مقدمه :

باتوجه به منازعه خیز بودن منطقه قفقاز ، تبیین وضعیت نیروهای مسلح قفقاز و جهت گیری آنها از اهمیت شایان توجه برخوردار است . برغم گذشت یک دهه از استقلال جمهوریهای قفقاز جنوبی هنوز مساله انسجام ارتش در این کشورها مطرح است . وابستگی به روسیه بویژه در تجهیزات و مدرنیزه کردن تجهیزات فرسوده یک موضوع مهم است . در یک دهه اخیر دول غربی کوشیده اند نفوذ خود را در ارتش این کشورها افزایش دهند . ارتش در این کشورها اغلب آلوده به مسایل سیاسی است و بهمین جهت برخی از جمهوریهای قفقاز نظیر جمهوری آذربایجان شاهد کودتا و شورش نظامیان بوده است . آنچه مسلم است نیروهای مسلح در قفقاز مسایل عدیده ای دارند . باتوجه با مرز طولانی ایران با قفقاز و پیوندهای موجود توجه به وضعیت نیروهای مسلح منطقه برای ایران اهمیت دارد .

وضعیت نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان
در جمهوری آذربایجان نیروهای نظامی شامل نیروی هوایی و دفاع هوایی ، زمینی ، دریایی و گارد مرزی است . سن مشمول خدمت در جمهوری آذربایحان ۱۸ سال است که مربوط به افراد ذکور می شود . بر اساس جدیدترین اطلاعات سایت سیا در مورد کشورهای مختلف ، هر سال ۷۷۰۹۹ نفر در جمهوری آذربایجان مشمول خدمت می شوند. از جمعیت حدود هشت میلیون نفری جمهوری آذربایجان ۲۱۰۲۷۸۰ نفر در سن ۱۵ تا ۴۹ سال قرار دارند که ۱۶۸۴۶۷۳ نفر آنها توانایی رزم دارند . بودجه نظامی جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۰۱ حدود ۱۲۰ میلیون دلار بود که ۶/۲% از تولید ناخالص ملی جمهوری آذربایجان شامل شد . حال آنکه در سال ۱۹۹۲ بودجه ارتش جمهوری آذربایجان ، ۵/۱۴ درصد از کل بودجه کشور را شامل می شد .
تا سال ۱۹۹۲ در باکو ستاد ناوگروه خزر متعلق به اتحاد شوروی بود . در نتیجه تقسیم این ناوگروه ، جمهوری آذربایجان صاحب حدود ۲۵ درصد ناوهای روآبی و بخش قابل توجهی از یگان زیردریایی و کشتیهای مین روب شد .
انستیتوی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی مستقر در واشنگتن در گزارشی که در اسفند ۱۳۷۹ منتشر ساخت در مورد ارتش جمهوری آذبایجان چنین آورده است : ارتش جمهوری آذربایجان از نظر تعداد نیروها بزرگترین ارتش منطقه قفقاز جنوبی است . لیکن این ارتش با یک سری مشکلات دست به گریبان است .در مقایسه با ارتش گرجستان نظامیان جمهوری آذربایجان حقوق بسیار بالایی دریافت می کنند و از تکنولوژی نظامی بالایی برخوردارند . اما روحیه ملی بسیار پایین است و فساد غوغا می کند . ارتش جمهوری آذربایجان با وجود موفقیت های اولیه در مناقشه قره باغ بخاطر تنش های سیاسی و فرار دسته جمعی سربازان در سالهای نخست پس از استقلال بشدت تضعیف شد . سربازان انگیزه ای برای دفاع از شهر و روستاها نداشتند . اکنون ارتش با وجود برخی پیشرفت ها در زمان آتش بس ، از اعتماد به نفس برخوردار نیست و مردم به قدرت ارتش باور ندارند و شکست های این ارتش در میادین جنگ این تصور را بوجود آورده است که آنها اهل معامله هستند . در ارتش جمهوری آذربایجان همچون دیگر بخشهای جامعه فساد رو به گسترش است . البته افزایش درآمدهای نفتی در آینده ممکن است موجب مدرنیزه شدن ارتش جمهوری آذربایجان شود . کارشناسان نظامی در واشنگتن می گویند ، نگرانی اصلی ارامنه از آن است که جمهوری آذربایجان با استفاده از سلاحهای سنگین ، موشک و هواپیما مردم ارمنی قرع باغ کوهستانی را از آنجا براند . آنها معتقدند شروع مجدد عملیات جنگی برای جمهوری آذربایجان ریسک بزرگی می باشد . از نظر ناظران نظامی جمهوری آذربایجان توانایی تجهیز پانصد هزار تا ششصد هزار نفر در زمان جنگ دارد .
مهمترین دغدغه ارتش جمهوری آذربایجان مناقشه قه باغ است . جمهوری آذربایجان بر اشغال ۲۰ در صد کشورشان تاکید می کنند حال آنکه ایروان این موضوع را ۱۲ درصد آنهم با قره باغ با قره باغ عنوان می کنند . اگر بدون قره باغ حساب کنیم ، اراضی اشغالی ۸ درصد می شوند. در مورد یک میلیون آواره که باکو تاکید دارد ارمنستان می گوید از این تعداد ۴۰۰ هزار نفر ارمنی و ۶۰۰ هزار نفر آذری هستند. در هر جمهوری آذربایجان بیست درصد را قره باغ و شش استان غرب این کشور می داند و معتقد است از یک میلیون آواره ۵۰ هزار نفر از قره باغ ، ۳۰۰ هزار نفر از ارمنستان و ۶۵۰ هزار نفر از شش استان اشغال شده است . گفته می شود مناقشه قره باغ ۳۰ هزار نفر کشته داشته است . باکو مدعی در هرحال حاضر حدود ۵۰۰۰ نظامی آذری اسیر ارمنستان است . وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان همچنین تاکید دارد ۸۰۰ شهروند جمهوری آذربایجان به اسارت ارمنستان در آمده اند . با تلاش کمیته صلیب سرخ سازمان ملل و نیز سازمان امنیت و همکاری اروپا دو کشور گهگاه اقدام به آزادی اسیرها می کنند . نکته بسیار جالب اینکه جمهوری ارمنستان تعداد اسرای جمهوری آذربایجان را ۲۰ نفر اعلام کرده است .
در خصوص مناقشه قره باغ جمهوری آذربایجان خواهان حدود ۶۳ میلیارد دلار غرامت جنگی از ارمنستان است . علی حسن اف معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان در ۱۱/۴/۷۸ با ارسال نامه ای به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل خواهان ۶۳ میلیارد دلار غرامت از ارمنستان بعلت اخراج آذریهای مقیم این کشور در سال ۱۹۸۸ و تخریب اماکن مسکونی و بناهای تاریخی شهری اشغالی جمهوری آذربایجان شد .

گفته می شود حدود شصد کیلومتر از مناطق جمهوری آذربایجان در اطراف مناطق جنگی آلوده به مین های ضد نفر است . از سال ۱۹۸۸ تاکنون بیش از ۱۴ هزار نفر آذری بر اثر انفجار های ناشی از مین کشته و یا زخمی شده اند . از سال ۱۳۷۹ صندوق یونیسف سازمان ملل با همکاری آژانس ملی مین زدایی جمهوری آذربایجان و امریکا ، برنامه آموزش در این خصوص در جمهوری آذربایجان را انجام می دهند . گفتنی است ارمنستان و جمهوری آذربایجان جزء سیزده کشور عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا هستند که کنوانسیون منع مین های ضد نفر را امضاء نکرده اند . باید گفت ۱۳۶ کشور کنوانسیون منع استفاده از مین های ضد نفر امضاء کرده اند . ۸۹ کشور از این کشورها این کنوانسیون را به تصویب مجلس رسانده اند . گفتنی است برای پاکسازی منطقه قفقاز از مین های کار گذاشته میلیارد دلارها لازم است .
نکته قابل توجه اینکه برغم برقراری آتش بس از سال ۱۹۹۴ این آتش بس شکننده بوده و تاکنون بارها نقض شده است . یکی از مهمترین این موردها در خرداد ۱۳۷۸ افتاد که حتی واکنش شدیددبیر کل سازمان ملل را نیز بدنبال داشت . جالب اینکه در اینگونه موارد ابتدا باکو مدعی نقض آتش بس می شود و سپس ارمنستان معمولا“ آغاز نقض آتش بس را رد می کند . باوجود این اغلب در اینگونه نقض آتش بس ها نظامیان آذری کشته می شوند . مناطق آقدام و ترتر از جمله مناطق شکننده آتش بس هستند . برای جلوگیری از تشدید اوضاع وزرای دفاع دو کشور چند بار دیدار کرده اند .
موضوع مهمی که اکنون رو حیه نظامی در جمهوری آذربایجان را تضعیف می کند ، نحوه برخورد با قهرمانان جنگ قره باغ و نیز معلولان جنگی است در حال حاضر دهها نفر از معلولان جنگی که معترض به وضعیت فلاکت بار معیشتی شان بوده اند در زندانهای باکو بسر برند . اعتصاب غذای طولانی آنها در سال ۲۰۰۱ بشدت افکار عمومی را جریحه دار ساخت . اکنون تشکیلات جمعیت معلولین جنگ قره باغ بریاست اعتماد اسداف تحت فشار دولت قرار دارد . تشکیلات آزادی قره باغ در سال ۲۰۰۱ منحل و یک تشکیلات دولتی وابسته همسو با آن برای انحراف افکار عمومی ایجاد شد . از نظر فرماندهان جنگ قره باغ نظیر عیسی صادق اف که اکنون ریاست اتحادیه افسران بازنشسته جمهوری آذربایجان را بعهده دارد ، مناقشه قره باغ راه حل سیاسی ندارد و بدون مداخله نظامی حل و فصل نخواهد شد چرا که ارمنستان در هر دور مذاکرات شروط جدیدی مطرح می کند . مردم جمهوری آذربایجان تاحدودی روزگار دوران دولت شوونیست ایلچی بیگ ( ۱۹۹۲-۳ ) را به یاد دارند که با همانند دولت علی اف با شعار آزادی قره باغ به سر کار آمدند . زمانی که در سال ۱۹۹۲ کلبجر اشغال شد ، اسکندر حمیداف وزیر کشور ایلچی بیگ استعفا داد . وی از سال ۱۹۹۳ دستگیر و زندانی شده است . در عین حال تاج الدین مهدیف وزیر دفاع اسبق جمهوری آذربایجان در دولت ایاز مطلب اف بارها تاکید کرده است برای پاک کردن لکه ننگ از دامن ملت باید اراضی اشغال شده کشور را از طریق جنگ آزاد کرد و برای نیل به این هدف باید روحیه مبارزه جویی سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ در ملت احیاء شود .

در حال حاضر وزیر دفاع جمهوری آذربایجان صفر ابی اف است که بشدت روحیه های غربگرایانه دارد . اواخر سال ۱۳۷۹ خانم لیلا یونس اوا رئیس کمیته دفاع از حقوق بشر اعلام کرد که وزارت دفاع جمهوری آذربایجان به مرکز فساد مالی و ار تشاء در این کشور تبدیل شده است . وی ابی اف را متهم ساخت که از زمان تصدی وی سطح آموزش نیروهای مسلح این کشور تنزل یافته و افسران دارای تحصیلات عالی را بدلیل افشا ء نشدن موارد خلاف قانون مجبور به بازنشستگی کرده است . وی تاکید کرد بدلیل غیر مسوولانه رفتار کردن وزیر دفاع و مقامات بلند پایه نظامی در طول حاکمیت حیدر علی اف ۲۵۰۰ نفر از نظامیان جمهوری آذربایجان کشته و سه هزارتن معلول شده اند . ( ایرنا، وزارت دفاع جمهوری آذربایجان کانون ارتشاء است ، ۱۵/۱۱/۷۹) ظاهرا “ بخاطر همین فساد مالی حیدر علی اف فروردین ۱۳۸۰ سرتیپ عباسعلی نوروزاف فرمانده نیروهای مرزبانی این کشور را از کار برکنار کرد .
گفتنی است رقم بودجه نظامی جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ ، ۴۷۲ میلیارد منات ، در سال ۲۰۰۰ ، ۴۹۴ میلیارد منات و در سال ۲۰۰۱ ، ۵۳۹ میلیارد و ۵۶۷ میلیون منات ( حدود ۱۱۸ میلیون دلار ) بود . در حال حاظر حدود ۱۵% از بودجه حدودا“ یک میلیاردی جمهوری آذربایجان به امور دفاعی و نظامی اختصاص داده شده است . ارتش جمهوری آذربایجان گهگاه برای تقویت آمادگی رزمی مانورهایی برگزار می کند و اغلب در این مانور کلیه پرسنل ذخیره و بازنشسته ارتش را فرامی خواند .

• موافتنامه های نظامی امضاء شده :
ارتش جمهوری آذربایجان تاکنون موافقتنامه های مختلفی در زمینه امنیتی و نظامی با کشورهای دیگر امضاء کرده است . تمایل باکو در این خصوص بیشتر کشورهای عضو و همکار ناتو بوده است . با این وجود جمهوری آذربایجان برای تقویت مواضع خود در مناقشه قره باغ کوشیده در صورت ممکن با کشورهای دیگر توافقنامه امنیتی و نظامی امضاء کند . از جمله در سفر خرداد ماه ۱۳۸۰ صفر ابی اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به پاکستان ، دو طرف در مورد همکاری در بخش دفاعی به توافق رسیدند . بر این اساس ارتش دو کشور در بخش آموزش و دوره های کارآموزی ، فن آوری ، مبادله اطلاعات نظامی و همچنین در بخش لجستیکی و بهداشتی با یکدیگر همکاری می کنند .

