مختلف تحریم ها هستند که شاهدش هستیم. اما اگر بخواهیم به بررسی دقیق سابقه ای بپردازیم باید بدانیم که سابقه های رسانه ای از کی و چه زمانی در دستورکار کشورهای غربی به ویژه آمریکا قرار گرفته است. جالب است که بدانید یک دوگانه ای مواجه هستیم. کشورهایی مثل آمریکا در دهه ۴۰ در قالب نشست های مختلف مثل یونسکو و سایر سازمان های بین المللی از طریق متحدانش که عرض خواهم کرد، چه اتفاقی افتاده است، تمام تلاش شان این بود که دکترینی به نام جریان آزاد اطلاعات را تصویب بکنند. بوسیله مستعمره خودش کشور فیلیپین. تلاش های بسیار گسترده وهمه جانبه و پرهزینه ای را کرده تا دکترین جریان آزاد اطلاعات را تصویب بکنند و ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر را. جالب اینکه درآن مقطع کشورهای غیرمتعهد و اعضاء یونسکو به اضافه فرانسه و شوروی می گفتند که بنا به دلایل مختلفی مخالف دکترین جریان آزاد اطلاعات آمریکا بودند. کشورهای جهان سوم و غیرمتعهد می گفتند ما چون به ابزارهای رسانه ای که شما دسترسی دارید دسترسی نداریم این جریان آزاد اطلاعات بیشتر به ضرر ما تمام می شود تا به سود ما. چون مثل این است که به شما بگویند که همه دراستفاده ازیک اسلحه و ابزارآزاد هستند، شما داشته باشید من نداشته باشم. معلوم هست که به ضرر طرف منجر می شود.

فرانسه نگران بحث های فرهنگی و شوروی هم نگران بحث های حاکمیت ملی و مرزهای کشور با آن بحث های فرهنگی بود ومی گفتند که همان طورکه در مرزها تسلط و اختیاردارند در امور مثلا مربوط به آموزش و پرورش، فرهنگ و دانشگاه و سایر موارد هم بایستی اعمال حاکمیت بشود. بنابراین، این سه دسته از کشورها مخالفت می کردند. ولی آمریکایی ها درنهایت این را به تصویب رساندند ونکته جالب اینکه اگراشتباه نکنم جان فاستر دالاس که از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۹ وزیر امورخارجه آمریکا بود به صراحت اظهارمی دارد که یگانه اصل سیاست خارجی آمریکا آزادی پخش اطلاعات است، باوجود مخالفت های صورت گرفته ازسمت فرانسه، شوروی و کشورهای جهان سومی درنهایت تصویب شده است وماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ و مستحضر هستید که این ماده به صراحت می گوید، هرکسی آزاد است هرعقیده ای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رای بدون مداخله اشخاص می باشد و می تواند به هروسیله که بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد. جالب است با وجود این شفافیت وبا آن همه اصرار و تلاش پشت پرده این ماجرا آمریکایی ها حضور داشتند و اعلام می دارند که،یگانه اصل وسیاست آمریکا این است و جالب اینکه از دهه ۸۰ به بعد می بینیم که آمریکایی ها درست برعکس این دارند عمل می کنند. درست مانع بزرگ این جریان آزاد اطلاعات هست. درواقع ازحق دسترسی کشورها و مردم به اطلاعات جلوگیری می کند و حق انتشار توزیع آن را رسما اجرا واعمال می کند. درواقع این تعارض و تناقض، خیلی جالب و قابل تامل و درخور پیگیری و افشاء گری است.

حالا چرا این اتفاق افتاده است؟ علتی که اتفاق افتاده اینکه کشورهای جهان سوم، اصلا خبرگزاری ملی نداشتند. رادیو و تلویزیون ملی نداشتند. خبرگزاری های غول پیکری همچون آسوشیتدپرس،یونایتدپرس، رویترز، درانحصار آنها بود. اینها جریان تولید اخبار جهان دراختیارشان بود.بنابراین تولید اخبار درانحصار و دراختیار کشورهای غربی بوده. «ای پی» و « یوپی آی» مال آمریکاییها و رویترز و فرانس پرس هم دراختیار فرانسه وانگلیس بود. خب با علم اینکه تولید اخباردراختیار خودشان هست و کشورهای دیگر مجبورهستند آنچه را که آنها تولید می کنند حتی اخبارمربوط به کشور خودشان را هم تولید ومنتشر بکنند و رادیو وتلویزیون های کشورها هم همان اخباری را که ازسوی خبرگزاری های مذکور تولید می شد منتشرمی کردند. بعدها خبرگزاری های ملی به وجود آمده است. رادیو و تلویزیون های ملی و بین المللی به وجود آمده است. سی ان، ان، بی بی سی ، پرس تی وی، العالم، الجزیزه، العربیه، بعدا وجود آمده است. درواقع به این ترتیب انحصار تولید و توزیع حوزه خبرشکسته شده است.یعنی ما با پیشرفت تکنولوژیکی های ارتباطی مواجه شده ایم . هرکسی می تواند هرچیزی را تولید و ازهرابزاری برای انتشارش ازآن استفاه بکند. درعین حالی که خودش مصرف کننده هست.

انحصار تولید وانحصار توزیع و انحصاری که دراین حوزه بود شکسته شده است. یعنی ما با پدیده ای مواجه شده ایم با پیشرفت فناوری ارتباطی. با پدیده ارتباط جمعی شخصی. دیگه این گونه نیستش که اگر هرکسی قراره کار تولید و توزیع انجام می ده حالا فرقی نمی کند درحوزه سرگرمی، خبریا آموزش برود ازیک جایی مجوز بگیرد ویک سازمان عریض الطویلی مثل صداوسیما یا مطبوعات داشته باشد. همه تولید کننده وتوزیع کننده هستند. درعین حالی که مصرف کننده هستند. خب پس این تغییردرآرایش جدید رسانه ای، یک امکاناتی را برای همه مردم فراهم کرده است. اگرچه این انحصار وامپریالیسم خبری و رسانه ای همچنان وجود دارد، شکلش عوض شده است اما یک سری امکانات را برای کشورهای غیر برخوردار و مستضعف وکشورهای جهان سوم قرار داده است. خب، وقتی آنها دیدند این انحصار شکسته شده ، حالا آمدند و می بینیم که راهبردشان عوض شده است. راهبردشان، به جای جریان آزاد اطلاعات، شده راهبرد تحریم رسانه ها. اینها اصلا نگران هم نیستند و خجالت هم نمی کشند وپنهان کاری هم نمی کنند. درواقع جلو دیدگان همه جهانیان به راحتی آنچه گفته اند، آنچه حق مردم دانسته اند،جریان آزاد اطلاعات، بی طرفی، اینها اصول کشورهای غربی هست و سال ها به وسیله همین اصول و همین مواد قانونی مثل ماده اعلامیه حقوق بشرآمده اند کشورهایی مثل ایران را تحریم، انتقاد، سرزنش و تنبیه کرده اند که شما چرا مانع فلان کار خبری شدید. لیبل و برچسب زدند. و الان می بینید که خودشان طبق فرمایش جناب آقای دکتر کاظمی برنامه شبکه های رادیو و تلویزیونی مستقلی همچون العالم، سحر، پرس تی وی ایران را می گیرند. البته این تنها مربوط به ایران نیست، به کشورهای دیگری از جمله به سوریه هم صدق می کند. بلاروس و کشورهای دیگر هم مصداق دارد. بنابراین دوستان ما درواقع با یک دیکتاتوری رسانه ای مواجه هستیم. با یک آپارتاید رسانه ای مواجه هستیم. باوجودی که می دانند همه کشورها تولید کننده و توزیع کننده هستند و انتشارمی دهند، امپریالیسم جهانی حاضراست این هزینه را بپردازد اما مانع پخش برنامه های کشورهای مستقل بشود. از نظر غرب آزادی، مشروط است یعنی رسانه ها درمخالفت با کشورهای مستقل و اسلامی آزاد هستند درتخریب اعتقادات دینی مردم آزاد هستند دربه هم ریختن امنیت ملی کشورهای دیگر آزاد هستند. ولی اگرآزادی درمورد خودشان باشد، آزادی معنی ومفهومی ندارد. شما اخیرا درماجرای رعنا رحیم پوردر تلویزیون بی سی دیدید که اوغافل از اینکه مکالماتش شنیده می‌شود، یک حرفی را در مورد تجزیه ایران به مادرش می گوید. آن هم یک فردی که هنوز یک ذره احساس وطن دوستی در وجودش هست. یعنی خانم رحیم پور با ابرازنگرانی موضوع مصاحبه با تجزیه طلبان را با مادرش درمیان می گذارد که با انتشار صوت این مکالمه با او برخورد صورت می گیرد و در نهایت هم این خانم مجبور می شود که به دلیل رفتارهای دیکتاتورمابانه آنها با گریه و بغض از فعالیت رسانه‌ای خداحافظی کند. بله دستور داده شد که با اپوزیسیون مصاحبه بکنید. شما باید با تجزیه طلبان مصاحبه کنید. با تندترین انتقادات ازسوی ایران اینترنشنال مواجه شد. تقریبا ۱-۲ ماه این خانم را ممنوع التصویر کردند و بعد ازمدتی ایشان را به صحنه آوردند و بازمدتی خبر خواند و اخیرا با گریه و اشک گفت که من ازکار اجرا برای همیشه کناره گیری می کنم. واقعا چرا خانمی مثل خانم رعنا رحیم پور، کاری را که دوست دارد و علاقه مند است باید اینجوری از کارش برای همیشه خداحافظی بکند؟ درکارآنها بی طرفی وجود ندارد. درکارآنها همیشه دیکتاتوری، فشار و دروغ حکمرانی می کند. این نکته ی بسیارمهمی بود که بیان کردیم.

