مقدمه (مشخصات )

پس از فروپاشی شوروی یکی از مهمترین مسایل حوزه خزر ، مساله انرژی بوده است . از همان ابتدا آمارهای اغراق آمیزی مطرح شد . بعنوان نمونه راضی نوراف یک‎ کارشناس‎ زمین‎‎ شناسی‎‎ جمهوری‎ آذربایجان مدعی شد ذخایر نفت‎ حوزه‎ دریای‎ خزر ۲۰۰ میلیارد بشکه‎ است‎. وی که مدیر اجرایی مرکز بین‎ المللی‎‎ پژوهشی خزر است گفته است : در دریای خزر ۱۳۲ حوزه‎ نفت‎‎‎‎ وگاز کشف‎ شده‎‎ است و درمقایسه باذخایر نفت وگازکویت خلیج‎ مکزیک‎ و دریای‎‎‎‎ شمال‎ ، ذخایر نفت‎‎ وگاز آسیای مرکزی وحوزه‎ دریای خزربیشتر است. وی‎‎ درباره‎ ذخایر نفت‎‎ و گاز جمهوری آذربایجان‎‎ گفت: اگر آذربایجان سالانه‎ بیست‎‎ میلیون‎‎ تن نفت استخراج‎ کند؟! ذخایر موجود برای ‎ ۳۰۰ سال‎ کافی‎ خواهد بود و این‎‎‎‎ نشان دهنده‎‎ آن است‎ که جمهوری‎ آذربایجان با این مقدار استخراج‎، ایران‎‎، عربستان سعودی‎ وامارات‎ عربی‎ متحده‎ را از نظر ذخایر نفتی‎‎ پشت‎ سر می‌گذارد. این یکی از اغراق آمیز ترین ادعاهاست که اساساً پایه شکل گیری خطوط لوله ای مانند باکو – جیحان شده است . در خوشبینانه ترین حالت، ذخایر نفت حوزه خزر از پنجاه میلیارد بشکه فراتر نمی رود که در آن صورت حدود سه درصد نفت شناخته شده جهانی خواهد بود که رقم قابل توجه‌ی نیست .


در سپتامبر سال ١٩٩۴ در باکو ((قرارداد قرن)) برای بهره برداری ۵١١ میلیون تن نفت طی ٣٠ سال به امضا رسید. همچنین کنسرسیوم های بین المللی خود را به ۴/٧ میلیارد دلار سرمایه گذاری موظف دانستند. ٨٠% از میزان بهره برداری سهم شرکت های آمریکایی آموکو، اکسون ، مک درموت ، پنزاویل و شرکت های بریتیش پترولیوم و شرکت نروژی استات اویل می شود. در آخرین لحظات کنسرن روسی لوک اویل توانست ١٠% از بهره برداری نفت را سهیم شود. ٨٠% از سود فروش نفت که ١٢۶ میلیارد دلار برآورد می شود به آذربایجان می رسد و بقیه آن به کنسرسیوم تعلق دارد.
تولید نفت در دریای خزر در سال ۲۰۰۲ به حدود ۶/۱ میلیون بشکه در روز رسید، اما وزارت انرژى آمریکا پیش بینى مى کند که در سال ۲۰۱۰ این رقم ۷/۴-۳ میلیون بشکه در روز خواهد بود که از ظرفیت تولید ونزوئلا؛ بزرگ ترین تولید کننده نفت در آمریکاى جنوبی، بیشتر است.امریکا برای انتقال نفت حوزه خزر بدنال مسیرهای مورد علاقه خود می گشت و در این راستا طرح باکو – جیحان را مطرح ساختند . ج. آذربایجان تحت فشارهای آمریکا در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ تن به امضاء قراردادی در خصوص مسیر انتقال انرژی اش داد که تاکنون به علت ریسک امنیتی مسیر تحقق نیافته و ضررهای عظیمی متوجه اقتصاد این کشور کرده است. هدف اساسی این خطوط انزوای ایران و روسیه در منطقه قفقاز می باشد. سران ج. آذربایجان، گرجستان، ترکیه، ‌ترکمنستان و قزاقستان با حضور رئیس جمهور وقت آمریکا بیل کلینتون در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ در حاشیه اجلاس استانبول سازمان امنیت و همکاری اروپا قرارداد احداث خط لوله باکو ـ جیحان و ترانس خزر را امضاء کردند.خط لوله باکو ـ جیحان به طول ۱۷۳۰ کیلومتر و با ظرفیت انتقال سالانه ۵۰ میلیون تن نفت قرار است با هزینه های بالغ بر ۷/۳ میلیارد دلا،ر نفت ج. آذربایجان را به بندر جیحان ترکیه منتقل سازد.خط لوله ترانس خزر با عبور از کف دریای خزر و عبور از مسیر باکو ـ جیحان قرار است سالیانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان را به بازارهای جهانی منتقل سازد.این طرح عملاً در سال ۲۰۰۱ به تاریخ پیوست .


کشورهای عضو باکو – جیحان :


ج آذربایجان :

جمهوری آذربایجان فعال‌ترین عضو تبلیغاتچی طرح باکو – جیحان بوده و مقامات این کشور همواره این طرحرا بعنوان منجی اقتصادی جمهوری آذربایجان و طرحی که باعث حمایت کشورهای غربی از باکو در مناقشه قره باغ خواهد شد ، مطرح ساخته اند . مقامات جمهوری آذربایجان با چشم پوشی از روش های بصرفه اقتصادی نظیر سوآپ معتقدند این طرح اقتصادی است . اما همه در باکو چنینی نمی اندیشند . چنانچه ماییس گلالی¬اف رئیس گروه نظارت بر خطوط لوله آذربایجان _ گرجستان _ ترکیه چنین نمی اندیشد.ماییس گلالی¬اف اظهار می¬کند که قبل از تعیین مسیر طرح باید تلاش می¬شد راهی سودآور برای اقتصاد جمهوری آذربایجان انتخاب گردد. لیکن جامعه آذربایجان به خواب رفته، اینک نیز در خواب است. از نظر او، این مسیر طبق منافع ملی آمریکا تعیین می¬شود. این امر پاسخگوی منافع کشورهای دیگر به ویژه ارمنستان است. او می¬گوید که اینک بیان نادرستی مسیر، کاری بیهوده است. زیرا مسیر تعیین شده است و ملت نمی¬تواند جلوی آن را بگیرد. این مسیر سودی برای سیاست خارجی و داخلی جمهوری آذربایجان ندارد. البته اینکه باکو با احداث این طرح و با توجه به افزایش قیمت جهانی نفت ، درآمد قابل توجهی بدست خواهد آورد ، نمی توان نادیده گرفت چنانچه بانک جهانى براین باور است که در طول ۲۰ سال پس از تکمیل خط لوله مزبور و آغاز استخراج نفت از منابع دریایى در آب هاى ج . آذربایجان، این کشور به درآمدى حدود ۲۹ میلیارد دلار خواهد رسید. اما مساله مهم این است که اگر جمهوری آذربایجان از مسیرهای اقتصادی این نفت را حمل می کرد ، زودتر به این درآمد و حتی بیشتر به آن می رسد . اما بنظر می رسد دیگر با انجام ۸۰ در درصد عمیلیات خط لوله باکو – جیحان ، کار انجام شده و بازی بزرگ در خصوص تعیین خطوط انرژی حوزه خزر در حال پایان یافتن است و ایران اکنون باید بدنبال افزایش انتقال نفت قزاقستان و ترکمنستان وبخشی از نفت جمهوری آذربایجان (البته اگر پس از احداث خط لوله باکو – جیحان نفتی برای انتقال باشد ) از روش سوآپ استفاده کند . ضمن اینکه تلاشهای هماهنگ با روسیه برای به تاریخ ارسال کردن خطلوله انتقال گاز باکو – ارضروم ادامه پیدا کند .

