با روی کار آمدن باراک اوباما گمانه زنی های مختلفی در مورد کم و کیف مناسبات ترکیه و امریکا شده است . واقعیت این است که مناسبات آنکارا و واشنگتن که بویژه بعد از عضویت آنکارا در ناتو در سال ۱۹۵۲ جنبه گسترده ای یافته بود، طی پنج شش سال اخیر و پس از آنکه پارلمان ترکیه با عبور نیروهای امریکایی از این کشور برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ مخالفت کرد، به سردی گرایید. حساسیت این موضوع از آنجهت است که در طی دهه های گذشته غیر از مقطع تهاجم ارتش ترکیه به قبرس در سال ۱۹۷۴ روابط دو کشور دچار بحران یا سردی عمیق نشده است. از اینرو با روی کار آمدن باراک اوباما در امریکا این سوال مهم در افکار عمومی مطرح است که مناسبات دو کشور به چه شکلی خواهد بود؟ پاسخ این سوال در نحوه توجه امریکا به موضوعاتی است که عبدا.. گل رئیس جمهوری ترکیه در دیدار اوایل فوریه خود با شماری از اساتید دانشگاههای آمریکا در آنکارا از آنها به عنوان ” حساسیت های ترکیه ” نام برد و تاکید کرد اوباما باید حساسیتهای ترکیه را درک کند.
به باور اغلب کارشناسان مساله پ ک ک و مستله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه یکی از مهمترین چالش های پیش روی مناسبات ترکیه و امریکا است. در دوران بوش ، برغم اقداماتی نظیر تشکیل کمیته سه جانبه ترکیه و عراق و امریکا برای همکاری علیه پ ک ک ، امریکا از اقدامات عملی علیه پ ک ک خودداری کرد و حتی ابعادی از تسلیح پ ک ک توسط امریکا فاش شد. در مورد مساله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه نیز اقدام کنگره برای در دستور کار قراردادن موضوع موجب هشدار آنکارا شد. اوباما ژوئن گذشته در نامهای به خاچیکیان رئیس انجمن ارامنه آمریکا از ایده شناسایی کشتار ۱۹۱۵ ارامنه بعنوان نسل کشی حمایت کرد. بهمین جهت نیز همه سازمانهای ارامنه آمریکا از نامزدی اوباما حمایت کردند . با توجه به اینکه جوزف بایدن و هیلاری کلینتون پیش از این در سنای امریکا از حامیان سرسخت طرح به رسمیت شناختن ادعای نسل کشی ارامنه بودند ، برای نخستین بار در آمریکا رییس جمهور ، معاون وی و وزیر امور خارجه این کشور از حامیان ادعای نسل کشی ارامنه هستند. همین موضوع احتمال برسیمت شناختن مساله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه به عنوان نسل کشی در دوره ریاست جمهوری اوباما را تقویت می کند. از اینرو اگر سیاست اوباما در مورد مساله ارامنه بمانند دولت های قبلی سیاست کجدار و مریز باشد ، انتظار بحران خاصی در روابط ترکیه و امریکا البته با توجه به روند کنونی نمی رود . اما اگر امریکا این موضوع را شناسایی بکند ، چون تبعات سنگینی متوجه ترکیه می کند و روند عادی سازی مناسبات ترکیه و ارمنستان که آنکارا برای آن سرمایه گذاری کرده، تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند مناسبات آنکارا – واشنگتن را دچار چالش بکند.
ضمن اینکه هرگونه تلاش امریکا برای مداخله در سیاستهای منطقه ای ترکیه از جمله عراق ، تلاش امریکا برای جلوگیری از مناسبات دوستانه ایران و ترکیه بویژه در زمینه انرژی تاثیر منفی بر مناسبات واشنگتن – آنکارا خواهد گذاشت . مناسبات ترکیه با اتحادیه اروپا و نیز سرنوشت پایگاه اینجرلیک از جمله مسایلی است که بر مناسبات ترکیه و امریکا تاثیر گذار خواهد بود . در این میان نگاهی به مناسبات امریکا و ترکیه نشان می دهد که دولت های امریکا همواره تقویت مناسبات با ترکیه را به حمایت همه جانبه آنکارا از رژیم صهیونیستی منوط کرده اند این در شرایطی است که چنانچه در جریان جنگ ۲۲ روز غزه نیز ثابت شد، همکاری آنکارا با رژیم صهیونیستی بشدت در مقابل خواست اکثریت مردم ترکیه قرار دارد . از اینرو نیز “تقویت راهبردی” روابط امریکا و ترکیه به تغییر اساسی در رویکردهای کاخ سفید و توجه واشنگتن به منافع ملی آنکار و عدم مداخله کاخ سفید در همکاریها راهبردی ترکیه با همسایگان خود از جمله با ایران در زمینه انرژی بستگی دارد ، موضوعی که با توجه به نفوذ صهیونیستها در کاخ سفید درباره آن خوشبینی چندانی در محافل سیاسی وجود ندارد .
دیدگاه خود را بنویسید