نکته مهم بعدی که می خواهم عرض کنم مربوط به مصادیق طرح های رسانه ای اتحادیه اروپا و آمریکا علیه کشورهای مختلف به ویژه کشورهای جهان سوم هست. خب توقف یکجانبه پخش ماهواره شبکه های برونمرزی جمهوری اسلامی ایران ازجمله سحر، العالم ، الکوثرو پرس تی وی، هیسپان تی وی دردهه های مختلف، دردهه هشتاد و نود که آقای دکترکاظمی اشاره کردند. به ویژه در سال۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۳۸۹،۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ مانع فعالیت شبکه های برون مرزی ایران شدند. دوستان بپذیریم که ما با یک جنگ روایت ها سرو کارداریم، به همین دلیل مقام معظم رهبری(مدظله العالی) فرمودند تحرکات تبلیغاتی دشمن، بیش ازتحرکات اقتصادی و امنیتی است. مصداق دیگرایجاد محدودیت برای بخش پرس تی وی ازطریق شرکت های کابلی است حال آنکه باید ازظرفیت های کابلی استفاده بشود. مانع تراشی آفکام انگلستان علیه پرس تی وی است. اقدام شرکت های بزرگ رسانه های اجتماعی مستقر درآمریکا مسدود سازی و ایجاد محدودیت برای صفحات و سایت های شبکه های برون مرزی ازجمله پرس تی وی، هیسپان تی وی، حتی ایجاد تحریم علیه خبرنگاران این شبکه های بین المللی در فیس بوک ،اینستاگرام، یوتیوپ، گوگل پلاس و سایر ظرفیت هایی که وجود دارد. درست همان طوری که جناب آقای دکتر کاظمی فرمودند موقعی که شبکه العالم ۵ میلیون دنبال کننده داشت، اقدام به مسدود کردن سایت این شبکه می کنند.خب این محروم کردن ۵ میلیون نفرازسایتی معتبراست. دوستان همین طوری به یک نکته مهمی اشاره کنم اگر قرار بود همه یک جور حرف بزنند منظورم آمریکایی هاست همه حرف ها آنها بزنند، خب اون موقع تکثر رسانه ها معنا نداشت.

ازمصادیق دیگرمی توان اشاره به مسدود سازی وب سایت شبکه بین المللی پرس تی وی ، العالم و الکوثر وحتی خبرگزاری فارس هست که فعالیت این سایت ها ازطرف آمریکا مسدود شده و تحریم کانادا علیه خبرنگار خبرگزاری تسنیم، روزنامه کیهان، مدیرمسئول کیهان، رئیس فعلی و پیشین سازمان صدا وسیما وخبرنگاران هست. اینها نشان دهنده نقض اصول ادعایی خود آمریکا وکشورهای غربی هست ومغایرت دارد با حقوق بین الملل. خب من حین سخنرانی به بسیاری ازآنها اشاره کردم و برخی موارد باقی مانده را نیز تکمیل می کنم. امروزه درخصوص آزادی رسانه ها بحث داغی وجود دارد. خب این تحریم ها با اصول و شعارهای ادعایی آنها مغایرت دارد. نکته دیگر اینکه غربی‌ها برای اینکه جلوی روایت ایران را بگیرند در برهه‌های مختلف به صورت یکجانبه شبکه‌های ماهواره‌ای ایران را متوقف کرده اند.ببینید اگر بنا باشد تمام رسانه‌ها فقط یک حرف بزنند که به این همه کثرت رسانه‌ای نیاز نبود. غربی‌ها سال‌ها مردم را به اسم آزادی استثمار کردند، ولی با آزادی بیان در رسانه‌های مقابل خود مخالف هستند.

امروزه درخصوص آزادی رسانه ها بحث داغی وجود دارد . خب این تحریم ها با اصول و شعارهای ادعایی غربی ها مغایرت دارد. آنها یک بحث دیگری به نام دکترین هوشمند دارند. دکترین هوشمند هدف گذاری اش دولت هاست و مردم نباید متضرر بشوند. خب با این تحریم های اعمال شده عملا مردم ازرسانه های مورد نظر خودشان محروم می شوند. این هم یکی دیگر ازمغایرت های آشکاری است که می توانیم نام ببریم. نقض قواعد حقوق بین الملل ارتباطات دردو زمینه هم مربوط به بحث تجهیزات و مهندسی ارتباطات وهم بحث مربوط به محتوای ارتباطات هست و نقض دکترین جریان آزاد اطلاعات وماده اعلامیه ۱۹حقوق بشرکه درآنجا به صراحت اعلام عرض کردم. به عنوان جمع بندی عرض بکنم، همان طوری که عرض کردم تحریم ها و مسدود کردن حساب های کاربری شخصیت های حقوقی، بومی و ملی کشورهای مختلف وتعلیم رسانه های مستقل پرس تی و العالم و سحر و الکوثرو سایررسانه های برون مرزی کشورها، نقض آشکارقوانین آزادی بیان و برخورد یگانه و مغرضانه غرب با مقوله آزادی بیان و قطعا اعلام سیاسی هست و حتی ازمصادیق تروریستی رسانه غرب است. ما می گوییم که تروریسم رسانه غرب یا دیکتاتوری رسانه غرب نشان می دهد که آنها غیر از خودشان روایت دیگری را قبول نمی کنند و هدف تروریسم رسانه غرب و دیکتاتوری رسانه غرب هم ایجاد مارپیچ رسانه ای دررسانه های مستقل هست. یعنی اینها می خواهند کاری بکنند که رسانه های مستقل یا همان روایت رسانه های غرب را بگویند یا درمقابل روایت غرب سکوت بکنند. یعنی هدف اصلی تروریسم رسانه غرب و دیکتاتوری غرب ایجاد مارپیچ سکوت در عرصه های رسانه هستش و تاحدودی هم موفق شده اند. جالب اینکه با تمسک به اصول خودش که هنوز با اینکه در سال های اخیر پرده ها کناررفته و واقعیت ها برهمگان ثابت شده است که غرب با آنچه می گوید ودر عمل اجرا می کند از زمین تا آسمان فاصله هست. یا با آنچه که اعمال می کند با آنچه که اعلام کرد اززمین تا آسمان فاصله هست.