گرجستان:
ادوارد شواردنادزه رئیس جمهوری گرجستان که در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۳ قربانی انقلاب مخملی از نوع امریکایی آن شد ، از جمله کسانی بود که با علاقه زیاد دوش به دوش بیل کلینتون رئیس جمهوری امریکا در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ در استانبول اسناد احداث خط لوله باکو – جیحان را امضاء کرد و از آن بعنوان حلال تمامی مشکلاگرجستان عنوان می کرد . اما میخائیل ساآکاشویلی رهبر جوان و جدید گرجسیتان در جدیدترین موضع گیری خود که سپتامبر سال ۲۰۰۴ در مراسم اتصال دو بخش گرجی و آذری خط لوله باکو – جیحان در نقطه مرزی آقستافا عنوان کرد ، گفت گرجستان ، این خط لوله را منجی تمامی مشکلات اش نمی داند و فقط معتقد است که این خط لوله می تواند بخشی از مشکلات گرجستان را حل کند . بخشی از اظهارات ساآکاشویلی برای آن مطرح شد که تفلیس بتواند به سیاست امتیاز گیری از باکو در زمینه هایی نظیر افزایش تعرفه ترانزیت و طرح مسایلی نظیر مشکلات زیست محیطی و حتی سایر زمینه نظیر در موضوع اختلافات مرزی برسد . البته منجی نبودن طرح باکو – جیحان را شواردنادزه نیز در اوایل سال ۲۰۰۳ و زمانیکه قرارداد ۲۵ ساله انتقال گاز را با روسها بست ، فهمید که همین یکی ازدلایل تحرکات امریکا برای برکناری وی بود . در هر حال گفته می شود . گرجستان از بابت حق عبور نفت از این خط لوله به درآمدى حدود ۵۰۰ میلیون دلار دست خواهد یافت

ترکیه :
ترکیه از جمله کشورهایی است که حتی حاضر نیست تنها به عبور خط لوله باکو – جیحان از خاک خود راضی شود . بلکه ترکیه ای که انرژی فسیلی ندارد ، تلاش می کند با استفاد از ضعف های ایران و با حمایت امریکا ، خود را به چهار راه ذخیره و سپس انتقال انرژی به بازارهای اروپای غربی تبدیل کند و از همین روست که ترکیه با ایران و با روسیه خط لوله انتقال گاز دارد . با جمهوری آذربایجان می خواهد از طریق خط لوله باکو – ارضروم ، گاز حوزه شاهدنیز را دریافت کند . در خصوص نفت نیز نه تنها از نفت روسیه از طریق بلغارستان بهره مند است . بلکه از دو خط موازی کرکوک عراق به یومورتالیک نیز بهره مند است . در این میان نیز با حمایت امریکا بدنیال دریافت نفت جمهوری آذربایجان از طریق خط لوله باکو – جیحان است . این اقدام نه تنها برای ترکیه ، کسری انرژی اش را جبران می کند و درآمد ترانزیتی بالایی دارد ، بلکه با ذخیره سازیهای دراز مدت ، خود ترکیه در آینده بعنوان انتقال دهنده انرژی شناخته می شود .

آمریکا (اغراض آمریکا ) :
امریکا سیاست تسلط بر منابع انرژی و مسیرهای انتقال انرژی حوزه خزر را نبال می کند . بر اساس برخی از آمارهای واقع بینانه شش حوزه مهم نفتی در “خزر” وجود دارد که در مجموع سی تا پنجاه میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده در آن موجود است. هر چند که ذخایر احتمالی را تا دویست میلیارد بشکه تخمین می‌زنند, ولی بهرحال ذخیره پنجاه میلیارد بشکه‌ای “خزر” در مقایسه با ذخایر “خلیج‌فارس” قابل مقایسه نیست, اما در مقایسه با دخایر نفت “دریای شمال” در اروپا و ذخایر نفتی خود آمریکا رقم قابل توجهی است. البته آمریکاییها از “خزر” تلقی یک منبع عظیم نفتی را ندارند ، ولی بعنوان یک جایگزین مهم و موثر آنرا منظور می‌کنند.آمریکا” به این موضوع همیشه فکر می‌کند که در مساله تامین انرژی, منابع متنوعی را در اختیار داشته باشد, تا اگر یکی از مراکز تولید ناامن شد, از دیگر منابع بتواند نیازهای خود را برطرف کند.از اینرو نیز است که در کنار اغراض سیاسی ، خط لوله باکو – جیحان مورد توجه امریکا قرار گرفته است . امریکا البته اهداف دیگری نیز دنبال می کند . کارشناسان‎‎‎ آمریکایی‎ به‎‎ واشنگتن پیشنهاد کرده اند برای‎ تضعیف‎ سازمان اوپک‎ از نفت‎ دریای‎ خزر استفاده‎ کند. مدیر مرکز پژوهشهای‎ دانشگاه‎‎ هاروارد آمریکا در پژوهشی‎ که در مورد دریای‎‎ خزر انجام‎ داده‎‎ است‎ می‎‎ نویسد یکی از راهها و گزینه های آمریکا برای‎‎ کاهش‎ وابستگی‎ خود به‎‎‎ منابع‎ انرژی منطقه خلیج‎ فارس‎ ، استفاده منابع‎ نفتی‎ دریای‎ خزر است‎ . وی‎‎ می‎‎‎ افزاید استفاده‎ از منابع‎ نفتی دریای خزر باعث می شود انحصار سازمان‎ اوپک‎ بر نفت‎ کاسته‎‎‎ شود.وی‎ در ادامه می‎ نویسد از آنجا که قزاقستان‎‎‎ و ج . آذربایجان از تولید کنندگان اصلی‎ نفت‎ در منطقه‎ دریای‎ خزر هستند و در سازمان‎‎‎ اوپک‎ عضویت‎‎ ندارند ، لذا اگر میزان تولید نفت در این منطقه‎ افزایش‎‎ یابد ، قدرت‎‎ سازمان‎‎ اوپک‎ کاهش خواهد یافت . این اقدام‎ همچنین‎ باعث می‎‎ شود توانایی اوپک‎ در بهبود و تغییر بهای‎ نفت‎ و تحمیل‎ نفوذ سیاسی‎‎ خود کاسته‎ شود . بنابراین‎ سیاست‎، نفتی آمریکا باید بر تنوع بخشیدن‎ به‎‎ منابع‎ نفت‎‎ و انرژی‎‎ و گسترش‎‎ و افزایش فوری نفت منطقه دریای‎ خزر متمرکز شود. در این راستا اسپنسر آبراهام، وزیر انرژى آمریکا سال ۲۰۰۲ و در هنگام کلنگ زنی اجرایى پروژه باکو – جیحان در منطقه سنگچال باکو گفته بود که این پروژه یکى از مهم ترین پروژه هاى انرژى از دیدگاه دولت آمریکا همچنین براى این منطقه از جهان است». باید گفت از نظر امریکایی ها با بهره برداری از خط لوله باکو – جیحان سیاست همه چیز بدون ایران در حوزه انرژی خزر تحقق پیدا می کند .

