جمهوری آذربایجان همواره بعنوان یک کشور کثیرالمله در قفقاز شناخته می شود ، در این میان تالشان بزرگترین اقلیت قومی این کشور محسوب می شود . منطقه پراکندگی این قوم از لنکران شروع می شود . رشته کوهی است به نام تالشان در لنکران ، این رشته کوه به سمت آستارا می آید. در تاریخ اولین بار کلمه تالش در کتاب « نزهه القلوب» حمدا… مستوفی در قرن هفتم آمده است . قبل از این کلمه ای به نام تالش در تاریخ وجود ندارد . قبل از آن بنام« تیلیسان » یا « کادوسان » ‌و یا « کادوس » شناخته می شد .
در زمانیکه قراردادهای ترکمنچای و گلستان منعقد شدند ، تعداد تالشان جمهوری آذربایجان پنجاه هزار نفر بود و خود منابع روسیه این را تایید می کنند . تالشان ایران نیز در آن زمان چهل هزار نفر بودند . اما بعد از حدود ۱۷۰ سال طبق آمار جمهوری آذربایجان ، تالشان جمهوری آذربایجان ۲۰۰/۲۱ نفر می شوند ؟! در حالیکه جمعیت تالشان ایران ۴۰۰ هزار نفر شده است . برطبق آمار روسیه در سال ۱۹۱۳ تالشان ۸۹۳۹۸ نفر بودند . در سال ۱۹۴۹ شوروی تعداد تالشان جمهوری آذربایجان را ۷۷۳۲۳ نفر اعلام کرد که نسبت به آمار قبلی کم شده است . جالب اینکه محققان غیردولتی و مستقل روسیه مانند میلر اعلام کردند در سال ۱۹۶۳ تعداد تالشــــان جمهوری آذربایجان ۰۰۰/۱۰۰ نفر است . اما منابع روسیه ۲۶ سال بعد در سال ۱۹۸۹ مدعی شدند که تعداد تالشان جمهور ی آذربایجان ۲۰۰/۲۱ نفر است .
ارایه اینگونه ارقام این سوال را ایجاد کرده است که چرا آمارهای نادرست و غیر منطقی از جمعیت تالشان جمهوری آذربایجان ارایه می شود . یکی از دلایل این موضوع این است که معیارجمهوری آذربایجان برای تالشی بودن داشتن زبان تالشی است . باکو نیز در موقع فروپاشی شوروی رقم ۲۰۰/۲۱ نفر را تائید کرده است . اما این اصل که زبان تالشی نشان نژاد تالشی است ،‌درست نیست . چون استحاله زبانی دال بر استحاله نژادی نیست .
نکته جالب اینکه دولت باکو که در سال ۱۹۸۹ تعداد ۲۰۰/۲۱ نفر را برای تالشان تایید کرده بود ، در سال ۲۰۰۰ تعداد تالشان را ۷۶۸۰۰ عنوان کرد . اگر معیار ، زبان تالشی است باید گفت آیا در این فاصله ۱۹۸۹ و ۱۹۹۹ این تعداد زبان تالشی یاد گرفته اند . این روند باید ازقضا معکوس باشد . چون زبان آذری بعنوان زبان رسمی مانع نمو زبان تالشی میشود .واقعیت این است که جمهوری آذربایجان همیشه جمعیت خودش را بیشتر اعلام می کند که یک برتری روانی در قره باغ داشته باشد . جمعیت شان را هشت میلیون نفر اعلام کرده اند . چون جمعیت ارمنستان ۳ تا ۵/۳ میلیون و فوق اش ۴ میلیون نفر است . باکو ناچار است که جمعیت اقوام را زیاد نشان دهد وگرنه هیچ توجیهی برای این ۷۶۸۰۰ نفر وجود ندارد .