• سیاست ناتوگرایی جمهوری آذربایجان :
با ید گفت در ارتش جمهوری آذربایجان تمایلات قوی برای استقرار پا یگاههای ناتو در این کشور و در مناطقی نظیر شبه جزیره آبشوران وجود دارد. چنانچه ۴/۱/۸۰ صفر ابی اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان در دیدار با ژنرال کارلتن فولفورد معاون فرماندهی نیروهای امریکایی در اروپا گفت استقرار پایگاههای ناتو در قفقاز به پیشبرد صلح در منطقه و صلح آمیز کردن ؟! سیاست کشورهای کمک می کند که تلاش می کنند منطقه را بی ثبات سازند .
روابط باکو با ناتو از سال ۱۹۹۴ با عضویت این کشور در برنامه مشارکت برای صلح ناتو آغاز و بعدها با عضویت جمهوری آذربایجان در شورای همکاری اروپا – آتلانتیک ناتو افزایش یافته است ۰ دولتمردان باکو بارها گسترش روابط با ناتو را گامی در جهت احقاق تمامیت ارضی این کشور عنوان کرده اند ۰اما آنچه در شرایط کنونی بری مردم جمهوری آذربایجان مطرح است اینکه آیا دولت باکو تاکنون برغم آنهمه امتیازدهی سیاسی ، اقتصادی به اهداف سیاست ناتو گرایی خود رسیده است ؟ بی شک پاسخ منفی خواهد بود ۰ شرایط اسفناک کنونی مناقشه قره باغ موید این موضوع است.
به باور صاحبنظران سیاسی چنانچه تجربیات سالهای گذشته نشان داده است ، ناتو به دلایل متفاوتی نظیر محدودیت های نظامی و مالی ، وجود دیدگاهها و منافع متفاوت اعضاء در قفقاز ، نوع روابط ناتو و روسیه و حساسیت مسکو به قفقاز گام عادلانه ای برای حل و فصل مناقشه قره باغ برنخواهد داشت ۰در واقع تجارب مداخلات ناتو در برخی از نقاط جهان بدون مجوز سازمان ملل ، بخوبی نشان داده است که این سازمان فاقد صلاحیت حل و فصل عادلانه معضلات امنیتی است۰ جالب اینکه روابط اغلب نوزده عضو ناتو با ارمنستان بمراتب بهتر از روابط شان با جمهوری آذربایجان است ۰ اصولا ناتو تدوام شرایط کنونی نه جنگ و نه صلح در منطقه قفقاز را زمینه مناسبی برای گسترش نفوذ خود می داند ۰ کارشناسان سیاسی اقدام اغلب کشور های عضو ناتو در دادن رای ممتنع به تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان در رای گیری ۲۱ دسامبر ۲۰۰۱ مجمع عمومی سازمان ملل را بمنزله نمود عینی شکست سیاست ناتو گرایی جمهوری آذربایجان ارزیابی می کنند ۰ گفتنی است با تلاشهای جمهوری آذربایجان تابستان ۲۰۰۱ بزرگترین مانور ناتو در قفقاز جنوبی برای اولین با در جمهوری آذربایجان برگزار شد . در حال حاضر باکو بشدت خواهان عضویت در مجمع پارلمانی ناتو است . جمهوری آذربایجان پیشنهاد حضور اش در این مجمع ناتو بصورت ناظر را در اواسط سال ۱۳۸۰ مطرح کرده است . رافایل استرلا که ریاست مجمع پارلمانی ناتو را بعهده دارد در سال ۲۰۰۱ از باکو دیدار کرد .

• ارتش جمهوری آذربایجان و ترکیه :
ترکیه و جمهوری آذربایجان از لحاظ نظامی روابط گسترده ای دارند . این روابط را میتوان در سطوح دوجانبه ، در چارچوب اتحاد سه جانبه ترکیه ، جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی ، اتحاد سه جانبه ترکیه ، جمهوری آذربایجان و گرجستان موسوم به ترابوزان و نیز در چارچوب برنامه مشارکت برای صلح ناتو مورد توجه قرارداد. ارتش ترکیه مدعی حمایت از موضع باکو در قره باغ و نیز رساندن سطح ارتش جمهوری آذربایجان به سطح معیارهای ناتو است . در عین حال ترکیه به جمهوری آذربایجان به عنوان بازار سلاحهای دست دوم و مستعمل نگاه می کند .
ارتش ترکیه برای نفوذ در این کشور و همسو با سیاست های امریکا برغم اینکه خود در بحران مالی است ، گهگاه کمکهای مالی نظامی در اختیار جمهوری آذربایجان قرار می دهد . بعنوان نمونه در سفر ۱۰/۱۲/۷۹ شرف الدین تلیازان رئیس اداره دفاع و طرحریزی ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه به باکو سندی میان وی و وزیر دفاع جمهوری آذربایجان مبنی بر یک کمک سه میلیون دلاری بلاعوض آنکارا به باکو امضاء شد . گفته می شود پس از حادثه یازدهم سپتامبر ترکیه در پی تاسیس یا اجاره پایگاه در جمهوری آذربایجان است .

• ارتش جمهوری آذربایجان و امریکا :
امریکا طی یک دهه اخیر کوشیده است به انحاء مختلف نفوذ نظامی خود را در جمهوری آذربایجان افزایش دهد و اینکشور ار ترغیب به حرکت در مسیر خواسته های خود بکند . در سال ۲۰۰۰ ارتش امریکا دو فروند ناوجنگی مدرن در اختیار مرزبانان جمهوری آذربایجان قرار داد . یا در همین راستا تاکنون موافتنامه های مختلف نظامی میان جمهوری آذربایجان و امریکا امضاء شده است تا بهانه حضور نظامی امریکا در این کشور فراهم شود . بعنوان نمونه در سال ۱۹۹۹ توفیق ذوالفقاراف وزیر امورخارجه سابق جمهوری آذربایجان و معاون وزیر دفاع امریکات در واشنگتن یک موافقتنامه دوجانبه در زمینه منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی امضاء کردند .
در عین حال ارتش جمهوری آذربایجان با مرکز آموزشی جان مارشال امریکا در زمینه تربیت متخصص در زمینه های نظامی و خدمات امنیتی را ضروری توصیف کرد . تاکنون حدود صد نظامی جمهوری آذربایجان در این مرکز آموزش دیده اند . با ابن وجود تا قبل از یازدهم سپتامبر مصوبه ۹۰۷ کنگره امریکا روابط نظامی دو کشور را با ممنوع کردن کمک بلاعوض واشنگتن به باکو تحت تاثیر قرار می داد . اما پس از حادثه یازدهم سپتامبر این روند تغییر کرد و امریکا مساله ممنوعیت فروش سلاح به جمهوری آذربایجان و ارمنستان را لغو کرده است . فیلیپ ریکر سخنگوی وزارت امورخارجه امریکا مدعی شد این اقدام موجب رشد و گسترش همکاریهای نظامی امریکا با این دو کشور قفقاز جنوبی خواهد شد . مصوبه ۹۰۷ نیز برای یک سال به حالت تعلیق درآمده است . با مطرح شدن حمله امریکا به افغانستان ، ارتش جمهوری آذربایجان با فرود اضطراری ، سوخت گیری و بازدیدهای فنی هواپیماهای امریکایی در پایگاههای نظامی این کشور موافقت کرد . مدتی بعد هم ارتش جمهوری آذربایجان آمادگی خود را برای ایجاد پایگاههای پشتیبانی نیروهای امریکایی در خاک این کشور اعلام کرد .

پس از حادثه یازدهم سپتامبر تعاملات نظامی امریکا و جمهوری آذربایجان افزایش یافته است . در این راستا میرا ریکادل معاون دستیار وزیر دفاع آمریکا اردیبهشت ۱۳۸۱ از باکو دیدار و اعلام کرد هدف همکاری آمریکا- آذربایجان در زمینه امنیت در برابر تروریسم، کمک به برقراری صلح و ثبات در قفقاز، توسعه راهروهای حمل و نقلی و تجاری است. وی حفظ صلح، افزایش سطح حفظ مرزها و مدرنیزه فرودگاههای آذربایجان مطابق با معیارهای ناتو مسیرهای اصلی همکاری آمریکا و آذربایجان عنوان کرد .

گفتنی است آذرماه ۱۳۸۰ دونالد رامسلفـــد وزیر دفاع امریکا از سه جمهوری قفقاز جنوبی دیدار کرد . رامسفلد در سفر به باکو تاکید کرد کشورش برای نخستین بار پس از اعمال تحریم فروش تسلیحات بر ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۲ ، آماده است با این دو کشور روابط نظامی برقرار کند . وی گفت پس از حادثه یازدهم سپتامبر فرصت جدیدی برای همکاری ایجاد شده است . همزمان با این تحرکات فروردین ۱۳۸۱ صفر ابی اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان از تهیه و تدوین طرح جدید همکاریهای نظامی جمهوری آذربایجان و امریکا خبر داد . این طرح با مشورت مستشاران امریکایی انجام شده است . این طرح باید به تصویب رئیس جمهور آذربایجان برسد . همزمان ویلیام تیلور رئیس کمیسیون دولتی کشورهای مستقل مشترک المنافع اعلام کرد بر اساس پیشنهادی کنگره امریکا ، دولت بوش حجم کمک های امنیتی به باکو را افزایش می دهد .
نکته قابل توجه اینکه پس از حادثه یازدهم سپتامبر سفر هیاتهای نظامی انگلیس نیز به جمهوری آذربایجان افزایش یافته است . در این راستا می توان به سفر کارشناسان وزارت دفاع انگلیس به باکو در اواخر فروردین ۱۳۸۱ به جمهوری آذربایجان اشاره کرد . در عین حال در این مدت وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در روسیه به باکو سفر و با وزیر کشور جمهوری آذربایجان دیدار کرده است . رژیم صهیونیستی بارها بر مبارزه مشترک باکو – تل آویو با آنچه تروریسم می نامد تاکید کرده است . به باور کارشناسان امریکا هدف استقرار پایگاه در جمهوری آذربایجان دردرازمدت و نظامی کردن خزر و تقویت ائتلاف نظامی غربگرا در منطقه را دنبال می کند .

• ارتش جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی :
در مورد رژیم صهیونیستی جمهوری آذربایجان تاکنون همکاریهای اقتصادی گسترده ای دارد . اما از لحاظ نظامی این همکاریها آشکار نیست . شکی نیست که این رژیم با استقرار در جمهوری آذربایجان و اجاره کردن زمینهای کشاورزی اهداف امنیتی در منطقه دنبال می کند . چنانچه اتحاد سه جانبه ترکیه ، جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی ماهیتی امنیتی دارد . باتوجه به تمایل باکو به گسترش روابط با رژیم صهیونیستی از جمله گشایش سفارت تا اواخرسال ۲۰۰۲ در تل آویو ، سکوت در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و تاکید بر مبارزه مشتر ک با تروریسم بعید نیست که در میان مدت یک یادداشت همکاری امنیتی مبارزه با آنچه تروریسم نامید می شود ، میان دو طرف امضاء شود . در عین حال احتمال دارد در آینده واحدهایی از ارتش جمهوری آذربایجان در رزمایش مشتر ک رژیم صهیونیستی و ترکیه و امریکا شرزکت کنند .

• ار تش جمهوری آذربایجان و گوام :
پیمان گوام را باید جنجال برانگیز ترین پیمان حوزه جامعه کشورهای مشترک المنافع پس از فروپاشی شوروی عنوان کرد . گفته می شود ابتکار تاسیس این پیمان به وسیله لئونید کوچما رییس جمهور اکراین مطرح شده است. اتحادیه موسوم به گوام در ابتداء متشکل از کشورهای گرجستان، اوکراین، جمهوری آذربایجان و مولداوی اواخر سال ۱۹۹۷ با ادعای همکاریهای اقتصادی تشکیل شد. گفتنی است گ.او.او.آ.م در واقع متشکل از حروف اول کشورهای گرجستان، اوکراین، ازبکستان، آذربایجان ومولداوی می باشد. هدف اولیه تشکیل این پیمان گسترش همکاریهای اقتصادی بین اعضاء و تامین امنیت خطوط نفتی بود. از جمله خط لوله باکو – سوپسا(supsa) که نفت خزر را به اروپا صادر می کند. موقعیت استراتژیک هر یک از اعضای گوام، شرایط مناسب جغرافیایی را برای فعالیت اقتصادی فراهم می کند.
هر چهار عنصر عضو موسس گوام با روسیه مشکل دارند. در این میان جمهوری آذربایجان روسیه را حامی ارمنستان در مناقشه قره باغ می داند. گرجستان نیز معتقد است که حمایت روسیه از جدایی طلبان آبخازیا موجب وضعیت بحرانی کنونی این کشور و لاینحل ماندن این مناقشات شده است. در عین حال مولداوی و اوکراین نیز همواره حضور لشکر چهارده ارتش روسیه در خاکشان را به منزله سلب استقلال خود تلقی می کنند. ضمن اینکه اوکراین روسیه را به حمایت از جدایی طلبان منطقه کریمه و مولداوی روسیه را به حمایت از جدایی طلبان منطقه دنیستر متهم می کند. از سوی دیگر در آغاز تاسیس گوام این موضوع همواره مطرح بوده است که با توجه به عضویت کشورهای گوام در سازمان همکاریهای اقتصادی دریای سیاه، آیا تاسیس پیمان گوام در کنار سازمان همکاریهای اقتصادی دریای سیاه ضروری بوده است یا نه؟ از این رو برخی از کارشناسان معتقدند از همان ابتداء، تاسیس گوام بیشتر با انگیزه های سیاسی و امنیتی صورت گرفته است. از همین رو روسیه از همان ابتداء نسبت به گوام بدبین بوده است. اگر چه در دو سال اول تاسیس گوام کشورهای عضو از انجام تحرکات امنیتی و نظامی نظیر انجام تمرینات نظامی خودداری کردند. برای جلوگیری از حساسیت روسیه مقامات عالیرتبه عضو پیمان گوام بارها بر غیر نظامی بودن این پیمان بویژه در اوایل تاسیس این پیمان تاکید کرده اند.
با این وجود تحولاتی که پیمان گوام بویژه از سال ۱۹۹۹ شاهد آن بود، نشان داد که این پیمان کارکرد و سمت و سویی علیه اهداف و اصول جامعه کشورهای مشترک المنافع دارد. مارس ۱۹۹۹ موعد تمدید پیمان امنیت دسته جمعی جامعه کشورهای مشترک المنافع بود و بی شک موضع اعضای گوام در مقابل این موضوع به خوبی نشان می داد که آیا گوام علیه پیمان دسته جمعی CIS است یا نه؟ همه چیز مشخص شد. دو کشور از ۴ کشور عضو گوام یعنی آذربایجان و گرجستان با تاکید بر ناکارآمدی امنیتی پیمان امنیت دسته جمعی و هژمونی(ادعای برتری جویی) روسیه در این پیمان از تمدید آن برای ۵ سال آینده خودداری کردند. اوکراین و مولداوی نیز به عنوان دو عضو دیگر از پیمان دسته جمعی تاشکند ۱۹۹۲ به شدت انتقاد کردند که تاثیر آنها کمتر از خروج این پیمان آن نبود. بدین ترتیب گوام وارد مسیر جدیدی شد و تحرکات امنیتی و نظامی گوام، که در چارچوب دوری از روسیه و نزدیکی به ناتو بود، شدت گرفت. از همان زمان توجه ترکیه بعنوان مبتکر اتحاد ترابوزان و کشورهای غربی به پیمان گوام بیشتر شد .