قزاقستان :
قزاقستان را باید عضو پیشمان شده خط لوله باکو – جیحان عنوان کرد . آستانه در سال ۱۹۹۹ نیز اسناد احداث خط لوله اکو – جیحان را امضا ء کرد ، اما پس از افتتاح خط لوله انتقال نفت تنگیز نووروسیسک در سال ۲۰۰۱ دولت قزاقستان با علم به غیر اقتصادی بودن طرح باکو – جیحان و برغم فشارهای امریکا حاضر به شرکت در این طرح نیست .
در واقع یکی از دلایل عدم تمایل قزاقستان برای مشارکت در طرح باکو – جیحان همین خط لوله تنگیز – نووروسیسک است . نفت‎ خام‎ پس‎ از طی‎ مسیر یادشده‎ توسط کشتیهای‎ نفتکش‎ از بندر نوووروسیسک‎ حمل‎ و پس‎ از عبور از دریای‎‎ سیاه‎‎‎‎‎ بویژه به بازارهای حوزه مدیترانه عرضه‎ می شود. افتتاح‎ این‎‎ خط لوله‎ ۱۸۵۰ کیلومتری برای‎ قزاقستان بسیار اهمیت‎ دارد. این خط لوله‎‎‎‎ دریای‎ خزر موسوم‎ به سی‎‎‎‎ پی سی که ذخایر نفتی قزاقستان‎ را به بندر روسی‎‎ نووروسیسک‎ در دریای‎ سیاه‎‎‎ منتقل‎ میکند در روز ۶ آذر ماه ۸۱ در جنوب‎ روسیه به طور رسمی‎ گشایش‎ یافت‎‎‎ که‎‎‎ به این‎ ترتیب‎ راه جدیدی‎‎‎ برای صادرات نفت دریای خزر باز شد. با آغاز به کارخط لوله خزر ۹۰ درصد ذخایر نفتی‎ تنگیز بزرگترین‎‎‎‎ میدان نفتی‎ قزاقستان از بندر تنگیز این کشور به‎ بندر نوروسیسک‎ روسیه‎ منتقل‎ می‎ شود. باانتقال‎ این ذخایر نفتی‎ از قزاقستان‎‎ به‎‎‎ روسیه، قزاقستان نفت‎ اضافه برای‎ انتقال‎ ازطریق‎ خط لوله‎ نفتی‎‎ فرضی باکو – تفلیس‎ -جیحان‎ نخواهد داشت‎. ظرفیت‎‎ انتقال‎ سالانه۳۰ تا ۵۰ میلیون‎‎ تن نفت است . گفتنی‎‎ است‎، برای‎‎‎ اجرای این‎ طرح‎ شرکتهای نفتی امریکا، انگلیس‎، روسیه‎ وقزاقستان‎‎ درقالب‎ کنسرسیوم‎ نفتی‎ خزر ، دو میلیارد و چهارصد میلیون دلار سرمایه‎‎ گذاری‎ کرده اند. ساخت‎‎ این خط لوله‎‎ نفتی‎‎ ‎ از سال‎‎ ۱۹۹۹ آغاز شد . روسیه‎‎‎ و قزاقستان‎‎ ۲۰ در صد از هزینه ساخت‎ این خط لوله را و شرکتهای‎ امریکایی‎‎ وانگلیسی هشتاد در صد آن‎ را پرداخت‎ کرده‎اند.
برای مشارکت قزاقستان در طرح باکو – جیحان باید از کف دریای خزر خط لوله ایجاد شود ، که آستانه مخالف آن است . چنانچه کایرگلدی‎ کابیلدین، مدیراجرائی‎‎ شرکت‎ ملی گاز قزاقستان موسوم‎‎ به‎‎” کاز مونای‎ گاز“ اعلام کرده است که این‎‎ کشور تا تعیین نهائی‎ رژیم‎ حقوقی‎‎ دریای‎ مازندران‎ هیچ‎ مطالعه‎‎‎ و تحقیقی را درباره احداث خط لوله از بستر این‎ دریا انجام‎ نمی‎ دهد۰وی‎‎ تصریح‎ کرد: تا زمانیکه‎ مشکل‎ رژیم‎ حقوقی‎ دریای مازندران‎ پابرجاست‎ قزاقستان‎ درصدد مشارکت‎‎ در طرح‎ انتقال‎ نفت از بندر، اکتائو، به‎ بندر باکو نیز برنخواهد آمد۰کابیلدین‎ گفت‎‎ : طرح‎ پیشنهادی‎‎ برای انتقال‎ نفت از اکتائو به‎ باکو با مسائل‎ مختلف‎ سیاسی، فنی و زیست‎ محیطی در منطقه‎ ارتباط دارد۰ اظهارات‎‎ این‎‎ مقام‎ قزاقستانی‎‎‎ درحالی است که‎‎ امریکا به عنوان طراح‎ وحامی اصلی‎ طرح‎ باکو، تفلیس، جیحان‎‎ بارها از قزاقستان خواسته‎ است‎ تا دراین‎ طرح‎‎ مشارکت‎ داشته‎‎ و طرح مذکور به «اکتائو، باکو، تفلیس‎، جیحان‎» تغییر نام‎ دهد۰ کارشناسان‎‎‎ اقتصادی‎‎ با اشاره‎‎ به نبود نفت‎‎ کافی‎ برای پرکردن ظرفیت این خط لوله‎‎‎‎‎ پرهزینه، تصریح‎ کرده اند، درصورتیکه نفت‎ قزاقستان‎‎ به این خط لوله‎‎ تزریق‎ نشود خط لوله، باکو، تفلیس‎، جیحان‎ کارایی‎ خود را از دست‎ خواهد داد۰ اکثر کارشناسان قزاقی خط لوله باکو – جیحان را غیر اقتصادی دانسته و معتقدند آستانه تا ده سال آینده از این مسیر نفت منتقل نخواهند کرد . مخالفت‎ قزاقستان‎‎ با این طرح‎‎ سیاسی‎‎‎ در حالی باردیگر مطرح می شودکه‎ مطالعات‎‎‎ و تحقیقات این‎ کشور به‎‎‎ همراه شرکت، توتال‎ فینا الف، درباره انتقال‎ نفت‎‎ قزاقستان‎‎‎ از مسیر ایران پایان یافته‎ است و قزاقستان به روش سوآپ نیز از ایران نفت منتقل می کند . ‏‎ نور سلطان نظربایف که روابط خوبى با تهران دارد با علم حمایت واشنگتن از خط لوله باکو _ جیحان در این باره اظهار نظر کرده است: «مسیر خلیج فارس در مقایسه با دیگر طرح هاى صدور منابع طبیعى از جمله خط لوله باکو _ جیحان که از جمهورى آذربایجان به ترکیه مى رسد و خطوط دیگر که از روسیه و چین عبور مى کنند اهمیت بیشترى دارد.» قزاقستان در مورد احداث خط لوله نفت با کشور چین نیز به توافق رسیده است . نظربایف قرارداد خط لوله ۱۲۴۰ کیلومترى آلماتى _ پکن را امضا کرده است. مذاکره کنندگان نفتى ایران نیز باید وارد گود شوند تا از تمایل مسئولین این کشور استفاده کرده و قرارداد خط لوله اى را امضا کنند که قزاقستان را به خلیج فارس برساند .

سهامداران و سرمایه گذاران :
خط لوله باکو – جیحان سهامدارانی متعدد دارد . ریاست‌ این‌ پروژه‌ که‌ از طریق‌ یک‌ کنسرسیوم‌ بین‌المللى‌ به‌ اجرا درمى‌آید برعهده‌ کنسرن‌ انگلیسى‌ ( BP ) است‌ که‌ ۶/۳۲% سهم‌ دارد. دیگر سهامداران‌ این‌ پروژه‌: شرکت‌ دولتى‌ نفت‌ آذربایجان‌ (سوکار) ۲۵٪، شرکت‌ آمریکایى‌ اونوکال‌ ۹/۸٪، شرکت‌ نروژى‌ استات‌ اویل‌ ۷/۸٪، شرکت‌ ترکیه ای TPAO‌ ۵/۶٪ ، شرکت‌ ایتالیایى‌ انى‌ آگیپ‌ ۵٪ ، شرکت‌ فرانسوى‌ توتال‌ فینا الف‌ ۵٪، شرکت‌هاى‌ ژاپنى‌ اتوچو ۴/۳٪ و اینپکس‌ ۵/۲٪، شرکت‌ دلتا هس‌ از عربستان‌ سعودى‌ ۶/۲٪، هستند.