من معتقدم که با پیشرفت فناوری های ارتباطی و با ورود پدیده فایو ای و با پدیده ارتباط جمعی شخصی، ما با یک کارگاه بزرگ ارتباطات سیاسی مواجه هستیم. ازاینرو، هریک ازما به راحتی می توانیم ادعاهای رسانه های غربی و کشورهای غربی را راستی آزمایی بکنیم که چقدر راست می گویند چقدر دروغ می گویند. قبلا برای ما این امکان فراهم نبود. قبلا دانشجویان ، اساتید ، ورسانه های ما و مردم ما نمی توانستند متوجه بشوند که وقتی رسانه های غربی می گویند، بی طرف هستیم، حق به مردم دانستن و جریان آزاد اطلاعات، این راست هست یا دروغ هست. ولی شما درماجرای ۲۰۲۰ در امریکا شاهد بودید که رئیس جمهور مستقر آمریکا توییتراش مسدود می شود. ما که دل خوشی از دونالد ترامپ نداریم. حتی اون را هم قبول نداریم. به هرحال ترامپ رئیس جمهوربود و درکاخ سفید مستقر بود. ترامپ حدود ۷۰ میلیون رای کسب کرده است. ۸۸ میلیون دنبال کننده داشته است. شما حتی تحمل نمی کنید که یک نفری می آید به دلایل امنیت ملی حرف متفاوتی می زند. باشه ما هم قبول داریم . پس چرا شما اجازه می دهید رسانه های شما امنیت ملی ایران را مورد مخاطره قرار بدهند؟ درجریان همین اعتراضات واغتشاشات اخیرمی دیدید که رسانه های غربی صراحتا و افراد مورد نظر و تحت حمایت آنها می آمدند به صراحت از طریق رسانه های غربی برای مردم ایران ما آموزش خشونت، خرابکاری و ساخت مواد منفجره را می دادند. خب اگر امنیت ملی خط قرمزهست و اصول رسانه ای و قوانین دیگر این را تاکید می کند چرا در مورد کشورهای دیگر به آن اعتقادی ندارید. بنابراین من نظرم این است که با این همه تلخی هایی که ما در سال های اخیر داشتیم اتفاقات مثبتی رخ داد. یعنی ما هیچ وقت نمی توانستیم به مردم و دانشجویان خودمان نشان بدهیم و ثابت کنیم که اقدامات اینها نیات و اقداماتشان دوگانه ومغرضانه و همراه با نیرنگ است. نکته بعدی درخصوص ترویج خشونت هست. ما احترام و اعتقاد به ادیان و مذاهب را نادیده نمی گیریم. ببینید ما تحریم رسانه‌های ایران را نشان دهنده نقض اصول ادعایی غربی‌ها و اصول بین الملل درباره آزادی رسانه‌ها می دانیم . در بسیاری از قوانین غربی‌ها ترویج خشونت و توهین به ادیان خط قرمز است؛ ولی شارلو ابدو با آن کاریکاتورمزخرفش علیه مسلمانان جهان وبه پیامبراسلام توهین می‌کند. درصورتی که درقوانین ما به صراحت توهین به ادیان منع شده و ترویج خشونت و نفرت مذهبی گیری در قوانین اسلامی ما جایی ندارد.

اما نکته مهم تری که می خواهم به عنوان جمع بندی به آن اشاره ای داشته باشم درخصوص نقض حریم خصوصی می باشد. بحثی که ما ایرانیان به آن خیلی حساس هستیم و روی آن تاکید زیادی داریم. جالب اینکه غربی‌ها هم ادعا دارند که روی حریم خصوصی و عدم سوء استفاده از اطلاعات مردم حساس هستند، اما ایلان ماسک به صراحت اعلام کرده است که دولت آمریکا به اطلاعات کاربران در توئیتر دسترسی دارد و حتی دایرکت های افراد را رصد می کند. براساس قانون مصوب جولای ۲۰۰۸ سنای آمریکا این کشورنیز شرکت‌های مستقر در امریکا را مکلف کرده تا اطلاعات کاربران شبکه‌های اجتماعی را در اختیار دولت قرار دهند.

بحث دراین زمینه خیلی زیاد هستش اما من دراینجا به اختصار راهبرد مورد نظر خودمان را عرض کنم. ببینید هدف رسانه غرب و کشورهای غربی جلوگیری از روایت کشورهای مستقل به ویژه روایت ایران است. راهبرد غربی های برای دستیابی به این اهداف چیست؟ وقتی ما می گوییم هدف یعنی مقصد. اما وقتی می گوییم راهبرد یعنی راه رسیدن به هدف. راهبرد اصلی کشورهای غربی برای رسیدن به این هدف تحریم رسانه ای و محاصره تبلیغاتی هست. حالا دراین بین ما باید چه کارهایی باید انجام بدهیم ؟ ما باید روایت خودمان را منتقل بکنیم. البته ما نباید در استفاده از ابزارهای در اختیار خودمان غافل بشویم. پس مشخص شد که هدف اصلی ما مبارزه با جریان تحریف هست. اگربه یاد داشته باشید رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) فرمودند که اگرقرارباشد که جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست می خورد. چه تحریم رسانه ای و چه تحریم غیررسانه ای. اگر واقعا ما به مردم خودمان آگاهی بدهیم و جریان تحریف را شکست بدهیم، جریان تحریم هم شکست می خورد. بنابراین هدف ما مقابله با تحرکات لشکررسانه ای غرب هست. برای رسیدن به این اهداف راهبردمان شکست محاصره تبلیغاتی دشمن هست. همان راهبرد تبلیغاتی که رهبر معظم انقلاب دربیانیه دوم انقلاب به صراحت به جوانان تاکید کردند که جوانان درشکستن محاصره تبلیغاتی باید پیشگام باشند.

راهبرد دوم جهاد تبیین هست. دوستان جهاد تبیین محصول ابزار خاصی نیست. محدود به افراد خاصی هم نیست. پرس تی وی را متوقف کردند ازطریق ابزارهای دیگر. ازارتباطات میان فردی. ازکتاب، ازمقاله، ازظرفیت های اجتماعی. حتما شما درشبکه های اجتماعی فعال هستید. اتفاقا من به نظرم، در آنجایی که ما را محدود می کنند ما باید سعی بکنیم که به شکل های مختلف حضور داشته باشیم. همین چند روز پیش مقام معظم رهبری درباره فضای مجازی حرف زدند. من عرض می کنم درجایی که دشمن حضور دارد ما باید درآنجا عرض اندام بکنیم. دوستان در شرایطی که غربی‌ها ما را تحریم رسانه‌ای کردند ما نباید خودمان را هم تحریم کنیم. غربی ها ما را تحریم رسانه ای کردند. ما خودمان را تحریم نکنیم . آنهایی که حرفی برای گفتن دارند، آنهایی که می توانند چهره غرب را افشاء بکنند به زعم بنده کسانی که به بیان تعارضات غربی‌ها نسبت به ادعاهایشان هستند باید در اینستاگرام، توئیترحضور داشته باشند، چون مخاطب ما فقط خودی‌ها نیستند که بخواهیم در روبیکا حرف مان را بزنیم. مخاطب ما اتفاقا افرادی هستند که دشمن ما هستند و درکشورهای دیگر مستقر هستند. ما از خودتحریمی خیلی متضرر شدیم ؛ از این رو ما باید از محاصره تبلیغاتی وتحریم رسانه‌ای و خودتحریمی خارج شویم. حتی شده از ابزارهای خودشان علیه خودشان استفاده بکنیم. ما در عرصه‌های نظامی به توانمندی رسیده ایم. یعنی نظامیان با ساختن پهپادهای نظامی و موشک های مختلف توانسته اند دشمن را زمین گیر بکنند. دشمن برای چه حمله نمی کند؟ دشمن اگر حمله بکند می داند که حملاتش بی پاسخ نخواهد ماند. به این دلیل ما توانسته ایم که دشمن را متوقف کنیم؛ مثلا وقتی رئیس جمهور می‌گوید اگر اسرائیل حرکتی کند ما حیفا و تل اویو را می‌زنیم این به خاطر بازدارندگی نظامی ماست؛ پس در رسانه نیز باید به این بازدارندگی برسیم. بازدارندگی مقدورنیست مگر ما یک کاری بکنیم که غربی ها بدانند که اگردرعرصه های رسانه ای هم حضور داشته باشند، ما خودمان از قبل دراین خصوص اطلاعات لازم را داریم و جلوی تعرضات خبری و سرگرمی آنها را گرفتیم و از راهبرد رسانه های موازی وظرفیت های دیگر استفاده بکنیم و در جهت بالا بردن سواد رسانه ای مردم خیلی کوشا باشیم.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

بسیارسپاسگزار و ممنون هستیم ازجناب استاد نصراللهی که با فرمایشات بسیارمتین ومبسوط وجامع خودشان، سوابق درمورد بحث تحریم رسانه ای ومصادیق مرتبط با آن و رویکرد تبعیض آمیزو دوگانه ای که کشورهای غربی درخصوص آن دارند و اغلب روی آن تاکید دارند برای ما تشریح کردند. دراین بخش ازنشست مان درخدمت استاد دکتر سیدیاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم هستیم.