ازبکستان نیز از جمله جمهوریهای مهم آسیای مرکزی است که به عنوان ناراضی روسیه در آسیای مرکزی شناخته می شود. در واقع از نظر مقامات کرملین جزء جمهوریهای سرکش مناطق خارج نزدیک روسیه به شمار می رود. ازبکستان نیز پیمان دسته جمعی تاشکند ۱۹۹۲ و تمدید آن برای ۵ سال بعد را امضاء نکرد و با خروج از آن به عضویت گوام درآمد . در واقع بدین ترتیب با پیوستن ازبکستان به گوام این پیمان تبدیل به «باشگاه ناراضیان» روسیه و جامعه کشورهای مشترک المنافع شد. این پیمان از آن تاریخ با حمایتهای آشکار و پنهان غرب و ترکیه بر ابعاد همکاریهای امنیتی و نظامی خود افزوده است، به طوری که اکنون گوام بیشتر به عنوان یک پیمان امنیتی و نظامی شناخته می شود، تا به عنوان یک پیمان اقتصادی.
در کنار اجلاس های عالیرتبه، همکاریهای امنیتی و نظامی دوجانبه کشورهای عضو گوام نیز از سال ۱۹۹۹، افزایش یافته است. این موضوع نشان داد که گوام می کوشد در ترتیبات امنیتی قفقاز جنوبی نقش آفرینی مؤثر داشته باشد. کشورهای عضو گوام بویژه مثلث فعال جمهوری آذربایجان ، گرجستان و اوکراین تاکنون چندین مانور مشترک برگزار کرده اند که یکی از آنها در سال ۱۹۹۹ همزمان با آغاز بهره برداری از خط لوله انتقال انرژی باکو – سوپسا بود . در عین حال تاکنو اوکراین اقدام به فروش مقداری تجهزات نظامی به جمهوری آذربایجان کرده است . بدین ترتیب به نظر می رسد گوام تلاش دارد به صورت پیمان قدرتمندی در منطقه دربیاید که هدف حل مناقشات قومی کشورهای عضو و برقراری امنیت در منطقه قفقاز همسو با منافع اعضاء بدون مشارکت روسیه و با حضور کشورهای غربی را دنبال می کند. گوام از اواسط سال ۲۰۰۲ با خروج ازبکستان از این پیمان دچار عدم انسجام شده است . در هرحال ارتش جمهوری آذربایجان توجه ویژه ای به روابط نظامی با سایر اعضاء گوام دارد و تقریبا” با همه آنها موافقتنامه امنیتی – نظامی دوجانبه امضاء کرده است .

• ارتش جمهوری آذربایجان و CIS :
جامعه کشورهای مشترک المنافع(CIS) را باید مهمترین سازمان موجود منطقه قفقاز و آسیای مرکزی نامید. این جامعه در دسامبر ۱۹۹۱ به ابتکار جمهوریهای اسلاونژاد روسیه، روسیه سفید و اوکراین تاسیس شد. اما پس از آن سایر جمهوریهای استقلال یافته از شوروی سابق به عضویت آن درآمدند. به طوری که اکنون این جامعه دارای ۱۲ عضو می باشد. هدف از تاسیس این جامعه ایجاد همگرایی و گسترش همکاری اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی نظامی میان کشورهای عضو می باشد. بی شک با چنین گستردگی جامعه کشورهای مشترک المنافع باید نقش مهمی در مورد امنیت منطقه، بویژه منطقه قفقاز ایفاء نماید. بویژه اینکه این جامعه دارای نهادهای امنیتی از جمله پیمان امنیتی ۱۹۹۲ تاشکند است. طی سالهای گذشته نیز مقامات عالیرتبه امنیتی، اطلاعاتی، وزرای دفاع و خارجه این کشورها اجلاسهای متعددی داشته اند و در این اجلاسها به بررسی معضلات امنیت جامعه کشورهای مشترک المنافع از قاچاق اسلحه و مواد مخدر گرفته تا بحرانهای کلان امنیتی نظیر چچن، آبخازیا و قره باغ پرداخته اند. اما اکنون با گذشت یک دهه از فروپاشی شوروی دمل های امنیتی منطقه هر چه بیشتر سرباز کرده و همچنان منطقه در شرایط ناامنی به سر می برد. از این رو آنچنانچه از CIS انتظار می رفت، این جامعه نتوانسته است که نقش مهمی در امنیت منطقه ایفاء کند. حال آنکه CIS هزاران نیروی حافظ صلح در آبخازیا، اوستیای جنوبی و تاجیکستان دارد.این جامعه از ابتدا، تاکنون گردهماییهای بسیاری داشته و موافقتنامه های زیادی امضاء کرده و راه حل های بیشماری را ارائه نموده است. همچنین بیانیه های گوناگون منتشر کرده و نهادهای بزرگ و کوچک بنیان نهاده است. اما واقعیت این است که پیشرفت ناچیز بود و شکاف بین این جمهوریها هر چه عریض تر می گردد.
یکی از دلایل تضعیف CIS که موجب ناکارآمدی امنیتی آن نیز شده است، تفاوت دیدگاههای کشورهای عضو CIS است. هر یک از جمهوریها هدفهای ویژه ای را درسیاست خارجی دنبال می کنند. تفاوتهای بین اعضاء نه تنها در شیوه اصلاحات آنها در نظام اقتصادی خود تجلی پیدا کرده، بلکه همچنین در اهداف سیاست خارجی نیز قابل رویت است.
مساله دیگری که موجب ناکارآمدی CIS بویژه از بعد امنیتی در قفقاز و آسیای مرکزی شده است، بدبینی برخی کشورهای عضو به نقش روسیه در این جامعه است. از آنجا که روسیه مؤسس اصلی CIS بوده است، برخی از اعضاء CIS بدبین هستند که مسکو در چارچوب این پیمان در تلاش برای احیاء هژمونی شوروی سابق بر منطقه است.
از جمله مسائل مهم دیگری که باعث ناکارآمدی امنیتی CIS بویژه در قفقاز شده است، افزایش اختلافات و تنشها بین فدراسیون روسیه و دیگر اعضاء جامعه مذکور است. عدم انطباق منافع اعضاء که در حال رشد نیز می باشد و پیدایش تدریجی روابط رقابت آمیز به معارضات در حال افزایش بین آنها منجر شده است.
همچنین ظهور سازمانهای کوچک نظیر سازمان اورآسیا در اکتبر ۲۰۰۰ میان روسیه، قزاقستان، بلاروس، تاجیکستان و قرقیزستان که به منزله یک اتحادیه گمرکی است و نشان دهنده صف بندی در داخلCIS است، به ضعف هر چه بیشترCIS کمک می کند. همچنین می توان به تشکیل اتحادیه گوام شامل آذربایجان، ازبکستان،‌ اوکراین، مولداوی و گرجستان و نیز اتحادهای دو جانبه روسیه و بلاروس، ارمنستان و روسیه، تاجیکستان و روسیه، نیز در این راستا اشاره کرد.
تحت تاثیر اختلافات فراوان اعضاء، CIS در مارس ۱۹۹۹ از لحاظ امنیتی هر چه بیشتر تضعیف شد. در این ماه قرار بود که پیمان امنیت دسته جمعی تاشکند(۱۹۹۲) برای ۵ سال دیگر امضاء شود. اما ازبکستان، گرجستان و اوکراین این پیمان را امضاء نکردند و تنها روسیه، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، روسیه سفید و ارمنستان این پیمان را امضاء کردند. عدم امضاء این پیمان از سوی دو جمهوری از سه جمهوری قفقاز جنوبی تاثیر بسیار مخرب بر نقش امنیتی CIS در قفقاز گذاشت. جمهوری آذربایجان و گرجستان دلیل این اقدام را ناکارآمدی امنیتی CIS مطرح کردند که موفق به حل و فصل مناقشات قره باغ و آبخازیا نشده است.
در واقع جمهوری آذربایجان در راستای سیاست ناتو گرایی خود خواهان غیر نظامی شدن جامعه کشورهای مشتر ک المنافع است . از اینرو نیز تمایلی به همکاری نظامی با این جامعه ندارد . چنانچه دیماه ۱۳۷۹ باکو درخواست روسیه برای عضویت در سیستم ضدهوایی و مرزبانب جامعه را رد کرد . با وجود این ارتش جمهوری آذربایجان به همکاری نظامی دوجانبه باکشورهای جامعه مشترک المنافع بویژه آنهایکه عضو پیمان امنیت دسته جمعی نیستند ، تمایل دارد .
• ارتش جمهوری آذربایجان و روسیه :
جمهوری آذربایجان بشدت منتقد همکاریهای نظامی روسیه و ارمنستان است . جمهوری آذربایجان مدعی تحویل غیر قانونی سلاح به ارمنستان توسط روسیه به ارزش یک میلیارد دلار در دو – سه سال اخیر است . در این خصوص کمیسیون سه جانبه ارمنستان ، جمهوری آذربایجان و روسیه در حال تحقیق است .

ـ مساله پایگاه قبله :
پایگاه رهگیری موشکی قبله تنها و مهترین پایگاه روسیه در جمهوری آذربایجان است . این رادر نظامی در سال ۱۹۸۵ توسط نیروی نظامی شوروی سابق در اراضی شهرستان قبله جمهوری آذربایجان نصب شده است . این رادار حوزه جنوب و رادار بارانوویچسکایا در بلاروس حوزه هوایی غرب را تحت پوشش روسها قرار می دهد. گفتنی است ساختار هشدار دهنده قبله ضمن پوشش فضای هوایی کشورهای همسایه و نزدیک به روسیه از جمله ایران و ترکیه ، پرتاب موشکهای میان برد از عراق ، ترکیه ، ایران ، هند و پاکستان و موشکهای قاره پیما از کشورهای شمال افریقا و استرالیا را ثبت و کنترل می کند . در دیـــدار سال ۲۰۰۲ ولادیمیر پو تین و حیدر علی اف ، روسیه موفق شد که این پایگاه را بمدت ده سال دیگر اجاره کند که نگرانی آشکار نظامیان ترکیه را بدنبال داشت . جمهوری آذربایجان از روسیه خواسته است که این رادار اطلاعات مربوط به هرگونه تحرک هوایی ایران در حریم جمهوری آذربایجان را به باکو گزارش دهد . اثرات زیست محیطی این پایگاه از جمله مسایل بحث انگیز است .

ارتش جمهوری خود خوانده قره باغ :
جمهوری خوخوانده قره باغ به رهبری آرکادی غوکاسیان نیز دارای ارتش می باشد که بیشتر نوعی شبه نظامی هستند . سیران اوهانیان وزیر دفاع جمهوری خودخوانده قره باغ است .
انستیتوی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی که یک مرکز مطالعاتی در واشنگتن است در گزارش اسفند ۱۳۷۹ در مورد ارتش قره باغ آورده است : نیروهای مسلح قره باغ بسیار منسجم تر از ارتش ارمنستان هستند . برخلاف ارتش ارمنستان روزبروز در حال تقویت و توسعه می باشند . برخی کارشناسان ارتش قره باغ را حتی حرفه ترین ارتش در میان مناطق مختلف شوروی سابق می دانند . در ارتش قره باغ انضباط آهنین و روحیه بالای میهن پرستی موج می زند . باوجود کشمکش های سیاسی بین ساموئل بابائیان وزیر دفاع سابق جمهوری خودخوانده قره باغ و آرکادی غوکاسیان رهبر قره باغ ارتش انسجام خود را حفظ کرده است . ارتش قره باغ قادر به تسخیر منطقه یولاق و مینگه چویر جمهوری آذربایجان میباشد و همچنین میتواند خط لوله باکو – جیحان که از شمال جمهوری آذربایجان خواهد گذاشت ، مورد تهدید قرار دهد .
در مصاحبه مطبوعاتی بمناسبت دهمین سالگرد تأسیس ارتش قره باغ سیران اوهانیان وزیر دفاع قره باغ کوهستانی تاکید کرده است است که ارتش قره باغ آماده وارد نمودن ضربه شایسته به ارتش دشمن میباشد . وی در خصوص وضعیت داخلی ارتش میگوید،” نمیگویم که وضع آن ایده آل است و برخی پدیده های منفی در ارتش نیز وجود دارند و ما برخی عملکردهای پیش گیرانه را ظرف ۲ سال اخیر در این خصوص انجام داده ایم . در کانون توجه ما روحیه اخلاقی-روانی ارتش قرار دارد.آموزش و تربیت سرباز قابلیت جنگی آنرا بالا می برد.“ وی همچنین میگوید که صفر ابی یف همتای آذربایجانی وی چند بار اعلام نموده که در قره باغ ارتش وجود ندارد و آنها تروریست هستند بگذار آنها برای پیشروی تلاش نمایند و آنگاه خواهند دید ارتش وجود دارد یا خیر.
گفتنی است نیروهای مسلح قره باغ بشدت مورد حمایت ارمنستان است . در مقاطعی بودجه ارتش قره باغ از بودجه دولت بیشتر بوده است. از سال ۲۰۰۰ جمهوری خود خوانده قره باغ در صدد تشکیل ائتلاف نظامی قره باغ کوهستانی ، آبخازیا ، دنیستر و اوسیتیای جنوبی است که تا حدودی مورد حمایت روسیه است . بر این اساس مقامات عالیرتبه خانکندی ، مسکو و سوخومی چندین بار دیدار کردند .