مشکلات خط لوله باکو – جیحان
خط لوله باکو – جیحان اگرچه رو به افتتاح است ، اما این خط لوله مشکلات متعددی دارد که عبارتند از :

مالی :
خط لوله باکو – جیحان از همان ابتدا طرح بعنوان طرحی مطرح شد که دارای مشکلات متعدد مالی است . در حالیکه هزینه های این طرح ۴/۲ میلیارد دلار عنوان می شد ، این طرح پاز ساخت شصت درصد اش ، بیش از سه میلیارد دلار هزینه داشته است . البته امریکایی ها سعی دارند که مساله مالی این طرح را رد بکنند . “مورنینگ استار” نماینده ویژه رییس جمهور سابق آمریکا در منطقه “خزر”, در پاسخ به جریانی که خط لوله را اقتصادی نمی‌داند طی مصاحبه با “پترولیوم اکونومیست” گفته است: یک شرکت ترک پذیرفته است که احداث خط لوله را با مبلغ ۷/۱ میلیارد دلار انجام دهد. البته اظهارات این مقاه قبل از امضای اسناد عنوان شده بود و هیچ شرکتی حاضر نشد به کمتر از ۴/۲ میلیارد دلار این طرح را بپذیرد. با وجود این امریکا در خصوص طرح باکو – جیحان انگیزه های قوی سیاسی را دنبال می کند . حتی برخی از کارشناسان معتقدند واشنگتن حتی حاضر بود برای دور نگه داشتن ایران و روسیه از انتقال انرژی ، تمامی هزینه های این طرح را بدهد ، گو اینکه می خواهد برای سناریوی سیاسی هزینه کند . با وجود این با تحرکات امریکا تعدادی از شرکت ها در این طرح مشارکت کردند و حتی برخی از نهادهای مالی بین المللی برغم مخالفتهای اولیه خود و تحت فشار امریکا به این طرح وام اختصاص دادند . که از جمله بانک جهانى ۲۵۰ میلیون دلار وام را براى کمک به احداث خط لوله نفت باکو- تفلیس- جیهان تصویب کرد که با استقبال زیاد شرکت هاى نفتى و انتقاد شدید سازمان هاى غیردولتى فعال در امر محیط زیست روبه رو شد. این تصمیم بانک جهانى سبب مى شود تا سازمان هاى مالى دیگر نیز وام هایى به پروژه یادشده اختصاص دهند. باید گفت تصویب چنین وامى سبب شده تا علاوه بر جنبه مالی، از نظر سیاسى نیز به این پروژه بحث انگیز توجه بیشترى معطوف شود . گرچه رقم این وام در مقایسه با هزینه ۶/۳ میلیارد دلارى احداث این خط لوله چندان قابل توجه نیست، اما پرداخت آن از سوى بانک جهانى از جیب مالیات دهندگان و به رغم مخالفت گروه هاى طرفدار محیط زیست، اجراى این پروژه را مشروعیت مى بخشد.

امنیتی :
خط لوله‌‌ای که از “باکو” به “جیحان” می‌رود با مخاطرات بسیاری مواجه است. چرا که از “منطقه کردستان ترکیه” می‌گذرد. گروه هاى طرفدار محیط زیست معتقدند که برخى فعالان در «حزب کارگران کردستان ترکیه» مسئله آتش بس یک جانبه کنونى را به فراموشى سپرده و یادآور شده اند که یکى از هدف هاى آنها در آینده ممکن است خط لوله مزبور باشد. البته پ ک ک حتی در این خصوص بیانیه هایی را بیش از این منتشر کرده است . مؤسسه تحقیقاتی استرانفورد آمریکا با انتشار گزارشی در آذرماه ۷۸ از سازمان پ.ک.ک به عنوان مانعی مهم در تامین امنیت خطوط لوله باکو ـ جیحان نام برده است. بنا به اعلام این موسسه واشنگتن و آنکارا مذاکراتی را با نمایندگان پ.ک.ک برای تامین امنیت باکو ـ جیحان انجام داده اند که نتیجه اعلام شده ای نداشته است .
از جمله دیگر مشکلات امنیتی خط لوله باکو ـ جیحان عبور آن از مناطق ناامن گرجستان از جمله آجاریا و نزدیکی به منطقه جدایی طلب آبخازیاست . بی شک با توجه به تشدید درگیری‌ها در منطقه آبخازیا و نیز وجود گرایشات مرکز گریز در آجاریا که بویژه در پس از انقلاب مخملی گرجستان در نوامبر ۲۰۰۳ برای مدتی اوج گرفت ، ، ‌هیچ تضمینی برای امنیت این خط لوله در گرجستان نیست. در عین حال عبور خط لوله باکو ـ جیحان از مناطق جاواختی گرجستان یک ریسک تلقی می شود. چرا که این منطقه اکثرا ارمنی نشین بوده و نسبت به دولت مرکزی گرجستان معترض هستند. در همین راستا ارمنی های گرجستان، مخالف برچیده شدن پایگاه آخالکالاکی روسیه از این منطقه هستند. تاکنون ارامنه این منطقه تجمعات مختلفی به بهانه اینکه زمین‌های آنها غصب شده و یا پول کافی داده نشده برگزار کرده اند . در این راستا شرکت آمریکایی اکسون موبیل ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۰ از شرکت در طرح باکو ـ جیحان انصراف داد. این شرکت نیز یکی از دلایل این موضوع را مشکلات امنیتی طرح باکو ـ جیحان عنوان کرد.در عین حال پیش از آن، شرکت نفتی لامسو انگلیس نمایندگی خود را در باکو به دلایل مشابهی بست. شرکت « بی پی آموکو» نیز، ۲۳ دسامبر ۱۹۹۹ با تاکید بر مشکلات اقتصادی و امنیتی طرح باکو ـ جیحان در تحقق آن ابراز تردید کرد.
سرنوشت خط لوله باکو – نووروسیسک بخوبی نشان می دهد که بحرانها تا چه حد تاثیر منفی برای خطوط لوله انرژی می گذارند . از نوامبر ۱۹۹۷ نفت حوضه چراغ ج. آذربایجان برای انتقال به خط لوله ای که از جنوب روسیه عبور کرده و به نووروسیسک در دریای سیاه وصل می شود به ترمینالی در نزدیکی باکو حمل و از آنجا از طریق خط لوله باکو ـ نووروسیسک انتقال می یابد.اما بحران چچن بارها باعث قطع انتقال نفت از این خط لوله شده است. روسیه مدعی است که جنگجویان چچن به عملیات انفجاری در این خط لوله دست می زنند. اما در عین حال منابع چچنی اعلام کرده اند که بخش وسیعی از خط لوله باکو ـ نووروسیسک در اراضی این جمهوری خودخوانده در اثر بمباران جنگنده های روسیه غیر قابل استفاده شده است. این منابع گفتند در اثر این بمبارانها صنایع نفت و گاز جمهوری چچن کاملا از بین رفته و بین ۶۵۰ تا ۷۵۰ میلیون دلار به تاسیسات خسارت وارد آمده است.در هر حال این موضوع امنیتی باعث شد که روسیه تصمیم بگیرد تا مسیر عبور خط لوله نفت باکو ـ نووروسیسک که از خاک چچن می گذرد، تغییر دهد.خط لوله نفت باکو ـ نووروسیسک به طول ۱۴۰۰ کیلومتر نفت تولیدی شرکت نفت دولتی ج. آذربایجان را به دریای سیاه منتقل می کند که ۱۵۰ کیلومتر آن در خاک چچن قرار دارد،‌ انتقال انرژی از این خط لوله به علت درگیریهای چچن بارها متوقف شده است. به گفته رئیس شرکت مهندسی صنایع نفت و گاز روسیه هزینه اولیه اجرای طرح تغییر مسیر خط لوله باکو ـ نووروسیسک از چچن به خاک داغستان ۱۵۰ میلیون دلار است. شرکت نفت دولتی ج. آذربایجان سالیانه دو میلیون و پانصد هزار تن نفت خام را از طریق خط لوله باکو ـ نووروسیسک منتقل می کند
در چنین شرایطی کشورهای غربی بویژه آمریکا و نیز کشورهای ذینفع در طرح باکو ـ جیحان ظاهرا برای حل مشکلات امنیتی این طرح ها و مجاب کردن شرکت‌های مالی ـ نفتی به سرمایه گذاری در خط باکو ـ جیحان راهکار ایجاد نیروهای چند ملیتی حافظ امنیت خطوط را مطرح کرده اند که هدف آن زمینه سازی برای حضور بیشتر ناتو و آمریکا در منطقه قفقاز بود.حیدر علی اف رئیس جمهوری فقید ج . آذربایجان ۱۰/۹/۷۸، به خبرگزاری پرایم نیوز گرجستان گفت، ‌شرایط لازم برای تشکیل نیروهای چند ملیتی برای حفاظت از خط لوله باکو ـ جیحان مهیاست. در عین حال ولایت قلی اف وزیر امور خارجه وقت ج. آذربایجان ۱۱/۹/۷۸ در مصاحبه با خبرگزاری میدیا پرس این کشور، بار دیگر استفاده از نیروهای ناتو برای حفاظت از خط لوله باکو ـ جیحان جانبداری کرد..همچنین ۱۵/۱۱/۷۹ ترکیه از ناتو خواست، تامین امنیت خط لوله نفتی باکو ـ جیحان را به عهده بگیرد. ترکیه به همین منظور پیشنهاد کرده است نیروهای واکنش سریع ناتو در استانبول مستقر شوند تا بدین ترتیب بتوانند در تهدیدات احتمالی علیه خط لوله قفقاز و آسیای مرکزی سریعا دخالت کنند. این در شرایطی است که چنانچه گفته شد ناامنی خطوط لوله باکو ـ جیحان تنها محدود به ناامنی از بعد نظامی و شورش نیست. در عین حال استقرار نیروهای ناتو یا نیروهای چندملیتی در منطقه به منظور پاسداری از خطوط لوله، دارای مشکلات فراوانی از جمله مخالفت برخی کشورهای منطقه و مشکلات مالی روبرو است. در حا حاضر و پس از حادثه یازدهم سپتامبر نیز امریکا بدنبال استقرار نیروهای واکنش سریع در جمهوری آذربایجان و انتقال بخشی از این نیروها از آلمان به قفقاز است . البته در سال ۲۰۰۱ مصوبه پارلمان جمهوری آذربایجان استقرار پایگاههای خارجی در این کشور بصورت دائمی را منع می کند ، اما امریکا به بهانه تامین امنیت خط لوله باکو – جیحان بدنبال حضور در منطقه و استقرار نیروهای واکنش سریع است . حتی اخباری منتشر شده است ، مبنی بر اینکه امریکا به آزادی سه شهر از هفت شهر اشغالی جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ کمک می کند و در مقابل باکو اجازه ایجاد پایگاه‌های نظامی را در این شهرها بدهد .

