ابعاد راهبردی چالش های مذاکرات صلح ارمنستان و آذربایجان در بروکسل و چشم انداز آن

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس حقوق بین الملل تاکید کرد: تا زمانی که باکو بر «ایجاد کریدور جعلی زنگزور» یا همان دالان تورانی ناتو و همچنین «روشن نشدن تکلیف حقوقی قره باغ» تاکید می کند هیچ چشم اندازی برای امضای پیمان صلح با ایروان وجود ندارد و در صورت تداوم این روند احتمال دارد از اواسط ۲۰۲۳ مجددا درگیری، این بار با مولفه های جدید، در منطقه شعله ور شود.
دکتر احمد کاظمی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی، با بیان اینکه مجموعه دیدارهایی که میان روسای جمهور ارمنستان و آذربایجان بعد از ۱۹ آبان ۹۹، در مسکو و بروکسل عمدتا با هدف تنظیم پیش نویس توافقنامه صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان است، تصریح کرد: بعد از پروژه جنگ ۴۴روزه دوم قره باغ، تفاهم نامه آتش بس میان باکو و ایروان با میانجی گری مسکو در ۱۰بند امضا شد که برخلاف ادعایی که در آن مقطع از سوی برخی از محافل و کارشناسان در جمهوری آذربایجان صورت گرفت، تفاهم نامه آتش بس بود و معادل توافقنامه یا پیمان صلح قلمداد نمی شود.
این تحلیلگر مسائل قفقاز با بیان اینکه نیاز است برای ایجاد صلح پایدار میان دو کشور، معاهده صلحی امضا شود و مذاکراتی که حدود ۲۲ ماه اخیر صورت گرفته است با هدف رسیدن به چنین پیمانی است، افزود: رسیدن به پیمان صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان چند چالش و مانع بزرگ دارد و تا زمانی که این چالشها حل نشود، امکان رسیدن به توافقنامه صلح میان دو کشور وجود نخواهد داشت.
کاظمی یکی از این چالشها را مطالباتی دانست که جمهوری آذربایجان، خارج از تفاهمنامه آتش بس ۲۰۲۰ از ارمنستان دارد و افزود : باکو همسو با امیال انگلستان و صهیونیسم بین الملل تلاش می کند کریدوری با عنوان «کریدور جعلی زنگزور»، که همان «دالان تورانی ناتو» است، از ارمنستان بگیرد.
وی توضیح داد: غایت هدف باکو این است که با تصاحب جنوب ارمنستان و استان «سیونیک»، دالان تورانی ناتو را برای اتصال ترکیه به جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی ایجاد کند که این دالان نه ماهیت ترانزیتی و تجاری، بلکه ماهیتی امنیتی –سیاسی – تاریخی و ژئوپلیتیکی و مبتنی بر ادعای ارضی دارد که در راستای اهداف ناتو طرح ریزی شده است . ناتو در قالب آن، اهدافی را در چهار حوزه ترانزیت، انرژی، قوم گرایی و گسترش ناتو علیه سه کشور ایران، روسیه و چین دنبال می کند.
نویسنده کتاب «امنیت در قفقاز جنوبی» تاکیدکرد: اختصاص چنین کریدوری اساسا در تفاهم نامه آتش بس ۲۰۲۰ مشخص نشده و در بند ۹ آن تنها بحث بازگشایی خطوط مواصلاتی اقتصادی مطرح شده و حتی مکانی نیز برای آن تعیین نشده است. اصرار باکو به این موضوع یکی از موانع رسیدن به پیمان صلح است و تا زمانی که باکو بر این طرح که منطبق بر منافع ناتو و علیه ایران ، روسیه و چین است تاکید می کند، پیمان صلحی در منطقه امضا نخواهد شد و این روند می تواند مجددا صلح و ثبات در منطقه را به خطر اندازد.
وی در خصوص چالش دوم در امضای پیمان صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان افزود: جمهوری آذربایجان در شرایطی در خصوص اجرای بند ۶ تفاهم نامه آتش بس توسط باکو مبنی بر تحقق «کریدور لاچین» میان قره باغ و ارمنستان بزرگ نمایی می کند که اولا ایجاد این کریدور صریحا در تفاهم نامه آتش بس مقرر شده است ثانیا باکو با عدول از مواضع گذشته خود، اعلام کرده هیچ رژیم حقوقی به قره باغ اعطا نخواهد کرد. درحالی که از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۲۰ و طی بیست وشش سالی که مذاکرات صلح قره باغ جریان داشته، جمهوری آذربایجان تعهد داده که به قره باغ خودمختاری عالی بدهد.