به هرحال، ما یکی ازضعف هایی که امروز درحوزه تحریم رسانه ای ازمنظرحقوق بین الملل با آن مواجه هستیم ، تولیدات بسیار اندک از منظر نظری هست. به جرات می توان گفت کتاب استاد ضیائی با عنوان تحریم رسانه ای از منظر حقوق بین الملل در این زمینه مرجع می باشد.

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

ألْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ بِه نَسْتَعِین إنَّهُ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِین وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلَی أشْرَفِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرْسَلِینَ حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی وَ عَلَی أهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

خدمت حضارگرامی، اساتید محترم و مهمانان ارجمند سلام و عرض ادب و احترام دارم. ان شاء الله که طاعات وعبادات تان هم مورد قبول حضرت حق باشد. تقدیرو تشکرویژه دارم ازدست اندرکاران وبانیان برگزاری این جلسه و خصوصا قدردان زحمات استاد دکتر کاظمی واستاد نصراللهی هستم. بنده از دو طریق سعی دارم هم تصویر وهم پاورپوینت را داشته باشیم که مورد استفاده مخاطبین و دوستان قرار بگیرد. خب جناب آقای دکترکاظمی به ما لطف ومحبت دارند و ازاینجانب به بزرگواری یاد کردند. اما ازاین بحث که بگذریم بنده سعی خواهم کرد که بصورت کلی تحریم رسانه ای ازمنظرحقوق بین الملل را که بحث نشست امروزمان هست با مشارکت شما بزرگواران و اندیشمندان حاضرتحلیل و تبادل نظر داشته باشیم.

در وهله اول، نکته ای که بسیار مهم و حائزاهمیت است، تفکیک بین تحریم و تهدید است. تحریم درلغتنامه فارسی به معنی قدغن و درلغت انگلیسی به معنی بایکوت (Boycot)، سانکشین (Sanction) و امبارگو(Embarqo) می باشد. اما تهدید به معنی ترساندن وهراسانیدن ومعنی انگلیسی آن نیز(Scare)می باشد.

نکته ای که برای حقوقدانان با اهمیت تلقی می شود. همان طوری که مستحضرهستید nv ادبیات حقوقی بین المللی تحریم یا امبارگو یا سانکشین یک تعریف خاص دارد و دارای مؤلفه هایی هست. درتحریم می گوییم اقدامی که درپاسخ به یک اقدام دیگر با هدف تنبیه و وادار کردن دولت متقابل برای بازگشتن به تعهدات بین المللی خود اعمال می شود. ما می گوییم که دربسیاری ازمسدودسازی ها و سانسورهای رسانه لزوما این انگیزه و نیت وجود ندارد. شما مثلا ملاحظه بفرمائید درشبکه های اینترنتی درهمه ی کشورها محدودیت هایی وجود دارد. مثلا درکشورهای به اصطلاح آزاد ومبتنی بر لیبرالیسم و فردگرایی بازهم محدودیت هایی وجود دارد. به طوری که دربعضی جاها خشونت و بی بند وباری ترویج داده می شود. یا حتی به دلایل واهی می تواند مثل سانسور تیک تاک درآمریکا اتفاق می افتد و با ادعای سانسورمحتوا این اتفاق می افتد. درهرصورت آن چیزی که دراین مسیراتفاق می افتد جنایت مبتنی بر یک جرم و جرم انگاری داخلی اتفاق بیفتد بازهم مسئله تنبیه مطرح دارند. اما درمورد تحریم، مواضع سیاسی دولت های غربی به نوعی متفاوت است و برای فشار آوردن سیاسی به دولت متقابل برای یک خواسته ی دیگر است.

اگر می بینیم پخش شبکه های ماهواره ای در کشورهای غربی مسدود می شوند، عمدتا این را براساس حقوقی مورد ادعای خوشان مطرح می کنند. مثلا دلایلی که مطرح بوده درمورد نقض حقوق بشربوده است. البته درخصوص نقض حقوق بشر، دراین بحث خود شخص که مسئولیت آن رسانه یا ارتباطات را درآن کشوررا برعهده داشته تحریم می شود می گویند چرا درجریان آشوب های داخلی آن کشور برخلاف قواعد حقوق بشر عمل کرده است. یا مثلا درمیانمار دربحث حمایت رسانه ازحاکمیت، مطرح می شود. یا در اوکراین شما مسئله جدایی طلبی را می بیینید که شبکه کریمه تحریم می شود. اینگونه تفاوت نشانه های تهدید و تحریم برای شما روشن می شود.اما درقضیه ساحل عاج ،تنها موردی هست که در تمامی سالهای پس از تاسیس سازمان ملل، شورای امنیت بر تحریم ارتباطی تاکید کرد. این جایی بود که شورای امنیت سریعا وارد شد و خودی نشان داد. اما بطورکلی درمورد بحث تحریم رسانه ای، درشورای امنیت قطعنامه ای هست که استفاده ازرسانه درمواردی تحریک به نسل کشی و جرایم علیه بشریت و حقوق بشر دوستانه را ممنوع می کند. این قطعنامه کلی هست و راجع به حمایت ازغیرنظامیان درمخاصمات مسلحانه و فقط یک اشاره ای به نقش در واقع پاسخ به این فعالیت های رسانه ای مطرح می کند که می تواند درقالب تحریم انجام بشود. باید بگویم درمجمع سازمان ملل قطعنامه ای داریم که دررابطه با تبعیض مذهبی و عقیدتی هست که تاکید می کند، رسانه یک نقش مهمی دارد و برای ترویج مدارا و احترام به تنوع مذهبی و فرهنگی هست که این هم یک توصیه ازطرف مجمع عمومی دراین رابطه است که رسانه ها باید اینگونه رفتاربکنند.

اما درتحریم هایی که دراتحادیه اروپا وشورای اروپا داشتیم علیه رسانه ها تحریم های زیادی بوده است. من دراینجا فقط به برخی نکات مهمش اشاره می کنم. دربلاروس شخصی به خاطر همکاری با رئیس جمهور آن کشور وحمایت مالی ازایشان تحریم می شود که این شخص دارای رسانه های فعال هست. درایران بعد ازقطعنامه های ۷ گانه شورای امنیت علیه ایران درموضوع پرونده هسته ای باید بگویم دریکی ازاین پرونده ها اگراشتباه نکنم در قطعنامه ۱۹۲۹که مسئله تحریم نفت درآنجا مطرح شد واین زمینه ای برای تفسیرموسع از تحریم های هسته ای شد. یعنی فقط به هسته ای محدود نیست و از طرف شورای امنیت هم برای ورود به بحث نفت شد. به عبارتی گویاتر این موضوع برای تفسیر موسع بهانه ای مناسب شد و شورای اروپا هم فرصت را مغتنم دانست برای تحریم های رسانه علیه ایران. این هم با حوادث سال۸۸ درایران که انتخابات ریاست جمهوری برگزارمی شد مصادف شد. درآن زمان تعداد زیادی از اصحاب فعال رسانه ویا شبکه های رسانه ای ایران تحریم شد. دلایلی که مطرح می کنند، مثلا یکی ازمقامات ارشد جناب تقی پوربه اتهام مسدود سازی شبکه ها در تظاهرات بعد از انتخابات ریاست جمهوری یا مثلا درمورد رسانه ملی ایران، پخش اعترافات اجباری از سوی شورای اروپا به عنوان بهانه تحریم رسانه ای مطرح شده است. درخصوص پرس تی وی مسئله پخش اعتراف زندانیان مورد ادعا قرار گرفته است. همان گونه ای که عرض کردم شبکه های دیگری ازایران هم توسط شورای اروپا تحریم شدند. شورای اروپا، سوریه را نیز ازاین نوع تحریم جدید بی نصیب نمی گذارد و عماد عبدالغنی الصابونی وزیرارتباطات سوریه را به ادعای ممانعت ازدسترسی آزاد به رسانه تحریم می کند. دراوکراین همان طوری که عرض کردم به خاطرفعالیت های تبلیغی جداطلبان دولت دونتسک ودولت کریمه را تحریم رسانه ای می کند و درمیانمارنیز همین طور به استناد ترویج سیاست و تبلیغات رژیم. اما در تحریم های یکجانبه که انگلستان دراین رابطه اقداماتی داشته است با استناد به این که اقرارات فردی به نام مازیاربهاری روزنامه گاری که مصاحبه اش از تلویزیون پخش می شد احیانا اقراراتش اجباری بوده، تصمیم به تحریم ایران گرفت. درآمریکا هم که وقتی تحریم ها علیه ایران درشبکه های ماهواره ای شروع شد، دلایل مختلفی مطرح شد. ازجمله این که اصل جریان آزاد اطلاعات نادیده گرفته شده است و صنایع وخدماتی که ایران در رابطه با پارازیت دارد. اینها عمده ترین دلایل آمریکا برای مسدودسازی شبکه های ایرانی بود. یک نکته قابل تامل برای عزیزان حقوقی این است که این تحریم ها به جهت ابعاد و ماهیت حقوقی تحریم کننده متفاوت هستند. یک دسته تحریم هایی هستند که تحریم کننده آن نه دولت بلکه خود شرکت ماهواره ای هست. این را باید تفکیک بکنیم. درجایی که شما دولتی را دارید که تحریم می کند قواعد حقوق بین الملل برآن حاکم است.اما جایی که یک شرکت ماهواره ای خصوصی مثل اینتل ست، مثل هیسپاست اقدام به تحریم می کنند، چنانکه خصوصی بودن آن شرکت اثبات شود، یعنی با معیارهایی که درحقوق می شناسیم اگراقدامات آن، به یک دولت منتسب نشود آن یک شرکت خصوصی است و درچارچوب قرارداد وحقوق خصوصی عملش قابل تحلیل است. یک نکته ای که درتحریم های این شبکه ها وجود دارد عمدتا به مسئله تهدید اشاره کرده اند که ما مثلا ازسوی کشورمحل ثبت این ایستگاه ماهواره خودمان یا آن شرکت تهدید می شویم مبنی براین که مثلا شبکه های ماهواره ای پرس تی وی و هیسپان تی وی ایران را مسدود بکنیم.

