انفجارهای اخیر، خاطرات تلخ ناامنیها را در اذهان مردم زنده کرد و موجب شد آنها برای به باز گرداندن امنیت، دموکراسی و آزادی را قربانی کنند.
گروه بینالملل مشرق – پرونده دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ترکیه یکم نوامبر بسته شد و رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه (AKP) با کسب ۵۱.۸ درصد از آرای هوادارانش به عنوان رئیس جمهور به کاخ چانکایا راه یافت.
اما با توجه به اتفاقات چند ماه اخیر ترکیه و همچنین نظر سنجیهای قبل از انتخابات، پیروزی اردوغان برای بسیاری از کارشناسان نتیجهای غیر منتظره بود. سوالی که شاید ذهن بسیاری از مخاطبان را درگیر کند این است که با توجه به بحرانی شدن فضای داخلی و وضعیت بد دولت اردوغان در عرصه سیاست خارجی این افزایش آرا چگونه تفسیر میشود و چه عواملی باعث شد مردم ترکیه باز هم به سیاستهای اردوغان اعتماد کنند و حزب عدالت و توسعه را بر احزاب دیگر ترجیح دهند. از همین رو از «احمد کاظمی» مدیر واحد پژوهشهای کاربردی معاونت برونمرزی صداوسیما، عضو هیئت علمی بنیاد مطالعات قفقاز و کارشناس ارشد حقوق بین الملل و علوم سیاسی و همچنین «هادی محمدی» کارشناس ارشد مسائل منطقه دعوت کردیم تا در مورد نتایج این انتخابات صحبت کنیم.
** مشرق: با توجه به اتفاقات چند ماه اخیر ترکیه، افزایش آرای حزب عدالت و توسعه در دور دوم انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
نتیجه این انتخابات حتی حزب حاکم «عدالت و توسعه» و رهبرانشان را غافلگیر کرد، چون آنها نهایتا پیش بینی کرده بودند، ۲ الی ۳ درصد بیش از آرا دوره قبل بتوانند، در این دور از انتخابات کسب کنند و هیچ گاه پیش بینی افزایش ۹ تا ۱۰ درصدی در آرا این حزب را پیش بینی نمی کردند.
برای فهم دلایل این پیروزی باید نگاهی به انتخابات دور گذشته این کشور داشته باشیم که ۱۷ خرداد برگزار شد و رهاورد آن برای حزب عدالت و توسعه شکست بود. پس از آن به این موضوع بپردازیم، در عواملی که طی انتخابات گذشته برای عدالت و توسعه شکست را رقم زده بودند، چه تغییر و تحولی رخ داد که در این دور از انتخابات پارلمانی این کشور، موجب موفقیت عدالت و توسعه شدند.
عوامل شکست عدالت و توسعه در انتخابات گذشته بسیار هستند، اما مهمترین عامل فاکتور «کردها» بود. در واقع کردها با نریختن آرا خود به صندوق موجب شدند تا عدالت و توسعه حد نصاب ۲۷۶ کرسی در پارلمان و تشکیل دولت تک حزبی را احراز کند.
دلیل این اقدام کردها هم مشخص بود، موضع گیری های «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر سابق ترکیه در قبال قضیه کردها و قضیه «کوبانی» یا «عین العرب» در سوریه که آنکارا عملا در آن به حمایت از داعش پرداخت تا این شهر به تصرف گروه در آید، اعمال فشار بیش از حد بر فعالان کرد، بمباران برخی از روستاهای کرد در مناطق مرزی ترکیه به بهانه حمله به عراق، همه اینها باعث شد تا کردها از ریختن آرا خود به صندوق عدالت و توسعه روی گردان شوند و این آرا را به صندوق حزب «دموکراتیک خلق» بریزند.
