آشتی جمهوری آذربایجان با واقعیت ژئوپلیتیکی؛ اتصال زنگیلان به نخجوان از خاک ایران

ارزیابی شما از امضای یادداشت تفاهم در خصوص ایجاد ارتباطات زمینی بین منطقه زنگیلان و جمهوری خودمختار نخجوان از طریق خاک جمهوری اسلامی ایران چیست؟

بنظرم این تفاهمنامه در صورتی که تبدیل به قرارداد و فاز اجزایی شود، نقطه عطف مهمی در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان و نیز ثبات زایی برای قفقاز خواهد بود. چرا که بر اساس این توافق ارتباط قراباغ کوهستانی و جلگه ای و مناطق آزاد شده جمهوری آذربایجان با احدادث چهار دهانه پل از مبدا روستای آق بند زنگیلان از طریق خاک ایران به نخجوان برقرار خواهد شد. بر این اساس نه تنها جاده بلکه خطوط ریلی، زیرساخت های انتقال انرژی، برق و فیبر نوری و خطوط مخابراتی در این مسیر ۵۵ کیلومتری احداث خواهد شد . همانطوریکه می دانید مهوری خودمختار نخجوان به عنوان منطقه برون گان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان ارتباط جغرافیایی ندارد. طی سه دهه گذشته ارتباط بخش اصلی جمهوری آذربایجان از نقطه مرزی بیله سوار و آستارا از طریق خاک ایران با نخجوان ارتباط برقرار شده است . حتی درمقاطعی که روابط دو کشور بدلیل رویکردهای منفی باکو رو به تنش بوده است، ایران در قالب رویکرد پدرانه، از این موضوع به عنوان ابزار علیه جمهوری آذربایجان استفاده نکرده است چرا که هر گونه مسدودی این مسیر علاوه بر تبعات امنیتی، دتاثیر منفی بر اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم جمهوری خودمختار نخجوان می گذارد. پس از آزادی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان ، ایران باز امن تریرین و به لحاظ زیر ساخت ها با صرفه ترین مسیر برای ارتباط این مناطق با نخجوان به شمار می رود اما رویکرد های قوم گرایانه ترکیه و رژیم صهیونیستی در پیگیری کریدور جعلی و موهوم زنگزور به عنوان مانعی در این خصوص عمل می کرد،اما اکنون به نظر می رسد شرایط در حال تغییر است.

برخی از رسانه ها و شخصیت های جمهوری آذربایجان از امضای این یادداشت تفاهم به عنوان ابزار فشار علیه ارمنستان نام برده اند و مدعی شدند ارمنستان مجبور خواهد بود از این طریق یا طرح کریدور جعلی زنگزور را بپذیرد یا انکه منزوی باشد؟

بنظرم این یک شانتاز رسانه ای است که با اهداف خاص تبلیغاتی و سیاسی از سوی برخی از محافل جمهوری آذربایجان عنوان می شود . واقعیت این است که جمهوری آذربایجان بعد از بیش از یک سال هیاهو، تلاش و تبعیت از رویکرد تنش زایانه آنکارا و تل آویو در بحث کریدور جعلی زنگزور یا همان دالان تورانی ناتو، به این نتیجه رسید که این کریدور به دلیل اینکه آغشته به امیال تاریخی و چشمداشت های ارضی، امنیتی وسیاسی است، تحقق پیدا نخواهد کرد. چرا که کریدور جعلی زنگزور اساسا یک طرح ساخته و پرداخته شده در اطاق فکرهای ناتو، ترکیه و رژیم صهیوینستی است که علیه منافع بنیادین ایران، روسیه و چین هدف گذاری شده است. کریدور جعلی زنگزور در زمینه اخلال در طرحهای ترانزیتی سه کشور مذکور، ایجاد کانون های قومگرایانه، رساندن ناتو به مرزهای شمالی ایران و مرزهای غربی چین و مرزهای جنوبی روسیه و نیز ایجاد یک کریدور انرژی به سمت اروپا با هدف تضعیف کنشگری سه کشور مذکور طراحی شده است. بنابراین بدیهی است که ایران ، روسیه و چین بر اساس منشور سازمان ملل متحد که هر گونه تغییر در مرزهای بین المللی را ممنوع می سازد، اجازه تغییرات ژئوپلیتیک در مرزهای جنوبی ارمنستان برای اجرای کریدور جعلی زنگزور را نخواهند داد. رزمایش فاتحان خیبر در سال جاری پیام روشنی برای همه طراحان این کریدور جعلی داشت . معتقدم جمهوری آذربایجان پس از این واکنش ایران وهمچنین پس از تحولات قزاقستان و جنگ اوکراین، هرچه بیشتر متوجه عزم جدی این سه کشور برای مقابله با طرح های ناتو از جمله کریدور جعلی زنگزور شده است. از اینرو الهام علیه حدود دو هفته پیش در مسکو و در کمال ناباوری آنکارا و تل آویو، بیانیه تعامل متحدین با روسیه را امضا کرد . چون این احتمال را می داد که در صورت اصرار بر دالان تورانی ، احتمال شناسایی استقلال قراباغ از سوی روسیه شبیه وضعیت لوهانسگ و دونتسک و نیز سایر اقدامات تقابلی مسکو تقویت شود. بنابراین حتی اگر در نگاه بدبینانه امضای این یادداشت تفاهم توسط باکو با رویکرد ابزاری و برای فشار به ارمنستان صورت گرفته باشد، کمکی به تحقق کریدور جعلی زنگزور به عنوان خط قرمز ایران ، روسیه و چین نخواهد کرد .