زیست محیطی :
یکی از مشکلات عمده در طرح باکو – جیحان که بسیار نیز سرو صدا در گرجستان ایجاد کرد ، مسایل زیست محیطی این طرح بود . حتیدر اجلاس زمین که در سال ۲۰۰۱ در افریقای جنوبی برگزار شد ، گروههای مدافع محیط زیست به مخاطرات زیست محیطی طرح باکو – جیحان اشاره کردند . بر اساس تحقیقی که به سفارش وزارت محیط زیست گرجستان توسط کارشناسان هلندی و فرانسوی صورت گرفته است ، حط لوله باکو – جیحان تنها در گرجستان دارای ۳۲ مورد آثار زیست محیطی است . فاجعه ترین شکل عبور خط لوله از منطقه دارای آب معدنی و توریستی بورژومی است .
در پی‎ اعتراض‎ دولت‎ گرجستان‎ و مجامـع‎ زیست‎ محیطی‎ به‎‎ مسیر پرمخاطره وغیراقتصادی‎ خط لوله‎ نفتی‎ باکو- تفلیس‎ – جیحان‎ مجری‎ و پیمانکار این‎‎‎ طرح‎ (بریتیش پترولیوم) ابتدا در سال ۲۰۰۱ به‎ تغییر مسیر این طرح تن داد. پـس‎ از ۳ روز مذاکرات‎‎‎ میان‎ وزارت محیط زیست ومنابع‎ طبیعی‎ گرجستان‎‎‎ و نماینـدگـان شـرکـت‎ بیـن المللی‎ نفت‎‎ این‎‎ کشور و نمایندگـان شـرکـت بریتیش‎ پترولیوم‎ در تفـلیـس‎ , طرفیـن‎ در باره‎‎ تغییرمسیراین‎‎ خط لوله درخاک‎ گرجستان به‎ توافق‎ رسیدند. وزیر محیط زیست‎ ومنابع‎ طبیعی‎ گرجستان‎ پـس‎ ازاین‎گفتگوها اعلام‎ کرد: که‎‎ خط لوله باکـو – جیحان‎‎ از دره‎‎ بورجومی‎ همچـنیـن منـطقـه مخازن‎‎ آب‎ شیرین کتسیا تاواتس‎ کوری‎ عبـور نخواهد کرد. براساس‎ این‎ توافق‎ , مسیر خط لوله‎ مـذکـور طولانی‎ ترشده‎‎ و هزینه آن‎ بیش‎‎‎ ازپیش افزایش خواهد یافت‎. شرکت‎ بریتیش‎ پترولیوم‎ در حـالـی‎ بـه‎ ایـن‎ توافق‎ تن‎‎ داد که‎‎ قبلا اعلام‎ کرده بود تعیین مسیر جدید این‎‎ خط لوله‎ نفتی‎ اجـرای‎ آن را حدود دو سال‎ به‎ تاخیر خواهد انداخت‎ . آمریکا بـه‎ عنـوان‎‎ حامـی‎‎ اصلـی ایـن طرح‎ غیراقتصادی‎ و شرکت‎ بـریـتیـش‎ پتـرولیـوم‎ انگلیس‎ به‎‎‎ عنوان‎‎ عمده ترین سرمایه گذار و مجری‎‎ این‎‎‎ طرح‎ و همچنین جمهوری آذربایجـان به‎‎ عنوان‎ طرف‎ اصلـی‎ صـادر کـننـده نفـت‎ , فشارهای‎‎ مختلفی‎ را برای کسب‎ نـظر مـوافـق‎ گرجستان‎‎ به‎‎ این کشور وارد کردند . در نهایت نیز مجری طرح حاضر به اجرای توافق برای تغییر مسیر نشد و قول داد که برای جلوگیری از مخاطرات زیست محیطی تضمین دهد . که این اقدام را انجام داد . بهمین جهت دولت گرجستان از ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۴ به دلیل رعایت نشدن استانداردهای زیست محیطی به درخواست وزارت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست گرجستان در منطقه دره بارژومی احداث خط لوله را متوقف کرد.به گفته اهالی روستای «سمی »در منطقه بارژومی گرجستان و برخی روستاهای اطراف به دلیل عملیات لوله گذاری در این منطقه ،تاسیسات آبرسانی روستاها تخریب و آب آشامیدنی در منطقه آلوده شده است . بدین ترتیب مقامات گرجی پس از آنکه شرکت نفت انگلیس (بریتیش پترولیوم) نتوانست با ارائه مدارک لازم به دولت گرجستان رعایت معیارهای حفظ محیط زیست را متعهد شود، ساخت خط لوله را به مدت دو هفته در دره‌ ”بارژامی“ متوقف کردند. دره بارژومی به علت وجود چشمه‌های آب گرم و آب معدنی و نیز استراحتگاه‌های طبیعی شهرت دارد. طرفداران حفظ محیط زیست نگران آنند که در صورت نشت نفت، بر این منطقه آسیب‌های بزرگی وارد آید .

پس از دو هفته توقفق طرح توسط گرجستان عملیات لوله گذاری خط لوله انتقال نفت باکو- جیحان در منطقه بارژومی ،اوایل ماه (اوت) ۲۰۰۴ از سر گرفته شد.

