معرفی بنیاد سوروس (اهداف و عملکردها)
بنیاد سوروس که در حدود پنجاه کشور جهان شعبه دارد ، پس از بحران مالی سال ۱۹۹۷و ۱۹۹۸ جنوب شرق آسیا و سپس تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان هر چه بیشتر مورد توجه محافل سیاسی قرار گرفته است . رئیس این بنیاد ، جورج سوروس است . «سوروس» در سال ۱۹۳۰ در بوداپست متولد شده و در هفده سالگی برای تحصیل به انگلیس مهاجرت کرده است . سوروس ۷۴ ساله یک یهودى است که با مدارک هویت جعلى در بخشى از مجارستان که توسط نازى ها اشغال شده بود در پناه دوستان خانوادگى شان بزرگ شد. او در دوران پس از جنگ با فرار از قوانین کمونیست‌ها در دانشکده معروف اقتصاد لندن شروع به تحصیل کرد.سوروس در سال ۱۹۵۶ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و در همین سال بود که انقلاب مجارستان به وقوع پیوست. طى سه دهه پس از آن، او توانست به عنوان مدیر صندوق مالى و متخصص در امنیت مالى و معاملات ارزى در حدود ۷ میلیارد دلار سرمایه جمع کند. تا زمانى که دیوار برلین فرو پاشید، سوروس ادعا کرد که نیمى از ثروت خود را صرف دموکرات سازى اتحاد جماهیر سابق کرده است. گفته می شود وی در فروپاشی شوروی نقش داشته است.
جورج سوروس همواره کوشیده است موسسه خود را بعنوان یک موسسه‌ای در اقصی نقاط جهان که کمک‌های بشر دوستانه انجام می دهد، معرفی کند. این میلیاردر مجاری‌الاصل که دارای چند کتاب از جمله کتاب «حباب برتری آمریکا» است. بسیاری معتقدند سوروس با اقدامات خود در خدمت نظام سرمایه داری به سبک امریکایی است . با وجود این سوروس همواره با سفر به مناطق مختلف جهان و سخنرانی در مورد اشاعه دموکراسی و آزادی خواهی سعی دارد موسسه خود را بعنوان یکی از بازوهای اشاعه دموکراسی در جهان معرفی کند.

در این راستا همواره از سوی رسانه های غربی چنین تبلیغ می‌شود که بنیادهای او تاکنون ۴/۲ میلیارد دلار پول برای رسیدگی به مشکل فقر و بیماری در سراسر جهان کمک خیریه ارائه کرده است. اما وی به سازمان ملل برای ارایه چنین کمک هایی اعتقاد ندارد و تنها یکبار از طریق سازمان ملل اینگونه کمک ها را ارایه کرده است .

به باور ناظران سیاسی تمایل بنیاد سوروس برای ارایه کمک ها به صورت مستقیم در واقع حاکی از تلاش این بنیاد برای نفوذ در مناطق هدف در پوشش این کمک هاست .

“جورج سوروس” میلیاردر آمریکایی, که در بحرانهای آسیای جنوب شرقی و روسیه و همچنین بحران مالی انگلستان یکی از مقصرین اصلی به شمار می رود، اخیراً در گفتگوی با “اشپیگل “, بحران اخیر مالی در جهان را به بحث کشیده و از ماهیت دوگانه خود دفاع کرده است. “سوروس” مدعی است : « ما شاهد یک فروپاشی عظیم در اقتصادهای پیرامونی نظام سرمایه داری بوده ایم . هر چند که تاکنون هسته مرکزی نظام سرمایه داری از این تحولات در امان مانده است. نظام بین الملل سرمایه داری همانند یک چرخه بسیار عظیم عمل می کند. در این چرخه نهادهای مرکزی، سرمایه ها را به مناطق حاشیه ای ارسال می‌کنند و در یک فرآیند آن را مجددا جذب مرکز می‌نمایند. بنظر می‌رسد بنیاد سوروس از این ایده برای گسترش فعالیت های خود استفاده می کند.
بنیاد “سوروس” تاکنون در زمینه تاسیس صندوق‌های سرمایه‌گذاری در اروپای شرقی و آسیا اقدام ‌کرده است و مدعی است این نهادها را ایجاد کرده است تا از زیاده‌ روی‌ها در بازار جلوگیری کند .به ادعای سوروس مدل “توازن قوا” در بازارهای مالی راهگشا نیست. این مدل در بازارهایی که با حجم مشخصی از کالا روبرو هستیم, چاره ساز است ، ولی در بازارهای مالی این‌چنین نیست؛ چرا که نمی‌توان با قاطعیت چیزی را مشخص کرد. بازارهای مالی به نظارت و کنترل نیاز دارندو بنیاد سوروس نیز ظاهراً با تاسیس صندوق های سرمایه گذاری در این مسیر حرکت می کند . این در شرایطی است که بنیاد سوروس از این اهرم بعنوان یک اهرم سیاسی برای فشار به کشورهای هدف استفاده می کند .
بنیاد سوروس تاکنون با فعالیت خود در اقصی نقاط جهان در اشاعه نظام سرمایه داری فعالیت کرده است . اما جورج سوروس برای حفظ ظاهر گاه خود به انتقاد از نظام سرمایه داری می‌پردازد.

وی در گفتگو با یکی از شماره های اخیر نشریه اشپیگل گفته است ، بواسطه نظام سرمایه‌داری اکنون افراد خود را در مقابل امکانات متعددی می‌بینند که در عین حال، آشفتگی و سرگردانی را با خود به همراه آورده است. پول را دیگر وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نمی‌پندارند؛ بلکه آن را هدف نهایی می انگارند. من بر این اعتقاد هستم که بازار, مکانیسمی را عرضه می‌کند که قادر به تامین نیازهای فردی می باشد. اما در این مکانیسم نیازهای اجتماعی پاسخی برای خود نمی‌یابند. در دموکراسی پارلمانی, مکانیسمی وجود دارد که آسایش همگان را تامین می کند. اما در اقتصاد بازار چنین رویکردی به تامین آسایش همگانی وجود ندارد.

نگاهی به فعالیت های بنیاد سوروس نشان می دهد که فعالیت های اقتصادی این بنیاد در اقصی نقاط جهان همواره بحران ساز بوده است.

در سال ۱۹۹۲ درست پیش از آن که استرلینگ (واحد پول بریتانیا) تا حدود زیادی ارزش خود را از دست بدهد، سوروس یک میلیارد دلار کاسبی کرد و از آن پس به عنوان “مردی که بانک انگلیس را ورشکست کرد” مشهور شده است . بنیاد سوروس در ایجاد بحران‌های مالی در تایلند ، اندونزی ، مالزی ، روسیه و برزیل نیز نقش داشته است . در این راستا لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا ” رییس جمهوری برزیل در سخنرانی خود در اجلاس جهانی اقتصاد در داووس سوییس در دو سال پیش نهادهای مالی جهانی از جمله بنیاد سوروس را عامل بحران در کشورش عنوان کرد و در مقابل ” جرج سوروس ” ، میلیاردر به دفاع از اقتصاد بدهی زده برزیل بپردازد و تنها خواهان حمایت صندوق بین المللی پول از اقتصاد برزیل شد.

وی گفت: حمایت نکردن از برزیل منجر به صدا در آمدن ” ناقوس بدبختی ” برای صندوق بین المللی پول خواهد شد.

بنیاد سورس برای پیشبرد اهداف خود در اقصی نقاط جهان، نهادهای زیر مجموعه ای را ارایه کرده است که از جمله معروف‌ترین آنها انستیتوی جامعه باز و بنیاد رنسانس است . شبکه سازمان‌های بنیاد سوروس که در سراسر جهان و به خصوص در اروپا و جمهوری‎‌های شوروی سابق ساخته شده است، هدف کاملاً مشخصی را دنبال می‌کند و آن ایجاد تغییرات زیربنایی اجتماعی و سیاسی مطابق با خواست امریکا و رژیم صهیونیستی است . بعنوان نمونه در یوگسلاوی و گرجستان و اوکراین این به اصطلاح “گروههای مدنی” وابسته به سوروس ،به سازماندهی احزاب و سازمان‌های ضد دولتی پرداختند که در ترتیب دادن شورش نقش داستند .
جورج سوروس ، صهیونیستی که با غارت ملی منافع مردم شرق آسیا در سال های گذشته بحران شدید اقتصادی ایجاد کرد . وی با سرمایه گذارى خود علیه پوند، بانک انگلستان را با شکست مواجه کند و تنها در بعد از ظهر یک روز یک میلیارد دلار به دست آورد. اکنون همین فرد در مناطقی نظیر قفقاز و آسیای مرکزی سرمایه گذاری‌های سیاسی انجام می دهد . این عنصر ظاهراً خیّر که دستی هم در صندوق بین المللی پول و برنامه های جهت دار آن دارد، همان کسی است که قریب یک دهه پیش به کمک سرمایه هنگفتش بحران مصنوعی در بازار سهام روسیه به راه انداخت و صاحب سود ۱۰۷ میلیون دلاری شد و باز، او همان کسی است که چند سال پیش به واسطه نفوذ مالی اش در آسیای جنوب شرقی، اسباب بحران اقتصادی بزرگ را در کشورهایی چون مالزی و تایلند فراهم آورد و باعث سقوط ارزش پول ملی این کشورها در برابر دلار شد.
رد پای بنیاد سوروس را از برزیل تا روسیه و قفقاز و تا آسیای جنوب شرقی می توان رصد کرد. او ژوئن ۲۰۰۲ طی سخنانی گفت که خشم بسیاری را در برزیل برانگیخت. سوروس در گفتوگو با روزنامه «فولیو سائوپولو» ضمن حمایت از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفته بود «در نظام نوین سرمایه داری، سران کشورها را فقط آمریکا تعیین می کند. درانتخابات برزیل نباید نامزد مخالف سیاست های ما انتخاب شود. در واقع این برزیلی ها نیستند که رأی می دهند. چنانچه نامزد دیگری انتخاب شود، در صحنه اقتصاد برزیل آشفتگی های بزرگی رخ خواهد داد. آمریکا در شرایط فعلی جهان به منزله روم دنیای قدیم است که تنها رژیم صاحب حق رأی بود» . این اظهارات بخوبی نشان می دهد که بنیاد سوروس در ورای اقدامات باصطلاح خیرخواهانه و بشردوستانه تا چه حد در خدمت منافع رژیم صهیونیستی و امریکا است . اگر چه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ، سوروس به مخالفت با بوش پرداخته و از جان کری حمایت کرد ، اما هر دوی آنها ، حمایت خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند . در واقع بنیاد سوروس از یک سو تحت پوشش اشاعه دموکراسی و از طریق نهادهایی نظیر انستیتوی جامعه باز و بنیاد رنسانس در کشورهای هدف به تماس و جهت دهی به مخالفان دولت می پردازد و ازسوی دیگر با استفاده از حربه فشار اقتصادی و کمک مالی به مخالفان برنامه های خود را اجرا می کند که این سناریو در نوامبر ۲۰۰۳ در گرجستان اجرا شد .