از سوی دیگر، برخی اقدامات اردوغان در منصب ریاست جمهوری طی یک سال اخیر مانند نقض قانون اساسی از جمله نادیده گرفتن عدم اجازه رئیس جمهور مبنی بر دخالت در روند انتخابات در این کشور، در کنار افشای فساد مالی نزدیکان اردوغان و وزرای دولت که در سال ۲۰۱۳ میلادی به اوج خود رسید و عدم پیگیری موضوع توسط دولت اردوغان، درگیری با معترضان ترک و یکی از مهمترین عوامل فشار بر مطبوعات و رسانه ها، افول اقتصادی که با کاهش ارزش لیر در برابر دلار همراه بود، باعث شد تا آرا این حزب نه تنها ریزش کنند، بلکه اردوغان توان و مجوز تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه را به دست نیاورد.
اما در ۵ ماهی که از انتخابات گذشته مشاهده می کنیم که چرخش هایی اساسی و مهم در جامعه ترکیه ایجاد شد. سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که چه برسر این عوامل آمد؟ تحولات جاری در ترکیه بر این نکته تاکید می کرد که این عوامل باید تشدید شده باشند و بالطبع در انتخابات حتی موجب کاهش دوباره آرا عدالت و توسعه شود.
اما اینکه چرا اینگونه نشد، به نظر می رسد، عامل اصلی بحث «ترس» و یا همان «فوبیا»ست. این عامل همان گونه که یکی از پایه های اصلی مطرح در عرصه روابط بین الملل شمرده می شود، در عرصه داخلی نیز عامل بسیار مهمی است، چون به نحوی با ثبات و استقرار و امنیت ارتباط پیدا می کند و نبود هریک از این ارکان در جامعه موجب بروز نگرانی و ترس بسیاری بین مردم می شود.
اردوغان و حزب عدالت و توسعه از عامل ترس به نحو احسن در این دور از انتخابات استفاده کردند. در واقع مردم ترکیه از بعد از جنگ جهانی دوم خاطره های بسیار بد و تلخی از دولت های شکننده و ضعیف و ائتلافی در ذهن دارند و تا قبل از روی کار آمدن عدالت و توسعه دولت های قبلی ضربات مهلکی به ترکیه وارد کردند، به گونه ای که وقتی عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ قدرت را در این کشور به دست گرفت، اقتصاد این کشور، اقتصادی ورشکسته بود.
اما با روی کار آمدن عدالت و توسعه شاهد بهبود اوضاع ترکیه در همه عرصه هستیم، اما وقتی در انتخابات گذشته مردم ترکیه از عدالت و توسعه به خاطر سیاست خارجی ناکارآمدش که مهمترین نمود آن دخالت در بحران عراق و بحران سوریه بود، روی گردان شدند و آرا خود را به این حزب ندادند، در مقابل عدالت و توسعه نیز ثبات و آرامش و امنیت را از مردم گرفت تا در انتخابات بعدی آنها را در قبال رای، به مردم بفروشد.
سیستم امنیتی و نظامی ترکیه به گونه ای پایه ریزی شده که تمام تحرکات مخالفان و معارضان را زیر ذره بین داشته باشد، سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که پس ۳ انفجار اخیر ترکیه چگونه رخ می دهند و تنها ظرف ۵ ماه ۴۰۰ نفر کشته می شوند.
این انفجارها خاطرات تلخ ناامنی و بی ثباتی دهه ۷۰ و ۸۰ قرن گذشته را در اذهان مردم ترکیه زنده می کند و موجب می شود تا آنها برای به باز گرداندن این عوامل، عوامل دیگری مانند دموکراسی و آزادی را قربانی کنند.
بنابراین عامل «ترس» مهمترین عاملی بود که در روی آوردن مردم ترکیه به صندوق عدالت و توسعه نقش داشت. به همین دلیل است که سازمان های بین المللی ناظر بر انتخابات ترکیه از جمله اتحادیه اروپا این انتخابات را انتخاباتی «ناعادلانه» توصیف کردند که فضایی مملو از «ترس» بر آن حاکم بود.
این اصلی ترین عاملی بود که اردوغان و حزب توسعه و عدالت از آن استفاده کرد و با تکیه بر آن توانست نتایج انتخابات را تغییر دهد. البته در اینجا باید توضیح داد که منظور از ناعادلانه بودن انتخابات به معنای وقوع تقلب در آن نیست، بلکه منظور نبود فرصت های برابر و مساوی برای تمام احزاب به ویژه احزاب معارض و نا برابر بودن امکانات جهت حضور در عرصه است.