نکته مهمی که غلط بودن این آمارها را نشان می دهد این است که کمیته آمار دولتی در ۱۹۷۳ م ، تعداد تالشان جمهوری آذربایجان را حدوداً ۰۰۰/۱۸۰ نفر برآورد کرده است که این را تعمداً منتشر نکردند . ۴۰ روستا را هم آمار نگرفتند . نتیجه تحقیقات میدانی برخی محققان مانند « اقرار علی اف » که این است که جمعیت تالشان کمتر از پانصد هزار نفر نیست . بنظر می رسد تعداد تالشان در منطقه باتوجه به آمار ماسالی ، آستارا ، لیریک و لنکران بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر است . چگونه ممکن است که جمعیت ۰۰۰/۵۰ نفری تالشان جمهوری آذربایجان بعد از اینهمه سال در سال ۱۹۸۹ ، ۲۰۰/۲۱ نفر شود و یکباره در سال ۹۹ به ۷۶۸۰۰ نفر افزایش یابد و جمعیت تالشان ایران از ۰۰۰/۴۰ تن در مدت مشابه به ۰۰۰/۴۰۰ تن افزایش یابد ؟ دلایلی که آمار جمعیت تالشان جمهوری آذربایجان کم ذکر می شود تمایزفرهنگی و هوبتی تالشان از آذریهاست . بویژه اینکه تاریخ نویسی عموم محققان جمهوری آذربایجان تحت تاثیر محققان روسیه بوده است . در این شیوه تاریخ نویسی اساساً منبعی ذکر نمی شود .
در راستای همین سیاست نیز خبرگزاری آذرتاج جمهوری آذربایجان اواخر سال گذشته با انتشار آمار رسمی دولت در مورد جمعیت اقوام ، تعداد تالشان را کمتر از ارامنه ذکر کرد . بر اساس آمار خبرگزاری رسمی جمهوری آذربایجان لزگیها ۲/۲ درصد ، روسها ۸/۱ درصد ، ارامنه ۵/۱ درصد و تالشان ۱ درصد جمعیت جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهد . این موضوع نشان می دهد که دولت باکو برغم امضای کنوانسیون دفاع از حقوق اقلیتها ، در عمل گامهای جدی برای برسمیت شناختن حقوق آنها بر نداشته است . بر همین اساس نیز جمعیت تالشان در جمهوری آذربایجان نه تنها رسانه های مناسبی در اختیار ندارند ، بلکه گاه در نشریات جمهوری آذربایجان مورد حملات قرار می گیرند .
در این راستا نشریه خورال در شماره های اخیر خود با انتشار مقاله ای شدیدالحن علیه فعالان سیاسی خواهان رعایت حقوق تالشها در جمهوری آذربایجان / زبان تالشی را به تمسخر گرفت و خواهان برخورد شدید وزارت امنیت ملی ج.آذربایجان با این گروه ها شد.این نشریه بر رد خواسته های تالشها در خصوص تدریس و رسمیت یافتن زبان تالشی در مناطق تالش نشین جمهوری آذربایجان تاکید کرده و زبان تالشی را یک لهجه دورافتاده و محلی که دارای یک یا دوهجا و هشت تا ده هزار لغت عاریه ای است ، معرفی کرد. حملات علیه تالش های جمهوری آذربایجان که اغلب شیعه هستند در آستانه انتخابات پارلمانی ۱۵ آبان جمهوری آذربایجان هر چه بیشتر افزایش یافته است.
آنچه مسلم است اینکه اتخاذ سیاستهای شوونیستی علیه اقوام بویژه در دوره جبهه خلق باعث ناآرامی شدید در جمهوری آذربایجان شد ، بطوریکه بموازات تلاش لزگی ها برای تشکیل لزگستان بزرگ از طریق جنبش سادوال در سال ۱۹۹۲ ، علی اکرام همت اف که خود از وزرای کابینه جبهه خلق بود ، جمهوری خودخوانده تالش مغان را تاسیس کرد ، که بعدها دستگیر و به زندان محکوم شد و سال گذشته با فشار شورای اروپا آزاد و با سلب شدن تابعیت اش عازم هلند شد . پس از سقوط جبهه خلق اگر چه وضعیت بهبود نسبی یافته است ، ولی همچنان نارضایتی در اقوام وجود دارد ، بطوریکه از سال ۲۰۰۱ نارضایتی ها در میان آوارهای جمهوری آذربایجان در مناطق زاگاتالا – بالاکن افزایش یافته است که در پی تخریب مجسمه شیخ شامیل مبارز معروف قفقاز علیه توسعه طلبی روسها که از قوم آوار بود ، شروع شده است . در هر حال آنچه مسلم اینکه برای ایجاد وفاق ملی در جمهوری آذربایجان بیش از هر چیز شناسایی حقوق فرهنگی و اجتماعی اقلیتها و اجرای آنها ضروری می باشد . اینکه تعداد بزرگترین قومیت جمهوری آذربایجان را کمتر از ارامنه این کشور اعلام شود ، مطمئناً نه تنها برگرفته از دیدگاه های پان آذریستی است ، بلکه مغایر با وفاق ملی در جمهوری آذربایجان است .