نقش سوروس در بحران مالی سال ۱۹۹۸ آسیای جنوب شرقی
آسیای جنوب شرقی در سال ۱۹۹۷ شاهد بروز بحران شدید مالی شد که چندین کشور از جمله اندونزی ، مالزی و تایلند را در برگرفت . در این سال ناگهان ارزش سهام در بازارهای شرق آسیا سقوط کرد، به طوری که سراسر منطقه را نگرانی فرا گرفت و تدابیر جبرانی و پیش‌گیرانه آغاز شد. تحلیلگران برای این بحران چند علت و منشا برشمردند که از جمله آنها رکود همزمان اقتصادی در ژاپن و آمریکا بود. اما این موضوعی بود که بیشتر از سوی رسانه های غربی مطرح می شد و آن سعی می‌کردند که بروز این بحران را تنها یک موضوع صرفا اقتصادی عنوان کنند .
از جمله دلایل اقتصادی بحران ۱۹۹۷ جنوب شرق آسیا بر این فرض استوار بود که قدرت تولید بنگاه‌های شرق آسیا به لحاظ کمی افزایش یافته و بازار از کالا اشباع شده بود. در آن زمان ژاپن و ایالات متحده به علت رکود، امکان سرمایه‌گذاری‌های تازه در زمینه نرم‌افزاری و نوآوری نداشتند . این در شرایطی بود که مصرف کنندگان نیز حاضر به هزینه کردن برای کالاهایی که نمونه آن را به حد وفور دارند، نبودند. در واقع مصرف کنندگان، اندوخته‌های خود را برای خرید نسل نوی کالاها نگه داشته‌اند و مادام که تحولی در صورت و محتوای کالاها رخ ندهد، پول خود را هزینه نمی‌کنند. بحران مالی سال ۱۹۹۷ جنوب شرق آسیا همانطوریکه با خارج کردن سرمایه توسط بنیاد سوروس و برخی از کشورهای غربی ایجاد شد ، با ورود سرمایه از کشورهای غربی تا حدودی کاهش یافت. اما زمینه برای سیطره اقتصاید آمریکا بر این مناطق هر چه بیشتر فراهم شد .
در تبیین علل بحران مالی سال ۱۹۹۷ ماهاتیر محمد نخست وزیر وقت مالزی افشاء کرد که جورج سوروس میلیاردر آمریکایی – صهیونیستی در این بحران دست داشته است. به گفته ماهاتیر محمد جورج سوروس با خارج کردن سرمایه‌های خود از بازارهای شرق آسیا موجب بحران شده است. جورج سوروس نیز موضوع خارج کردن سرمایه را پذیرفت، اما کوشید ریشه بحران را به مسایل دیگر ربط دهد. وی گفت که او تنها ۵/۱ میلیارد دلار از سرمایه خود را آن هم پس از اوج گرفتن بحران از شرق آسیا خارج کرده است و کشورهای این منطقه نباید گناه مشکلات خود را به گردن او بیندازند.
ماهاتیر محمد نخست‏ وزیر سابق مالزى بحران جنوب شرق آسیا را با «جهانی ‏سازى‏»، مرتبط عنوان کرده است . و به ملت‌هاى مستقل دنیا هشدار داد تا در پذیرش چنین مفاهیمى از «توسعه‏» که خود نقشى در ایجاد آن نداشته‌‏اند، احتیاط کنند. وى افزود در منطقه جنوب شرقى آسیا با نمونه بارزى از هرج و مرج ناشى از جهانی ‏سازى روبرو بودیم.

«ماهاتیر محمد» گفت: پس از آن که ما حرکت جدید جهانی ‏سازى و به تبع آن آزاد سازى اقتصاد را پذیرفتیم، اقتصاد و پولمان مورد حمله محافل بزرگ مالى و کسانى قرار گرفت که محصول همین نظام آزاد هستند. وى افزود: حاصل چهل سال زحمت و سختى کشیدن ملت مالزى در عرض چند هفته به دست کسانى نابود شد که هیچ معیار و قانون بین‏‌المللى براى برخورد با آن‌ها وجود ندارد. اشاره وى به «جورج سوروس‏» سرمایه ‏دار و معامله‏‌گر بزرگ آمریکایى بود که با معامله‌‏هاى کلان ارز، باعث‏ سقوط ارزش پول کشورهاى جنوب شرق آسیا شد.

جورج سوروس در توجیه بحران مالی جنوب شرق آسیا گفته است :« بازار خودش را تنظیم خواهد کرد. در واقع بازار اقداماتی بیش از آنچه حکومت‌های کاملاً منضبط، انجام می دهند، انجام خواهد داد. »

در راستای همین ایده، بنیاد جورج سوروس مدعی شده است که اقدام این بنیاد در معامله گری ارز در کره جنوبی و کاهش ارزش پول ملی این کشور ، اقدامی برای نظم بخشیدن به حکومت سئول بوده است . از نظر بنیاد سوروس ، حکومت‌ها را برای آن که حکومت کردن خوب آموزش ببینند ، باید محدود کرد.

طرح و قبول چنین ادعای مضحکی معیار سیطره کاپیتالیسم تلقی می‌شود. باید گفت بازار جای بزرگی است که در آن مبادلات و داد و ستدها کمک زیادی به ایجاد ثروت می‌کند . اما بازار به کسب سود و آن هم حداکثر سود می اندیشد . یک بازار آزاد فقط می تواند به سودجویان کمک کند تا سود خویش را به حداکثر برسانند . در چنین شرایطی این ادعای سوروس که بازار آزاد منضبط کننده حکومت‌ها و پشتوانه ملت‌ها ست ، بی اساس بنظر می رسد .
باید گفت جهان در سال ۱۹۹۷ و در جریان بحران مالی جنوب شرق آسیا شاهد بود که چگونه بنیاد سوروس و معامله گران بزرگ ارز اقتصادهای کل منطقه را منظور بدست آوردن پول بیشتر برای خود به نابودی کشاندند. البته آنها این امر را انکار کردند و بمانند بنیاد سوروس مدعی شدند که این حکومت‌های فاسد و غیرشفاف بودند که اقتصاد کشورشان را به نابودی کشاندند . اما قبل از ژوئیه ۱۹۹۷ همین حکومت‌ها کشورهایشان را آنقدر سریع توسعه می دادند که در محافل اقتصادی از آنها به معجزه های اقتصادی و ببرهای اقتصادی نام می بردند . چگونه امکان دارد که به یکباره همه این ببرهای آسیای در ژوئیه ۱۹۹۷ حکومت‌های بدی شوند و اقتصادشان به سوی نابودی حرکت کند . این ادعا که سقوط اقتصادهای شرق آسیا بعلت حاکمیت بد و حکومت‌های فاسد رخ داده با واقعیت تطایق ندارد . نسبت دادن این مساله به معامله گران ارز و دستکاری‌های آنان منطقی تر است ، چراکه بحران بزرگ پولی آسیا بلافاصله پس از ظهور معلمله گران ارز از جمله بنیاد سوروس در صحنه جنوب شرق آسیااتفاق افتاد . بنیاد سوروس و رسانه های طرفدار آن پیوسته درباره سقوط قریب الوقوع اقتصادها در جنوب شرق آسیا سخن گفتند تا آنجا که بانک‌های بین المللی از دادن وام گریزان شدند. سرمایه گذاران کوتاه مدت نیز سرمایه هایشان را خارج کردند و نهایتاً با خارج شدن سرمایه از طریق بنیاد سوروس بحران مالی شروع شد .
در نتیجه بحران مالی جنوب شرق آسیا ، میلیون‌ها کارگر اخراج شده به خیابان‌ها ریختند و آشوب به پا کردند و فروشگاه‌ها را آتش زدند.

بر اثر بحران اقتصادی _ مالی ، در وضعیتی که مردم قبلاً درآمدهایشان را از دست داده بودند ، حکومت‌ها مجبور به قطع یارانه های مواد غذایی و سوخت و افزایش نرخ های مالیاتی شدند . صندوق بین المللی پول که در آن بنیاد سوروس نفوذ زیادی دارد ، خواستار کاهش هزینه دولت‌ها شد . در نتیجه آشوب‌ها افزایش یافت و همان دولت‌های که قبل از آن آنقدر قدرتمند بودند که در کشورهایشان معجزه اقتصادی انجام دهند، از لحاظ اقتصادی سقوط کردند.