• سازمان شبه نظامیان قره باغ و دفاع از اراضی (باصطلاح ) آزاد شده :
علاوه بر نیروهای مسلح در قره باغ، در این منطقه سازمان شبه نظامیان وجود دارد . ریاست شبه نظامیان را آرکادی کاراپتیان بعهده دارد .سازمان شبه نظامیان دارای یک شورا است که ریاست آن را مانول گریگوریان و معاونت آن را آ. کوتیکیان بعهده دارد . سازمان شبه نظامیان بشدت تابع اندیشه های ساموئل بابائیان وزیر دفاع سابق جمهوری خودخوانده قره باغ ( ۹۹-۱۹۹۵) است که در پی تشدید اختلافاتش با غوکاسیان در سال ۲۰۰۰ متهم به سوءقصد بجان غوکاسیان شده و روانه زندان شد . اتحادیه شبه نظامیان بشدت مخالف کابینه غوکاسیان که هیچ کدام از آنها به استثناء دو نفر در جنگ قره باغ شرکت نکرده اند ، هست .
دومین کنگره شبه نظامیان قره باغ ۳۰/۱۰/۷۸ با سخنرانی کارن بابائیان شهردار خانکندی و برادر ساموئل بابائیان در قره باغ افتتاح شد . در این نشست آرکادی کارپتیان مجددا “ بعنوان رئیس شبه نظامیان قره باغ انتخاب شد . وی در نطق خود از سیاست آرکادی غوکاسیان رئیس جمهور خودخوانده قره باغ انتقاد و خواهان استعفاء وی شد . در این کنگره کارنیک آرالکیان از حزب ارمنستان متحد گفت ۵ هزار عضو و ۱۲ هزار نظامی جنبش آماده کمک به شبه نظامیان قره باغ می باشند . اولین جلسه شبه نظامیان در سال ۱۹۹۷ تشکیل شد .
گفتنی است ارتش قره باغ با دور نگری ضمن مساله اسکان کردها و سایر ارامنه در قره باغ بر اساس مصوبه دولت جمهوری خودخوانده از سال ۲۰۰۰ ، به فرزندان سوم هر خانواده ۷۰۰ دلار ، به فرزندان چهارم و پنجم هر کدام ۱۰۰۰ دلار ، به فرزند ششم ۱۵۰۰ دلار و برای هر یک از فرزندان هفتم و هشتم دوهزار دلار ۲۰۰۰ دلار و فرزند نهم ۲۵۰۰ دلار و فرزند دهم نیز ۳۰۰۰ دلار کمک اختصاص داده خواهد شد .

گفتنی است هیئت سازمان امنیت و همکاری اروپا مونیتورینگ خطوط تماس نیروهای مسلح قره باغ و جمهوری آذربایجان را بعهده دارد .
لازم به یادآوری است که اختلافات غوکاسیان و بابائیان از آنجا شروع شد ، آرکادی غوکاسیان در تاریخ ۲۴ ژوئن سال ۹۹ بطور غیر منتظره ژیرایر بوقوسیان نخست وزیر را بر کنار ساخته و او را به خود کامگیهای اقتصادی و نصب دستگاه استراق سمع در دفتر کار رئیس جمهور متهم ساخت. بر خلاف تصور اولیه ، ساموئل بابایان در سمت نخست وزیر منصوب نشد ، بلکه آنوشاوان دانیلیان که کمتر کسی در قره باغ او را می شناخت ، نخست وزیر شد .ساموئل بابایان از سمت وزیر دفاع هم محروم گشت . این چرخش سیاسی غیر منتظره سرانجام به جدال عیان میان رئیس جمهور و فرمانده ارتش تدافعی انجامید که درماه دسامبر سال ۱۹۹۹ به اوج خود رسید و ساموئل بابایان از سمت فرمانده ارتش تدافعی نیز بر کنار شد. این موضوه با نارضایتی افسران ارتش و برپایی تظاهرات در خانکندی مرکز قره باغ همراه شد . ساموئل بابایان اعلام کرد که از دشت رزم به دشت سیاسی منتقل می شود. تیمسار ۳۴ ساله با این سخنان خویش فهماند که قصد ندارد بازی را تمام شده محسوب کند . در این مورد غوکاسیان گفته است در هر صورت واضح است که خدمت بابایان در ارتش برای میهن ثمر بخش تر از خدمت وی در سیاست خواهد بود. مهم آن است که خود آن را درک کند. بابائیان وی اکنون در زندان بسر می برد . برخی از اقشار جامعهقره باغ بر این بارو هستند که ساموئل بابایان در خصوص حل مناقشه قره باغ مواضع بنیادی داشته است و ضامن اصلی امنیت این منطقه است .گفتنی است در میان ارامنه نام وازگن سرکیسیان نخست وزیر ترور شده ارمنستان در اکتبر ۱۹۹۹ و سامول بابائیان برای ملت ارمنی بطور تفکیک نا پذیری به ارتش بستگی دارد. از نظر ارامنه قتل وازگن سرکسیان و دستگیری ساموئل بابایان روند توهین به مظهر پیروزی و نومیدی مردم و ارتش آغاز گردید، چیزی که روزبروز ارمنستان و قره باغ را را در مقابل خطرات خارجی تضعیف می کند
گفتنی است در جمهوری خوخوانده قره باغ سازمان “دفاع از اراضی آزاد شده” نیز وجود دارد . ایگور مردایان ( سیاستمدار ) و ژنرال ادوارد سیمونیانتس که از اعضای کمیته دفاعی اراضی آزاد شده می باشند . این سازمان برگرداندن اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان را خیانت عنوان می کند . محسوب می گردد”.

وضعیت نیروهای مسلح ارمنستان
نیروهای نظامی ارمنستان شامل نیروی زمینی ، نیروی هوایی و دفاع هوایی نیروهای امنیتی شامل نیروهای مرزبانی و وزارت کشور است . سن مشمول خدمت در ارتش ارمنستان ۱۸ سالگی و مخصوص افراد ذکور است . از جمعیت حدودا“ سه میلیون و سیصد هزار نفری ارمنستان در سال ۲۰۰۱ ، ۹۰۵۱۵۴ هزار نفر آنها در بین سن ۱۵ تا ۴۹ سالگی قرار دارند . از این تعداد ۷۱۵۷۳۴ نفر توانایی خدمت در ارتش را دارند . از نظر ناظران نظامی ارمنستان در زمان جنگ توانایی سیصد هزار نفر رادارد . بطور معمول هر سال ۳۴۹۹۸ نفر در ارمنستان به سن خدمت می رسند . بودجه نظامی ارمنستان در سال ۲۰۰۱ ، ۷۵ میلیون دلار بود که ۴% تولیــــد ناخالص ملی ارمنستان را شامل می شود . ارتش ارمنستان اولین رژه خود را در ۲۸ می ۱۹۹۲ در میدان جمهوری ایروان انجام و بدین ترتیب موجودیت خود را اعلام کرد .
سرهنگ مالکومیان دبیر کمیسیون ویژه دولتی ارمنستان اواسط سال ۱۳۸۰ اعلام کرد که ارتش ارمنستان دارای ۴۲ هزار نفر پرسنل می شود و سالانه دارای ۶۵ میلیون دلار بودجه است که سی درصد آن برای تامین حقوق پرسنل مصرف می شود . گفته می شود حدود ۳۰۰۰۰ نیروی شبه نظامی در ارمنستان وجود دارد .
گفتنی است دکترین نظامی جدید ارمنستان در اواسط سال ۱۳۸۰ توئسط کمیسیون ویژه دولتی تهیه شده است . این دکترین ۲۵ صفحه ای پس از بررسی دکترین نظامی دوازده کشور و با الگو برداری از دکترین نظامی روسیه تدوین شده است . در این دکترین از جمله ضمن طرح مسایل بودجه در قسمت مربوط به تهدیدات امنیتی ارمنستان ، ترکیه به عنوان یک تهدید بزرگ برای ارمنستان مطرح شده و آمده است ترکیه مدعی است که ارمنستان پس از یونان بزرگترین دشمن ترکیه است . در این دکترین بر لزوم همکاری با روسیه تاکید شده است .
انستیتوی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی که یک مرکز مطالعاتی در واشنگتن است در گزارش اسفند ۱۳۷۹ در مورد ارتش ارمنستان آورده است: ارمنستان قوی ترین ارتش را در منطقه قفقاز جنوبی دارد و این ارتش بخوبی تجهیز شده است و از انضباط و روحیه ملی در سطح عالی برخوردار است . ارمنستان اگر چه موشک های بالستیک اسکار دارد ، اما نیروی هوایی این کشور بسیار کوچک است . البته تنش های سیاسی سالهای اخیر در تضعیف روحیه نیروهای مسلح بی تاثیر نبوده است .
وزیر دفاع ارمنستان در حال حاضر سرژ سرگیسیان است که دبیر شورای امنیت ملی این کشور را نیز بعهده دارد . پیش از این واقار شاک هاروتونیان بر عهده داشت که چهره ای روسیه گرابود . وی پس از حادثه تروریستی ۲۷ اکتبر ۱۹۹۹ پارلمان ارمنستان برکنار شد .

• ارتش ارمنستان و cis
ارمنستان بعنوان عضو پیمان امنیت دسته جمعی همکاری نظامی گسترده ای با کشورهای جامعه مشترک المنافع دارد . ارمنستان عضو تمامی نهادهای و واحدهای نظامی جامعه کشورهای مشتر ک المنافع است . واحدهای نظامی ارمنستان همواره در مانورهای پیمان امنیت دسته جمعی جامعه شرکت می کنند . برخلاف جمهوری آذربایجان ارمنستان کمترین روابط نظامی را با کشورهای عضو گوام دارد . ارتش ارمنستان با نیروهای واکنش سریع آسیای مرکزی که در سال ۲۰۰۲ تاسیس شده است همکاری تنگاتنگی دارد .
گفته می شود ارمنستان با توجه به تحریم سازمانهای بین المللی درباره تحویل سلاح به جمهوری آذربایجان و ارمنستان در زمان منازعه ، حتی سعی می کند نیازهای تسلیحاتی خود را از اعضاء جامعه کشورهای مشترک المنافع تامین کند . از همین رو گفته می شود اوایل سال ۱۳۸۰ ارتش ارمنستان در یک معامله ۱۸۰ هزار سه میلیون عدد فشنگ سلاح خودکار از موسسه صنعت دفاعی قرقیزستان تحویل گرفت .

• ارتش ار منستان و روسیه :
روسیه دارای سه پایگاه نظامی در ارمنستان است . این پایگاهها شامل گیومری (گمری ) در مزر ترکیه و ارمنستان ، زوارتنوس در ایروان و پایگاه ۱۰۲ است . تعداد ۱۸ فروند میگ ۲۹ در پایگاه نظامی ۱۰۲ روسیه در ارمنستان مستقر است . ۴ تا از این میگ ها در آبانماه ۱۳۷۸ اضافه شدند و در پایگاه زوارتنوس مستقر شدند . در پایگاه گمری نیز تعداد ۱۵ فروند هواپیمای جنگنده سوخو – ۲۵ مستقر می باشد . مقامات روسیه وظیفه این پایگاهها را محافظت از حریم هوایی کشورهای عضو جامعه مشترک المنافع عنوان می کنند . ارمنستان وجود پایگاههای روسیه در ارمنستان را بخاطر دفاع از خطرات احتمالی که ممکن است از جانب ترکیه با شد ، ضروری می داند . از سال ۱۹۹۹ با مطرح شدن لزوم تخلیه پایگاههای روسیه در گرجستان روسیه بخشی از آن تجهیزات را به ارمنستان منتقل کرده است . بعنوان نمونه روسیه آبانماه ۱۳۷۹ ، ۷۶ دستگاه زره پوش از پایگاه نظامی آخالکالاکی به پایگاه گمری در ارمنستان انتقال داد . گفته می شود روسیه بشدت خواهان افزایش پایگاههایش در ارمنستان و انتقال هواپیماهای میگ – ۳۱ به این کشور است و تنها مانع آن را قرارداد تحدید سلاحهای متعارف در اروپا می داند . گفتنی است بر اساس آخرین قرارداد روسیه و ارمنستان در خصوص پایگاهها که اواخر سال ۱۳۷۸ امضاء شده است ، این پایگاهها بمدت ۲۵ سال فعالیت خواهند کرد . مقامات روسیه بارها اعلام کرده اند ارمنستان در مقابل تجاوز کشورهای خارجی تحت حمایت ویژه روسیه قرار دارد . گفتنی است روسیه در سال ۱۳۷۷ ، ۱۴ سایت موشکی اس – ۳۰۰ به ارمنستان منتقل کرد که هفت تای آنها در پایگاه گیومری در مرز ترکیه و ارمنستان و هفت تای آنها در قره باغ مستقر شده اند . در این دو منطقه هفتاد سایت موشکی اس – ۳۰۰ وجود دارد . گفتنی است در این سال تعدادی موشک اس – ۳۰۰ در اختیار قبرس نیز گذاشت که بشدت اعتراض ترکیه را بدنبال داشت .
روسیه و ارمنستان علاوه بر امضای چندین قرارداد نظامی مانورهای مشترکی برگزار می کنند . جمهوری آذربایجان بشدت منتقد مشارکت روسیه در اینگونه تمرینات نظامی است و معتقد است تا زمان حل و فصل مناقشه قره باغ ، روسیه باید از اینگونه مانورها خودداری کند .