فاکتور دیگری که عدالت و توسعه با تکیه بر آن تلاش کرد، تا جای ممکن میزان آرا خود را افزایش دهد، فاکتور «تخریب وجهه احزاب رقیب» بود و یکی از این موارد تلاش عدالت و توسعه جهت مرتبط کردن حزب دموکراتیک خلق ترکیه به عنوان حزبی از آن کُردها به «پ ک ک»، به عنوان گروه کُردی بود که دولت با آنها درحال مبارزه و جنگ است و جلوه دادن اینکه پ ک ک درصد از بین بردن امنیت و ثبات در کشور است و به این ترتیب موجب تغییر موضع و دیدگاه مردم نسبت به حزب دموکراتیک خلق شود.
فاکتور سوم «بهره برداری عدالت و توسعه از اشتباهات احزاب رقیب» بود. بزرگترین اشتباه را حزب حرکت ملی کرد که حاضر به ائتلاف با عدالت و توسعه جهت تشکیل دولت ائتلافی نشد و اردوغان نیز از مانع تراشی های حزب حرکت ملی در این راه بر علیه این حزب استفاده کرد، در حالی که همه می دانند، اردوغان به هیچ وجه مایل به تشکیل دولت ائتلافی نبود و حزب حرکت ملی در نقطه مقابل توسعه و عدالت قرار دارد، بنابراین با وجود چنین اختلافی عدم دستیابی به توافق بین آنها طبیعی بود.
اما بهره برداری خوب عدالت و توسعه از این اختلاف دیدگاه موجب شد، حرکت ملی دو میلیون رای خود را از دست بدهد. چنین اشتباهاتی از سوی احزاب کوچک تری مانند سعادت و اتحاد بزرگ نیز رخ داد و عدم ائتلاف آنها در این دور از انتخابات باعث شد، نیمی از آرای خود را به سود عدالت و توسعه از دست بدهند.
«بازنگری در کاندیداها و نامزدها» عامل دیگری بود که در رقم خوردن این موفقیت برای عدالت و توسعه سهیم بود. برخلاف انتخابات دوره قبل در این دوره عدالت و توسعه تلاش کرد، از تمام چهره های سرشناس و بارز خود حتی «عبد الله گل» استفاده و او را درگیر پروسه انتخابات کند که موفق نشد. همچنین ترکیب نامزدها تاثیر بسزایی در افکار عمومی داشت.
عامل دیگر، تلاش عدالت و توسعه در جذب آرا ملی گرایان بود، مثلا حزبی مانند حرکت ملی که در انتخابات قبل ۸۰ کرسی به دست آورده بود، در این دور تنها ۴۱ کرسی به دست آورد و این نشان دهنده میزان ریزش آرا در این حزب است، عدالت و توسعه تلاش کرد، این ریزش ها به صندوقش سوق یابند.
اینکه اردوغان در این دور از انتخابات سعی کرد، میزان دخالت هایش در روند انتخابات را اگر کاهش ندهد، حداقل بیش از حد علنی و آشکار نکند و این برای مردم ترکیه بسیار مهم بود.
در ترکیه شخصیت رئیس جمهور اینگونه ترسیم شده که در انتخابات دارای شخصیتی بی طرف است و از هیچ یک از احزاب حداقل به ظاهر حمایت نمی کند، این فاکتور از سوی تمام روسای جمهور ترکیه مد نظر قرار گرفته بود، برعکس اردوغان که در انتخابات گذشته آن را نقض کرده بود و در این دور تلاش کرد، اشتباه دور قبل را مرتکب نشود.
اما غیر از عوامل داخلی، عوامل خارجی هم در موفقیت عدالت و توسعه سهیم بودند و در این انتخابات به کمک عدالت و توسعه شتافتند، از جمله این عوامل هم پیمانان منطقه ای و بین المللی ترکیه از جمله قطر بودند که تلاش کردند، این حزب قدرتمند در انتخابات ظاهر شود، به همین دلیل است که وقتی عدالت و توسعه در انتخابات پیروز می شود، مشاهده می کنیم برخی از گروه های مسلح تروریستی فعال در سوریه این موفقیت را به عدالت و توسعه تبریک می گویند.