این حوادث تلخ بخاطر این نظر بنیاد سوروس که بازارها قادرند خودشان را تنظیم کنند و حتی دولت را منضبط کنند ، اتفاق افتاد. باید گفت بازارها فقط دلواپس سود، آن هم حداکثر سود هستند. در مالزی خروج کوتاه مدت سرمایه موجی شد تا شاخص بازار سهام از هزار واحد به ۲۶۰ واحد تنزل کند . هر آنچه در مالزی ، آسیای جنوب شرقی و آسیای شرقی اتفاق افتاد همه به دلیل عملیات بازار آزاد بود که بانی آن بنیادهایی نظیر بنیاد سوروس بود .

در واقع نهاهای غربی از جمله بنیاد سوروس کوشیدند در سال ۱۹۹۷ از وضعیت اقتصادی جنوب شرق آسیا برای افزایش نفوذ در این مناطق و باصطلاح خود منضیط کردن حکومت های این منطقه استفاده کنند. در این راستا نیز ماهاتیر محمد با اشاره به نقش بنیاد سوروس در بحران جنوب شرق آسیا آن را ناشی از توطئه جهانی یهودی ها خواند. اگر چه سیاست های مالی ماهاتیر مالزی را تا حدودی به سلامت از آن بحران مالی نجات داد. بعد از بحران مالی سال ۱۹۹۷ او سیاست های کنترلی کوتاه مدتی برای سرمایه در این کشور اعمال کرد که هدف از آن جلوگیری از خروج پول های خارجی از کشور بود. این سیاست ها نتیجه داد چرا که یک سال بعد تولید ناخالص داخلی مالزی به رقم تولید خود بازگشت. امروزه مالزی اقتصادی چند وجهی و مدرن دارد و الگوی موفق آسیاست.در هر حال بحران جنوب شرق آسیا نشان داد که بنیاد نظیر بنیاد سوروس تلاش دارند تا در کشورهای مورد نظر خود در فرصت لازم از حربه های اقتصادی برای ایجاد بحران و تحت فشار قرار دادن دولت ها استفاده کنند .

تحرکات بنیاد سوروس در گرجستان

منطقه قفقاز و آسیای مرکزی از مناطقی است که بنیاد سوروس طی سال‌های اخیر کوشیده است فعالیت های خود را در آن گسترش دهد. فعالیت های این بنیاد در قفقاز و آسیای مرکزی پس از تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان که به انقلاب مخملی معروف شده است ، هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است . گرجستان دوم نوامبر ۲۰۰۳ شاهد انتخابات پارلمانی بود ، اما مخالفان دولت شواردنادزه به رهبری میخائیل ساآکاشویلی مدعی تقلب در انتخابات شدند و پس از برگزاری تظاهرات سازماندهی شده ، سرانجام در ۲۲ نوامبر پارلمان را اشغال و ادوارد شواردنادزه را که متحد نزدیک آمریکا در قفقاز شناخته می شد ، مجبور به استعفاء کردند .
ادوارد شواردنادزه پس از استعفاء اقدام به افشاء گری در مورد نقش بنیاد آمریکایی ـ صهیونیستی در حوادث نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان کرد . وی جورج سوروس میلیاردر یهودی الاصل آمریکایی را متهم کرد که با اختصاص چندین میلیون دلار به اغتشاشات نوامبر ۲۰۰۳ در گرجستان، برکناری وی را رقم زده است . شواردنادزه رییس جمهور مستعفی گرجستان، اعلام کرد که نمی‌تواند بگوید چه کشورهایی از شورش‌های بوجود آمده علیه وی حمایت کردند؛ اما مطمئناً گروه‌های بین المللی هم چون موسسه سوروس، از مخالفان وی پشتیبانی مالی کرده‌اند. شواردنادزه گفت‌: هدف بنیاد سوروس، ایجاد شرایطی شبیه به یوگسلاوی بود؛ جایی که تحرکات معترضان در سال ‌٢٠٠٠، منجر به اخراج اسلوبودان میلوشویچ شدند. رییس جمهور مستعفی گرجستان گفت : من متعجبم که موسسات بین‌المللی چگونه در امور داخلی کشورها دخالت می‌کنند. شواردنادزه، پیش از این نیز ریچارد مایلز سفیر آمریکا در گرجستان را نیز به دامن زدن به این اغتشاشات متهم کرده بود.
ادوارد شواردنادزه همچنین گفته است جورج سوروس از جنایت کارانی است که باعث ایجاد تغییرات در نظام سیاسی گرجستان شد. به گفته وی سوروس یک سری برنامه‌ها برای کمک به مخالفان رهبری در انتخابات گرجستان تدارک دیده بود افشاءگری شواردنادزه که قربانی اعتماد به غرب شد ، در مورد بنیاد سوروس از آنجا اهمیت دارد که پس از تشکیل دولت جدید در گرجستان اعلام شد که چهار تن از اعضای دولت جدید گرجستان (شامل وزرای آموزش و پرورش ، دادگستری ، دارایی و ورزش جوانان ) وابسته به میلیاردر یهودی آمریکایی هستند. این چهار نفر قبلاً کارمند دفاتر «جورج سوروس» بوده اند و سالیان متمادی از این سرمایه دار یهودی الاصل آمریکایی پول می گرفتند تا برنامه های او را در گرجستان به مرحله اجرا درآورند. ناظران سیاسی، حضور «لابی سوروس» در دولت جدید گرجستان را غیر مترقبه نمی دانند، چرا که این میلیاردر آمریکایی اعلام کرده است که برای سرنگونی حکومت شواردنادزه میلیون‌ها دلار پول هزینه کرده است . در همین راستا ، «سوروس» در دیدار خود با «میخائیل ساکاشویلی» رئیس جمهوری گرجستان در شهر «داووس» سوئیس وعده کمک مالی به دولت جدید تفلیس داده است.
جالب اینکه جورج سوروس اقدامات خود در گرجستان را در چارچوب حمایت از دموکراسی توجیه کرده است.

وی گفته است:‌ « میلیونرها پول خرج می کنند و اما میلیاردها تاریخ بوجود می آورند. باید گفت از ۱۶ می سال ۲۰۰۳ که کالین پاول وزیر امورخارجه آمریکا سفر خود به تفلیس را به تعویق انداخت ، جریانات مشکوکی در گرجستان بوقوع پیوست . بطوری که تابستان ۲۰۰۳ شواردنادزه از رئیس جمهور آمریکا خواست به ماموریت تفرقه افکنانه ریچارد مایلز سفیر این کشور در تفلیس پایان دهد ، اما بوش نپذیرفت . دولت شواردنادزه در سال ۲۰۰۳ در مقابل واقعیت امکان پذیر نبودن پرداخت بدهی خود مواجه شد. در همین هنگام بود که صندوق بین الملی پول که بنیاد سوروس در آن نقوذ داشت ،در آستانه انتخابات پارلمانی گرجستان اعلام کرد که وام به این کشور پرداخت نخواهد کرد . دخالت جورج سوروس آمریکایی یهودی الاصل در سقوط شواردنادزه در شرایطی بود که شواردنادزه در راستای اعتماد به غرب از وی برای تأسیس انستیتوی جامعه آزاد به گرجستان دعوت کرده بود. روابط دوستانه سوروس و شواردنادزه که از اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شده بود پس از استعفای میخائیل ساآکا شویلی رهبر مخالفان شواردنادزه از وزارت دادگستری در سال ۲۰۰۱ رو به سردی گرایید. دکتر برندا شیفر رئیس مرکز مطالعات خزر دانشگاه هاروارد با بیان این که سوروس جایزه جامعه آزاد انستیتو را به ساکاشویلی داده بود، می گوید:

«سوروس از طریق انستیتو جامعه آزاد عملیاتی را برای برکنار کردن شواردنادزه آغاز کرده بود و در این راه حتی از روش مخالفان صرب برای برکناری میلوسویچ الگو برداری کرده است.» میلیاردر آمریکایی حدود ۵۰۰ هزار دلار نیز در شبکه روستاوی -۲ که نقش برجسته ای در انقلاب مخملی گرجستان داشت سرمایه گذاری کرده بود.