دکتر کاظمی گفت: خودداری باکو از دادن خودمختاری عالی به قره باغ، مشابه موقعیتی که نخجوان دارد، باعث می شود کریدور لاچین اهمیت حقوقی خود را برای ارامنه قره باغ و ارمنستان از دست بدهد و این موضوع دررسیدن به پیمان صلح مشکل ایجاد می کند. ارمنستان و جمهوری خودخوانده قره باغ معتقدند که باید رژیم حقوقی برای قره باغ براساس تعهداتی که باکو دراجلاس سران سازمان امنیت و همکاری اروپا در لسیبون در سال ۱۹۹۶ داده، اعطا شود.
به گفته این کارشناس حقوق بین الملل؛در چنین شرایطی است که مذاکرات روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان، منجر به هیچ نتیجه ای غیر ازتاکید طرفین بر ادامه مذاکرات درخصوص تعیین خطوط مرزی منجر نشده و تنها تاریخ دیدارآتی میان وزرای خارجه مورد توافق قرارگرفته است. حتی درخصوص آزادشدن اسرای جنگی که البته باکو از اطلاق عنوان اسرای جنگی (وفق کنوانسیون های چهارگانه ژنو) خودداری می کند ویا در بحث مین زدایی و مسائل بشردوستانه هم توافقی میان دو کشور صورت نگرفته است.
وی افزود: به نظرمی رسد جمهوری آذربایجان درمقطع کنونی، پیش از اینکه به دنبال حل مشکلات خود با ارمنستان و تعیین خطوط مرزی باشد، در پی استفاده از فضای موجود برای ایجاد فشار نظامی،سیاسی و عملیات روانی علیه ارمنستان است تا این کشور را در مذاکرات عادی سازی روابط با ترکیه تحت فشار بگذارد. در واقع به نظر می رسد باکو در حال حاضر منافع ترکیه را ارجح تر از منافع مردم جمهوری آذربایجان قرار داده است. باکو اولویت خود را فشار به ارمنستان قرارداده است تا این کشور از مواضع خود در خصوص سه موضوع مساله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه و عدم شناسایی قرار داد ۱۹۲۱ قارص و مساله «ارمنستان غربی» در جریان مذاکرات عادی سازی روابط با ترکیه عقب نشینی کند .
کاظمی تاکید کرد: این تصور باکو که نقش روسیه به دلیل جنگ اوکراین در صلح بانی در قره باغ کمرنگ خواهد شد، اشتباه بود، چنانچه درموضوع احداث جاده جدید در لاچین، روسها بر ضرورت حضور و نقش صلح بانی خود در این جاده جدید تاکید کردند.
نویسنده کتاب پان آذریسم و پان ترکیسم در ادامه افزود: تا زمانیکه جمهوری آذربایجان دست از اوهام و امیال ژئوپلیتیکی و دیکته شده ناتو و صهیونیسم بین الملل با محوریت دالان تورانی ناتو برندارد، پیمان صلحی با ارمنستان امضا نخواهد شد.
وی با بیان اینکه چشم انداز مذاکرات صلح قره باغ را با دو کلیدواژه «تعیین تکلیف رژیم حقوقی قره باغ» و «خودداری باکو از پیگیری طرح ناتو و صهیونیسم بین الملل با عنوان کریدور جعلی زنگزور» ارتباط دارد، تاکید کرد: تا زمانی که باکو بر مواضع فعلی خود اصرار می کند هیچ چشم اندازی برای امضای پیمان صلح با ایروان وجود ندارد و احتمال دارد از اواسط ۲۰۲۳ مجددا درگیری، این بار با مولفه های جدید، در منطقه شعله ور شود. این در شرایطی است که با گذشت زمان و آشکارشدن ماهیت دالان تورانی ناتو علیه چین، روسیه و ایران نسبت به آن، حساس شدن مردم ایران بویژه آذریها به رفتارهای ضد اسلامی باکو، تغییر شرایط داخلی در ارمنستان و مجموعه تحولات دیگر منطقه و تحولاتی که در ترکیه در پیش است، به نظر می رسد گذشت زمان به نفع جمهوری آذربایجان نخواهد بود.

۲ شهریور ۱۴۰۰