بدنبال دیدار اخیر الهام علی اف و رابرت کوچاریان روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سنت پترزبورگ مقامات رسمی دو کشور از شکست این مذاکرات خبر دادند. بطوریکه تنها دو طرف برای ادامه دیدار وزیران امورخارجه جمهوری آذربایجان و ارمنستان توافق کرده اند . این در شرایطی است که یک ماه قبل از این دیدار تحرکات سازمان امنیت و همکاری اروپا و گروه مینسک در منطقه افزایش یافته بود و سفر روسای گروه مینسک و رئیس دوره ای سازمان امنیت و همکاری اروپا به ارمنستان و جمهوری آذربایجان نشاندهنده این موضوع است. قبل از دیدار سنت پترزبورگ, ماتیو برایزا رئیس امریکایی گروه مینسک و همچنین رئیس دوره ای سازمان امنیت و همکاری اروپا مدعی شدند که ارمنستان و جمهوری آذربایجان در یک قدمی صلح قرار دارند و دیدار سنت پترزبورگ سرنوشت ساز خواهد بود . حال آنکه با اذعان وارتان اسکانیان وزیر امورخارجه ارمنستان و المار محمد یاروف وزیر امورخارجه جمهوری آذربایجان بر این نکته که اختلافات ریشه ای دو طرف حل نشده , بار دیگر دروغ گویی گروه مینسک در مورد روند مذاکرات صلح قره باغ مشخص می شود . گروه مینسک پیش از این سال ۲۰۰۶ را سال حل مناقشه قره باغ عنوان کرده بود, اما در سال ۲۰۰۶ هیچ پیشرفتی در این خصوص ایجاد نشد و اکنون نیز پیش بینی گروه مینسک در خصوص دیدارهای روسای گروه مینسک دروغ از کار در آمده است. آنچه مسلم است اگر ادعای گروه مینسک مبنی بر قریب الوقوع بودن توافق صلح ناشی از ارزیابی سطحی و خوشبیانه از روند مذاکرات بوده است , باید گفت برای مردمان منطقه جای بسی تعجب است که گروهی که ۱۵ سال ادعای حل مناقشه قره باغ را دارد ارزیابی وارونه از روند مذاکرات دارد . اگر نیز گروه مینسک عمدا با ارایه تحلیل های خوشبیانه بدنبال انحراف افکار عمومی از واقعیت روند حل مناقشه قره باغ است , نشاندهنده آن است که این گروه سیاست حل مناقشه را دنبال نمی کند بلکه سیاست سوء استفاده از مناقشه قره باغ را دنبال می کند. آنچه از نقل و قول های مقامات ج آذربایجان و ارمنستان بر می آید در دیدار سنت پترزبورگ قرار بود نه در مورد طرح مشخصی بلکه در خصوص روش حل مناقشه قره باغ گفتگو شود . در چنین شرایطی بی نتیجه بودن مذاکرات سنت پترزبورگ نشان می دهد که برعم ۱۵ سال فعالیت گروه مینسک دیدگاههای باکو و ایروان در خصوص مناقشه قره باغ بهم نزدیک نشده است و عامل اصلی این روند کنونی نیز گروه مینسک است . چرا که گروه مینسک به ریاست امریکا , روسیه و فرانسه از سال ۱۹۹۲ تاکنون تنها مرجع رسمی و ظاهرا” فعال برای حل و فصل مناقشه قره باغ است .
تحرکات ماههای اخیرروسای گروه مینسک در منطقه از نظر محافل غربی به این معناست که با فعالیت گروه مینسک, سال ۲۰۰۷ سال پرجنب و جوشی برای حل مناقشه قره باغ خواهد بود. اما چنانچه شکست مذاکرات در سنت پترزبورگ نشان داد بنظر می رسد که انتظار پیشرفت در سال ۲۰۰۷ در خصوص مناقشه قره باغ با روند فعلی قرین به واقعیت نیست. چنانچه وعده گروه مینسک مبنی بر حل مناقشه در سال ۲۰۰۶ نیز نحقق نیافت. گفته می شود در طرح چهارم و جدید گروه مینسک تخلیه اراضی اشغال شده جمهوری آذربایجان در قبادلی ، فضولی ، زنگلان و جبرائیل و آقدام که در خارج از قره باغ قراردارند ، پیشنهاد شده است . در مقابل جمهوری آذربایجان نیز باید در خصوص هویت حقوقی قره باغ , لاچین و شوشا مصالحه کند .اما این طرح درجمهوری آذربایجان با مخالفت مردم این کشور همراه است ناکارآیی گروه مینسک باعث شده است که حتی تئوریسین های غربی نیز مساله تاسیس گروه دیگری بجای گروه مینسک را مطرح کنند. در این راستا برندا شافر مدیر برنامه « تحقیقات خزر» دانشگاه هاروارد آمریکا معتقد است که مانع اصلی در روند حل و فصل مناقشه قره باغ فعالیت بی نتیجه گروه مینسک است. در هر حال باید گفت شکست مذاکرات روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سنت پترزبورگ باردیگر گروه مینسک را با رسوایی جدید و بحران پاسخگویی مواجه ساخته است . چرا که سابقه فعالیت گروه مینسک در ۱۵ سال اخیر ثابت کرده است که تضاد منافع اعضاء گروه مینسک هرگونه اقدام مثبت را از این گروه گرفته است . باید گفت در شرایط کنونی گروه مینسک نه سیاست حل بحران قره باغ را دنبال می کند و نه سیاست کنترل بحران قره باغ ، بلکه این گروه در شرایط کنونی در جهت منافع اعضاء اش ، سیاست هدایت بحران قره باغ را دنبال می کند و این موضوعی نیست که به نفع جمهوری آذربایجان با شد . از اینرو اکنون بیش از هر زمان دیگری این انتظار افزایش یافته است که دولت های باکو و ایروان بجای امید واهی به گروه مینسک به همگرایی منطقه ای و امکانات کشورهای منطقه که ثبات قفقاز را ثبات خود می دانند ، برای حل مناقشه قره باغ توجه کنند .