یک سال قبل از «انقلاب مخملی » گرجستان که بدون کوچکترین درگیری و خشونت انجام شد، آمریکایی ها و بنیاد سوروس گروهی از دانشجویان گرجی را شناسایی و به صربستان (یوگسلاوی سابق) منتقل کردند تا شیوه تظاهرات و آشوب را زیر دست مأموران کارآزموده سیا و پنتاگون آموزش ببینند. آنها ۲ ماه قبل از نوامبر ۲۰۰۳ ، به گرجستان بازگشتند و شروع به آموزش یک هزار نفر دیگر کردند. چندی بعد روزنامه واشنگتن پست فاش کرد «وزارت خارجه آمریکا به طور عمیق در حوادث گرجستان شرکت داشت». «شواردنادزه» یک هفته پس از استعفای اجباری، حرف های قابل تأملی را بر زبان راند وی گفت من یکی از نجات دهندگان غرب از خطر جنگ هسته ای بودم اما غرب به من خیانت کرد. در ماه های آخر، کسانی چون جیمز بیکر وزیرخارجه سابق آمریکا که از دوستان شواردنادزه بودند، از تفلیس دیدن کردند که منجر به فشار برای برکناری رئیس جمهور ی گرجستان شد.»
پس از وقوع انقلاب مخملی در گرجستان سوروس اعلام کرد «از جنبش گل سرخ در گرجستان راضی ام. من برای ایجاد دگرگونی های مشابه در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز میلیون ها دلار هزینه کرده ام. بنیاد خیریه من از اصلاحات در تمام این کشورها حمایت می کند ».
این عنصر ظاهراً خیّر که دستی هم در صندوق بین المللی پول و برنامه های جهت دار آن دارد، همان کسی است که قریب یک دهه پیش به کمک سرمایه هنگفتش بحران مصنوعی در بازار سهام روسیه به راه انداخت و صاحب سود ۱۰۷ میلیون دلاری شد و باز، او همان کسی است که چند سال پیش به واسطه نفوذ مالی اش در آسیای جنوب شرقی، اسباب بحران اقتصادی بزرگ را در کشورهایی چون مالزی و تایلند فراهم آورد و باعث سقوط ارزش پول ملی این کشورها در برابر دلار شد.
اگرچه جورج سوروس مدعی شده است که برای اشاعه دموکراسی ، انقلاب مخملی در گرجستان به را انداخته است ، اما به باور کارشناسان سیاسی این اقدام بنیاد سوروس در راستای مطامع امریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفت . باید گفت به رغم آنکه شواردنادزه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر حتی مشاوران نظامی آمریکایی را نیز به گرجستان پذیرفت و در پروژه های مخالف منافع روسیه ، یعنی پروژه خط لوله نفت باکو – جیحان مشارکت جست. اماً ظاهرا اهمیت و ضرورت حل مسئله آبخازیا برای رونق دادن به اقتصاد کشور و نیز تسهیل در برآوردن برخی نیازهای گرجستان از روسیه شامل گاز و برق ، شواردنادزه را در سال ۲۰۰۳ برآن داشت تا به سوی مسکو حرکت کند . در چنین شرایطی مذاکرات پوتین با شواردنادزه در مارس ۲۰۰۳ در مورد آبخازیا ، امکان مثبت تمدید قرارداد مربوط به استفاده روسیه از دو پایگاه نظامی در گرجستان, امضای قراداد ۲۵ ساله صدور انرژی از روسیه به گرجستان و نیز موافقت شواردنادزه با درخواست پوتین برای شرکت فعال کشورش در ایجاد یک منطقه آزاد تجاری میان روسیه ، قفقاز و آسیای میانه را می‌توان درک کرد. درازای این نزدیک شدن به روسیه ، اصلان آباشیدزه ، زمامدار منطقه خودمختار ” آجاری ” در گرجستان که از متحدان روسیه به شمار می‌رفت، از سوی مسکو به اتحاد و نزدیک شدن بیشر با حزب شواردنادزه و حمایت از وی در برابر مخالفانش تشویق شد. این چرخش‌ها و رویکردهای جدید شواردنادزه از چشم واشنگتن و بنیاد سوروس پنهان نماندو حمایت آشکار و پنهان آمریکا و بنیاد سوروس از مخالفان شواردنادزه در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۳ را نیز باید از این منظر نگریست.اکنون نیز بنیاد سوروس در راستای منافع گرجستان حرکت نمی کند . در این راستا می توان به تامین مالی جدایی طلبان و برخی از وزرای دولت خودخوانده آبخازیا از سوی بنیاد سوروس اشاره کرد . در این راستا ، استاتنیسلاو لاکوبا از فعالان سیاسی آبخازیا فاش ساخته است که ۷ نفر از وزیران از بنیاد سوروس پول می گیرند .تحولات گرجستان بخوبی نشان داد که بنیاد سوروس تا چه در راستای مطامع امریکا و رژیم صهیونیستی حرکت می کند .

تحرکات بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان :

جمهوری آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز است که بنیاد سوروس بلافاصله پس از فروپاشی شوروی کوشید ، حضور خود را در این کشور افزایش دهد . این موضوع دلایل مختلف دارد . اول اینکه جمهوری آذربایجان تنها کشور اسلامی در قفقاز محسوب می شود. دوم اینکه جمهوری آذربایجان با داشتن منابع قابل توجه انرژی بعنوان یک کشور ثروتمند در قفقاز شناخته می شود. در چنین شرایطی است که پس از روی کار آمدن حیدر علی اف رئیس جمهوری فقید جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۳ ، بنیاد سوروس نیز فعالیت های خود را در این کشور گسترش داد و انستیتو جامعه باز سوروس با ادعای اشاعه دموکراسی در جمهوری آذربایجان فعالیت خود را در این کشور اسلامی آغاز کرد .
گفته می شود انستیتو جامعه باز « سوروس» تاکنون ۲۰ میلیون دلار در در راستای با صطلاح کمک به فعالیت رسانه‎‌های ارتباط جمعی و سازمان‌های غیر دولتی در جمهوری آذربایجان مصرف کرده است .” اسد اف“ مدیر شعبه نمایندگی « سوروس» در جمهوری آذربایجان و ” روشن باقر اف” سرپرست بخش روابط عمومی این نمایندگی چندی پیش گفته ‎اند که مخارج نمایندگی « سوروس» در آذربایجان در سال ۲۰۰۳ میلادی بالغ بر ۳ میلیون دلار بوده است .به گفته ” روشن باقر اف“ ۱۵ در صد این کمک‌ها در زمینه مطبوعات ، ۲۴ درصد در زمینه آموزشی ، ۵۰ درصد برای توسعه جمعیت شهروندی و ۱۶ درصد این مبلغ در امور اداری به مصرف رسیده است . وی با اشاره به اولویت سازمانهای غیر دولتی در اختصاص اعتبارات از نظر « سوروس» ، گفته است که ۷۲ درصد کمک‌های مالی این صندوق برای سازمان‌های غیر دولتی و ۲۸ درصد آن به سازمان‌های دولتی اختصاص داده شده است . گفتنی است فعالیت بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان در دوران حیدر علی اف رئیس جمهور فقید جمهوری آذربایجان سیر صعودی داشته است . تا قبل از تحولات گرجستان ، جمهوری آذربایجان نگرانی خاصی از بابت فعالیت های بنیاد سوروس احساس نمی کرد . تنها در سال ۲۰۰۲ و پس از آنکه سوورس اعلام کرد که به جدایی طلبان قره باغ کمک مالی خواهد کرد، انتقادات دولتی از فعالیت بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان مطرح شد و حیدر علی اف از سوروس خواست تا به جای جدایی طلبان به آوارگان جنگ قره باغ کمک کند. برغم این انتقادات جورج سوروس اعلام کرده است تشخیص اینکه کمک های خود را به چه گروهی خواهد داد ، به عهده خودش است. وی همچنین وعده داده است برای اعطاء کمک شش میلیون دلاری به ارامنه قره باغ به جمهوری خودخوانده قره باغ سفر کند . گفتنی است بنیاد سورویس در جمهوری خود خوانده قره باغ نمایندگی دارد که ریاست آن را کارن میرزویان بعهده دارد .
با وقوع تحولات نوامبر ۲۰۰۳ در گرجستان و افشاء شدن نقش انکار ناپذیر بنیاد سوروس در این تحولات نگرانی‌ها در جمهوری آذربایجان نیز از فعالیت بنیاد سوروس افزایش یافته است . چرا که جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۰۵ با انتخابات حساس پارلمانی مواجه است . بعنوان نمونه پس از تحولات نوامبر ۲۰۰۳ در گرجستان عاقل عباس اف سردبیر نشریه عدالت جمهوری آذربایجان تأکید کرد ، بنیاد سوروس با بازیهای سیاسی درصدد نفوذ در حاکمیت است. برخی از مقامات حزب حاکم آذربایجان نوین از فعالیتهای بنیاد صهیونیستی سوروس در مورد انتخابات آینده پارلمانی ابراز نگرانی کرده اند که در پی این ابراز نگرانی تبلیغات بر ضد این بنیاد در برخی مطبوعات طرفدار دولت شروع شده است.این در حالی است که مطبوعات غربگرای مخالف دولت برای تبرئه بنیاد سوروس از اتهام مداخله در امور داخلی جمهوری آذربایجان تلاش می کنند.این در شرایطی است که سوروس آشکارا تمایل خود برای تغییر در حکومت‌های کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی را مطرح کرده است . در هر حال با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات پارلمانی در جمهوری آذربایجان، بنیاد سوروس فعالیت های خود را در جمهوری آذربایجان افزایش داده است. البته پس از تحولات گرجستان، فعالیت بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان محدود شده بود. اما بدنبال دیدار سوروس با الهام علی اف در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل و نیز درخواست هنری برنر میلیادر یهودی از الهام علی اف ، فعالیت بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان افزایش یافته است.

بطوریکه از دسامبر ۲۰۰۴ بنیاد سوروس اقدام به استخدام نیروهای جدید از میان غیر شیعیان و اصحاب مطبوعات در جمهوری آذربایجان کرده است . بموازات آن بنیاد سوروس مقوله هایی نظیر وضعیت فسادمالی در جمهوری آذربایجان را در دستور کار قرار داده است ، شبیه اقداماتی که در گرجستان انجام داده است . در این راستا نیز با حمایت مالی نمایندگی موسسه جامعه باز بنیاد سوروس در باکو کتاب ” حاکمیت و فساد مالی ” اثر یک نویسنده آمریکایی بنام سوزان رووز آکرمان به زبان آذری در باکو در اواخر سال ۲۰۰۴ منتشر شد. در این کتاب اطلاعات مفصلی در زمینه “انتخابات و رشوه ” و ” شستشوی پولهای کثیف ” ارایه شده است . با افزایش انتقادات از فعالیت های مشکوک بنیاد سوروس در جمهوری آذربایجان ، فوآد سلیمان‎اف از نمایندگان صندوق «سوروس» در ج . آذربایجان، در اظهاراتی مغایر با اظهارات جورج سوروس ، گزارشات مربوط به حمایت این صندوق برای سرنگونی هیات حاکمه را بی اساس خوانده است . به ادعای وی این صندوق درهیچ کشوری اقدام به تغییر دولت نکرده است و این صندوق صرفاً طبق ماموریت خود در راستای شکل گیری دموکراسی ، ایجاد جامعه شهروندی ، حفظ شفافیت در انتخابات و ارتقاء سطح آگاهی مردم فعالیت می‎کند. این در شرایطی است که با تحولات اوکراین و وقوع باصطلاح انقلاب نارنجی در این کشور بنیاد سورس و سفارت امریکا در جمهوری آذربایجان تعدادی از مخالفان دولت باکو را برای دیدن آموزشهای لازم و آشنایی با شرایط مورد انتظار این بنیاد به اوکراین اعزام کرد .