• ارتش ار منستان و مساله ناتو :
ارمنستان آخرین کشور قفقاز جنوبی بود که در سال ۱۹۹۷ به عضویت برنامه مشارکت برای صلح ناتو درآمد . در عین حال ارمنستان درپی عضویت در مجمع پارلمانی ناتو است . در این راستا رافایل استرلا رئیس مجمع پارلمانی ناتو در سفر اردیبهشت ماه خود به قفقاز وعد داد که عضویت مشروط ( ناظر ) ارمنستان در مجمع پارلمانی ناتو پذیرفته خواهد شد . ناتو تاکنون چندین کنفراس در ارمنستان برگزار کرده است . تابستان سال ۲۰۰۳ یکی از بزرگترین مانورهای ناتو در ارمنستان برگزار خواهد شد .
نکته مهم در خصوص کنفرانسهای ناتو در ارمنستان اینکه برغم دعوت قبلی ناتو جمهوی آذربایجان از شرکت در این کنفرانس ها خودداری می کند . چرا که یکی از اهداف مهم سیاست ناتو گرایی جمهوری آذربایجان این است که ناتو روزی برای حل و فصل عادلانه مناقشه قره باغ علیه شبه نظامیان ارمنی قره باغ و ارمنستان وارد عمل شود ۰ حال آنکه برگزاری کنفرانس های ناتو در قفقاز تایید دیگری بر این واقعیت است که که روابط اغلب اعضای ناتو با ارمنستان بمراتب مطلوب تر از روابط آنها با جموری آذربایجان است ۰ ظاهرا ” آشکار شدن این موضوع موجب ناراحتی دولت باکو که طی سالهای گذشته هزینه فراوانی از لحاظ اقتصادی ، سیاسی و تبلیغاتی صرف پیشبرد سیاست ناتو گرایی کرد ه است ، شده است ۰ نکته جالب اینکه ترکیه همواره در کنفرانس ناتو در ارمنستان شرکت می کند. با توجه به عدم شرکت نمایندگان عضو جمهوری آذربایجان در این کنفرانس مشارکت ترکیه بنوعی تایید مواضع ایروان از سوی آنکارا و نشاندهنده تمایل ترکیه برای عادی ساز ی روابط اش با ارمنستان است. این در شرایطی است که ترکیه بارها با عنوان کردن خود به عنوان متحد استراتژیک جمهوری آذربایجان اعلام کرده است که تا زمان آزادشدن اراضی اشغالی جمهوری آذرباتجان هیچ روابطی با ارمنستان برقرار نخواهد کرد. بی شک این موضوع نیز هرچه بیشتر موجب تضعیف جمهوری آذربایجان در روند حل و فصل مناقشه قره باغ خواهد شد.
واقعیت این است که پس از فروپاشی شوروی علایق متفاوتی نظیر موقعیت استراتژیک قفقاز ، وجود منابع قابل توجه انرژی در منطقه بهمراه وجود رقبای ناتو در منطقه نظیر روسیه موجب علاقمندی ناتو برای گسترش نفوذ در قفقاز شده است ۰ در این میان پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر در امریکا ناتو می کوشد به بهانه مبارزه با تروریسم هرچه بیشتر نفوذ خود را در قفقاز افزایش دهد. در این میان ارمنستان بخاطر نوع روابط اش با روسیه هر چه بیشتر مورد توجه ناتو است . ناتو می کوشد با گسترش نفوذ در ارمنستان هرچه بیشتر به یکی از اهداف اساسی خود یعنی تضعیف روسیه در منطقه برسد.

• ارتش ارمنستان و رژیم صهیونیستی :
گفتنی است ارمنستان و اسرائیل در مقایسه با جمهوری آذربایجان روابط نظامی محدودی دارند . بایدگفت که که اسرائیل اولین باصطلاح اولین واحدی در خاور نزدیک بود که در ۲۵ دسامبر سال ۱۹۹۱ استقلال ارمنستان را برسمیت شناخت. در ماه آوریل سال ۱۹۹۲ سفیر اینکشور در روسیه به ارمنستان آمد. از آوریل سال ۱۹۹۶ ارمنستان دارای کنسولی افتخاری در تل آویو بوده اخیرأ ادوارد نعلبندیان سفیر ارمنستان در فرانسه توامأ به مقام سفیری در اسرائیل نیز منصوب گشته ولی مقر وی در همان پاریس باقی خواهد ماند. اولین بار لئون تر پطروسیان رئیس جمهور سابق ارمنستان به اسرائیل سفر نمود تا در مراسم تدفین اسحاق رابین نخست وزیر منفور این رژیم شرکت کند. در نوامبر سال ۱۹۹۸ وارتان اوسکانیان وزیر امور خارجه وقت و کنونی بطور رسمی از اسرائیل دیدار و ملاقاتهائی با مقامات این اسرائیل داشته است . البته پیش از وی واهان پاپازیان وزیر امور خارجه اسبق ارمنستان نیز از اسرائیل دیداری کاری بعمل آورده است . این سفر موجب تاخیر انتصاب سفیر جدید ایران در ارمنستان شد. در سال ۲۰۰۰ رئیس جمهور ارمنستان در حاشیه برنامه« بیت اللهم – ۲۰۰۰» عازم اسرائیل شده است. این سفر به دعوت پاتریارک ارمنی اورشلیم انجام گرفت . هدف از آن شرکت در مراسم دو هزارمین سالروزحضرت عیسی- مسیح می باشد(پاتریارک اورشلیم میلاد مسیح را بر طبق تقویم قدیمی در تاریخ ۱۹ ژانویه جشن می گیرد ).
با این همه تفاصیل مقامات دولت ایروان تاکید می کنند توسعهمناسبات شان با اسرائیل از منافع دولتی و ملی سرچشمه می گیرد. ولی در عین حال تاکید می کنند که روابط ارمنستان با کشور ایران از اهمیت بسیار برتری بر خوردار می باشد . در هرحال اگر چه ارمنستان بر خلاف جمهوری آذربایجان و گرجستان هیچ گونه سند همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی امضاء نکرده است ، اما بهمکاری در زمینه تهیه تسلیحات مورد نیاز اش از اسرائیل علاقمند است .

• ارتش ارمنستان و امریکا :
ارمنستان بموازات روابط استراتژیک با روسیه به همکاری با امریکا نیز علاقمند است . در این راستا سرژ سرکسیان وزیر دفاع و دبیر شورای امنیت ملی وابسته به رئیس جمهوری ارمنستان ۱۸ مارس ۲۰۰۲ طی سفر کاری وارد آمریکا شده است. در این سفر سرژ سرکسیان با دونالد رامسفلد وزیر دفاع، پل وولفویتس معاون وزیر دفاع و دیگر مقامات عالیرتبه پنتاگون دیدار و گفتگو کرد . مسائل همکاریهای نظامی سیاسی ارمنی- آمریکائی، حمایت جمهوری ارمنستان از مبارزه با تروریسم بین المللی و برنامه ریزی کمک نظامی اختصاصی از سوی کنگره آمریکا به ارمنستان در دستورکار دیدارهای وزیر دفاع ارمنستان با طرف آمریکائی قرار داشت . همزمان با این سفر اعلام شد که امریکا یک کمک ۳/۴ میلیون دلاری برای آموزش افسران نظامی و تامین تجهیزات نظامی اعطاء می کند. سرگیسیان وزیر دفاع ارمنستان در خصوص اینگونه همکاریها پس از سفر گفت ، هدف تضعیف روسیه نیست . بلکه این همکاریها نقش تکمیلی دارد . در این سفر یک توافقنامه همکاری نظامی میان ارمنستان و امریکا امضاء شد . گفتنی است در این سفر مساله همکاری در سه عرصه آماده سازی کادرها، تشکیل نیروهای حافظ صلح ارمنی و بهبودی سیستم ارتباطی نیروهای مسلح به کمک ایالات متحده بررسی شد . هم اکنون تعدادی از نظامیان امریکا به بهانه مین زدایی در ارمنستان حضور دارند .
گفتنی است در حال حاضر با دستور سرژ سرکیسیان وزیر دفاع ، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری در حال تدوین برنامه همکاری دوجانبه با ایالات متحده آمریکا است . سپهبد میکائیل هاروتونیان معاون وزیر دفاع ، رئیس ستادکل نیروهای مسلح ارمنستان در این خصوص گفته است هنگام تدوین برنامه دوجانبه آن عرصه هایی که بر روی همکاری استراتژیکی با روسیه تأثیر نخواهند گذاشت مد نظر گرفته خواهند شد. وی گفته است که توسعه مستقیم همکاری نظامی با ایالات متحده به هیچ وجه بر روی همکاری استراتژیکی با روسیه تأثیر نخواهد گذاشت

• ارتش ارمنستان و چین :
همکاریهای نظامی ارمنستان وچین تا سال ۱۹۹۹ چندان مطرح نبود . اما در سال ۱۹۹۹ با سفر سرژ سرگیسیان وزیر دفاع ارمنستان به پکن ، چین هشت قبضه موشک تایفون را در اختیار ارمنستان قرار داد که موجب احضار سفیر چین در باکو شد . این اقدام چین مرتبط با تحرکات پان ترکیستی ترکیه و تبعیت باکو از آن بود . گفته می شود چهار قبضه از این موشک ها توسط ارتش ارمنستان به قره باغ منتقل شده اند . برد نهایی این آتشبار که در چین به تایفون معروف است ۶۰ کیلومتر بوده و توانایی هدف گیری خط لوله نفت – باکو – سوپسا را دارند و نگرانی باکو از اینجهت است . باکو پس از این کوشید روابط نظامی خود را باچین افزایش دهد و در اولین قدم پس از این موضوع صفر ابی اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان اکتبر ۲۰۰۰ عازم پکن شد .

• ارتش ارمنستان و گرجستان :
ارمنستان و گرجستان بعلت رویکردهای امنیتی متفاوت همکاری نظامی سطح بالایی ندارند . با این وجود سفر سوم آوریل ۲۰۰۲ ژنرال پیرتسخالایشویلی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گرجستان به ایروان زمینه را برای همکاری امنیتی دو کشور فراهم ساخته است . در این سفر دو سند همکاری در خصوص همکاریهای نظامی متقابل، تامین امنیت منطقه ای ، پیکاربر ضد اعمال تروریستی امضاء شد .
میکائیل هاروطیونیان رئیس ستاد کل ارتش ارمنستان در دیدار با همتای گرجستانی خود گفت :” این همکاری بر ضد کشور سوم نمی باشد. هدف ما پیشرفت سیستم های دفاعی دو کشور است . ما کشورهای همسایه هستیم، همسایه را انتخاب نمی کنند ، ارامنه بسیاری در گرجستان سکونت دارند ، تمام مسیرهائیکه ما را به دنیای خارج ارتباط می دهد تقریبا از گرجستان می گذرد، بدون تردید ثبات گرجستان از منافع ما سرچشمه می گیرد.“
با وجود این ارمنستان بشدت از استقرار هواپیماهای ترکیه در پایگاه مارنئولی گرجستان نگران است . میکائیل اروتیونیان معاون وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش ارمنستان دیماه ۱۳۸۰ در ایروان تاکید کرد : ارمنستان استقرار هواپیماهای ترکیه در پایگاه مارنئولی گرجستان و احتمال استقرار آن در جمهوری آذربایجان را خطری برای امنیت ملی خود تلقی و حق برخورد برای آن را برای خود محفوظ می داند . ارمنستان این اقدام گرجستان را مغایر مفاد قرارداد دوستی ارمنستان و گرجستان می داند و به گرجستان بعنوان یک شریک نظامی قابل اعتماد نگاه نمی کند .