چنانکه دولتی بودن این شرکت را بتوانیم اثبات بکنیم اینجا می گوییم دولتی فشار می آورد به یک مجموعه خصوصی برای بستن شبکه های ایرانی. خب در واقع این شرکت این شبکه آی فیلم و شبکه الکوثر را متوقف می کند یا مثلا باز یوتل ست درخواست می کند تا پخش برنامه های پرس تی وی را متوقف بکند. اینها مواردی هستند که درفشاریک دولت، شرکت ماهواره ای اقدام به حذف آن شبکه می کند، درحالی که احیانا قراردادی هست که اعتبارشان هنوزبه پایان نرسیده و این برخلاف قرارداد آن شرکت هست و این درچارچوب آن قرارداد باید بررسی شود.

یکی ازتحریم ها و مسدودسازی هایی که البته توسط هاتبرد صورت گرفت خیلی جالب هست. این شرکت با استناد به اینکه شبکه سحر، یک سریال تلویزیونی با عنوان چشمان آبی زهرا را پخش و درآن یک کودک فلسطینی که مورد ظلم اسرائیلی هاست به تصویر کشیده است وهمین طوراقدام به پخش سخنان یکی ازمنتقدان هولوکاست ازهمین شبکه ها کرده شامل تحریم شده است. ببینید اینها دلایل واهی شرکت های مزبورهست که مبنای مسدود سازی شبکه ها ویا حذف آن را ازشبکه های ماهواره ای قرار می دهند. ما درارزیابی این موضوع ابتداء باید تهدید را از تحریم جدا بکنیم، ثانیا تحریم یک شرکت ماهواره ای دولتی را با یک شرکت ماهواره ای خصوصی تفکیک بکنیم. منتها بنده دراینجا مجموعا دلایل را بیان می کنم وتفسیر موضوع را به خود دوستان واگذار می کنم. آزادی اطلاعات که اشاره کردم ماده ۱۹ میثاق حقوق مدنی وسیاسی به آن اشاره نموده است، منتها این آزادی در جستجو وانتشاراطلاعات بدون محدودیت نیست، محدودیت های دیگری که درقواعد دیگری هست آن را محدود می کند. درماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر این محدودیت ها در رابطه با رسانه ها یکجا ذکرشده است و خیلی کامل ترو پیشروتر ازهمتای خودش درمیثاق حقوق مدنی وسیاسی هست. یک اشاره ای می کنند که چنانچه تمامیت ارضی، امنیت عمومی به خطر بیفتد یا حفاظت و سلامتی اخلاقیات مردم، قدمت آبرو وحقوق سایرین، جلوگیری ازافشاء اطلاعات محرمانه، اقتدار و بی طرفی دستگاه قضاوت در رسانه ها تضعیف شوند، این آزادی اطلاعات محدود می شود.آیا رسانه های ایران در این امور فعالیتی داشتند؟ آیا موجب بی نظمی دراتحادیه اروپا شده اند و یا مثلا موجب افشاء اطلاعات محرمانه یا حقوق دیگران شده اند که این اقدامات علیه آنها انجام شده یا نه این نیازبه بررسی عزیزان حقوقدان دارد.

اساسا همان طورکه اطلاع دارید پخش برنامه های ماهواره ای مجاز هست و دولتی نمی تواند بگوید من رضایت ندارم که این برنامه پخش بشود. هرچند این مسئله ای را که عرض می کنم، این موضوع درمجمع عمومی سازمان ملل متحد و همین طور دریونسکو تصریح شده که لازم است حاکمیت دولت ها رعایت بشود ورضایت قلبی دولت ها اخذ بشود. منتها استحضاردارید که مجمع عمومی و یونسکو قطعنامه هایش جنبه توصیه ای دارد وعرفی که دراین رابطه شکل گرفته است بیان می کند که شما حق پخش برنامه را دارید، پس دراینجا دولت های قبلی براین اساس نمی توانند استناد بکنند و استنادی هم نکردند. ازاین نظر ما مشکلی نداریم.

بحث تحریم رسانه ای حق برصلح و امنیت: رسانه هرچند آزاد هست، منتها یکی ازمحدودیت هایی که عرض کردم این است که نباید موجب به هم خوردن نظم و امنیت وصلح بشود و این موضوع در کنوانسیون های بین المللی و همین طور قطعنامه هایی ازسازمان ملل متحد هست. من ازش عبورمی کنم. قطعنامه های دیگری هم دریونسکو هست که مثلا بحث ترویج خصومت دربینش و ایده را محدود می کند و اینها محدودیت هایی هست که برای رسانه قابل تصور است . اما تحریم هایی فراتر ازقطعنامه های شورای امنیت برخلاف نظام حقوقی سازمان ملل متحد هست، ازاین جهت که وقتی مسئله هسته ای ایران درشورای امنیت مطرح هست وتحریم ها علیه ایران صورت می گیرد، این قطعنامه ها باید تفسیربه مضیق بشوند.لذا آن مواردی که با تفسیر موسع آن تحریم ها که منجربه اعمال به برخی ازتحریم ها درحوزه برنامه های ماهواره ای ما شد به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. اصل تفسیرمضیق را درحقوق کیفری داریم و تحریم ها هم چون جنبه کیفری دارند، باید تفسیرمضیق باشند. بحث تحریم هوشمند: یک قاعده ای که ما دراقدام متقابل داریم مسئله عدم لطمه آن اقدام متقابل یا تحریم به غیرنظامیان و مردم عادی هست. درحالی که درتحریم های رسانه ای ما شاهد آسیب پذیری عمومی مردم هستیم. اما دلایل دیگر در این خصوص، تحریم رسانه ای با اصل منع مداخلات زیان آور مغایرت دارد. این اصل یکی دیگر ازمحدودیت هایی است که براصل آزادی ارتباطات هست. یعنی نباید مداخله درامورداخلی باشد. میثاق حقوق مدنی هم به این بحث اشاره کرده است که تنفرملی و نژادی و مذهبی نباید ایجاد بشود. خب، درمجموع قواعد ناظربر پخش برنامه های ماهواره ای است وسؤالی که باقیمانده این است که آیا جمهوری اسلامی ایران نسبت به نقض این محدودیت های درخصوص آزادی اطلاعات اشاره کردیم مرتکب شده و این نقض ها را انجام داده است که مستحق تحریم و مسدودسازی وسانسورباشد یا نه ؟ اگرنه این کشورهای غربی هستند که برخلاف اصل جریان آزاد اطلاعات عمل می کنند وبه نوعی تسویه حساب سیاسی و بین المللی درحوزه رسانه وارد کردند. موضوعی که جناب آقای دکترنصراللهی هم پیش ازاین به آن اشاره کردند.

