سران اتحادیه اروپا و شش کشور شوروی سابق در نشست روز پنج شنبه هفدهم اردیبهشت خود در پراگ سند جنجالی موسوم به مشارکت با شرق را امضاء کردند. برخلاف روسای جمهوری آذربایجان ، ارمنستان، گرجستان، اوکراین ، رئیس جمهور بلاروس که روابط نزدیکی به کرملین دارد ، در این نشست شرکت نکرد اما بجای وی ، معاون نخست وزیر بلاروس در پراگ حضور یافت که در هر حال تحولی مهم در روابط بحرانی مینسک با اتحادیه اروپا محسوب می شود. ولادیمیر وارونین رئیس جمهوری مولداوی نیز از شرکت در نشست پراگ خودداری کرد و مینسک در سطح وزیر امور خارجه و معاون نخست وزیر در این نشست شرکت کرد.
ابتکار برنامه “مشارکت با شرق” در تاریخ چهارم دسامبر۲۰۰۸ از سوی کمیسیون اروپا مورد تصویب قرار گرفت. این ابتکار توسط لهستان و سوئد پیشنهاد و هدف تقویت روابط شش جمهوری شوروی سابق شامل اوکراین، مولداوی، آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و بلاروس با اتحادیه اروپا را مد نظر دارد. لغو روادید، ایجاد مناطق آزاد تجاری ،امضای قراردادهای استراتژیکی، تبادل دانشجو، حفظ محیط زیست و طرحهای تأمین انرژی از جمله محورهای اعلام شده این برنامه هستند.
برغم برخورد محتاطانه بلاروس و برخورد انتقاد آمیز مولداوی به عنوان متحدان روسیه ، هر سه کشور قفقاز و اوکراین اشتیاق زیادی به عضویت در برنامه مشارکت با شرق از خود نشان داده و آن را در راستای سیاست اروپا گرایی خود ارزیابی می کنند. در این میان این سوال مهم در محافل سیاسی وجود دارد که اهداف اتحادیه اروپا از طرح برنامه مشارکت با شرق چیست و این برنامه چه تاثیراتی بر قفقاز خواهد داشت؟ در پاسخ به این سوال بنیتا فررو والدنر مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا گفته است “پس از جنگ گرجستان و تنش گازی بین اوکراین و روسیه ما شاهد ضرورتی روشن برای گسترش “بازی” در همجواری شرق هستیم”. در واقع بنظر می رسد برنامه مشارکت با شرق طرح جدید اتحادیه اروپا برای افزایش نفوذ خود در اوراسیا و قفقاز است. منطقه ای که روسها آن را حیاط خلوت خود می دانند. موقعیت استراتژیک قفقاز بعنوان حایل میان دریای سیاه و دریای خزر، همسایگی آن با روسیه ، وجود منابع قابل توجه انرژی در حوزه خزر و عبور خطوط لوله انتقال انرژی مورد نظر غرب از قفقاز جمله دلایل علاقمندی اروپائیها به نفوذ در این منطقه است.
اتحادیه اروپا تاکنون سه طرح را بمنظور نفوذ در حوزه قفقاز و اوراسیا اجرا کرده است. طرح تاسیس tacis یا طرح کمک های مالی و فنی اتحادیه اروپا به کشورهای مشترک المنافع که از سال ۱۹۹۲ اجراء می شود، اولین طرح در این روند بود، که بموازات طرح اینوگیت یا انتقال انرژی در مسیر کریدور شرق – غرب مطرح شد. طرح مشارکت و همکاری اتحادیه اروپا با کشورهای قفقاز از سال ۱۹۹۷ و برنامه همسایگان جدید اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۴ دومین و سومین طرحی هستند که این اتحادیه برای نفوذ در قفقاز اجرا کرده است . از این منظر برنامه مشارکت با شرق چهارمین طرح اتحادیه اروپا برای نفوذ در حوزه استراتژیک قفقاز و اورآسیا محسوب می شود. برغم عضویت شش کشور در برنامه مشارکت با شرق ، مقامات اروپایی اعلام کردند که این مشارکت فعلا برای آنان چشم انداز الحاق به اتحادیه اروپا را به وجود نمی آورد.برغم این موضوع گام چهارم اتحادیه اروپا در منطقه از جهات زیادی با گام های گذشته تفاوت دارد و اقدامی گسترده تر برای نفوذ درمنطقه محسوب می شود. حضور سیاسی و اقتصادی اروپا در منطقه قفقاز و اورآسیا بموازات حرکت ناتو به شرق و نفوذ نظامی صورت می گیرد. روسها این تحرکات را مدنظر دارند و نگران تبعات برنامه مشارکت با شرق یا گام چهارم اتحادیه اروپا در منطقه هستند. با وجود ابراز اطمینان اتحادیه اروپا از اینکه طرح «مشارکت با شرق» اهداف ضد روسی ندارد، ولی برخی سیاستمداران آن را حلقه محاصره‌ای به دور روسیه ارزیابی می کنند و معتقدند شکاف در جامعه مشترک المنافع یکی از اهداف این طرح است . حتی ولادیمیر وارونین رئیس جمهوری مولداوی در مصاحبه ای با روزنامه «کامرسانت» تاکید کرده است که برنامه مشارکت با شرق بیشتر یادآور «جامعه مشترک المنافع-۲» است. بگفته وی، «چه دلیلی دارد جامعه مشترک المنافع دیگری که تحت کنترل اتحادیه اروپا باشد، بوجود آوریم. این مسئله به منزله طرحی برای در حلقه محاصره قرار دادن روسیه است.»