یکی دیگر از مسایلی که جدی بودن مشکلات زیست محیطی طرح باکو – جیحان را نشان می دهد ، زبزله خیزی این منطقه است. منطقه قفقاز و مناطق دره ای و کوهستانی این منطقه زلزله خیز هستند. ماه اکتبر ۲۰۰۰ زلزله ای به قدرت بیش از ۵ ریشتر در باکو و عشق آباد روی داد که هر چه بیشتر جدی بودن این ناامنی زیست محیطی را مطرح کرد.
مسایل زیست محیطی طرح باکو – جیحان پس از اعطاء وام از سوی بانک جهانی به طرح باکو – جیحان هر چه بیشتر مطرح شده است . گروهى متشکل از چهار سازمان غیردولتى مدافع محیط زیست، اخیراً پرونده اى را تهیه کرده اند که در آن به ۱۷۳ مورد تخلف از مقررات وضع شده بانک جهانى در زمینه اعطاى وام هاى آن، اشاره شده است. یکى از این شکایت ها این است که در صورت احداث خط لوله احتمالی در خزر برای تامین نفت خط لوله باکو – جیحان ، نسل ماهى هاى استروژن خاویارى دریاى خزر که هم اکنون نیز در خطر قرار دارد، بیشتر در معرض مخاطره قرار می گیرد. نکته دیگر آن که سرزمین هایى که این خط لوله ازآن عبور مى کند و متعلق به افراد در کشورهاى مختلف منطقه است، بدون پرداخت خسارت کافى به آنها به تصرف در مى آید. علاوه براین، بخش انتهایى این خط لوله ازمنطقه اى زلزله خیز در ترکیه عبور مى کند. اگر عمر این خط لوله ۴۰ سال باشد، نظر گروه برآن است که در طى این ۴۰ سال یک زلزله با قدرت زیاد آن را تهدید خواهد کرد.
واقعیت این است که کارشناسان بین المللی نسبت به مساله ایمنی خط لوله نفت باکو – جیحان ازنظر مسایل زیست محیطی بارها هشدار داده اند. گروهی از کارشناسان بین المللی سازمان های غیردولتی بنک ترک (Bank Track) اعلام کرده اند که احداث خط لوله باکو – جیحان اثرات سوء زیست محیطی به دنبال دارد. گروه هاى مدافع محیط زیست براین اعتقادند که در کشورهایى که خط لوله از آنها عبور مى کند، توجه زیست محیطى کافى به مقررات نمى شود و حتى برخى مایلند که کار احداث این خط لوله با سرعت به پیش برود. دوستداران محیط زیست عقیده دارند که براى مقابله هرچه بیشتر باید برآگاهى هاى زیست محیطى عامه افزود.

اقتصادی :
بازار مورد نظر برای نفت حوزه باکو – جیحان ، حوزه “مدیترانه” است . در حالی که حوزه “مدیترانه” احتیاجات خود را براحتی از نفت “خلیج‌فارس” تامین می‌کند و نیازی به نفت “خزر” ندارد. پیش‌بینی ذخایر موجود در “خلیج‌فارس” و “خاورمیانه”, مدت زمان ۴۰ سال را مطرح می‌کند. در چنین شرایطی تردیدهایی در مورد اقتصادی بودن طرح باکو – جیحان است . از سوی دیگر مشکل کمی نفت جمهوری آذربایجان برای اقتصادی کردن طرح باکو – جیحان همواره وجود دارد . رییس‎ شرکت‎‎ ملی‎ نفت جمهوری‎‎‎ آذربایجان‎ مدعی شده است خط لوله‎ای برای صدور نفت‎ از قزاقستان‎‎ به‎ بازارهای‎‎ جهانی‎ از زیر بستر دریای خزر احداث می‎ شود. ناطق‎ علی‎‎ اف‎ رییس‎ شرکت‎‎ ملی نفت جمهوری‎ آذربایجان‎‎‎ گفته است ‎‎ این خط لوله‎، نفت را از بندر اکتائو در قزاقستان به‎‎ بندر دیبندی‎‎ در جمهوری آذربایجان‎‎ منتقل‎ می‎ کند که در آنجا این خط لوله‎‎‎‎ به خط لوله باکو، تفلیس، جیحان‎ متصل‎‎ می‎شود تا نفت‎ را به سواحل مدیترانه‎‎ در ترکیه صادر کند۰ این در شرایطی است که چنانچه پیش از این نیز اشاره شد ، قزاقستان بدلایل مختلف حاضر به مشارکت در طرح باکو – جیحان برغم امضای اسناد احداث آن در سال ۱۹۹۹ نیست . حال آنکه به اذعان کارشناسان غربی باکو – جیحان بدون نفت قزاقستان اقتصادی نخواهد بود . در این راستا جمهوری آذربایجان با ناامید شدن از احداث حط لوله در بستر دریای خزر تلاش دارد که بر تعداد کشتی های نفت کش خود در این دریا بیفزاید ، تا از اینطریق نفت از قزاقستان ، ترکمنستان و حتی روسیه بگیرد و به خط لوله باکو – جیحان تزریق کند . بزرگترین نفت کش جدید جمهورى آذربایجان به ظرفیت ۱۳ هزار و۲۰۰ تن روز چهارشنبه ۳ نوامبر ۲۰۰۴ با حضور رییس جمهورى این کشور در دریاى خزر راه اندازى شد. این نفت کش که در کارخانه “کراسنایا سورموو” شهر “نیژنى نوقورود” روسیه ظرف یک سال ساخته و نام “حیدر على اف ” رییس جمهورى سابق آذربایجان بر آن گذاشته شده است . “الهام علىاف ” رییس جمهورى آذربایجان راه اندازى این نفت کش در دریاى خزر را براى پیشرفت سازه هاى حمل و نقل این کشور مهم ارزیابى کرد.
وى با اشاره به این که جمهورى آذربایجان به توسعه سازه هاى حمل و نقل از جمله کشتیرانى توجه بیشترى دارد، راه اندازى سه نفت کش جدید به ظرفیت هشت هزار تن در سالهاى اخیر توسط این کشور در دریاى خزر را یادآور شد. علىاف ، همچنین راه اندازى یک نفت کش جدید به ظرفیت بیش از۱۳ هزار تن درسال آینده میلادى توسط جمهورى آذربایجان را مورد اشاره قرار داد و افزود : با توجه به این که بهره بردارى خط لوله نفتى باکو- تفلیس – جیهان از سال
۲۰۰۵ میلادى آغاز مىشود، فعالیت در این زمینه از اهمیت زیادى برخوردار است .

فنی:
از جمله مشکلات طرح باکو ـ جیحان ، مشکلات فنی آن است . طول زیاد طرح باکو ـ جیحان ، عبور آن از مناطق کوهستانی و زلزله خیز ، مشکلات فنی زیادی ایجاد کرده است . بطوری که مساله پمپاژ نفت در این مسیر طولانی یکی از مشکلات اساسی می باشد . در این میان ایستگاه‌های پیش بینی شده پمپاژ در طول مسیر بسیار کم می باشد.

روند اجرایی خط لوله
طرح باکو – جیحان بر اساس اسنادی که در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ امضاء شده است ، قرار بود در مارس ۲۰۰۰ احداث آن شروع شود و نهایتاً در ۳۰ ماه عملیات احداث این طرح انجام شود . اما بعلت فراهم نشدن بودجه مالی این طرح نهایتاً در سپتامبر ۲۰۰۲ در منطقه سنگچال کلنگ زنی این طرح با حضور روسای جمهوری آذربایجان (حیدرعلی اف ) ، گرجستان (ادوارد شواردنادزه ) و ترکیه (احمد نجدت سزر ) و وزیر انرژی ترکیه انجام شد شد . کار احداث در هر سه بخش آذری ، گرجی و ترکی همزمان آغاز شد . اما در بخش آذری با سرعت و در بخش ترکی با کندی به پیش می رود . البته اعتصاب های کارگران طرح در گرجستان و یا مخالفت مالکان زمینها و یا طرح مسایل زیست مخیطی و نیز دیر رسیدن و لوله ها اجرای طرح را تا حدودی کند کرده است . با وجود این اکتبر ۲۰۰۴ با حضور روسیا جمهوری آذربایجان (الهام علی اف ) و گرجستان ( میخائیل ساآکاشویلی ) مراسم اتصال دو بخش آذری و گرجی خط لوله در نقطه مرزی آقستافا انجام شد و گفته می شود این طرح در اوایل سال ۲۰۰۵ به بهره برداری خواهد رسید . اگر چه در اوایل روی کار آمدن بوش در سال ۲۰۰۰ و تمرکز وی بر افغانستان و عراق ، توجه امریکا به طرح باکو – جیحان کم شد ، اما امریکا تاکنون حمایت خود را از طرح قطع نکرده است و حتی با افزایش قیمت نفت ، امریکا حمایت خود را از این طرح بیشتر کرده است .

