مناقشه قره باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بیستم فوریه وارد بیستمین سال خود شد. در بیستم فوریه سال ۱۹۸۸ بر اثر یک رشته تحرکات قومی در درون اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و درپی تظاهرات شماری از ارامنه جدایی طلب ، کمیته اجرایی جمهوری خودمختار قره باغ , تصمیم خود برای جدایی این منطقه از جمهوری آذربایجان و الحاق آن به ارمنستان را به علت تعلقات قومی اعلام کرد. این تصمیم به شروع درگیری های قومی میان آذری ها و ارامنه در جمهوری های سوسیالیستی آذربایجان و ارمنستان شوروی منتهی شد . به این ترتیب پس از درگیری های خونین قومی , آذریها از ارمنستان و ارامنه از جمهوری آذربایجان رانده شدند. این حرکات به شروع بزرگترین مناقشه منطقه قفقاز انجامید که رقابتها و سیاستهای نادرست شوروی و آمریکا مهمترین عامل بروز آن بوده است و این مناقشه برغم فروپاشی شوروی همچنان با نقش آفرینی آمریکا و روسیه تداوم دارد و ثروتهای مادی و معنوی منطقه را می فرساید و زمینه را برای مداخلات خارجی مهیا می کند. در واقع مناقشه قره باغ یکی از طولانی ترین مناقشه عصر حاضر است و این سوال برای اذهان عمومی مطرح است که چه عواملی باعث طولانی شدن مناقشه قره باغ شده است ؟ لاینحل ماندن مناقشه قره باغ بعنوان یکی از کلان ترین مناقشات قومی سرزمینی از عوامل متعددی ناشی می شود . به با ور کارشناسان سیاسی دخالت‌های بیگانگان در منطقه یکی از علل اساسی تطویل و لاینحل‌ ماندن مناقشه قره‌باغ است. این موضوع از دو جهت قابل توجه است. اول اینکه بیگانگان تنها به دنبال منافع صرف خود در منطقه هستند. دیگر اینکه منافع آنها اغلب با منافع برخی از کشورهای منطقه متضاد هستند. برآیند این برخورد منافع، موجب به کاستی رفتن امکانات موجود برای حل و فصل مناقشه قره‌باغ و در نتیجه لاینحل‌ ماندن این مناقشه شده است. در این خصوص می‌توان به ناکارآمدی تلاشهای رؤسای گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا یعنی آمریکا، فرانسه و روسیه برای حل و فصل مناقشه قره‌باغ اشاره ‌کرد.
از جمله عوامل دیگر مؤثر بر تطویل و لاینحل ماندن مناقشه قره‌باغ وجود گروههای افراطی در ارمنستان و آذربایجان است. در این خصوص می‌توان به جبهه خلق در جمهوری آذربایجان و جنبش داشناکها در ارمنستان اشاره‌ کرد. وجود گروههای افراطی بویژه در اوایل استقلال جمهوری آذربایجان و ارمنستان باعث پیچیده شدن مناقشه قره باغ شدند . چنانچه حیدر علی اف و لئون ترپتروسیان رؤسای جمهور وقت آذربایجان و ارمنستان در سال ۱۹۹۷ به یک قدمی توافق در مورد قره باغ رسیده بودند، اما اعتراض داشناک ها موجب استعفای رئیس جمهور وقت ارمنستان و در نتیجه تطویل مناقشه قره باغ شد . بنظر می رسد رویکرد امنیتی دولت باکو نیز در تطویل مناقشه قره باغ موثر است . چراکه این رویکرد از یک سو بخاطر برون گرا بودن در عمل مانع بسیج امکانات منطقه ای برای حل و فصل مناقشه قره باغ می شود و از سوی دیگر با توجه به موضع ناعادلانه غرب در مناقشه قره باغ کارکردی ندارد. یکی دیگر از عوامل مؤثر بر لاینحل‌ ماندن مناقشه قره‌باغ تعارض دو اصل پذیرفته ‌شده در حقوق بین‌الملل، یعنی اصل احترام به تمامیت ارضی و اصل حق ملل برای تعیین سرنوشت خود می‌باشد. با این وجود باید گفت این یک تعارض ظاهری است. چرا که منشور سازمان ملل متحد با تجزیه کشورهای موجود موافق نیست و حق تبیین سرنوشت را به کشورهای مستعمره می‌دهد نه به اقلیت‌های قومی یک کشور. از اینرو اعطای خودمختاری وسیع به ارامنه قره‌باغ در چارچوب ساختار سیاسی جمهوری آذربایجان بهترین طرحی است که هم ارامنه قره‌باغ را در تعیین سرنوشت خود سهیم می‌کند و هم تغییر مرزهای بین‌المللی را منتفی می‌سازد. موضوعی که سران سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز در اجلاس لیسبون ۱۹۹۶ بر آن تأکید کردند. بنظر می رسد برخی از عوامل نیز موجب پیچیده تر شدن روند حل و فصل مناقشه قره باغ می شود . از جمله می توان به تضادهای قومی، فرهنگی و مذهبی میان آذریها و ارامنه , ذهنیت منفی تاریخی ارامنه و آذریها و نیز اهمیت استراتژیک و ژئواکونومیک قره باغ اشاره کرد . مجموع این عوامل به همراه انعطاف‌ناپذیری ارامنه قره‌باغ و حمایت قدرتهای بزرگ از ارمنستان، موجب لاینحل‌ ماندن مناقشه تاکنون شده ‌است.برای حل و فصل مناقشه قره‌باغ طرحهای گوناگونی پیشنهاد شده ‌است. برغم ارایه طرحها متعدد برای حل و فصل مناقشه قره باغ ، این طرحها به علت یکجانبه بودن ، عدم رعایت بیطرفی و عدم انطباق با واقعیات منطقه ای موفق نبوده اند. طرحهایکه توسط بیگانگان ارایه شدند متضمن احیاء تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان نیستند . در واقع بنظر می رسد طرحهایی موفق خواهند شد که در آنها از یک سو تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر امنیت ارامنه قره باغ تضمین شود و اعطاء خودمختاری در سطح عالی به ارامنه قره باغ در این خصوص می تواند مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به این مهم بنظر می رسد تغییر در ترکیب میانجیگران مناقشه قره باغ ضروری است . چرا که گروه مینسک تنها به فکر منافع ارمنستان است .