در این راستا ولادیمیر تیموشنکو یکی از نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان از اعزام افرادی از این کشور به اوکراین با حمایت مالی سفارت آمریکا در «باکو» پرده برداشته است .
وی افشاء کرد که سفر ۷۸ تن از ج . آذربایجان به اوکراین در دسامبر ۲۰۰۴ با پشتیبانی سفارت آمریکا و بنیاد سوروس صورت گرفته است. «تیموشنکو» با اعلام این که این افراد از جناح مخالف دولت آذربایجان برای حمایت از جناح مخالف در تظاهرات خیابانی به «کیف»، پایتخت اوکراین، اعزام شده اند، افزود: این سفر و اقامت آنان در اوکراین هزینه زیادی دارد که ازعهده این افراد برنمی آید. وی همچنین گفت: به نظر او حوادث اوکراین از سوی آمریکا و شخص «سوروس» برنامه ریزی شده است. همانطوریکه بنیاد صهیونیستی آمریکایی «سوروس» در تحولات سیاسی گرجستان و سقوط «شواردنادزه» نیز نقش اساسی ایفاء کرد . در این میان سفر عیسی قنبر رهبر حزب مساوات و رهبر بلوک احزاب سیاسی «بیزیم» آذربایجان به اوکراین در حمایت از یوشنکو بیش از همه جلب نظر می کرد .
در واقع بنظر می رسد بنیاد سوروس سعی دارد در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ جمهوری آذربایجان بمانند انتخابات پارلمانی ۲۰۰۳ گرجستان جنجال ایجاد کند . در این راستا از نظر برخی از محافل سیاسی تحریم انتخابات شهرداریهای جمهوری آذربایجان از سوی احزاب غربگرا نظیر مساوات ، دمکرات ، جبهه خلق و استقلال ملی نیز با چراغ سبز بنیاد سوروس صورت گرفته است ، تا زمینه بهانه تراشی ها در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۵ جمهوری آذربایجان فراهم شود . اپوزیسیون غربگرای جمهوری آذربایجان از ماههای اخیر مسایلی نظیر اینکه غرب به آنها سفارش کرده است که تا انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ منتظر بمانند ، مطرح می کنند. در واقع در خوشبیانه ترین حال اگر بنیاد سوروس حتی بدنبال انقلاب مخملی در جمهوری آذربایجان نباشد ، بدنبال فشار بر دولت باکو جهت اخذ امتیازات نفتی بیشتر و زمینه سازی برای نفوذ رژیم صهیونیستی است . بطوریکه جمهوری آذربایجان تنها کشوری بوده است چاپ کتاب نبرد من هیتلر با واکنش تند از سوی محافل صهیونیستی در سال ۲۰۰۴ مواجه شد .
البته با توجه به بافت مذهبی جمهوری آذربایجان ، بنیاد سوروس برای از هم پاشیدن بنیان های اجتماعی و مذهبی در این کشور نیز فعالیت می کند . در این راستا نیز روزنامه «اولایلار» وابسته به وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان چندی پیش از تلاش بنیاد صهیونیستی «سوروس» برای گسترش مواد مخدر در جمهوری آذربایجان در پوشش برنامه مبارزه با موادمخدر خبر داد.این روزنامه در مقاله ای تحت عنوان «باکو در دام هروئین» نوشت: بنیاد «جرج سوروس» که مهر یهودی بر پیشانی برخی روزنامه نگاران، سرمایه داران و روشنفکران جمهوری آذربایجان می زند در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ برنامه محرمانه ۶۳ صفحه ای ویژه ای درباره موادمخدر تهیه کرده است.در این مقاله آمده است: برنامه این سرمایه دار یهودی آمریکایی درباره موادمخدر نخستین بار در روسیه افشا شد و شماری از کارکنان این برنامه دستگیر شدند. «اولایلار» افزود: عوامل «سوروس» در این جمهوری این برنامه را در مدارس، مراکز علمی و تحقیقاتی، زندان ها و بیمارستان ها اجرا کرده اند. این بنیاد همچنین فعالیت هایی جهت اعمال نظر در محتوای کتب درسی جمهوری آذربایجان انجام داده است که مجموع این عوامل نشان می دهد که فعالیت این بنیاد در جمهوری آذربایجان مغایر منافع این کشور است .

تحرکات بنیاد سوروس در ارمنستان :

اگرچه طی سال‌های اخیر فعالیت بنیاد سوروس در جمهوری ارمنستان چندان مطرح نشده است، اما واقعیت این است که انیستیتو جامعه باز ارمنستان شعبه رسمی بنیاد سوروس در این کشور محسوب می شود و از سالها قبل در ایروان فعالیت می کند.

انجام پروژه های مختلف بنیاد سوروس در ارمنستان از طریق این مؤسسه دنبال می شود. واگارشاک هوسپیان مسئول بنیاد سوروس در ارمنستان است . وی هدف از فعالیت سوروس در جمهوری آذربایجان را تروبج ارزشها و نُـرم های مطلوب و لیبرالی و اشاعه دموکراسی غربی عنوان کرده است.

از جمله موضوعاتی که بنیاد سورس در ارمنستان در خصوص آن فعالیت می کند ، رسانه هاست. در این راستا چندی است موضوع رسانه ها و قوانین مربوط به مطبوعات و سایر رسانه های جمعی در ارمنستان موضوع مورد توجه سوروس در ارمنستان است. بویژه در سال ۲۰۰۴ و با مطرح شدن قانون جدید رسانه های ارمنستان بنیاد سوروس شروع به اعمال نظر در این خصوص کرد.

با وجود این فعالیت بنیاد سوروس در ارمنستان نیز پس از انقلاب مخملی گرجستان هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است . ارمنستان بعنوان مهمترین پایگاه روسیه در قفقاز جنوبی شناخته می شود و نوع روابط ارمنستان با کشورهای منطقه از جمله روسیه با ناخرسندی امریکا و رژیم صهیوینیستی همراه شده است . در چنین شرایطی برخی از ناظران سیاسی فعال شدن اپوزیسیون ارمنستان در اواخر سال ۲۰۰۳ و پس از بحران گرجستان ر ا با حمایت های بنیاد سوروس مرتبط می دانند. در حالیکه ارمنستان در سال ۲۰۰۳ انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را پشت سرگذاشته بود ، با وقوع انقلاب مخملی در گرجستان ، اپوزیسیون ارمنستان نیز به رهبری پیمان عدالت شروع به راه انداختن تظاهرات خیابانی علیه دولت رابرت کوچاربان و طرح لزوم برگزاری همه پرسی کرد.

در این میان برخی از نهادهای غربی از جمله گروه‌ها بحران با سیاه نمایی تحولات ارمنستان کوشیدند ، اپوزیسیون را جهت ایجاد نافرمانی عمومی تحریک کنند . در این راستا گزارش گزارش سازمان بین المللی “گروه بحران‌ها” که تحت عنوان “ارمنستان. بی ثباتی داخلی در پیش رو می باشد” در اواخر سال ۲۰۰۴ و همزمان با تحولات اوکراین قابل توجه است.

چه اینکه جورج سوروس از جمله گردانندگان این سازمان می‌باشد. در این گزارش ادعا شده است “رئیس جمهور کوچاریان و مشاوران وی در آوریل سال ۲۰۰۴ با توسل بزور بمنظور پایان بخشیدن به اعتراضات خیابانی، نشان دادند که به فراخوان تبدیل ارمنستان به کشور با تحمل تر، دمکرات تر و ارتشا کمتر، گوش نخواهند داد. در هر صورت، نمایش بازو بار دیگر یادآوری نمود که خشونت فعلاً بخشی از حیات سیاسی ارمنستان می باشد.”مؤلفین گزارش با اشاره به شخص رئیس جمهور ارمنستان ادعا کرده اند :“ رابرت کوچاریان برای اکثریت ارمنستانیها بیگانه تلقی می شود. وی که در دوران اولیه با مقاومت روبرو شده بود، نهایتاً حکومت خود را منسجم ساخته و با تخریب ساختارهای قدیمی، هواداران خویش را (اکثراً دارای ریشه قره باغی) در سمتهای مهم اجتماعی _ اقتصادی منصوب کرد. علی‌رغم اینکه تنها سرژ سرکیسیان وزیر دفاع قره باغ می باشد، ولی خیلی از قره باغیها بعنوان مسئولین دانشگاهها، ادارات، بیمارستانها و مدارس منصوب شده اند.”