وضعیت نیروهای مسلح گرجستان
نیروهای نظامی در گرجستان شامل نیروی زمینی ، دریایی ، نیروهای هوایی و دفاع هوایی ، گارد ملی و نیروهای امنیتی شامل نیروهای وزارت کشور و مرزبانی می باشد . سن شمول خدمت در گرجستان نیز ۱۸ سالگی است که شامل افراد ذکور می شود . از جمعیت حدود پنج میلیون نفری گرجستان در سال ۲۰۰۱ ، ۱۲۹۶۱۹۹ نفر در سن ۱۵ تا ۴۹ سالگی قرار دارند که از این تعداد ۱۰۲۴۵۷۴ نفر توانایی خدمت در ارتش را دارند . در سال ۲۰۰۱ ، ۲۳ میلیون دلار بودجه ارتش گرجستان است که ۵۹/۰ %از تولید ناخالص این کشور شامل می شود .
ارتش گرجستان در سال ۱۳۷۹ حدود ۲۷ هزار نفر نیرو داشت .( حدود ۳۰ هزار نفر نیز ذکر شده است . ) اما خرداد این سال پارلمان گرجستان در راستای در خواستهای ناتو و امریکا و برغم تداوم مناقشات آبخازیا و اوسیتیای جنوبی و نیز بخاطر بحران اقتصادی لایحه ای را تصویب کرد که بر اساس آن تعداد نیروهای مسلح گرجستان در مرحله اول از ۲۷ هزار نفر به ۲۰ هزار نفر کاهش خواهد یافت و تا سال ۲۰۰۴ به ۱۲ هزار نفر کاسته خواهد شد . در عین حال مرزبانان و نیروهای وزارت کشور نیز به بهانه ایجاد ارتش حرفه ای تعدیل خواهد یافت . مقامات گرجستان معتقدند این کشور باید ارتشی کوچک ولی پرتحرک و آماده و مجهز به انواع جنگ افزار برای دفاع از امنیت گرجستان داشته باشد . این طرحها و پیش بینی کاهش ۱۵۰۰۰ نفر نیرو در صورتی عنوان می شوند که طی سالهای اخیر دهها سرباز به دلیل نابسامانی معیشتی از پادگانها فرار کرده اند . گفته می شود این تصمیم با توصیه شورای رایزنان بین المللی ارتش گرجستان وابسته به ناتو متشکل از نظامیان بازنشسته امریکایی ، انگلیسی و آلمانی صورت می گیرد .
از فوریه ۲۰۰۲ با ورود مستشاران نظامی امریکا به گرجستان مساله تشکیل نیروهای ویژه در ارتش گرجستان و آموزش آنها توسط امریکا مطرح شده است . گفته می شود این نیروها در آینده تبدیل به هسته اصلی ارتش گرجستان خواهند شد و تعداد آنها یک تا دو هزار تخمین زده می شود . تشکیل این هسته با توجه به افزایش نارضایتی در ارتش گرجستان قابل تامل است .
گفته می شود در جنگ آبخازیا حدود ده هزار نفر کشته و ۲۵۰ هزار نفر نیز آواره شده اند . ارتش جمهوری خودخوانده آبخازیا برای نمایش قدرت تاکنون چندین مانور نظامی برگزار کرده است .
گرجستان از کشورهای غربی و امریکا سلاح تهیه می کند . در سال ۱۳۷۸ ارتش گرجستان مقادیری تجهیزات نظامی از جمله یک نارنجک انداز ، چندین خمپاره ، مهمات و لباس ضدگلوله از رومانی خریداری کرد . همچنین در سال ۱۳۷۹ سوئیس تعداد کامیون نظامی ، یونیفورم و وسایل پزشکی تحویل گرجستان داد . همین سال ارتش گرجستان ۳۰ دستگاه تانک به ارزش هر کدام ۴۰۰۰۰ هزار دلار از چک خریداری کرد . ارتش گرجستان با یونان نیز توافقنامه آموزش افسران گرجی توسط یونان را دارد .
در عین حال باید گفت کارخانه شماره ۳۱ تفلیس بعنوان تنها تو.لید کننده هواپیمای جنگنده سوخو – ۲۵ در قفقاز جنوبی در گرجستان قراردارد. سال ۲۰۰۲ شصتمین سال فعالیت این کارخانه بود که به یمن برخورداری از تکنولوژی مدرن بازار خود را در افریقا و جهان سوم از دست نداده است . درآمد ارزی این کارخانه بخش بزرگی از بودجه دولت را تامین می کند .
در حال حاضر وزیر دفاع گرجستان دیوید توزادزه است که دانش نظامی خود را در پایگاههای ناتو یاد گرفته است . وزیر دفاع گرجستان پیش از وی نادیبادزه و پیش از وی نیز تنگیز کیتووانی ( ۹۲-۱۹۹۳) بود که هر دو چهره ای روسیه گرا بودند . کیتووانی ۶۴ ساله در حال حاضر در مسکو به سر می برد.
گفتنی است که مناطق تجزیه طلب آبخازیا و اوسیتیای جنوبی در گرجستان نیز دارای نیروی مسلح هستند که همکاری آنها بیشتر با ارتش روسیه می باشد .
روابط نظامی روسیه و گرجستان :
روسیه و گرجستان اختلافات نظامی فراونی دارند که مربوط به نحوه همکاریهای امنیتی در بحران چچن ، وضعیت و آرایش نظامی مناطق پانکیسی و کودور ، نیروهای حافظ صلح روسیه در گرجستان و مساله پایگاهها است . بطوریکه چندی پیش ولادیمیر ژیرینفسکی چهره سرشناس در دومای روسیه خواهان تهاجم ارتش روسیه به گرجستان شد . بخاطر این اختلافات به جرات میتوان گفت در سه سال اخیر روسیه بارها به حریم هوایی گرجستان تجاوز کرده و مناطقی نظیر شاتیلی ، ماروخسکی ( گذرگاه ماروخ ) و پانکیسی را بمباران کرده اند . مقامات گرجستان تهدید کرده اند که پس از این هرهواپیمای ناشناس را هدف قرار خواهند داد . گرجستان در سال ۱۹۹۹ به کمک و تشویق کشورهای غربی مرزبانان روسیه را اخراج کرد . گفتنی است روسیه در حال حاضر سه پایگاه و نزدیک به سی هزار نفر نیرو در گرجستان دارد . در عین حال لشگر ۶۲ موتوریزه ارتش روسیه در نزدیکی تفلیس مستقر بوده و چند فرودگاه نظامی نیز در اختیار روسیه است . روسیه همچنین یک پایگاه تعمیر تانک در گرجستان دارد .

• مساله پایگاهها :
روسیه چهار پایگاه نظامی در گرجستان دارد. این پایگاهها شامل پایگاه وازیانی در ۳۰ کیلومتری جنوب تفلیس، پایگاه گودائوتا (Godvote) در منطقه ساگارجو جمهوری خودخوانده آبخازیا، پایگاه باتومی(Butumi) در بندر باتومی در سواحل دریای سیاه و پایگاه آخالکالاکی (Akhalkalaki) در استان آخالکالاکی در جنوب گرجستان( جاواختی ) ، که اکثر مردم آن ارمنی هستند، می باشند. گفتنی است گرجستان جنوبی اصطلاحا“ مسختی نامیده می شود که قسمت شرق آن جاواختی نامیده می شود . طی سالهای گذشته وجود چهار پایگاه نظامی روسیه در گرجستان به موضوعی بسیار بحث انگیز در روابط تفلیس ـ مسکو تبدیل شده است. اما اختلافات دو کشور بطور جدی از دسامبر ۱۹۹۹ آغاز شده است. دسامبر ۱۹۹۹ و همزمان با برگزاری اجلاس سران سازمان امنیت و همکاری اروپا(OSCE) در استانبول ترکیه، سران روسیه و گرجستان موافقتنامه ای امضاء کردند که براساس آن هر چهار پایگاه روسیه در گرجستان تا پایان سال ۲۰۰۴ تخلیه شود. براساس این موافقتنامه می بایست تخلیه دو پایگاه وازیانی و گودائوتا از اوت ۲۰۰۰ آغاز و در ژوئن ۲۰۰۱ پایان یابد. همچنین تخلیه دو پایگاه باتومی و آخالکالاکی از جولای ۲۰۰۱ آغاز و در پایان سال ۲۰۰۴ تمام می شد. به باور کارشناسان سیاسی تنها عاملی که باعث شد روسیه در دسامبر ۱۹۹۹ چنین موافقتنامه ای را با گرجستان امضاء کند تلاش برای کاهش انتقادات کشورهای غربی بود. کشورهای غربی تاکید داشتند که روسیه با انتقال تجهیزات نظامی فراوان به چچن و قفقاز شمالی، موافقتنامه کاهش سلاحهای متعارف در اروپا را نقض کرده است.
اما عملا “ روسیه پس از امضای موافقتنامه دسامبر ۱۹۹۹، چندان به تعهداتش در تخلیه پایگاههای نظامی روسی در گرجستان پایبند نبوده است. روسیه تاکید دارد که به علت مشکلات مالی نمی تواند پایگاههای خود در گرجستان را در موعد پیش بینی شده در موافقتنامه دسامبر ۱۹۹۹ تخلیه کند. در همین راستا مسکو خواهان فعالیت پایگاههای باتومی و آخالکالاکی تا ۱۵ سال دیگر است. در عین حال به تعهد خود برای تخلیه پایگاه گودائوتا تا ژوئن ۲۰۰۱ نیز عمل نکرده است.روسیه تاکنون قسمتی از تجهیزات گودائوتا شامل ۴۴ واحد نظامی و ۸۹ واحد توپخانه و زره پوش را از گودائوتا با قطار خارج ساخته است . روسیه تاکید دارد که این پایگاه در اختیار نیروهای حافظ صلح قرار گیرد . روسیه قسمتی از تجهیزات پایگاه وازیانی شامل چند واحد توپخانه ، ۱۱ دستگاه تانک ، ۱۶ زره پوش ، ۱۵ کامیون نظامی و چهار قبضه خمپاره انداز را از طریق قطار به بندر باتومی گرجستان و از آنجا به منطقه نووروسیسک منتقل کرد . عملیات تخلیه تجهیزات نظامی روسیه از این پایگاهها از ۴ اوت ۲۰۰۰ آغاز شده است تاکنون تنها پایگاه وازیانی بطور کامل تخلیه شده است .

به باور کارشناسان سیاسی روسیه به هیچ وجه تمایلی به تخلیه همه پایگاههای نظامی خود در گرجستان لااقل در یک برهه زمانی میان مدت ندارد. از اینرو نیز تاکنون نزدیک به ده دور مذاکرات نظامی روسیه و گرجستان که از سال ۱۹۹۹ آغاز شده است، به نتیجه ای مشخص نرسیده است. این مذاکرات میان ایلیاکلبانف معاون نخست وزیر روسیه و ایراکلی مناقار شویلی (Irakly Menagarshvilli) وزیر امور خارجه گرجستان انجام می شود . در واقع روسیه به دو دلیل مهم حاضر به تخلیه هر چهار پایگاه نظامی اش در گرجستان نیست. اول اینکه روسیه مطمئن است که تداوم فعالیت این پایگاهها موجب تداوم و افزایش نفوذ روسیه در منطقه قفقاز جنوبی خواهد شد. روسیه منطقه قفقاز جنوبی را به عنوان یکی از مناطق خارجه نزدیک و حیاط خلوت خود می داند که نفوذ مسکو در آنجا در بقای فدراسیون روسیه نقش حیاتی دارد. از اینرو نیز روسیه تنها کشوری است که رسما در دکترین نظامی اش، قفقاز را در حیطه منافع حیاتی خود قرار داده است. روسیه قفقاز جنوبی را به عنوان آخرین سنگر برای مقابله با تهاجم ناتو و غرب بویژه پس از بحران بالکان و تضعیف مسکو در آن منطقه، می داند. از اینرو روسیه در کنار ابزارهای اقتصادی، انرژی و پیمانهایی نظیر جامعه کشورهای مشترک المنافع(CIS)، می کوشد با تداوم فعالیت پایگاههایش در این منطقه، نفوذاش را در قفقاز جنوبی افزایش دهد. بر این اساس به باور کارشناسان سیاسی، روسیه در خوشبینانه ترین حالت تنها راضی خواهد شد که بخشی از پایگاههای نظامی اش در گرجستان به ارمنستان منتقل شود. که تا حدودی اینکار شده است .
برخی از پایگاههای نظامی روسیه در گرجستان اهمیت فوق العاده ای برای مسکو دارند. به عنوان مثال در پایگاه روسی گودائوتا در آبخازستان بزرگترین ایستگاه رادار روسیه در منطقه دریای سیاه قرار دارد. در عین حال وجود پایگاه باتومی در سواحل دریای سیاه، حضور روسیه در این حوزه استراتژیک را در مقابل رقبایی نظیر ترکیه بسیار افزایش می دهد.
همچنین پایگاه آخالکالاکی در جنوب گرجستان امکان حضور روسیه در جنوب گرجستان و نیز در نزدیکی جمهوری آذربایجان که از نظر مسکو به عنوان یک جمهوری سرکش محسوب می شود، افزایش می دهد.در ضمن ارامنه هر گونه امکان تخلیه پایگاه آخالکالاکی را به معنی فراموش شدن خود از سوی روسیه می دانند . دیوید رستاخیان رهبر حزب ملی ویرک ارمنی با هرگونه مساله تخلیه پایگاه آخالکالاکی مخالفت کرده است . حدود ۲۰۰۰ نفر از ارامنه آخالکالاکی در پایگاه آخالکالاکی مشغول کار بودند .

به باور کارشناسان سیاسی عامل دومی که باعث عدم تمایل روسیه به تخلیه هر چهار پایگاه نظامی اش در گرجستان شده است، ترس مسکو از احتمال استقرار نیروهای ناتو و غرب در این پایگاههاست. بویژه اینکه گرجستان در اقدامی قابل تامل پایگاه هوائی مارنئولی در نزدیکی تفلیس را به مدت ۵ سال به ترکیه یکی از اعضاء برجسته ناتو واگذار کرده است . در عین حال روسیه معتقد است تخلیه کامل پایگاههای نظامی اش در گرجستان ابتکار عمل مسکو در این جمهوری را کاهش می دهد. در همین راستا برخی از محافل سیاسی روسیه تاکید دارند که چگونه عدم حضور نظامی روسیه در جمهوری آذربایجان باعث درخواست رسمی باکو از ناتو و کشورهای غربی برای استقرار پایگاه نظامی در شبه جزیره آبشوران و منطقه ناسنوسی جمهوری آذربایجان شده است. همچنین روسیه معتقد است که تخلیه کامل هر چهار پایگاه نظامی اش در گرجستان می تواند منجر به طرح درخواستهای مشابه بویژه در مولداوی و حتی در جمهوری تاجیکستان بشود. گفتنی است روسیه ۱۷۰ تانک ، ۱۳۰ خودرو زرهی و ۲۶۰۰ سرباز در مولداوی دارد . مجموع این عوامل باعث شده است که روسیه خواهان فعالیت حداقل دو پایگاه نظامی اش در گرجستان به مدت حداقل ۱۵ سال دیگر بشود.

اما در طرف مقابل گرجستان مصرانه خواهان تعطیلی هر چهار پایگاه نظامی روسیه در خاک خود است. به باور کارشناسان سیاسی گرجستان به سه دلیل خواهان برچیده شده هر چهار پایگاه نظامی روسیه در خاک این کشور است: اول اینکه برخی محافل سیاسی گرجستان معتقدند حضور نظامی روسیه ابتکار عمل تفلیس در مسائل سیاسی بویژه در حل و فصل مناقشات آبخازیا و اوستیای جنوبی را کاهش می دهد. از نظر تفلیس روسیه از پایگاههای نظامی اش در گرجستان به عنوان یک اهرم فشار برای وادار کردن تفلیس برای تعدیل در سیاست غربگرایانه اش استفاده می کند. سال ۲۰۰۱ ، ۲۲ حزب سیاسی گرجستان با صدور بیانیه مشترکی اعلام کردند تا زمانی که حضور نظامی روسیه در گرجستان وجود دارد، مناقشه های آبخازیا و اوستیای جنوبی حل و فصل نخواهد شد. دسامبر ۲۰۰۰ نیز شورای عالی «آبخازیای در تبعید» با صدور بیانیه ای مدعی فروش تجهیزات نظامی به جدایی طلبان آبخازیایی از طریق پایگاههای نظامی روسیه شده بود . بویژه اینکه مقامات عالیرتبه جمهوری خودخوانده آبخازیا بارها مخالفت خود را با تعطیلی پایگاه روسی گودائوا در آبخازیا اعلام کرده اند. در عین حال گرجستان مدعی تجارت اسلحه در پایگاههای روسیه در گرجستان و حتی فروش آنها به جنگجویان چچنی است .