بنظر شما چشم انداز مناسبات ارمنستان با جمهوری آذربایجان و ترکیه در این خصوص چه تاثیری داشته است ؟

بنظرم نکته دیگری که بر خلاف ادعای برخی از محافل جمهوری آذربایجان باید به آن توجه کرد ، وضعیت ارمنستان می باشد. درست است که امروزه ارمنستان تقریبا وضعیت حقوقی دولت ناتوان را پیدا کرده است و بشدت تحت فشار ترکیه (برای انکار نسل کشی ارامنه) و جمهوری آذربایجان (برای تعین دقیق مرزها و عدم اعطای خودمختاری به قراباغ ) می باشد، اما با توجه به تجارب تاریخی و رویکرد دیاسپورای ارمنی می توان گفت این رویکرد آنکارا و باکو در آینده منجر به روی کارآمدن یک دولت ملی گرا احتمالا رادیکال خواهد شد که مواضعی تندتر از دولتهای سرکیسیان و کوچاریان خواهد داشت که به توافق های دوره دولت پاشینیان پابیند نخواهد بود و احتمالا مورد حمایت جدی فرانسه و آمریکا و حتی روسیه خواند بود. باکو بخوبی چنین احتمالی را مدنظر دارد . از اینرو چنانچه برخی از محافل مستقل جمهوری آذربایجان نیز بارها اذعان کرده اند مسیر جمهوری اسلامی ایران ، امن ترین، پایددار ترین و باصرفه ترین مسیر برای ارتباط جمهوری آذربایجان با نخجوان می باشد . همچنین ایران بهترین مسیر برای ارتباط ترکیه با جمهوری آذربایجان و ارتباط ارمنستان با دنیای خارج می باشد. تمایل باکو به امضای یادداشت تفاهم برای اتصال چندجانبه زنگیلان به نخجوان را از نیز باید از این منظر نگاه کرد. ایران در سه دهه گذشته ارتباط امن جمهوری آذربایجان با نخجوان و ترکیه و همچنین ارتباط ارمنستان با جهان خارج را فراهم ساخته است و پس از این نیز می تواند همین نقش را در راستای رسالت تاریخی ثبات ساز خود در قفقاز ایفاء نماید .
برخی از محافل جمهوری آذربایجان مدعی اند که جمهوری آذربایجان درقبال موافقت ایران با حضور جمهوری آذربایجان در کریدور اتصال ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه، این یادداشت تفاهم را با ایران امضاء کرده است ارزیابی جنابعالی از این موضوع چیست؟
ایران معتقد است تمامی کریدورهای ترانزیتی باید بجای رقابت، عامل تعامل و همکاری در منطقه باشند. از سال ۲۰۰۰ که دالان شمال – جنوب مطرح شد ایران برای عبور این دالان از هر دو مسیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان تاکید داشت . در مورد کریدور اتصال ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه هم همین رویکرد دنبال می شود. در حال حاضر خطوط مواصلاتی جمهوری آذربایجان زیرساخت های مناسب تری در مقایسه با ارمنستان دارند ولی پیرو توافقاتی که در سالجاری با ارمنستان شده است ، با بهبود زیرساختهای ارمنستان، مشارکت این کشور نیز در کریدور اتصال ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه و سایر خطوط مواصلاتی منطقه افزایش خواهد یافت . در واقع ایران معتقد است بجای پیگیری اهداف تنش زایانه ناتو و رژیم صهیونیستی در قالب کریدور جعلی زنگزور و دالان لاجوردی، کریدورهای شمال -جنوب ، کریدور اتصال ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه و همچنین کریدور اکو زمینه های فوق العاده ای برای همکاریهای ترانزیتی ایران ، ترکیه و روسیه و سه کشور قفقاز در قالب فرمت ۳+۳ فراهم می سازد . کما اینکه ترکیه از طریق کریدور اکو در حال حاضر با خطوط ریلی موجود از طریق ایران به پاکستان و افغانستان و آسیای مرکزی وصل شده است و از این منظر نیز نیازی به کریدور جعلی زنگزور وجود ندارد.

منبع : خبرآنلاین ، ۵ اسفند ۱۴۰۰، منبع : https://www.khabaronline.ir/news/1612958