مؤلفین این گزارش در مورد احزاب دولت ائتلافی ارمنستان مدعی شده اند:“حزب جمهوری‌خواه قوی‌ترین حزب است و احتمالاً بیشتر از همه متمایل به خیانت به ائتلاف می باشد. هدف جمهوری‌خواهان حفظ قدرت اقتصادی است که آنان از دوران کمونیستی داشته اند. حزب کشور قانون‌مند به رهبری آرتور باغداساریان ۳۵ ساله حزب راستگرای مرکزگرا می باشد. آرتور باغداساریان مورد پسند غرب و از جمله فرانسه می باشد. باغداساریان از حمایت پلیس و ارتش برخوردار نیست، ولی در سال ۲۰۰۸ انتخاب سازشکارانه می تواند به نام وی، بعنوان جانشین کوچاریان، رقم بخورد. حزب داشناکسوتیون و تیم کوچاریان بسیار نزدیک هستند. آنان معتقدند که باید نیروهای امنیتی را تقویت بخشید. گفتنی است سازمان بین المللی “گروه بحرانها” در بروکسل قرار دارد. سیاستمداران معروفی چون ماتی آهتی ساآری رئیس جمهور سابق فنلاند، زبیگنیف برژینسکی مشاور اسبق امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، جرج روبرتسون دبیر کل سابق ناتو، جورج سوروس، عضو هیأت رهبری این سازمان می باشند. گزارش این سازمان که بنوعی در تایید دیدگاه اپوزیسیون ارمنستان بود ، همزمان با افزابش چاپ مقالات انتقاد آمیز از ارمنستان در مطبوعات غربی منتشر شد .
واقعیت این است که اپوزیسیون ارمنستان تجربه تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان را را مطالعه کرده است و بنوشته روزنامه “ آزگ ادعای واردات آن به ارمنستان را دارد. بنوشته آزگ تابستان سال ۲۰۰۳ برخی از شخصیتهای اپوزیسیون گرجستان، از جمله میخائیل ساهاکاشویلی، زوراب ژوانیا و گئورگی بارامیدزه با حمایت مالی بنیاد سوروس جهت آشنایی با تجربه کودتای دولتی یوگوسلاوی، وقتی اسلوبودان میلوشویچ از حکومت برکنار شد، عازم بلگراد شده بودند. گفته می شود ،در آن مدت برخی از چهره های سیاسی مخالف روبرت کوچاریان نیز عازم بلگراد شده بودند.تابستان سال ۲۰۰۳ فعالان جنبش جوانان صربستان بنام “ اتپور” وارد تفلیس گشته و سه روز تجربه خود در خصوص چگونگی کمک به اپوزیسیون در امر سرنگونی مقامات کشور را به حدود هزار تن از فعالان جنبش دانشجویی “ کمارا” گرجستان منتقل کردند
انیستیتو جامعه باز بنیاد سوروس در ارمنستان در راستای افزایش فعالیت های خود در این کشور اخیراً کتاب «رسانه های جمعی در اسناد شورای اروپا» را منتشر کرده است ، تا از دیدگاه اپوزیسیون در مورد رسانه های جمعی را تقویت کند . شکی نیست که با افزایش فعالیت بنیاد سوروس در ارمنستان ، طبیعتاً روسیه به هر کاری دست می زند تا حکومت کوچاریان استمرار یابد. زیرا ارمنستان آخرین نقطه اتکا آنها در قفقاز جنوبی است.در این میان برخی از طرفداران بنیاد سورس در ارمنستان مدعی هستند که دولت کوچاریان سیاست تضعیف، تجزیه یا مطیع نمودن نیروهای مخالف را دنبالی می کند و کوچاریان بدنبال ایجاد اختلاف بین آرام سرکیسیان رهبر حزب جمهوری با استپان دمیرچیان رهبر بلوک عدالت است . این عده با اشاره به دیدارهای آناتولی دریوکف سفیر روسیه در ارمنستان مدعی اند که مسکو از دمیرچیان خواسته است تا تحرکات خود را متوقف کند . این در شرایطی است که تحولات سال ۲۰۰۴ نشان داد که اپوزیسیون ارمنستان توانایی ایجاد نافرمانی عمومی را ندارد .
آنچه مسلم است که با افزایش فعالیت های بنیاد سوروس در ارمنستان و حضور سفیر جدید امریکا در ایروان مقامات ارمنستان نگران این امر هستند که نیروهای خارجی، در وهله اول آمریکائیها، تلاش دارند طبق سناریوی یوگوسلاوی یا گرجستان، در ارمنستان حکومت را تغییر دهند.بویژه اینکه جان آوانس سفیر امریکا در ارمنستان اخیراً دیدارهای منظمی با سران احزاب مخالف برگزار می کند . وی در محافل سیاسی یعنوان استاد سیاسی ریچارد مایلز سفیر امریکا درگرجستان عنوان می شود که در تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان نقش اصلی را عهده دار بود . ارمنستان در سال ۲۰۰۴ درخواست امریکا برای حضور مایلز در ارمنستان را رد کرد . در چنین شرایطی گفته می شود دولت ارمنستان ، کارلوس پطروسیان رئیس خدمات امنیت ملی این کشور دستور داده است تا تمامی افرادی را که سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ در دوره های آموزشی در بوسنی با کمک مالی آمریکا و بنیاد سوروس شرکت کرده اند، پیدا کند و فعالیتهای بنیاد سوروس را هر چه بیشتر مدنظر قرار دهد . برخی از محافل ارمنی حمله سال ۲۰۰۴ به مارک گریگوریان که ارتباط نزدیکی با بنیاد “سوروس” داشت، در این خصوص ارزیابی می کنند .
آنچه مسلم است اینکه برغم غربگرا بودن شواردنادزه رئیس جمهوری سابق گرجستان ، چرخش نسبی وی به سوی روسیه در سال ۲۰۰۳ از جمله امضای قرارداد ۲۵ ساله با روسیه در زمینه انتقال و خرید گاز باعث شد که امریکا و بنیادسورس برای حذف وی از شرایط داخلی گرجستان حداکثر استفاده را بکنند . این در شرایطی است که ارمنستان به گسترش مناسبات با روسیه اولویت می دهد . در چنین شرایطی شکی نییت که محافل غربی و صهیونیستی برای فشار به ارمنستان از تمامی ابزارهای خود استفاده می کنند . حملات اخیر به ارامنه در فلسطین اشغالی و یا مواضع ضد ارمنی رژیم صهیونیستی از این زاوایه قابل ارزیابی است . این در شرایطی است که مردم ارمنستان مخالف دخالت بیگانگان در امور کشورشان هستند و تحولات سال ۲۰۰۴ نشان داد که به بنیادهایی نظیر سوروس اجاره بحران آفرینی در کشورشان را نخواهند داد .

تحرکات سوروس در آسیای مرکزی :