به باور کارشناسان سیاسی عامل دومی که باعث درخواست تفلیس برای تعطیلی هر چهار پایگاه نظامی روسیه در گرجستان شده است، مربوط به سیاست ناتوگرایانه تفلیس است. مقامات تفلیس به این موضوع واقف هستند تا زمانی که حضور نظامی روسیه در گرجستان ادامه دارد در اجرای سیاست ناتوگرایی خود موفق نخواهند شد. مقامات گرجستان با چنین بینشی در سال ۱۹۹۹ از پیمان امنیت دسته جمعی جامعه کشورهای مشترک المنافع خارج شدند.
به باور کارشناسان سیاسی عامل سومی که باعث درخواست تفلیس برای تعطیلی هر چهار پایگاه نظامی روسیه در گرجستان شده است، تلاش تفلیس برای امتیازگیری از روسیه است. روسیه و گرجستان اختلافات عدیده ای در مورد همکاریهای امنیتی بویژه در خصوص بحران چچن، مسائل CIS، انتقال انرژی و رژیم ویزا دارند. تفلیس با آگاهی از اهمیت پایگاههای نظامی روسیه در گرجستان می کوشد با فشار به مسکو ضمن افزایش اجاره این پایگاهها، روسیه را به لغو جاری ساختن رژیم روادید برای اتباع گرجستان که از ۵ دسامبر ۲۰۰۰ انجام می شود، وادار سازد و در عین حال مانع فشار مسکو در خصوص بدهیهای گرجستان به روسیه شود.
در هر حال باید گفت روسیه تا زمانی که نسبت به تهدیدآمیز نبودن تعطیلی پایگاههای نظامی اش در گرجستان بویژه در مساله تسریع حضور ناتو در قفقاز جنوبی مطمئن نباشد، به این زودی ها هر چهار پایگاه نظامی خود در گرجستان را تعطیل نخواهد کرد. این موضوع پس از حادثه یازدهم سپتامبر و ورود نظامیان امریکایی به گرجستان و تشدید تنش در روابط روسیه و گرجستان از اوت ۲۰۰۲ بر سر استقرار مبارزان چچنی در پانکیسی گرجستان حساسیت پیدا کرده است .

• روابط نظامی گرجستان و امریکا :
قبل از حادثه یازدهم سپتامبر و استقرار نیروهای امریکایی در گرجستان به بهانه مبارزه با تروریسم ، همکاریهای نظامی گرجستان و امریکا بیشتر دو جانبه و در چارچوب برنامه مشارکت برای صلح بود . بعنوان نمونه امریکا سعی می کرد با برگزاری دورهای آموزشی نحوه عملیات پاکسازی مناطق مین گذاری شده به صورت دو جانبه یا با مشارکت دادن دیگر کشوئرهاس قفقاز جنوبی حضور نظامی خود را در منطقه گسترش دهد .
امریکا و گرجستان معمولا “ هر سال سند همکاری نظامی امضاء می کنند . در این سند برگزاری رزمایش های نظامی مشتر ک ، سفرهای متقابل نمایندگان وزارت دفاع دو کشور به یکدیدگر ، تشکیل جلسات گروه های کاری و دیدار مسوولین نظامی گرجستان و امریکا پیش بینی شده است .
در همین راستا دو کشور تاکنون تمرینات مشترکی هم انجام داده اند . در این خصوص میتوان به مانور مشتر ک دو کشور در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۰ در منطقه کودا در نزدیکی تفلیس اشاره کرد .
امریکا اواسط سال ۱۳۸۰ ده فروند بالگرد به ارزش ۱۵ میلیون دلار در اختیار ارتش گرجستان داد . همزمان آمزشگاه عالی نظامی امریکا در گرجستان افتتاح شد .
گفتنی است پس سفر اواخر سال ۱۳۸۰ رامسفلد وزیر دفاع امریکا به گرجستان اعلام شد که هیات حاکمه امریکا محدودیتهای اعمال شده علیه گرجستان را در بخش کمک های نظامی لغو کرده است . از فوریه ۲۰۰۲ ورود نظامین امریکایی به گرجستان آغاز شده است . پیش از آن پنتاگون(وزارت دفاع آمریکا) مدعی مخفی شدن و فعالیت اعضاء شبکه تروریستی القاعده در منطقه دره ای و کوهستانی پانکیسی(Pankisi) گرجستان شده بود . اما تاکنون هیچ مدرکی در این خصوص ارائه نشده است. کارشناسان سیاسی تصمیم آمریکا به اعزام نیرو به گرجستان را سناریویی از پیش برنامه ریزی شده برای افزایش نفوذ عینی خود در قفقاز و علی الخصوص گرجستان و مرزهای جنوبی روسیه ارزیابی می کنند. در واقع پس از حادثه یازدهم سپتامبر، ‌آمریکا به انحاء مختلف و در پوشش مبارزه با تروریسم کوشیده است نفوذ خود را در آسیای مرکزی و قفقاز افزایش دهد. ظاهرا پس از استقرار نیروهای نظامی آمریکا در چند جمهوری آسیای مرکزی از جمله ازبکستان و قرقیزستان،آمریکا اکنون بیشتر متوجه طرف دیگر خزر یعنی قفقاز شده است.
آمریکا پیش از این توانسته است حمایت کامل جمهوریهای قفقاز در مبارزه با به اصطلاح تروریسم را بدست آورد. در این میان گرجستان از موقعیت ویژه ای برای آمریکا برخوردار است. این کشور به خاطر واقع شدن در سواحل دریای سیاه، نزدیکی به خزر، قرار داشتن در مسیر خطوط آمریکایی انتقال انرژی نظیر باکو ـ تفلیس ـ جیحان و باکو ـ تفلیس ـ ارزروم و سایر طرحهای مورد علاقه آمریکا نظیر طرح تراسیکا(دالان شرق ـ غرب) و داشتن دیدگاه ناتوگرایانه و روسیه گریزانه مورد توجه کاخ سفید است. آمریکا امیدوار است با استقرار نیروی نظامی در گرجستان به بهانه مبارزه با تروریسم هر چه بیشتر به «علایق» خود در منطقه، نظیر تضعیف کشورهای قدرتمند و مطرح منطقه چون روسیه و ایران و تدوین سیستم امنیتی قفقاز متناسب با علایق کاخ سفید، برسد. در راستای این هدف ترکیه نیز به عنوان متحد منطقه ای آمریکا، فرودگاه نظامی مارنئولی گرجستان را به اجاره گرفت. از اینرو باید گفت آمریکا و متحدان آن برنامه گسترده و همه جانبه برای « فتح» هر چه بیشتر قفقاز و بیرون راندن کشورهایی نظیر ایران و روسیه از آن در پیش گرفته اند. در این میان گرجستان نیز از ادعای آمریکا در خصوص فعالیت اعضاء القاعده در دره پانکیسی و اعزام نیروهای آمریکایی برای سرکوب آنها استقبال کرده است. تفلیس از این موضوع « اهداف ویژه ای» را دنبال میکند. پانکیسی منطقه ای کوهستانی، دره ای و صعب العبور در مرز گرجستان با چچن روسیه است. این منطقه طی ماههای گذشته تبدیل به یک «عامل تاثیرگذار» در روابط روسیه و گرجستان شده است. همانطوری که منطقه کودوری نیز تبدیل به یک عامل تاثیرگذار در روابط گرجستان و منطقه جدایی طلب آبخازیا شده است. چرا که روسیه از ماهها پیش تاکید می کند که بین ۶ تا ۷ هزار آواره چچنی به منطقه پانکیسی پناه برده اند که در میان آنها صدها جنگجوی چچنی وجود دارد. اما گرجستان با رد این ادعا به درخواست روسیه برای انجام عملیات نظامی مشترک یا یکجانبه در این منطقه پاسخ منفی داده است. اما اکنون گرجستان با پذیرش ادعای آمریکا به حضور اعضاء القاعده در منطقه پانکیسی و استقبال از اعزام نیروهای آمریکایی به این منطقه، به نوعی می کوشد آمریکا را در برابر روسیه قرار دهد. این موضوع با توجه به واکنشهای شدید دولتمردان کاخ کرملین روسیه به معنای آغاز دور جدیدی از تنش ها میان روسیه و گرجستان از یکسو و روسیه و آمریکا از سوی دیگر است.

• ارتش گرجستان و رژیم صهیونیستی :
گرجستان نیز بمانند جمهوری آذربایجان همکاری قابل توجهی با رژیم صهیونیستی دارد . در جریان سفر سال ۲۰۰۱ موشه کتساو ریئس جمهور رژیم صهیونیستی به گرجستان دو کشور توافقنامه مبارزه با تروریسم امضاء کردند. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در ساخت یک کارخانه مهمات در جنوب گرجستان کمک می کند . در عین حال رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۰ برای مدرنیزه کردن هواپیماهای سوخو ـ ۲۵ ساخت کارخانه شماره ۳۱ تفلیس با گرجستان همکاری دارد . نصب سیستم های پیشرفته الکترونیک بر روی این سوخوها توسط رژیم صهیونیستی بر شهرت آنها افزوده است و راه را برای همکاری با شرکتهای امریکایی و کانادایی هموار کرده است .

• نارضایتی در ارتش گرجستان :
نارضایتی در ارتش گرجستان و مخالفت با شوارد نادزه رئیس جمهور این کشور همواره مطرح بوده است . در این خصوص میتوان به دریادار اتاری چخارتشویلی فرمانده نیروی دریایی گرجستان (۹۸-۱۹۹۷) اشاره کرد که در سال ۱۹۹۸ به بهانه اختلاس به زندان دو سال زندان محکوم شد . در عین حال میتوان به آکاکی الیاوا سرهنگ سابق گاردملی گرجستان اشاره کرد که در سال ۱۹۹۸ علیه شوارد نادزه دست به شورش زد . وی ۲۰ تیر ماه ۱۳۷۹ در درگیری با نیروهای امنیتی گرجستان به قتل رسید . شوارد نادزه قتل وی را عبرتی برای دیگران عنوان کرد . در عین حال میتوان به اقدام کیتوانی وزیر دفاع اسبق گرجستان در سال ۱۹۹۵ در حرکت دادن یک واحد نظامی به گرجستان جنوبی در اعتراض به شواردنادزه اشاره کرد . وی در سال ۱۹۹۶ به اتهام ایجاد واحد نظامی غیر قانونی و شرکت در آن به زندان محکوم شد و اکنون پس از آزادی در مسکو به سر می برد .
ـ شورش گارد ملی گرجستان :
خرداد ۱۳۸۰ ( ۲۵ می ۲۰۰۱ ) گرجستان شاهد شورش بیش از پانصد نفر از گارد ملی ارتش گرجستان بودند . معترضان صحنه رزمایش نظامی را در شمال گرجستان ترک و با حرکت به طرف پایتخت مقر نیروهای انتظامی منطقه موخروانی در ۴۰ کیلومتری تفلیس را اشغال و سنگر گرفتند . معترضان خواهان استعفای شوارد نادزه رئیس جمهور گرجستان شدند . واختانگ کوتاتلیدزه اقدام گردان وابسته به گارد ملی را تلاش برای کودتا عنوان کرد . اما سرهنگ گئورگی کویر پلاتسویلی رهبر این اقدام تاکید کرد آنها در پی کودتا نیستند . چرا که در این صورت به طرف تفلیس حرکت می کردند . وی تاکید کرد ما نظامی هستیم و نمی توانیم پلاکارد بدست اعتراض کنیم . از اینرو این نوع حرکت اعتراض آمیز را انتخاب کرده ایم . وی گفت اگر به ما حمله شود ، شلیک خواهیم کرد . این شورش با مذاکره مستقیم شخص شواردنادزه و وعده وی مبنی بر عدم تشکیل پرونده کیفری برای آنها پایان یافت و آنها به منطقه ماموریت خود در پانیکیسی برگشتند . در این حادثه ارتش و نیروهای مسلح گرجستان به حالت آماده باش در آمدند . در عین حال به این خاطر جمال چومبوریدزه فرمانده گارد ملی گرجستان استعفاء داد . نکته مهم اینکه رهبر این شورش در ژانویه سال ۱۹۹۲ با سازماندهی شورش نظامیان علیه زویاد گامساخوردیا نخستین رئیس جمهور گرجستان زمینه سقوط وی را فراهم ساخت .

ـ استعفای دسته جمعی افسران :
مرداد ۱۳۸۱ سرهنگ دوم نیکا جانجگاوا جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش گرجستان و ۱۰۲ افسر و درجه دار تحت فرمان استعفاء دادند در پی این استعفاء دیوید توزدازه وزیر دفاع گرجستان برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات این موضوع پس از جلسه اضطراری با تنی چند از نظامیان گرجستان از جمله رئیس ستاد کل ارتش مدعی شد که جانجگاوا از کار برکنار شده و افسران تحت امر وی نیز به اینجهت استعفاء داده اند . حال آنکه از پیش استعفاء آقای جانجگاوا که فرمانده نیروهای واکنش سریع گرجستان را بعهده دارد ، اعلام شده بود. در واقع استعفای جانجگاوا تنها یک روز مانده به آغاز برنامه باصطلاح آموزش نظامیان گرجستان توسط مستشاران نظامی امریکا صورت گرفت . از اینرو این استعفاء ها بمنزله مخالفتی آشکار با حضور نظامیان امریکایی در گرجستان است . آقای جانجگاورا بعنوان اولین افسر گرجستانی که در چارچوب برنامه کوماندوس امریکا تعلیم دیده است خود بخوبی می داند که امریکاییها دنبال منافع صرف خود در منطقه هستند و مساله مبارزه با تروریسم در دره پانکیسی گرجستان که ادعا می شود اعضاء القاعده در آنجا حضور دارند ، بهانه ای بیش نیست . در واقع از فوریه ۲۰۰۲ که ورود نظامیان امریکایی به گرجستان با چراغ سبز دولت غربگرای آقای شوارد نادزه آغاز شد ، دودستگی و بحران در ارتش و نهادهای امنیتی گرجستان شدت گرفت .