به طورکلی همان طوری که در اوایل عرایضم اشاره کردم باید بین تحریم و تهدید تفکیک قایل بشویم. در تحریم هم بین تحریم های دولت وشرکت های ماهواره ای قایل به تفکیک بشویم وفراموش نکنیم، آن چیزی که دراستدلال حقوقی مطرح می کنیم خود دولت جمهوری اسلامی ایران هم به آن پایبند می شود. لذا مثلا اگر به طور کلی ما تحریم را، مسدودسازی نامشروع بدانیم یک شرایطی ایجاد می شود و اگر برخی ازاین اقدامات را مشمول تهدید یا ادعاهای جرم انگارانه بدانیم شرایط دیگری پیش می آید. لذا،این مسئله بسیار مهم است که بین این اقدامات تفکیک قایل شویم و درخصوص حاکمیت در فضای رسانه نیز چاره اندیشی بشود. نهایتا اینکه ما به چه سمتی حرکتی کنیم و حاکمیت درفضای رسانه و سایبر و معاهدات بین المللی را به حاکمیت های ملی واگذار بکنیم نتیجه بسیار متفاوت می شود و این چیزی است که در عرصه های بین المللی باید درباره اش برنامه ریزی بشود و منافع کشورهایی که دیرتربه این عرصه وارد شدند این است که ما حاکمیت بین الملل را به آن نهاد مذکور ترجیح بدهیم.

درپایان باید به مسئله واقع بینی حقوقی و رسانه بین الملل وجامعه شناسی تروریسم رسانه ای اشاره ای داشته باشیم. آن چیزی که دررسانه ها به عنوان جرم و جنایت و تخلف بین المللی قابل توجه هست نقش برخی ازرسانه های خارجی درایجاد اغتشاشات داخلی است. شما توجه داشته باشید اگرایران هم درشبکه های ماهواره ای وبین المللی خودش مثلا درپرس تی وی عقاید انقلابی و اسلامی خودش را تبلیغ می کند هیچگاه به ساخت کوکتل موتولف، چگونگی آموزش و مدیریت برنامه های جمعیت های شورشگردرخیابان ها اقدام نمی کند. تبیین عقاید وارائه عقاید با مدیریت اغتشاش وشورش فرق می کند. کسانی که الان مستحق تهدید وتحریم وجرم انگاری درعرصه رسانه بین الملل هستند رسانه ای هایی هستند که باحمایت کشورهای غربی درچارچوب یک تروریسم رسانه ای عمل می کنند و درحوادث مهرماه و آبان سال ۱۴۰۱ شاهد عملکرد خشونت آمیز اینها بودیم. قبل ازاین هم درسال ۱۳۸۸ شاهد عملکرد اینها بودیم.درهرصورت نقش آفرینی رسانه‌ها دراغتشاشات کشور‌ها را بایستی مطابق حقوق بین الملل جرم و جنایت دانست و گفت، رسانه‌هایی که با حمایت غربی‌ها به تروریسم رسانه‌ای دامن می‌زنند مستحق جرم انگاری هستند.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

جناب دکترضیائی بسیارسپاسگزاریم ازارائه بسیارجامع و مبسوطتان. قبل ازاین که اساتید محترم به دیگرابعاد این بحث بپردازند، بنده لازم می دانم درهمین جا به چند نکته مهم پیرامون همین بحثی که ادامه دارد اشاره ای داشته باشم. ببینید دوستان آن رفتاری که آمریکا، انگلستان به خصوص آفکام درکشورهای اروپایی واتحادیه اروپا که تقریبا ازسه ماه پیش شاهد تحریم روسیه، شبکه های ماهواره ای ایران بودیم. وقتی که اینها را درواقع ازمنظر حقوقی بررسی کنیم حقایق برای همگان روشن می شود. ببینید استاد ضیائی اشاره کردند که زمانی تحریم می تواند اعمال بشود که مواردی نظیر تحریک به بحث نسل کشی یا بحث نقض فاحش حقوق بشریا بحث نفرت پراکنی مذهبی یا قومی باشد. خب وقتی هیچکدام یک ازاین موارد ازسوی شبکه های ماهواره ای ایران انجام نشده است از منظر حقوقی تحریمی هم نباید صورت بگیرد.تحریم های شورای اتحادیه اروپا علیه رسانه های ایران با رویکردهای مغرضانه سیاسی، امنیتی و درواقع با عناد ورزی و غرض ورزی اعمال شده اند. این یعنی تروریسم رسانه ای. تروریسم رسانه ای غرب دارای دو وجه سیاسی است. اینها علیرغم شعارهایی که در خصوص اصل جریان آزاد اطلاعات می دهند ازیکسو رسانه های ما را که گفتمان انقلاب اسلامی را روایت می کنند تحریم می سازند. اتفاقا این تحریم ها نشان می دهد که رسانه های برون مرزی ایران به عنوان قرارگاه مقدم جبهه رسانه ای محورمقاومت دراین حوزه موفق بوده است که این سطح گسترده ازتحریم ها درحوزه های سخت افزاری و نرم افزاری انجام می گیرد. این اولین وجه تروریسم رسانه ای غرب هست . وجه دوم تروریسم رسانه ای غرب این است که علیرغم شعارهای خودشان، از فعالیت رسانه ای گروه های تروریستی و ترویج خشونت و نفرت توسط آنها کاملا حمایت می کند. شاهد این موضوع دردوره فعالیت گروه تروریستی داعش بودیم که این گروه تروریستی ازبسترهای اینترنتی غربی برای ترویج خشونت استفاده می کرد . همچنین درهمین اغتشاشاتی که با ساماندهی غرب بود وجناب استاد ضیائی هم به خوبی به آن اشاره داشتند شاهد بودیم که غرب ازرسانه به عنوان یک ابزارتروریستی برای ترویج خشونت و اسلام هراسی استفاده می کند. این نهایت ریاکاری و دوگانگی غرب را نشان می دهد.

بسیار سپاسگزارهستم ازجناب استاد شمشیری که تا انتها جلسه حوصله به خرج دادند ووقت ارزشمندشان را دراختیارما قراردادند.ضمنا دوستان با توجه به ضیق وقت و اتمام ساعت جلسه اگرسؤالی دارند به صورت مختصروکوتاه مطرح بفرمایند.

دکترعلیرضا شمشیری – رئیس دانشکده حقوق تهران مرکز

اگراجازه بفرمائید من پیرامون نشست و مباحث امروز چندتا سؤال مطرح بکنم وبعد ازدریافت پاسخ ها نشست مان را به پایان برسانیم.

جناب دکترضیائی ازفرمایشات ارزنده جنابعالی واقعا استفاده کردیم. اما بعد از فرمایشات جنابعالی و استاد نصراللهی چندتا سؤال برای من پیش آمد که الان آنها را با اجازه جنابعالی مطرح می کنم.