آثار این خط لوله بر روسیه
‏‎ یکی از ویژگی های خط لوله باکو – جیحان علاوه بر ضد ایرانی بودن ، ضد روسی بودن این طرح است . امریکا از این طریق در تلاش است تا روسیه را از مشارکت در طرحهای انرژی منطقه دور سازد . برهمین اساس نیز روسها علناً مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده اند .
ایگور یوسف اف وزیر انرژی روسیه با تاکید بر غیر اقتصادی بودن طرح باکو – جیحان گفت : اینطرح موقعیت برتر روسیه در انتقال انرژی حوزه خزر به بازارهای جهانی را بخطر می اندازد . این در شرایطی است که مت بریز نماینده رئیس‎ جمهوری سابق آمریکا در شورای‎ امنیت ملی‎ این‎‎ کشور تحقق‎ خط لوله‎‎ نفتی‎ موسوم‎ به باکو- تفلیس‎ – جیحان‎ را پاسخگوی‎ منافع‎ امریکا درحوزه‎‎ دریای‎ خزر و قفقاز جنوبی‎‎ نامید وگفت‎: روسیه توانایی مقابله‎‎‎ با اجرای‎ این‎ طرح‎ را ندارد و خط لوله مذکور ساخته خواهد شد.با وجود این روسیه تلاش کرده است که با عقد قراردادهای بلندت مدت با قزاقستان در خصوص انرژی و از جمله احداث خط لوله باکو – نووروسیسک ، مانع مشارکت آستانه در طرح باکو – جیحان شود . در عین حال روسیه در ال ۲۰۰۳ برای بی اثر کردن طرح باکو – جیحان یک قرارداد ۲۵ ساله در زمینه انرژی با گرجستان نیز امضاء کرد که همین موضوع یکی از دلایل انقلاب مخملی امریکا علیه شواردنادزه بود . بر همین اساس نیز جمهوری‎ آذربایجان‎ اعلام‎ کرده است که باوجود مخالفت‎ روسیه‎‎ ، خط لوله نفتی‎ باکو- تفلیس‎ – جیحان‎ ساخته‎ خواهدشد. علی‎ اسداف‎ دستیار مسائل‎ اقتصادی رئیس‎ جمهوری‎ سابق آذربایجان‎ در سال ۲۰۰۰ درواکنش‎ به‎‎‎‎ اقدام‎ روسیه به بررسی‎ مسئله ممنوعیت‎‎ مشارکت شرکتهای‎ روسی‎ درطرح‎ باکو – تفلیس‎ – جیحان‎ ، آن را نشاندهنده‎ مشی‎‎ سیاست‎‎‎ خارجی مسکو دانست و گفت : بودن‎‎ یانبودن شرکتهای‎ روسی‎ در اجرای‎‎ طرح‎ خط لوله‎ باکو- تفلیس‎ – جیحان‎ ، هیچ‎ تاثیری در روند احداث این‎ خط لوله‎ نفتی‎ نخواهد داشت‎. ویکتورکالیوژنی‎ نماینده‎‎‎ ویژه سابق رئیس‎ جمهوری‎ روسیه در امور دریای‎‎ خزر با جانبداری ازاقدام‎ دوما به‎ بررسی‎ ممنوعیت‎‎ مشارکت شرکتهای‎‎ روسی‎‎ دراجرای طرح‎‎ خط لوله‎ نفتی باکو- تفلیس‎ – جیحان‎‎ ، این طرح را مغایر با منافع‎ و مصالح‎ مسکوتوصیف‎ کرده‎ بود. در این میان راسم‎ موسی‎ بیگ‎ اف‎ عضو شورای رهبری حزب‎ مساوات‎‎ مخالفت‎ صریح‎ روسیه‎‎‎ با اجرای‎ خط لوله باکو – تفلیس-جیحان نشاندهنده اراده‎‎ سیاسی‎ مسکو برای‎‎ جلوگیری از احداث این‎ خط لوله عنوان کرده است . این‎‎‎ تحلیلگر سیاسی‎‎ پیش‎ بینی کرده است ، که‎‎ با نزدیک‎ شدن زمان ساخت‎ خط لوله باکو – تفلیس‎ – جیحان‎‎‎ ، اوضاع درگرجستان و مناطق‎ کردنشین ترکیه‎ باعوامل‎ روسیه‎‎ متشنج‎ شود. در این میان فروش سهم بزرگ نفتی شرکت لولک اویل روسیه به یک شرکت ژاپنی در سال ۲۰۰۳ ، از سوی بسیاری از محافل بعنوان آغاز جبهه بندی عملی روسیه در قبال طرحهای انرژی امریکایی و تبعیت جمهوری آذربایجان از این طرحها عنوان شد . در هرحال روسیه تلاش دارد با تقویت خط لوله باکو – نووروسیسک ، تامین امنیت و افزایش انتقال نفت از مسیر باکو – نووروسیسک ، تقویت خط لوله انتقال گاز به گرجستان ، ارمنستان و ترکیه موسوم به بلو استریم ، در پروژه های انرژی منطقه مشارکت نزدیکی داشته باشد . برخی از مقامات روسیه معتقدند در صورتیکه در آجاریای گرجستان ، انقلاب مخملی روی نمی داد و اصلان آباشیدزه رهبر روسیه گرای این منطقه در سال ۲۰۰۴ فرار نمی کرد ، روسیه می توانست در اقدامات اخلالگرانه در خصوص طرح باکو – جیحان موفق باشد .

معاوضه (سوآپ) نفت
ایران تولیدکننده و مصرف کننده عمده انرژی در منطقه می باشد. تولید انرژی در ایران حدودا” معادل ۵ میلیون و مصرف آن معادل ۶/۱ میلیون بشکه نفت در روز است. اکثر مناطق تولید کننده نفت و گاز در جنوب ایران قرار دارند، در حالیکه عمده ترین مناطق مصرف کننده در شمال و مرکز کشور قرار دارند روزانه ۸/۰ میلیون بشکه نفت در روز از چاههای نفت جنوب ایران به پالایشگاههای اصفهان، تهران، اراک و تبریز فرستاده می شود. بخش اعظمی از ۴۰ میلیارد متر مکعب گازی که در سال مصرف می شود نیز از جنوب به شمال ارسال می گردد. شرکتهای بین المللی نفتی به امتیاز استفاده از ایران برای صدور بخشی از نفت تولید شده در حوزه خزر پی برده اند و اگر سیاستهای تحریم ایران توسط امریکا وجود نداشت، بیشتر نفت منطقه از طریق ایران صادر می گردید. مزایای عمده اقتصادی صادرات نفت از طریق ایران بر اساس موقعیت جغرافیایی آن از نظر همجواری، افزایش تقاضای داخلی فرآورده های نفتی و وجود شبکه گسترده خطوط لوله نفت خام، گاز و فرآورده های نفتی می باشد. ایران از لحاظ جغرافیایی کشوری منحصر بفرد در منطقه است. از طرفی نزدیک به ۱۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ترکمنستان دارد و از طرف شمال و غرب با کشورهای آذربایجان، ارمنستان، نخجوان و ترکیه هم مرز است. شبکه خط لوله نفت و گاز ایران به فاصله ۲۰۰ کیلومتری از کشورهای مذکور قرار دارد. نیمه شمالی کشور با جمعیتی بیش از ۵۰ میلیون نفر که معمولا” زمستانهای سردی دارند متقاضیان فرآورده های نفتی هستند و اگر روند فعلی در مصرف فرآورده های نفتی ادامه یابد، ایران می بایست پالایشگاههای بیشتری در این بخش از کشور ایجاد کند. پالایشگاههای تهران و تبریز منطقی ترین خروجیهای نفت خام آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان خواهند بود. استدلال معاوضه نفت (سوآپ) بر اساس استفاده نفت خام این کشورها در تأمین پالایشگاههای مذکور در مقابل صدور نفت خام از خلیج فارس توسط ایران قرار دارد. “قرار سوآپ” سریعترین و ارزانترین راه حل برای مشکل صادرات بخشی از نفت تولید شده در منطقه خواهد بود. نفت خام را می توان به بنادر انزلی و نکا حمل کرد و از آنجا به پالایشگاههای ایران انتقال داد. این پروژه را می توان در سه مرحله به انجام رسانید.
مرحله اول: مرحله اول روش سوآپ ساخت تقریبا” ۱۲۰ کیلومتر خط لوله از بندر انزلی به نقطه ای که خطوط لوله نفت خام موجود، روزانه ۱۰۰،۰۰۰ بشکه نفت را به پالایشگاه تبریز منتقل می کند، است که اینکار اردیبهشت ۸۳ انجام شد . این خط لوله می تواند روزانه ۱۰۰،۰۰۰ بشکه نفت به پالایشگاه تبریز در شمال و به همین مقدار به طرف جنوب به پالایشگاه تهران منتقل نمود. همچنین خط لوله ای وجود دارد که پالایشگاه تهران را به بندر نکا متصل می سازد. این خط لوله را می توان با اصلاحات کوچکی بصورت معکوس در آورده تا حمل ۱۲۰،۰۰۰ بشکه نفت خام در روز از نکا به پالایشگاه تهران را بر عهده بگیرد. در توافق جاری با قزاقستان از این خط لوله برای معاوضه نفت به میزان ۴۰،۰۰۰ بشکه در روز استفاده می گردد. بنابراین می توان روزانه ۳۲۰،۰۰۰ بشکه نفت را به پالایشگاههای تهران و تبریز منتقل نمود و به همین مقدار از جزیره خارک در خلیج فارس بصورت معاوضه ای (سوآپ) صادرکرد. هزینه اجرای این طرح احتمالا” کمتر از ۱۵۰ میلیون دلار و اکثر آن به واحد پول کشور یعنی ریال خواهد بود.