بنیاد سوروس طی سالهای اخیر کوشیده است در تمامی کشورهای آسیای مرکزی حضور داشته باشد . البته در ترکمنستان مقامات این کشور محدودیت هایی برای فعالیت بنیاد سوروس ایجاد کرده است . در آسیای مرکزی بیشترین حضور بنیاد سوروس در تاجیکستان و قزاقستان و قرقیزستان است . واقعیت این است که پس از وقوع تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان که به انقلاب مخملی موسوم شد ، برخی از رهبران کشورهای آسیای مرکزی از این موضوع ابراز نگرانی کردند . رهبران این کشورها در نشستی که پس از نوامبر ۲۰۰۳ در اوکراین داشتند ، در این خصوص به تبادل نظر پرداختند . در این میان موضوعی که هر چه بیشتر موجب نگرانی محافل سیاسی آسیای مرکزی شده است ، اعلام تمایل جورج سوروس به تغییر حکومت های پنج کشور آسیای مرکزی است .
جورج سوروس رئیس بنیاد سوروس در اوایل سال ۲۰۰۴ اعلام کرد ، علاقه مند است باصطلاح انقلاب رزهای گرجی در پنج جمهوری آسیای مرکزی نیز تکرار شود ، اما در حال حاضر تکرار سناریوی گرجستان در آسیای مرکزی را واقع بینانه نمی داند. وی افزود ، با توجه به تفاوت شرایط محلی برخوردها نسبت به ایجاد «جوامع آزاد» در کشورهای مختلف باید متفاوت باشند. گفته می شود بنیاد سوروس طی سال ۲۰۰۳ به منظور پشتیبانی از باصطلاح اصلاحات در پنج جمهوری آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان حدود ۲۰ میلیون دلار هزینه کرده است.
برخی از کارشناسان سیاسی منطقه آسیای مرکزی و روسیه احتمال تسری تحولات گرجستان به آسیای مرکزی را مطرح می کنند . در این راستا به اعتقاد سابیانین از مرکز مطالعات استراتژیک مسکو ، وقوع اتفاقات مشابه حوادث نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان را می توان همچنین در آسیای مرکزی و بویژه در تاجیکستان و قرقیزستان انتظار داشت. بگفته وی زمینه ها برای تحقق چنین شرایطی از چندین سال پیش توسط نهادهایی نظیر بنیاد سوروس در حال آماده سازی می باشد. سابیانین معتقد است اینگونه انقلاب ها نیازمند آمادگی های طولانی می باشند و ایالت متحده آمریکا سالهای طولانی به آماده سازی برای تعویض برنامه ریزی شده قدرت در تعدادی از کشورهای اتحاد شوروی سابق می پردازد. با وجود این جورج سوروس ژانویه ۲۰۰۴ در مصاحبه با روزنامه «لس آنجلس تایمز» گفته است ، راههای ایجاد «جامعه باز» در کشورهای مختلف باید گوناگون باشند
چنانچه عنوان شد، بنیاد سوروس در اغلی کشورهای آسیای مرکزی فعال است . در این میان انیستیتوی جامعه باز سوروس از جمله در تاجیکستان بشدت فعال است . بطوریکه برای تقویت این انستیتو ، جورج سوروس، در سال ۲۰۰۴ از تاجیکستان دیدار داشته است . وی در این دیدار اظهار کرد که این بنیاد همکاری و ارائه کمک به تاجیکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی را ادامه خواهد داد. گفته می شود صندوق سوروس،از آغاز فعالیت خود در تاجیکستان تاکنون در عرصه های مختلف این کشور بیش از ۱۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است. بنیاد سوروس حتی در افغانستان، کشور همسایه تاجیکستان نیز اجرای طرحهایی را مدنظر دارد . در این راستا آنتونی ریچتر، رئیس صندوق منطقه ای انستیتوی جامعه باز که مستقیماً برنامه های آسیای مرکزی را دنبال می کند ، گفته است که صندوق سوروس برای ایجاد جامعه مدنی و کمک به رسانه های خبری مستقل و افرادی که در روند اصلاحات در این کشور می خواهند سهم بگیرند، تلاش می کند .
نمایندگی صندوق سوروس در تاجیکستان در چهارچوب برخی از برنامه های خود ، افغانستان، کشور هم مرز تاجیکستان را نیز تحت پوشش قرار می دهد. سوروس در دیدار از تاجیکستان الام کرده است که قصد دارد ، فعالیت نمایندگی انستیتوی جامعه باز در تاجیکستان را گسترش دهد . سوروس در این سفر با نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی تاجیکستان ملاقات کرد.این در شرایطی است که در ۲۷ فوریه سال۲۰۰۵ انتخابات پارلمانی حساس در تاجیکستان برگزار مىشود، گفته می شود : ۷۰ ناظر بین المللى بر انتخابات مجلس نظارت خواهند داشت . این انتخابات با انتخابات مجلس قرقیزستان همزمان است .
در این میان فعالیت بنیاد سوروس با توجه به اینکه سال ۲۰۰۵ سال انتخابات در برخی از کشور های آٍسیای مرکزی است مورد توجه قرار گرفته است . از جمله در ۲۷ فوریه ۲۰۰۵ در قرقیزستان انتخابات پارلمانی برگزار خواهد شد . از هم اکنون زمزمه هایی در قرقیزستان مطرح است که انتخابات این کشور به عاملی برای تکرار تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان تبدیل خواهد شد . دراین راستا نیز عسگرآقایف رئیس جمهوری قرقیزستان گفته است ، انتخابات سال ۲۰۰۵ در قرقیزستان با آرامش برگزار خواهد شد.وی در پیامى رادیو و تلویزیونى گفته است : انتخابات مجلس و ریاست جمهورى در سال۲۰۰۵ میلادى در آرامش و ثبات و رعایت معیارهاى مردمسالارى برگزار خواهد شد.
رئیس جمهوری قرقیزستان همچنین اظهار داشته است : سرو صداى مخالفان در مورد تکرار حوادث گرجستان و اوکراین در قرقیزستان فقط جو کشور را در آستانه انتخابات متشنج مىکند. آقایف با اشاره به تحولات گرجستان ، ”شکارا به نقش بنیاد سوروس در تحریک مخالفان دولت قرقیزستان نیز اشاره کرده است . در این راستا وى تصریح کرده است : صحنه سازان به اصطلاح انقلابهاى مردمى” از طریق سازمان هاى مختلف بین المللى و صندوق هاى گوناگون کشورهاى غربى فعالیت مخرب خود را اجرا مىکنند و اکنون روى جمهورىهاى جامعه مستقل مشترک المنافع متمرکزشده اند. عسکر آقایف با اشاره به حوادث یک سال اخیر گرجستان و تحولات
اوکراین گفت : پس از تزلزل سیاسى و اجتماعى و تغییر رهبرى گرجستان ، نه تنها این کشور از چنگال مشکلات شدید اقتصادى رهایى نیافت بلکه بحران هاى جدیدى شکل گرفته است . وى افزود : در حوادث اخیر اوکراین نیز این کشور گرفتار بحران شدید سیاسى و اقتصادى شده است که طى چند سال آینده رفع عواقب آن غیر ممکن است .رییس جمهورى قرقیزستان یکبار دیگر به “صادرکنندگان دموکراسى” از جمله بنیاد سوروس اخطار داد و اینگونه اعمال را برخوردهاى غلط و نسنجیده خواند. به عقیده وى ارزش هاى مردمسالارى باید درون جوامع پخته شود و مقبولیت عام یابد.
اظهارات اخیر رئیس جمهوری قرقیزستان بخوبی نشان می دهد که طی سالهای اخیر بنیاد سوروس اقدامات زیادی برای ایجاد تغییرات سیاسی در قرقیزستان انجام داده است . بطوریکه حتی عسگر آقایف اعتقاد دارد که تحت شرایط ویژه تغییر رژیم دولت کنونی نظیر وقایع رخ داده در گرجستان و اوکراین می تواند در قرقیزستان صورت گیرد. رئیس جمهور قرقیزستان اواخر سال ۲۰۰۴ طی سخنرانی در کنفرانس مطبوعاتی در بیشکک ابراز نگرانی نمود که مخالفین دولت این کشور در فکر آماده سازی اقدامات غیر قانونی بر علیه دولت کنونی این کشور می باشد. رئیس جمهور قرقیزستان تاکید کرد:«ما بایستی به هر قیمت مانع فعالیت های گروه های افراطی که در نظردار با تامین مالی از سوی کشورهای غربی و سازمانهای بین المللی وقایع رخ داده در گرجستان و اوکراین را در قرقیزستان تکرار نمایند، شویم».
در واقع بنظر می رسد که بنیاد سوروس به قرقیزستان بعنوان اولین ایستگاه تغییرات مورد نظر خود در آسیا مرکزی نگاه می کند . در این راستا برخی از کارشناسان تشکیل اتحاد واحد سیاسی توسط احزاب مخالف دولت قرقیزستان برهبری کورمن بیک باقی اف ، نخست وزیر سابق این کشور را با کمک های بنیاد سوروس مرتبط می دانند . این ائتلاف شبیه ائتلافی است که مخالفان شواردنادزه در گرجستان در سال ۲۰۰۳ تشکیل دادند . اتحاد واحد سیاسی از ائتلاف پنج حزب «کنگره مردمی قرقیزستان » ، « حرکت مردمی قرقیزستان » ، « آتا یورت (سرزمین پدری) » ، « ژانی باغیت » و « اتحاد مدنی برای انتخابات شفاف به منظور هماهنگی فعالیت‌های این احزاب تاسیس شده است .
در این میان قزاقستان نیز از جمله کشورهای آسیای مرکزی است که بنیاد سوروس توجه ویژه ای به آن دارد .بطوریکه از اواخر سال ۲۰۰۴ فشارها بر بنیاد سوروس در قزاقستان افزایش پیدا کرده است . برخی ناظران اعلام جرم علیه نمایندگی بنیاد سوروس در قزاقستان به علت نپرداختن مالیات را در این راستا ارزیابی می کنند . در واقع بنظر می رسد تمایل بنیاد سوروس به تغییرات سیاسی در کشورهای عضو پیمان امنیت دسته جمعی نظیر تاجیکستان ، قرقیزستان و قزاقستان که تمایل بیشتری به روسیه دارند ، بیتشر است . در این راستا بعنوان نمونه میزان تحرکات بیناد سوروس در خصوص انتخابات تاجیکستان و قرقیزستان با تحرکاتی که این بنیاد در خصوص انتخابات مجلی عالی ازبکستان بعنوان غربگراترین کشور آسیای مرکزی که در آن محدودیت های زیادی علیه اسلامگرایان ایجاد شده است ، قابل قابل مقایسه نیست . انتخابات مجلس عالی ازبکستان در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴ برگزار شد . برخی از محافل سیاسی تاکید دارند که فعالیتهاى انجام گرفته در مورداصلاحات اقتصادى و سیاسى در ازبکستان کافى نیست و هنوز تا رسیدن به یک جامعه مردمسالار راه زیادى باقى مانده است . نحوه برگزاری انتخابات ۲۶ دسامبر نیز با انتقادات فراوانی بهمراه بود ، اما بنیاد سوروس در این خصوص سکوت کرده است . در نهایت باید گفت فعالیت های بنیاد سوروس در آسیای مرکزی به بهانه اشاعه دموکراسی در شرایطی است که طی سال‌های اخیر رژیم صهیونیستی نیز برای حضور بیشتر در این منطقه تلاش کرده است . این رژیم کوشیده است تحت پوشش کمک های مالی و انتقال فن آوری در زمینه کشاورزی و آبیاری و فعالیت های اقتصادی در آسیای مرکزی حضور یابد . این در شرایطی است که خط دهی به بهودیان منطقه در راستای اهداف رژیم صهیونیستی ، ترویج تفکرات صهیونیستی ، تحریف واقعیات سرزمین‌های اشغالی ، گسترش فعالیت های ضد اسلامی و تحریف واقعیات تاریخی و فرهنگی این منطقه به همراه ایجاد واگرایی در میان کشورهای منطقه از جمله محورهای فعالیت بنیاد سوروس در آسیای مرکزی است .


تحرکات سوروس در روسیه :
روسیه یکی از کشورهایی است که بنیاد سوروس طی سالهای اخیر فعالیت گسترده ای در آن داشته است و حتی در ایجاد بحران مالی در این کشور موثر بوده است . موسسه جامعه باز وابسته به بنیاد سوروس از سال ۱۹۸۷ در مسکو فعالیت می کند . در واقع سوروس با پشتیبانی از گلوبالیسم، در سقوط اتحاد شوروی نقش داشت و طرفداران وی نقش اصلی را در روسیه و کشورهای دیگر اروپای شرقی، پس از سقوط شوروی پیدا کردند . بنیاد سوروس در روسیه نیز هدف فعالیت خود را اشاعه دموکراسی عنوان می کند. چندی پیش آلکساندر گولدفارب رئیس سابق بنیاد سوروس در روسیه در مورد اهداف این بنیاد در روسیه گفت :

“من قریب به ۱۰ سال با جورج سوروس همکاری کردم و ۱۳۰ میلیون دلار از پول او را برای طرح‌های خیریه جهت کمک به اصلاحات در روسیه، تسهیل روند تبدیل دیکتاتوری کمونیستی به دمکراسی لیبرال و تبدیل جامعه بسته به جامعه باز خرج کردم . وی گفته است هدف بنیاد سوروس نه حمایت از علم و آموزش روسی که توسط تبلیغ کنندگان لیبرال او اعلام می‎‌شد، بلکه ایجاد تغییرات تمدنی در روسیه یعنی برقراری “دمکراسی لیبرال” غربی و اقتصاد بازار خارج از کنترل دولتی است.