در چنین شرایطی است که روسیه واکنش تندی به برنامه مشارکت با شرق نشان داده است . مسکو این برنامه را “سیاستی با نتیجه صفر و گزینه بیجا” عنوان کرده است. سرگئی لاوروف وزیرخارجه این روسیه بشدت به این برنامه حمله کرده و آن را ضد روسی خوانده است. وزیر امور خارجه روسیه همزمان با برگزاری نشست پراگ درباره تقسیم بندی های جدید در اروپا در چارچوب برنامه ” مشارکت با شرق” بین اتحادیه اروپا و شش جمهوری شوروی سابق هشدار داد. لاوروف گفت برخی می خواهند که کشورهای عضو این مشارکت بین روسیه و اتحادیه اروپا یکی را انتخاب کنند. وزیر امور خارجه روسیه آشکارا از مقامات اتحادیه اروپا خواست تا کشورهای منطقه را در مقابل انتخاب دشوار؛ «یا با ما باشید، و یا در مقابل ما» قرار ندهند. در این میان همزمانی نهایی شدن این برنامه در پراگ و برگزاری رزمایش ناتو در گرجستان پیام سیاسی و نظامی همزمان ناتو، اتحادیه اروپا و امریکا به کاخ کرملین محسوب می شود و همین موضوع موجب ناخرسندی مسکو شده است، بطوریکه لاوروف اعلام کرده است در نشست آتی شورای روسیه و ناتو شرکت نخواهد کرد.
تصمیم اتحادیه اروپا به اجرای برنامه مشارکت باشرق در شرایطی است که این اتحادیه تاکنون درحل معضلات امنیتی قفقاز از جمله مناقشه قره باغ و آبخازیا موفق نبوده است. ضمن اینکه طرحهای انرژی این اتحادیه در قفقاز نیز تحت تاثیر اغراض سیاسی امریکا قرار داشته و بهمین جهت یا مانند ترانس خزر اجرا نشده و یا اینکه مانند باکو- جیحان ناقص اجراء شده و سود قابل توجهی برای کشورهای منطقه نداشته اند. در این میان بنظر می رسد که مهمترین طرح اتحادیه اروپا در چارچوب برنامه مشارکت با شرق طرح انتقال گاز حوزه خزر موسوم به نابوکو است که مهمترین موضوع نشست سران اتحادیه اروپا در روز جمعه هیجدهم اردیبهشت بود. اما آنچانچه بسیاری از مقامات اروپایی و مقامات ترکیه و حتی روسی نیز اذعان کرده اند نابوکو بدون گاز ایران پرنخواهد شد و از اینرو نیز کشورهایی نظیر آلمان ، ترکیه ، اتریش ، سوئیس و یونان بر مشارکت ایران در نابوکو تاکید می کنند . بی شک تحقق چنین موضوعی و اساسا حضور موفقیت آمیز اتحادیه اروپا در قفقاز به تغییر رویکرد این اتحادیه در مسایل کلان منطقه از جمله توجه به لزوم حمایت از تمامیت ارضی کشورهای منطقه قفقاز و نیز همکاری با قدرتهای منطقه ای نظیر ایران بستگی خواهد داشت .
در هرحال باید تنها نگاهی به تحولات ده روز اخیر در قفقاز از جمله تصویب برنامه مشارکت با شرق ، نشست پراگ درباره انتقال گاز حوزه خزر در چارچوب طرح نابوکو، تحر کات امریکا برای عادی سازی مناسبات ترکیه و ارمنستان ، دیداروزیران امورخاجه امریکا با همتایان آذری و ارمنی خود درباره مناقشه قره باغ ، تشدید تظاهرات مخالفان در گرجستان ، متهم شدن روسیه به ساماندهی شورش در گردان زرهی ارتش گرجستان ، برگزاری رزمایش ناتو و شرکایش در گرجستان و امضای قرارداد میان رئیس جمهوری روسیه با رهبران مناطق خودخوانده آبخازیا و اوستیای جنوبی برای حفاظت مشترک های از مرزهای این مناطق همگی نشان از صف آرایی و رقابت شدید قدرتهای بزرگ در منطقه ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قفقاز است. این تحولات نشان می دهد کاهش اختلافات میان روسیه و امریکا بعد از روی کارآمدن اوباما بیشتر یک خوشبینی است و نه تنها اختلافات در مسایل گذشته از جمله طرح دفاع موشکی ادامه دارد بلکه با توجه به طرحها و تحرکات جدید ناتو و اتحادیه اروپا در منطقه ، دامنه اختلافات و رقابت های در حال افزایش است .