بطوریکه در ۲۵ فوریه ۲۰۰۲ در اوج این مسایل ادعا شد که نوگزارساجایا دبیر شورای امنیت گرجستان و از تئورسین تشکیل سیستم امنیتی منطقه قفقاز بدون حضور بیگانگان خود کشی کرده است . حال آنکه کمتر کسی این موضوع را در گرجستان باور کرد . درواقع اگر کسانی مانند آقای توزدازه که دانش اندک نظامی خود را در پایگاههای ناتو آموخته است ، بشدت طرفدار حضور نظامیان ناتو در قفقاز و از جمله گرجستان است کسانی مانند آقای جانجگاوا معتقدند حضور نظامیان ناتو و امریکا نیز بمانند وجود نظامیان و پایگاههای روسیه در گرجستان خطرناک است و آقای شواردنادزه که تا چندی پیش دم از احتمال اتخاذ سیاست بیطرفی می داد نباید اکنون گرجستان را به جولانگاه قدرتهای بیگانه تبدیل کند . در واقع مخالفت های جدی در خصوص رویکرد ناتو گرایانه دولت تفلیس وجود دارد . چنانچه در اوایل سال ۱۳۷۹ نیز ایراکلی تسرنلی رهبر حزب مستقل ملی گرجستان که بشدت گرایشات ناتو گذاینه دارد ، پس از یک مصاحبه در این خصوص مورد ضرب و شتم قرار گرفت . بویژه اینکه تجربیات یک دهه گذشته بخوبی ثابت کرده است که امریکا به دنبال حل و فصل معضلات امنیتی منطقه نیست . بعنوان مثال امریکا پنج سال است که عضو گروه موسوم به دوستان دبیر کل سازمان ملل برای حل و فصل مناقشه آبخازیا است ولی با وجود این تاکنون هیچ اقدام در برابر تجزیه طلبی آبخازیا ، اقدامات نمایشی آبخازیا نظیر برگزاری باصطلاح انتخابات ریاست جمهوری ، ایجاد فجایع در محل تجمع آوارگان در منتطقه گالی از خود نشان نداده است بطوریکه اکنون آبخازیا دم از تشکیل ائتلاف نظامی مناطق خود خوانده اورسیا به ریاست سوخومی ( مرکز آبخازیا) را دارد . در واقع امریکا در بسیاری از مناطق جهان از جمله قفقاز وجود تنش و تداوم آن را زمینه مساعدی برای گسترش نفوذ خود و متحدان توسعه طلب اش نظیر رژیم صهیونیستی می داند . پس از حادثه یازدهم سپتامبر نیز بهانه مبارزه با تروریسم تبدیل به ابزاری برای امریکا برای حضور نظامی در مناطقی شده است که تا پیش از این حضور در آنجا بسیار سخت بود .

در هرحال استعفای جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش گرجستان و ۱۰۲ افسر تحت فرمان وی زنگ خطری برای آقای شواردنادزه رئیس جمهور گرجستان محسوب می شود

ـ سوء قصدهای نافرجام :
تاکنون سه سوء قصد نافرجام علیه جان رئیس جمهور گرجستان در سالهای ۱۹۹۵ ، ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ شده است . گفته می شود در این سوئ قصدها افسران ناراضی ارتش و اغلب طرفدار روسیه دست داشته اند .

ارتش گرجستان و ترکیه :
ارتش گرجستان و ترکیه بویژه از سال ۱۹۹۴ با عضویت گرجستان در برنامه مشارکت برای صلح همکاری گسترده ای دارند . گفته می شود ارتش ترکیه برای نفوذ در گرجستان سالانه یک تا پنج میلیون دلار کمک بلاعوض در اختیار گرجستان می گذارد . بخشی از این کمک ها برای امروزینه کردن واحدهای توپخانه ارتش گرجستان بکار می رود . در واقع گرجستان و ترکیه در سال ۱۹۹۸ قراردادی امضاء کردند که براساس آن ترکیه بمدت پنج سال کمک مالی بلاعوض در اختیار ارتش گرجستان قرار می دهد . گفته می شود ترکیه تاکنون در این راستا حدود بیست میلیون دلار در اختیار ارتش گرجستان و به فواصل زمانی مختلف قرار داده است . در عین حال بر اساس این قرارداد ترکیه در سال ۲۰۰۱ فرودگاه نظامی منطقه مارنئولی را با استانداردهای ناتو نوسازی و برای پذیرش انواع هواپیماهای جنگنده و بمب افکن آماده کرد و خود نیز در آن مستقر شده است . بدین ترتیب مارنئولی تنها فرودگاه نظامی در قفقاز جنوبی است که هواپیماهای نظامی در ترکیه مجوز فرود در آن را دارند . فرودگاه مارنئولی در ۳۰ کیلومتری شهر تفلیس واقع شده است . این پایگاه در حال حاضر برای پنج سال در اختیار ترکیه قرارداده شده است . گفته می شود ترکیه یک میلیون دلار برای این کار هزینه کرده است .
گفتنی است ارتش گرجستان و ترکیه تاکنون در مناطق هم مرز دو کشور مانور مشترک با عنوانهایی نظیر مرز مشتر ک برگزار کرده اند .
در راستای کمک نظامی ارتش ترکیه به گرجستان اسفند ماه ۱۳۸۱ بیست دستگاه تریلی حامل تجهیزات نظامی از جمله خودروی نظامی جیپ از پادگان نظامی اتی مسقوط در حومه آنکارا بارگیری و از مرز ترک گوزی به واحدهای نظامی گرجستان در تفلیس انتقال داده شد .

• ارتش گرجستان و ناتو :
گرجستان در میان جمهوریهای قفقاز جنوبی بیشترین روابط را با ناتو دارد . گرجستان علاو بر عضویت در برنامه مشارکت برای صلح ناتو و شورای همکاری اروپا – آتلانتیک ناتو ، در برنامه آسمان باز ناتو که بخشی از برنامه امنیت در اروپا است ، عضو است وجنگنده امریکایی و انگلیسی در چارچوب این برنامه می توانند در فضای گرجستان حرکت کنند . در عین حال گرجستان عضو وابسته ناتو نیز است . نیروهای نظامی گرجستان تاکنون در چارچوب برنامه مشارکت برای صلح ناتو در ترکیب گردانهای حافظ صلح ترکیه در کوزوو شرکت کرده اند . بزرگترین مانور ناتو در تابستان ۲۰۰۲ در گرجستان برگزار شد . گرجستان تلاش دارد ناتو تامین امنیت خطوط لوله پیشنهادی انتقال انرژی باکو- جیحان و باکو – ارزروم را بعهده بگیرد . گرجستان در سالهای اخیر میزبان برگزاری بسیاری از کنفرانسهای ناتو بوده است .
• ارتش گرجستان و گوام :
گرجستان تاکنون با هریک از اعضاء گوام موافقتنامه نظامی امضاء کرده است . بر اساس یکی از این موافتنامه ها که اواخر سال ۱۳۷۹ در سفر وزیر دفاع به اوکراین امضاء شد دو کشور در زمینه مدرن سازی نیروهای ارتش و آموزش افسران و مشارکت نیروهای دو کشور در تمرینات ترتیب داده شده از سوی ناتو همکاری می کنند . تاکنون اوکراین چندین فروند بالگرد ، قایق و تجهیزات مخابراتی بصورت رایگان در اختیار ارتش گرجستان قرارداده است .

• نیروهای حافظ صلح در گرجستان :


ـ یونومیگ :
گفتنی است از سال ۱۹۹۳ نیروهای حافظ صلح سازمان ملل موسوم به یونومیگ در گرجستان مستقر هستند و همراه صلحبانان روسی وظیفه نظارت بر آتش بس و تنظیم مذاکرات سوخومی و تفلیس را دارند. در حال حاضر یونومیگ دارای ۱۰۹ ناظر نظامی ، ۹۱ تن ناظر غیر نظامی و ۱۷۶ کارمند غیرنظامی محلی است . شورای امنیت سازمان ملل هر شش ماه یکبار تاکنون ماموریت یونومیگ را تمدید کرده است .
رئیس نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در گرجستان ( یونومیگ ) توسط دبیر کل سازمان ملل انتخاب می شود. تا ۱۹۹۹ رئیس یونومیگ لیویوبوتا بود که بخاطر ناکارآمدی یونومیگ در این سال استعفاء داد . وی هم اکنون رئیس شورای دائمی سازمان امنیت و همکاری اروپا را بعهده دارد . کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل ۱۸ اکتبر ۱۹۹۹ « دیتر بودن» دیپلمات آلمانی را به سمت نماینده ویژه خود در گرجستان و به عنوان رئیس نیروهای حافظ صلح منصوب کرد. « بودن» از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ ریاست هیات ویژه سازمان امنیت و همکاری اروپا در گرجستان را به عهده داشت و تا قبل از انتصاب در این پست، سرکنسول آلمان در سن پترزبورگ روسیه بود. ماموریت بودن نیز می ۲۰۰۲ پایان یافت . کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل ۲۴ می ۲۰۰۲ خانم هایدی تاگلیاوینی که یک دیپلمات سوئیسی است به عنوان رئیس یونومیگ منصوب کرد . تاگلیاوینی پیش از این سفیر سوئیس در بوسنی و در سالهای ( ۹۸-۱۹۹۹ ) معاون رئیس هیات ناظران نظامی سازمان ملل بود .
نکته مهمی که باید در مورد نیروهای حافظ صلح در قفقاز گفت این است که وجود دو یا سه گروه نیروی حافظ صلح در این منطقه شامل نیروهای حافظ صلح روسیه، سازمان ملل و تا حدودی OSCE و نیز مطرح بودن احتمال استقرار نیروهای حافظ صلح ناتو به بهانه تامین امنیت خطوط لوله پیشنهادی باکو ـ جیحان و ترانس خزر، گوام و حتی اوکراین باعث شده است که عملا با توجه به منافع متفاوت بانیان و تامین کنندگان مالی این صلحبانان، کارکرد آنها یکدیگر را در منطقه تا حدودی خنثی سازد. در این راستا، برخی از کارشناسان معتقدند عملا نیروهای یونومیگ در قفقاز در کنار نزدیک به دو هزار نفر نیروی روسیه کارکردی ندارند.
روسیه گهگاه آشکارا به مخالفت با یونومیگ پرداخته است. به عنوان نمونه ادوارد شوارد نادزه رئیس جمهور گرجستان اکتبر ۱۹۹۹، علت تعویق انتصاب « بودن» به ریاست یونومیگ را مخالفت روسیه دانسته و گفت، روسیه مایل نیست که دیپلمات یک کشور عضو ناتو به این سمت منصوب شود.
ضمن اینکه برخی از محافل در گرجستان و آذربایجان معتقدند که استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه در منطقه تبدیل به ابزاری برای فشار به این جمهوریها از سوی مسکو شده است. برهمین اساس طی ماههای گذشته برخی از احزاب گرجستان خواهان خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از گرجستان شده اند.

ـ نیروهای حافظ صلح روسیه و cis :
بیشترین نیروهای حافظ صلح در منطقه قفقاز جنوبی بویژه در گرجستان مربوط به روسیه و CIS است. روسیه حدود ۱۱ تا ۱۳ هزار نیروی حافظ صلح در خارج از مرزهای خود دارد که از این تعداد بیش از دو هزار نفر در آبخازی گرجستان، ۷ هزار نفر در تاجیکستان، ۵۰۰ نفر در اوستیای جنوبی و بقیه در مناطقی نظیر بوسنی مستقر هستند. گفتنی است بر طبق فصل هشتم منشور ملل متحد، برخی از سازمانهای منطقه ای می توانند با مجوز این سازمان عملیات حفظ صلح انجام دهند، به شرط اینکه رضایت کشور میزبان نیز وجود داشته باشد. ریاست نیروهای حافظ صلح روسیه در گرجستان را ژنرال آلکساندر اوتی یوف بعهده دارد . این نیروها وظیفه گشت زنی در مناطق حساسی نظیر کودور را بعهده دارند . اقدام نیروهای حافظ صلح روسیه در فروردین ۱۳۸۱ در تغییر مکان خود و حرکت بسوی کودوری جایی که نباید ارتش گرجستان در آن مستقر می شد ، باعث واکنش شدید ارتش گرجستان شد. البته نیروهای گرجستان یک ماه بعد منطقه را ترک کردند .
گفتنی است حضور همه نیروهای حافظ صلح روسیه در مناطق مختلف تنها در چارچوب قراردادهای CIS نیست بلکه گاه به قراردادهای دوجانبه بین روسیه و کشورهای منطقه مربوط می شود. در این خصوص می توان به حضور نیروهای حافظ صلح روسیه در اوستیای جنوبی اشاره کرد. براساس توافق نامه دوجانبه میان روسیه و گرجستان حدود ۵۰۰ نیروی حافظ صلح روسیه در اوستیای جنوبی گرجستان مستقر هستند.
نیروی حافظ صلح روسیه در گرجستان نیز هر شش ماه یکبار ماموریت شان تمدید می شود. گفتنی است تمدید ماموریت نیروهای حافظ صلح روسیه در گرجستان بر عهده شورای عالی فدراسیون روسیه است
گفتنی است از اواسط سال ۲۰۰۲ بشدت خواهان بین المللی شدن ترکیب نیروهای حافظ صلح روسیه است که با مخالفت آبخازیا و عدم استقبال شورای امنیت روبرو شده است .