اشتباه محاسباتی یک سیاستمدار مردودی

دکتر احمد کاظمی کارشناس ارشد مسایل ترکیه
انفجار، حملات تروریستی در سراسر ترکیه، تمدید مکرر وضعیت فوق العاده، از بین رفتن صنعت توریسم ، لانه گزینی تروریست های تکفیری در اقصی نقاط ترکیه، ناتوانی نیروهای امنیتی ترکیه در جلوگیری از حملات تروریستی، تشدید بی سابقه تحرکات پ ک ک، میزبانی بیش از دو میلیون آواره سوری، ، بن بست در مذاکرات کردی ، تشدید نگاه فرقه ای در داخل ترکیه ، تقویت موقعیت جریان تجزیه طلب ، تقسیم جامعه ترکیه به گولن گرا و غیر گولنی ها ، سرخوردگی از اتحادیه اروپا ، تشدید تنش با همسایگان ، از دست رفتن ده سال دستاوردهای اقتصادی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۱ ، تقویت احتمال تشکیل یک کانتون جدید کردی در شمال سوریه با رویکرد ضد ترکیه ای در صورت شکست عملیات الباب ، آسیب دیدن وجهه اسلامگرایان در داخل ترکیه و موارد متعدد دیگر بخشی از ویژگی های ترکیه امروز هستند. تاریخ جمهوری ترکیه اگر چه فراز و نشیب های فراوانی نظیر کودتاهای نظامیان و درگیری خشونت آمیز با چپ گرا را بخود دیده است، اما هیچگاه به این اندازه امنیت ، ثبات ، وفاق ملی و رفاه عمومی در ترکیه دستخوش مخاطره نشده است. ترکیه حدود شش سال است که نقش تامین پناهگاه و ترانزیت مخوف ترین تروریست های تکفیری را ایفاء کرده است و آنها در این مدت توانسته اند در سراسر این کشور لانه گزینی کنند و امروزه هرگاه اراده می کنند نظام امنیتی ترکیه را به سخره گرفته و به عملیات انتحاری، انفجار و حملات تروریستی دست می زنند، و با توجه به عمق این نفوذ تروریست ها، ادامه این روند همچنان قابل پیش بینی است .
ترکیه با سکانداری حزب عدالت و توسعه و با محوریت شخص رجب طیب اردوغان از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱ در بعد داخلی از طریق سیاست ایجاد توازن میان امنیت و آزادی ، و در سیاست خارجی با محوریت تنش زدایی با همسایگان بویژه سوریه و توسعه تجارت خارجی ، رشدی بی سابقه را پیمود و می توان گفت یکی از دهه های طلایی جمهوری ترکیه را رقم زد ، اما مهمترین ضعف اردوغان در این مقطع وابستگی به نظام سلطه بود . چنانچه نجم الدین اربکان رهبر معنوی اسلامگرایان ترکیه در گفتگو با روزنامه شرق الاوسط در سال ۲۰۰۴ گفته بود :” ما از وابستگی اردوغان به صهیونیست ها و مشارکت او با آنان در برخی از برنامه ها ناراضی هستیم چرا که او ملت ترک را به سوی مشکلات بزرگ تر سوق می دهد .” در واقع اردوغان نخواست یا نتوانست نظام ترکیه را از قید و بندهای پیوندش با امریکا و رژیم صهیونیستی رها سازد، و نهایتا در دام “کلان توطئه های منطقه ای” آنها افتاد. البته شکی نیست که در این روند بلند پروازی اردوغان که رویای نوعثمانی گرایی را در سر می پرواند ، نقش اصلی ایفاء کرد . با وقوع بیداری اسلامی در کشورهای شمال آفریقا نظیر تونس ، مصر ، و… ؛ آنکارا سعی کرد از یک سو با حمایت از جریان های اخوانی از جمله در مصر و از سوی دیگر با مهندسی معکوس و ایجاد بحران های برنامه ریزی شده در سوریه و دامن زدن به مشکلات عراق ، به یکباره دامنه نفوذ ترکیه را از مرزهای خود به سوریه و شمال افریقا ، غرب آسیا و حتی حاشیه خلیج فارس برساند. در این رویا پردازی قرار بود ترکیه بر اراضی نفت خیز عراق و سوریه تسلط پیدا کند، مساله کردی از بین برود و مهمتر آنکه ترکیه به عنوان بازوی باصطلاح منطقه ای امریکا و متحد رژیم صهیوینستی ضربه ای اساسی به محور مقاومت بزند. اما مقاومت مردم سوریه ، ورود جبهه مقاومت با محوریت ایران به تحولات و همکاری راهبردی تهران و مسکو ، ترکیه و متحدان عبری و عربی مرتجع اش را با اشتباه محاسباتی مواجه کرد. اکنون پس از شش سال و کشته شدن صدها هزار نفر از مردم سوریه بدست تروریست هایی که با گذر از ترکیه به سوریه آمده بودند ، آنکارا به نقطه ای انفجاری رسیده است که ادامه این روند برایش ممکن نیست .
امضای بیانیه سه جانبه توسط وزرای امورخارجه ایران ، روسیه و ترکیه در مسکو مبنی بر حمایت از حاکمیت ملی و یکپارچگی سوریه نقطه عطفی در این زمینه و حاکی از چرخش سیاست های آنکارا است. توافق برای آتش بس سراسری در سوریه (بجزء داعش و جبهه النصره) و تعریف روسیه و ترکیه بعنوان تضمین کننده های آتش بس، تحولی جدی محسوب می شود. اگرچه تحولات روزهای اخیر نشان داده است علیرغم حساسیت مذاکرات آتی در آستانه ، ترکیه قدرت چندانی برای تضمین آتش بس و کنترل گروهای تروریستی و باصطلاح معارضه را ندارد و اساسا ترکیه امروز توانایی تضمین ثبات در داخل کشور را نیز از دست داده است، اما در هر حال شناسایی ترکیه به عنوان یک طرف تضمین کننده و یا سکوت بازیگران موثر در برابر عملیات ارتش ترکیه در الباب برای جلوگیری اتصال کانتون های کردی در سوریه ،امتیازی است که به آنکارا داده شده است تا سیاستمداران آک پارتی با استفاده از آن ، کشورشان را از این شرایط خارج کنند. در این میان موضع گیری وزیر امورخارجه ترکیه مبنی بر متهم کردن دولت دمشق به نقض آتش بس در حالیکه تروریست ها با قطع آب دمشق و حلب ، بحران آفرینی کرده اند، نشان می دهد که سیاستمداران چان کایا همچنان دست از فرافکنی برنداشته اند، اما آنها باید بدانند امروز تضمین ثبات در زمین سوریه در دست دولت سوریه و محور مقاومت است و دولتمردان ترکیه نباید از توافق دوجانبه شان با روسیه در تضمین آتش بس مغرور شوند، چرا که این موقعیتی است که با پشتیبانی ایران از آتش بس در سوریه بدست آمده است و آنها باید تلاش خود را بکنند که بار دیگر در این آزمون مردود نشوند، چه اینکه، چنانچه نجم الدین اربکان نیز در سال ۲۰۰۳ گفته بود :” اردوغان شاگرد مردودی است که از در پشت مدرسه گریخته است .” سیاست های ترکیه در شش سال اخیر از نظر مردم این کشور مردود بودند و آنها تاب تحمل یک اشتباه محاسباتی جدید از سوی سیاستمداران مردودی را ندارند .