گفتنی است بنیاد سوروس در روسیه نیز بیشتر در زمینه رسانه ها و اطلاع رسانی سرمایه گذاری کرده است. در این راستا از ۵۶ میلیون دلاری که بنیاد سوروس در سال ۲۰۰۰ در روسیه سرمایه‌‎گذاری کرده است ، ۱۸ میلیون دلار به ایجاد شبکه اطلاع‏رسانی اختصاص یافت و ۵ میلیون به حمایت از روزنامه‌ها و تلویزیون‌های غربگرا اختصاص یافته است . گفتنی است جورج سوروس کتاب خود را که در سال ۱۹۹۰ با عنوان “باز کردن نظام شوروی” منتشر کرد. وی در این کتاب اصول فلسفی و راهبرد ایجاد ساختارهای “آزاد” یعنی خارج از کنترل دولت را بیان کرد که شرکت‌‎های مالی فراملیتی از این طریق می‌توانند معاملات مالی و ارزی خود را عملی کنند. جورج سوروس هدف نهایی خود را در آن می‎‌بیند که «ائتلاف جوامع باز» را تشکیل دهد که وظایف سازمان ملل را به خود اختصاص داده و مجمع عمومی را به قوه مقننه واقعی بر اساس حقوق بین‌الملل تبدیل کند” .بنیاد سوروس هدف خود را ترویج جامعه مدنی در روسیه پس از کمونیسم عنوان می کند .
بنیاد سوروس درروسیه با برخی ازنهادهای غربی از جمله national Endowment for Democracy (NED) ارتباط دارد. بنیاد NED در سال ۱۹۸۳ توسط رئیس جمهور ریگان و کنگره آمریکا تأسیس شد. بنیاد NED هدف خود را چنین اعلام کرده است : “مساعدت به برقراری و توسعه دمکراسی و آزادی در سراسر جهان اعلام کرده است .» ۲۶ نفر عضو کنگره، تاجر و شخصیت سیاسی مطرح عضو هیأت مدیره این بنیاد هستند. از جمله اعضای آن وین وبر نماینده سابق کنگره و معاون فعلی رئیس بانک “کلارک اند واینستاک” ؛ وسلی کلارک، فرمانده سابق نیروهای ناتو که فرمانده تجاوز ناتو به یوگسلاوی را داشت ، می باشد . موسسه نید پروژه ای بنام “پروژه دمکراسی‌‎های انتقالی” دارد که در این خصوص همکاری نزدیکی با بنیاد سوروس در روسیه دارد . هدف بنیاد نید تسریع روند اصلاحات در کشورهای سوسیالیستی سابق است . در چارچوب این پروژه سازمان ضد دولتی جوانان یوگسلاوی موسوم به “اتپور” تأمین مالی شد و برای اعضاء آن مرتباً همایش‌ها، کارگاه‌های آموزشی و سایر مراسم ترتیب ‌داده می شد .گفتنی است گروه “اتپور” در تدارک شورش ۵ اکتبر ۲۰۰۰ در صربستان که موجب برکناری میلوشویچ از مقام رئیس جمهور یوگسلاوی شد، شرکت فعال کرده بود.این موسسه در تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان نیز نقش داشت .


گفتنی است بنیاد سوروس و NED در سال ۲۰۰۰ به ۳۸ سازمان غیردولتی روسی کمکهای مالی پرداختند . از جمله ۶۰۰ هزار برای حمایت از ۱۶ سازمان و نشریه باصطلاح مدافع حقوق بشر اختصاص یافت. به عنوان مثال، به هفته‌نامه ضد روسی و آمریکاگرای «اکسپرس خرونیکا» ۷۰ هزار دلار پرداخت شد. «بنیاد دفاع از آشکاراگویی» برهبری سرگئی گریگوریانتس برای انتشار چند کتاب درباره آزادی مطبوعات در روسیه ۴۰ هزار دلار دریافت کرده است . در سال ۲۰۰۲ نیز بنیاد سوروس و NED به ۳۳ سازمان مدافع حقوق بشر قریب به ۴/۱ میلیون دلار پرداخت کردند که از جمله می‌توان به کمک ۳۶.۵ هزار دلاری به مرکز توسعه و حقوق بشر اشاره کرد. هدف پرداخت این پول، “ارزیابی قانون درباره احضار به نیروهای مسلح از نظر حقوق بین الملل »بود.ظاهراً بنیاد سوروس نگران مسایل نظام وظیفه در روسیه است .
باید گفت وابستگی جنبش های مدافع حقوق بشر به بنیادها و نهادهای غربی از جمله بنیاد سوروس که تأمین مالی آنها را بر عهده دارند، باعث می‎شود که اصل حقوق بشر تابع اهداف مشخص سیاسی دفترهای غربی و از جمله ایالات متحده شود. عده‎ای از مدافعین روس حقوق بشر این واقعیت را درک می‌کنند. در این راستا کاسترین سمیرنوف مدافع حقوق بشر در روسیه با اشاراه به فعالیت بنیاد سوروس در این کشور گفته است : “غرب به نفع خود در دمکراسی ما سرمایه‌گذاری می‌کند. از نظر آنها، این سرمایه‎گذاری بلندمدت و سودمندی است که “امپراطوری شر” را از روی نقشه جهان محو کنند، آن را به رسم غربی متمدن سازند .
تبلیغ علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه از جمله محورهای فعالیت بنیاد سوروس در روسیه است . در این راستا بنیاد سوروس پوتین را به مخالفت با جامعه مدنى و حاکمیت مطلق در این کشور متهم کرده و اعلام کرده است که چشم انداز سیاسى روسیه ناخوشایند و هولناک است. این در شرایطی است که انتخابات سال گذشته روسیه که در آن پوتین بیش از ۸۰ درصد از آرا را بخود اختصاص داد ، می تواند دلیلی بر محبوبیت بسیار زیاد او باشد . جورج سوروس سال ۲۰۰۴ اعلام کرد ، از بیش از یک سال پیش تصمیم گرفته است ، بنیاداش در روسیه را تعطیل کند. وی مدعی شده است دلیل این تصمیم این بوده است که مطمئن شده که روسیه ، دیگر قابلیت پیشرفت را به خصوص در زمینه هاى آموزش و بهداشت عمومى را پیدا کرده است . وی تاکید دارد که صدها میلیون دلار در ۱۵ سال اخیر به روسیه کمک کرده است . این در شرایطی است که تصمیم سوروس به تعطیلی بنیاداش در روسیه بخاطر افزایش فشارها و ناکامی این بنیاد در این کشور بوده است .


در راستای مخالفت های بنیاد سوروس با پوتین ، این بنیاد در سال ۲۰۰۴ از «میخائیل خودورکوفسکى» مخالف پوتین و رئیس «یوکوس» غول نفتی روسیه حمایت کرد . بنیاد سوروس در خصوص دستگیری خودورکوفسکى اعلام کرد ، این اقدام فضاى اقتصادى و تجارى روسیه را کاملاً تحت الشعاع قرار داد و تمام کسانى که مى خواستند هرگونه سرمایه گذارى بشردوستانه در روسیه انجام دهند، فهمیدند که این قبیل کارها بدون حمایت و تأیید دولت تقریباً امکان ناپذیر است. پوتین باید این مسئله را درک کند که با خفه کردن صداى جامعه مدنى، روسیه هیچ گاه کشورى سالم، چه از لحاظ سیاسى و چه اقتصادى، نخواهد شد. اگر رئیس جمهوری روسیه اوضاع را تغییر ندهد، چیزى را که بیش از هر چیز به دنبال آن است از دست مى دهد .
آنچه مسلم است اینکه فعالیت ها و دخالت های بنیاد سوروس در روسیه با انزجار مردمی همراه بوده است . در این راستا سال گذشته عده ای ناشناس با حمله به «موسسه جامعه باز» متعلق به جورج سوروس در مسکو کارکنان آن را وادار به ترک محل کارشان کردند.پاول کوزلین وکیل این موسسه گفت : حداقل ۳۰ نفر به دفاتر این موسسه حمله کردند و رایانه ها و اسناد آن را ضبط کردند. لارا سیلبر مشاور سوروس گفت آنها شکایت کرده اند. وی گفت صد کارمند شرکت را در اتاقها زندانی کردند و حالا کار در روسیه غیرممکن است». انزجار از فعالیت های سوروس در روسیه نه تنها بخاطر دخالت در امورداخلی روسیه است ، بلکه سوروس در انجام فعالیت های مافیایی در روسیه نقش داشته است .در این راستا سال گذشته شماری شماری از کارکنان بنیاد سوروس بجرم نقش داشتن در توزیع مواد مخدر در روسیه دستگیر شدند .
آنچه مسلم است اینکه بنیاد سوروس در روسیه نیز برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود ، سعی دارد از بهانه هایی نظیر اشاعه دموکراسی و آموزش عمومی استفاده می کند . باوجود این ، تقویت جناح غربگرا در روسیه از جمله اهداف موسسه سوروس است . در این میان موضع گیری بنیاد سوروس در مورد یوکاس نشان داد که سوروس در روسیه نیز بمانند دیگر نقاط فعالیت خود از کانونهای صهیونیستی حمایت می کند . بنیاد سوروس اگرچه کوشیده است خود را بعنوان یک موسسه خیریه نشان دهد ، اما مجموع دخالت سیاسی سوروس در گرجستان ، جمهوری آذربایجان ، اوکراین ، برزیل و بسیاری از کشورهای جهان بهمراه بحران های مالی ناشی از فعالیت سوروس در روسیه ، مالزی ، اندونزی و کره جنوبی نشان می دهد که این بنیاد در عمل اهداف توسعه طلبانه دنبال می کند که هیچ سنخیتی با اهداف بشردوستانه ندارد . نکته مهم در فعالیت های بنیاد سوروس همسویی فعالیت های این بنیاد با اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی است وتحرکات سوروس در هیچ جا با منافع واشنگتن و تل آویو مغاریرت نداشته است .