می دانید که رسانه یک قدرت است و تعبیرسلاح هم درباره آن به کاربرده می شود و استاد نصراللهی هم امروزبه این امرصحه گذاشتند. یک موضوعی هم به این موضوع مرتبط است. دانشگاه دفاع ملی احتمالا اردیبهشت ماه سال جاری در خصوص هندسه نظم نوین جهانی همایشی را برگزار می کند. در فرمایشات مقام معظم رهبری هم این موضع تاکید شده است. به نظرم مهم ترین مصداق اش هم در دیداراخیرایشان در آستانه ۱۳ آبان با دانش آموزان بود . حضرت آقا اشاره کردند که این نظم نوین جهانی درحال شکل گیری هست وجمهوری اسلامی ایران هم باید در اینجا ایفاء نقش بکند. با این مقدمات، سوال اول اینکه چرا این کشورهایی که دراین نظم نوین جهانی نقش خواهند داشت از ابرقدرتی مثل چین گرفته تا قدرت دیگری مثل جمهوری اسلامی ایران، رسانه های قوی ندارند؟ یعنی روسیه به هرحال صاحب شبکه ای به نام راشا تودی هست . چرا ما خودمان یعنی ایران به فکر ماهواره و امکان ایجاد جریان مستقل اطلاعات که تبیین کننده شایسته حقایق جمهوری اسلامی ایران باشد، نیستیم؟ این سؤال اول.اما سؤال دوم این که دراتفاقاتی که خاصه علیه جمهوری اسلامی ایران و منافع ملی ایران بوده از جمله اقداماتی که درجریان اغتشاشات در ایران اینترنشنال اتفاق افتاده و درشبکه های دیگری مثل من و تو و غیره شاهد بودیم آیا ما این حق را داریم که پیگیری حقوقی بکنیم و شکایتی بکنیم و اگرداریم درکجا وبه چه نحوی گام برداریم . ازهمه مهم تردراین زمینه اقدامی انجام داده ایم یا نداده ایم؟ اگرانجام داده ایم نتیجه و خروجی آن چه بوده است؟ نکته دیگر اینکه درمستندات حقوقی که ارائه شد، گفته شد که اگر اقدامات رسانه ای همراه با تبعیض نژادی باشد یا برای ایجاد اختلافات مذهبی باشد، از نظر حقوق بین الملل محکوم است. بعضی ازشبکه های رسانه ای نفرت پراکن درشبکه های ماهواره ای پخش می شوند که معروف ترین آنها منسوب به آقای صادق شیرازی هست. اینها تعدادشان هم کم نیست و ۲۴ساعته درحال ایجاد اختلاف دربین شیعه و سنی هستند؛ آیا ما می توانیم این مسئله را پیگیری بکنیم یا خیر؟ اگرمی توانیم به چه نحو و درکجا؟

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

جناب دکترکاظمی به نظرم سؤال اول به حضرتعالی مربوط میشه و بهتره که شما به سؤال اول پاسخ بدهید. بعد من هم با اجازه تون به مسئله وجود نگاه تحریک آمیز دررسانه ی بین المللی علیه ایران و سؤال های بعدی پاسخ خواهم داد.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

من معتقدم که این موضوع درواقع به دلیل ورود دیرهنگام ما به حوزه رسانه های بین المللی هست و این مساله هم ازدلایل مختلفی ناشی می شود. اصلی ترین دلیلش به نظرم عدم شناخت میزان تاثیرگذاری رسانه ی بین المللی به عنوان یک ابزار جنگ نرم و قدرت نرم هست. امروزه نظریه پردازهای آمریکایی معتقدند، وقتی که کشورهای مستقل وارد این عرصه شدند اساسا از واژه قدرت نرم هم عبورکردیم و به سمت قدرت تیز رفتیم یعنی قدرت های مخالف هژمونی غرب با استفاده ازداشته های تمدنی و فرهنگی خودشان علیه خود قدرت هژمون استفاده می کنند. هنوز نگرش ما به قدرت رسانه هم سطح به عمق نگرش غرب نیست. ببینید الان در ناتو شش ارتش داریم. یعنی غیراز نیروی زمینی، هوایی، دریایی و فضایی، یک ارتش جنگ سایبری و یک ارتش جنگ شناختی دارد. هنوز درایران چنین نگرشی وجود ندارد. یعنی آنها به بحث سایبر و دیجیتال به عنوان یک سلاح نگاه می کنند ویک گام جلوترهستند وجنگ اداراکی ، جنگ شناختی و جنگ ترکیبی را درقالب ساختارهای نظامی و امنیتی به پیش می برند. با وجود این، ورود بین المللی ما چه درعرصه رسانه های برون مرزی چه در حوزه اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی که یک ساختار گسترده ازشبکه های کشورهای مستقل واسلامی را دارد تاثیر خود را گذاشته است. تاثیرآن چه بود؟ مثلا شبکه پرس تی وی که با شعارصدای بی صدایان فعالیت می کند به محض اینکه فعالیت خودش را ازسال ۱۳۸۶ خورشیدی آغاز کرد، کاملا آن انحصارخبری که رسانه ها داشتند به چالش کشید. ما این تاثیر را اولین بار درجنگ ۲۲ روزه غزه دیدیم. درآن موقع بی بی سی مجبور شد که بعد ازمدتی سکوت و وارونه نمایی، رویکرد خودش را تعدیل بکند، چرا که برای اولین بار احساس کرد که آن روایت یکجانبه ای که درگذشته مطرح می کرد کاملا به چالش کشیده است. بنابراین، می بینیم که علیرغم ورود دیرهنگام ما به این عرصه، باز این ورود دیرهنگام تاثیر خودش را در زمینه های مختلف گذاشته است. اما موضوعی که لازم به تاکید است اینکه جای ائتلاف های منطقه ای و حتی بین المللی محورمقاومت و همانند آن کاملا خالی است. سؤال این است که چرا امروز ما بنابرضرورت های درست سیاسی واقتصادی سازمان شانگهای را داریم اما درکنارآن از ائتلاف رسانه ای بی نصیب هستیم؟ الان که شبکه های ما و شبکه های روسیه که بیش از۱۲ شبکه این کشور همزمان با تحریم شبکه های برون مرزی ایران ازسوی اتحادیه اروپا تحریم شدند، چرا ما نباید دراین حوزه ائتلاف کشورهای تحت تحریم رسانه را تشکیل ندهیم؟ این در واقع نکته ای است که به نظر می رسد ما دراین زمینه ضعف و خلاء هایی داریم. به نظرم نوع نگاه ونوع نگرش ما به رسانه باعث شکل گیری چنین وضعیتی شده است. علیرغم این که منحنی توجه و ارزش گذاری به رسانه بمثابه قدرت، درایران سیرصعودی پیدا کرده است، هنوز به آن سطح مطلوب نرسیده است.

من بیشتر ازاین مصدع وقت شما نمی شوم و از جناب استاد ضیائی می خواهیم که به سؤال بعدی پاسخ بدهند.

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

خیلی ممنونم جناب دکترکاظمی عزیزبه خاطرتوضیحات کاملتون. درپاسخ به آن سوالی که استاد شمشیری اشاره کردند وفرمودند آیا موضوع رویکرد تحریک آمیزرسانه ها درخصوص ایران قابل پیگیری هست یا نه؟ باید عرض کنم، به نظرم ما باید باز قایل به تفکیک رسانه های دولتی و خصوصی بشویم. رسانه های دولتی گویی خود دولت وارد هست و راسا یک امر مداخله جویانه یا تمسک به زور یا اقدام تروریستی انجام می دهد، استحضار دارید که به طورکلی این قابل طرح در مراجع بین المللی است. البته در حقوق بین الملل مثل حقوق داخلی نیست، البته الان هم سازوکارهایی مثل شورای حقوق بشر، کمیته های حقوق بشر، کپیوس(copious) و در (آی تی یو) ITU هستند که امکان طرح گزارش یا امکان ثبت نامه و اعتراض هست. منتها ضرورت دارد سازو کارهای پیگیری در مراجع بین المللی تقویت شود، اما چنانچه آن شبکه خصوصی باشد، آن مقداری اش که مربوط به دولت میزبان، تعهدات دولت میزبان هست و پیشگیری ورعایت قوانین و مقررات داخلی و بین المللی باز همین طورهست و مسئولیت دولت میزبان وجود دارد. اما راجع به خود آن رسانه یا افراد یا برنامه سازان حتی مجریان برنامه های رسانه ای، امکان پیگیری قضایی در مراجع داخلی وجود دارد. حالا این مراجع داخلی میتواند مراجع داخلی ایران یا کشورهای دیگرباشد. مؤلفه هایی همچون مبانی صلاحیت سرزمینی، واقعی، شخصی وجهانی هم مطرح هستند. مثلا در مسئله مبانی صلاحیت جهانی؛ کشورهایی که تروریسم را به عنوان جرم جهانی تصویب کردند، کافی است که آن رسانه یا شخص مورد نظردرآن کشور حضور داشته باشد یا اموالی داشته باشد درخواست بازداشت یا استرداد وی یا توقیف اموال وی مقدور است. این جور اقدامات درکشور خودمان هم باید تقویت شود. به نظرم اولین کاری که لازم هست صورت بگیرد و بنده درچندجایی پیشنهاد کردم و ازمسئولین درخواست نمودیم مسئله قانون گذاری و جرم انگاری است که درواقع تروریستی بودن رسانه های فارسی زبان معاند را ثابت بکند. اگراین قانون درکشورخودمان ایران تصویب بشود، زمینه همفکری قضایی هم درداخل و هم درخارج فراهم می شود. چون واقعا برخی از این رسانه ها نه فقط رسانه های فارسی زبان بلکه مثلا در اینستاگرام هم مسئله آموزش اقدامات تروریستی را شاهد بودیم.