مرحله دوم: هنگامی که این پروژه تکمیل شود و نفت پالایشگاههای تهران و تبریز از حوزه خزر تأمین گردد، خط لوله ای که در حال حاضر نفت را به پالایشگاههای مذکور می برند، خالی می شوند. در مرحله دوم پروژه، با استفاده از ظرفیت این خط لوله، می توان نفت بیشتری از تولیدکنندگان خزر گرفته تا در پالایشگاههای اصفهان با ظرفیت ۲۲۰،۰۰۰ و اراک ۱۵۰،۰۰۰ بشکه در روز تصفیه گردند. در این مورد باید کار زیربنایی بیشتری انجام گیرد و خطوط لوله اضافی ساخته شود. هزینه این امر حدود ۳۵۰ میلیون دلار تخمین زده شده است و این شبکه می تواند تقریبا” ۷۰۰،۰۰۰ بشکه نفت در روز را از کشورهای آسیای مرکزی و غربی جذب کند. به این نکته باید توجه داشت که شرکتهای ایرانی که در حال حاضر در صنعت نفت ایران فعال می باشند می توانند بخش اعظم این طرح را بر عهده گیرند و بیشتر این هزینه به ریال خواهد بود.


مرحله سوم: در این مرحله، از ظرفیت خطوط لوله ای که نفت را به پالایشگاههای اصفهان و اراک می آوردند، برای رساندن نفت بیشتر از شبکه خطوط لوله ایران استفاده خواهد گردید. در این مرحله صدها کیلومتر خط لوله جدید باید ساخته شود که عملی شدن آن به میزان تولیدی که انتظار می رود از حوزه خزر صادر شود، خطوط لوله متناوب در حال ساخت و ملاحظات سیاسی منطقه ای بستگی خواهد داشت. همچنین ایران و ترکمنستان می توانند در شمال ایران اقدام به ایجاد یک پالایشگاه مشترک نمایند که بتواند روزانه بیش از ۱۰۰،۰۰۰ بشکه نفت ترکمن را تصفیه کند و در قسمت شمال شرقی ایران مورد استفاده قرار گیرد و در مقابل معادل همین مقدار از طرف ترکمنستان از جزیره خارک صادر گردد


مزایای دیگر معاوضه نفت (سوآپ) این است که کشورهای حوزه خزر می توانند صدور نفت خام خود به بازارهای بین المللی را در زمان نسبتا” کوتاهی آغاز کنند و از سرمایه گذاریهای هنگفت در خطوط لوله ای که از کشورهای مختلف می گذرد، اجتناب ورزند. در این روش معاوضه، نیاز به رضایت هیچ طرف سومی نیست و چون ایران استفاده کننده نهایی نفت خام خواهد بود، وابستگی متقابل، بهترین ضمانت برای ادامه پروژه است. علاوه بر آن، هزینه های پائین تر برای تولید کنندگان ، حداکثر درآمد هر بشکه را تضمین می نماید و ایران نیز می تواند هم در هزینه پائین تر انتقال نفت و هم در منافع اقتصادی مربوط به ایجاد زیر بناهای مورد نیاز پروژه صرفه جوئی کند. نهایتا” نفت خام خزر در نتیجه استدلال معاوضه، به بازارهای شرق دور که انتظار می رود در ۱۰ سال آینده رشد قابل توجهی داشته باشند، صادر خواهد شد. مسیرهای پیشنهادی دیگر که از تنگه بسفر می گذرد، نفت را به دریای سیاه منتقل می سازد. این مسیر هزینه های اضافی ایجاد می کند و بر اساس اهمیت ایمنی و زیست محیطی، با مخالفت ترکیه مواجه است. نفتی که به دریای سیاه یا مدیترانه تحویل داده خواهد شد، با نفت خام روسیه، عراق، سوریه، مصر ، شمال آفریقا و کردهای دریای شمال قابل رقابت خواهد بود.
روش سوآپ ایران قابل رقابت با طرحهای انرژی امریکا در حوزه خزر از جمله طرح باکو – جیحان است. از زمان پیگیری این روش توسط ایران، رقابت ایران و آمریکا براى انتقال نفت آسیاى میانه به بازارهاى مصرف وارد فاز تازه اى شده است. فاز اول خط لوله نکا ـ رى یازدهم اردیبهشت ماه سال ۸۳ با هزینه اى معادل ۳۳۰ میلیون دلار راه اندازى شد ، تا در مرحله اول روزانه ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه نفت خام سه کشور روسیه، قزاقستان و ترکمنستان به وسیله نفتکش به بندر نکا انتقال دهد و سپس از طریق خط لوله به پالایشگاه هاى تبریز و رى هدایت شود. این خط که ظرفیت اش قایل افزایش است ، رقیب جدى خط لوله باکو _ جیحان است که مورد حمایت ایالات متحده است. دولت آمریکا به انحاى مختلف به کشورهاى آسیاى میانه پیغام فرستاده که نفتشان نباید از ایران ترانزیت شود. چه این که سیاستمداران واشنگتن به خوبى مى دانند چنانچه رگ حیاتى این کشورها از ایران بگذرد علاوه بر مزایاى اقتصادى اش خیال ایران را براى همیشه از همسایگان شمالى اش راحت مى کند و موقعیت برتر ایران را در منطقه تثبیت مى نماید.واشنگتن در تعقیب سیاست خود با مشکلى جدى روبه روست. باکو _ جیحان، خط گرانى است. هزینه ترانزیت از این خط بین ۳۰ تا ۳۳ دلار برآورد شده در صورتى که این هزینه براى خط نکا _ رى بین ۱۱ تا ۱۶ دلار اعلام شده است.اگرچه ایالات متحده به کشورهاى نفتى شمال ایران قول مساعدت داده تا ما به التفاوت هزینه انتقال را با پرداخت کمک هاى مالى جبران نماید اما کارشناسان نفتى همچنان با تردید به مشارکت کشورهایی چون قزاقستان در پروژه باکو _ جیحان می نگرنند .