از زمانیکه بان کی مون در ۱۱ دی ۱۳۸۵ عهده دار پست دبیرکلی سازمان ملل شد، تردیدهایی در این که سازمان ملل در دوران دبیرکلی وی دوران پراشتباه و انفعالی را خواهد داشت، افزایش یافت.طولی نگذشت که حوادثی نظیر حمله رژیم صهیوینستی به مقر سازمان ملل در غزه همزمان با سفر کی مون به منطقه ، سکوت بان کی مون در مقابل درگیری لفظی اردوغان و پرز در اجلاس داووس و نهایتا اعلام حمایت های آشکار وی از مواضع صهیونیستها در اجلاس ضد نژادپرستی دوریان ۲ در ژنو نشان داد که این کره ای ۶۳ ساله که تحصیلات اش در رشته اداری است ، پرونده ضعیف تری در مقایسه با دبیرکل های پیشین سازمان ملل دارد. در جدیدترین مورد کی مون در عرصه قفقاز نیز دچار اشتباهی بزرگ شده است. کی مون در گزارشی که به شورای امنیت سازمان ملل ارایه کرده است خواستار استقرار یک سامانه امنیتی جمعی در آبخازی شد که در آن مناطقی غیر نظامی در طول خط آتش بس بین گرجستان و آبخازی پیش بینی شده است. وی در گزارش خود با اشاره به اینکه امنیت در منطقه شکننده است بر برقراری ثبات دراز مدت و حضور پایدار سازمان ملل در این منطقه تاکید کرد . این گزارش پپس از آن منتشر شد که شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه هزار و هشتصد و شصت و شش خود در تاریخ سیزدهم فوریه گذشته، چهار ماه فرصت برای بازنگری درباره موضوع حضور نیروهای سازمان ملل در این منطقه تعیین کرد. اما آنچه به عنوان اشتباه بزرگ بان کی مون در این گزارش به چشم می خورد آن است که در این گزارش برخلاف گزارشهای گذشته اشاره ای به اینکه آبخازیا جزوء لاینفک گرجستان است، نشده است. این موضوع که شدت با مخالفت امریکا مواجه شده است ، مورد درخواست روسیه بود. حتی هیئت نمایندگی روسیه در آغاز دور پنجم مذاکرات ژنو میان گرجستان ، روسیه ، آبخازیا و اوستیای جنوبی، به دنبال ترک نشست از سوی هیئت نمایندگی اوستیای جنوبی، خواستار توقف این رایزنیها تا دریافت اطلاعات تازه در خصوص مسائل امنیتی منطقه از سوی دبیر کل سازمان ملل متحد گردید. هیات اوستیای جنوبی به این دلیل که هیات آبخازیا در مذاکرات حضور نداشته ، مذاکرات را ترک کرد . بنظر می رسد این موضوع سناریوی از قبل بود تا هر چه بیشتر وجهه ای حقوقی و مستقل به آبخازیا داده شود و در عین حال کی مون برای عدم اشاره به تعلق آبخازیا به گرجستان تحت فشار قرار گیرد. تاخیر سه روزه در ارایه گزارش کی مون بخاطر مخالفت روسیه با عبارت ” آبخازیا جزوء لاینفک گرجستا” و نهایتا حذف این عبارت در گزارش نشان داد که دبیرکل سازمان ملل در مواقع حساس و بحرانی تحت فشار قدرتهای بزرگ قرار می گیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که بان کی مون بمنظور جلوگیری از از به بن بست رسیدن مذاکرات ژنو که تاکنون پنج دور آن از اکتبر گذشته و بعد از جنگ اوستیای جنوبی آغاز شده است، به چنین اقدامی دست زده است. اما واقعیت این است که به همان اندازه که موضع دبیرکل سازمان ملل در باره استقلال یکجانبه کوزوو اشتباه و انفعالی بود و در آن حادثه عملا مون به نفع امریکا گام برداشت ، در گزارش اخیر نیز موضع کی مون اشتباه بوده و بنفع روسیه گام برداشته است. بی شک چنین اقداماتی می تواند روحیه جدایی طلبی در مناطق گریز از مرکز قفقاز را تقویت کند. در واقع گزارش کی مون نخستین گام برای خدشه دار کردن تمامیت ارضی گرجستان از سوی سازمان ملل محسوب می شود. واقعیت این است که همانطوریکه خود کی مون نیز تلویحا اشاره کرده اساسا ماموریت سازمان ملل در گرجستان که از سال ۱۹۹۴ و در چارچوب نیروهای صلح بان موسوم یونومیگ انجام می شود ، موفق نبوده است. چنانچه این نیروها نتوانستند از درگیری گرجستان با اوستیای جنوبی وآبخازیا در تابستان گذشته جلوگیری کنند. گروه دوستان دبیرکل سازمان ملل برای حل مناقشه آبخازیا نیز که از سال ۱۹۹۷ تلاش می کند ، تاکنون عملکرد موفقی نداشته است . اکنون نیز کی مون با اشاره نکردن به تعلق آبخازیا به گرجستان در گزارشی که قرار است مبنای ماموریت آتی سازمان ملل در گرجستان شود، روندی اشتباه آغاز کرده است که مغایر با یکی از اصول بنیاد منشور سازمان ملل مبنی بر حمایت از مرزهای ملی کشورها و احترام به تمامیت ارضی آنهاست. اگر چه اساسا تحولات چند ماه گذشته گرجستان عمدتا ناشی از رقابت مخرب قدرتها بزرگ در قفقاز است، اما مطالعه عملکرد سازمان ملل و شورای امنیت در این خصوص و موارد مشابه آن ، بخوبی نشان می دهد که سازوکارهای سازمان ملل برای برقراری صلح و امنیت واقعی جهانی به دلایل مختلف از جمله اعمال قدرت کشورهای بزرگ بویژه کشورهای دارای حق وتو ضعیف است و این سازمان برای کمک واقعی به تحقق صلح جهانی نیاز به اصلاحات اساسی از جمله حذف حق وتو دارد.