دکترعلیرضا شمشیری – رئیس دانشکده حقوق تهران مرکز

خیلی ممنونم جناب دکترضیائی. برای خارجی ها چطور. مجموعه شبکه ها و سایت هایی که برای آقای صادق شیرازی وغیره هم هست؟

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

جناب آقای دکتر، آنها هم به همین شکل. ببینید آن مقداری که به دولت میزبان آن رسانه مربوط باشد قوانین داخلی حاکم است. مثلا مواردی برای جلوگیری از نفرت پراکنی، ترویج خشونت و توهین و افتراء قطعا قوانین داخلی هست و کشورمیزبان اینها طبق صلاحیت سرزمینی، درکشور مذکورطبق صلاحیت شخصی و دربرخی ازکشورهای دیگر هم ممکن است طبق صلاحیت جهانی علیه خود رسانه چون خصوصی هست، اشخاص پشت رسانه امکان طرح دعوا ودعوی حقوقی علیه شان وجود دارد و رسیدگی های غیابی میتواند انجام بگیرد، منتها خب اینها نگاه حقوقی هست.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

بنده درتکمیل فرمایش جناب دکترضیائی عزیز می خواهم به دونکته اساسی اشاره بکنم. یکی این که قبلا اشاره کردم درخود کشورمیزبان مثلا درانگلستان آفکام را داریم که برتمامی شبکه های مستقردرانگلستان نظارت دارد به غیرازبی بی سی، و می تواند علیه تمام آن شبکه ها از طریق جریمه و یا لغو مجوز پخش اقدام بکند. خب آفکام خودش حدود ۲۰ نوع ممنوعیت رسانه ای را تعریف کرده است. ازجمله منع نفرت پراکنی چه ازنوع قومی و چه ازنوع مذهبی را تعریف و تشریح کرده است.خب طبیعتا شبکه هایی که درلندن و انگلستان مستقرهستند، آفکام لاجرم باید به این بحث رسیدگی بکند. ما سابقه شکایت هم داشتیم. مثلا زمانی که شبکه ایران اینترنشنال با آن تروریست تجزیه طلب (التستری) مصاحبه کرده بود ایران شکایت کرد و آفکام علیرغم تمام شیطنت هایی که داشت مجبوربه رسیدگی موضوع شد ونهایت اعلام کرد که این شبکه در روزهای بعد از مصاحبه موضع خودش را تعدیل کرده است. یا سازو کارهایی که ما درخود اروپا داریم، یعنی بحث دیوان اروپایی حقوق بشر. امروز چون بحث نقض حق دسترسی شهروندان به ارتباط است، حتی یک شهروند اروپایی نیز می تواند علیه یوتل ست که اقدام به توقف پخش ماهواره ای رسانه های ایرانی کرده است شکایت بکند، چرا که حق آن شهروند را دردسترسی به اطلاعات محدود یا نقض کرده است و آن شهروند اروپایی می تواند علیه شرکت ماهواره ای مذکورشکایت بکند. ضمن اینکه خود سازوکارهایی که درقالب اتحادیه اروپا وجود دارد، مثلا مصوبه های شورای اتحادیه اروپا در دادگاه عمومی اروپا قابل فرجام خواهی است و اینها مواردی هستند که از نظرمن کشورما می تواند آنها را مطرح بکند.

جناب آقای دکتر شمشیری خود بنده درخصوص این قضیه یک پیشنهادی داشتم و درچند جا آن را مطرح کردم. ببینید دراین قضایای اخیر، دراین اعتراضات و اغتشاشات شاهد بودیم که شبکه های مستقردرلندن به معنای اخص کلمه اقدام به ترویج خشونت و تروریسم کردند. خب ما و انگلستان هردو عضو کنوانسیون منع تبعیض نژادی هستیم و این کنوانسیون در چندین ماده کشورهای عضو را ملزم می کند که از هرگونه تبلیغ نفرت پراکنانه خودداری کنند. شما بهتر می دانید که درکنوانسیون منع تبعیض نژادی اگر کشورها اختلاف داشته باشند، می توانند به دیوان بین المللی دادگستری شکایت بکنند. می دانید که صلاحیت دیوان زمانی قابل اعمال است که طرفین (از جمله از طریق عضویت در یک معاهده) رضایت داشته باشند که این شکایت مطرح بشود. این کنوانسیون جزمعدود کنوانسیون هایی که هم ما عضو هستیم وهم انگلستان عضو هست، درواقع ما می توانیم با استناد به کنوانسیون منع تبعیض نژادی و امکانی که این کنوانسیون برای مراجعه به دیوان بین المللی دادگستری می دهد علیه انگلستان به دلیل میزبانی و همراهی با نفرت پراکنی که شبکه های مستقر درآنجا دارند، شکایت بکنیم. مطمئنا این شکایت در واقع می تواند ازمنظرهنجاری و هم حقوقی برای انگلستان هزینه ایجاد بکند. به نظرم این موضوع، موضوعی هست که دربخش های حقوقی ما لازم است که پیگیری بشود و یک ظرفیتی هست که تا الان ما ازآن استفاده نکرده ایم. لازم هست که تاکید کنم برخی ازکشورها ازاین ظرفیت استفاده کرده اند. ما در همین جنگی که دوسال پیش بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بود و هردو کشور عضو این کنوانسیون بودند، هردو با استناد به بحث نفرت پراکنی که طرف مقابل داشت، اقدام به شکایت کردند و دیوان قرارموقت راجع به بحث منع نفرت پراکنی صادرکرد و پرونده همچنان بازاست. طبیعتا ما می توانیم ازاین ظرفیت حقوقی علیه انگلستان استفاده بکنیم.

دکتر سید یاسر ضیائی- عضوهیات علمی دانشگاه قم

جناب استاد کاظمی بزرگوار، ازحضرتعالی و اساتید حاضردرجلسه بسیار متشکرم. واقعا استفاده کردیم.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

جناب آقای دکترضیائی ازحضرتعالی هم بابت ارائه خوب تان و هم به خاطراینکه دعوت ما را پذیرفتید ومهمان این نشست علمی بودید، بسیارممنون وسپاسگزاریم. درخدمت جناب آقای دکتر شمشیری هستیم تا جمع بندی از نشست امروزداشته باشند.

دکترعلیرضا شمشیری- رئیس دانشکده حقوق تهران مرکز:

من هم ازحضرتعالی وهم ازجناب آقای دکترضیائی بسیارممنون و سپاسگزام که وضعیت موجود تحریم رسانه ای را از منظرحقوق بین المللی بررسی و تحلیل کردید. از جناب استاد نصراللهی بسیار متشکر هستم که با حضورگرمشان به نشست امروزصفای خاصی دادند. من فکرمی کنم که اگرمقدورباشد، یک جلسه دیگری هم ان شاء ا… راجع به این موضوع درآینده داشته باشیم وراهکارهای دیگری هم که بعضی ازدوستان عزیزمان واساتید محترمی که درمجموعه ی بسیج دانشجویی فعال هستند دعوت بکنیم و همچنین ازاندیشمندان مجموعه حقوقی نهادها دعوت بکنیم تشریف بیاورند و موضوع را به صورت عمقی بررسی و تحلیل بکنیم. اگرجنابعالی و همین طورجناب استاد ضیائی صلاح می دانید من می توانم ازمجموعه ی حقوقی ریاست جمهوری خواهش بکنم و اگرلازم باشد مجموعه مرکزپژوهش های مجلس شورای اسلامی، و نهادهایی که به هرحال دراین موضوع دخیل هستند، پیشنهاد قانونگذاری را هم داشته باشیم وبررسی بکنیم. دراینجا از زحمات دوستان و دست اندرکاران حوزه بسیج دانشگاه هم تقدیر و تشکر می کنم. خواهشمندم گزارش این جلسه تهیه شود تا به سمع و نظراساتید برسد. ازدوستانی هم که تا پایان نشست امروزما حضورداشتند صمیمانه قدردانی می کنم. موفق و پیروزباشید.

دکتراحمد کاظمی – دبیر نشست

بسیارمتشکرم. با ذکرصلوات برمحمد وآل محمد این جلسه را به پایان می رسانیم.

پایان

تنظیم گزارش :

مهدی فرید

فروردین ۱۴۰۲