** مشرق: با توجه به تحرکات کردها و شعله ور شدن آتش اختلاف دولت اردوغان و پ ک ک، چرا برخی کردها به جای انتقام از سیاستهای اردوغان رای خود را به صندوق حزب عدالت توسعه ریختند؟
هادی محمدی: از جمله عوامل داخلی که موجب پیروزی حزب عدالت و توسعه در این انتخابات شد و هم طرف های داخلی و هم طرف های خارجی را غافلگیر کرد و هم برای حزب حیرت آور بود و کارشناسان امور ترکیه به آن اشاره داشتند، اقدام حزب عدالت و توسعه جهت بر سر دو راهی قرار دادن مردم ترکیه بود. در واقع این بر سر دو راهی قرار دادن مردم اقدامی از قبل برنامه ریزی شده و هدفمند بود.
در واقع اتفاقات امنیتی رخ داده در ترکیه که برخی گمانه زنی ها به دخیل بودن عدالت و توسعه در آن اشاره می کردند، در اینجا قوت گرفت. عدالت و توسعه در این انتخابات نشان داد که توانایی بسیاری در اداره و مدیریت افکار عمومی از طریق بزرگ نمایی خطرات و چالش های پیش روی مردم ترکیه را دارد، ناامن جلوه دادن فضای کشور و شفاف کردن افق های پیش روی مردم و کشور در صورت تداوم و استمرار این ناامنی ها نمود عینی اداره افکار عمومی ترکیه توسط عدالت و توسعه و سوق دادن آن به سمت مطلوب بود.
همچنین عدالت و توسعه تلاش کرد، تصویری جدید مبتنی بر تاریخ سیاسی جدید ترکیه ارائه دهد. در تاریخ سیاسی جدید ترکیه غالبا دولت ها ائتلافی بودند که از قضا در عرصه اقتصادی موفق نشان ندادند و این موضوعی است که مردم ترکیه به خوبی آن را درک و لمس می کنند، عدالت و توسعه آمد و فضا را برای مردم این کشور شفاف کرد و به آنها تاکید کرد، اگر خواهان تکرار مشکلات و ناکامی های گذشته به خصوص در عرصه اقتصادی و امنیتی هستند، در انتخاباتی شرکت کنند که نتیجه آن دولت ائتلافی است.
این توان حزب عدالت و توسعه در مدیریت افکار عمومی موضوع بسیار مهمی است که بالاخص در داخل ایران باید مورد توجه قرار گیرد.
نکته دومی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که بازنده ترین طرف در این فضای انتخاباتی کردها هستند که حتی وارد آمدن ضربه امنیتی به آنها را به عنوان امری محتمل مطرح می کند، به خصوص پس از شکست تشکیل دولت ائتلافی، این گمانه در ترکیه خیلی تقویت شد که حزب عدالت و توسعه قصد دارد، برخی از احزاب و گروه های سیاسی ترکیه را به دلیل فضای امنیتی ناشی از درگیری با پ ک ک غیر قانونی اعلام کند.
این موجب شد تا حزب دموکراتیک خلق کُردها در لاک دفاعی فرو برود و فضایی متشنج و مضطرب بر حزب حاکم شود و حتی در عرصه تبلیغات انتخاباتی هم از بیم متهم شدن به اینکه بازوی سیاسی پ ک ک است و باید تحریم شود، تلاش کرد، تبلیغات گسترده و نمود چندانی نداشته باشد و این فضا را برای عدالت و توسعه مساعد کرد.
پس آرایی که اردوغان به دست آورد، از روی شانس و اقبال نبوده، بلکه می تواند، مدعی شود، رهاورد مدیریت او و حزبش است و بالطبع این به پشتوانه قدرتی تبدیل می شود که نه تنها بر تصمیم گیری و سیاست گذاری های عدالت و توسعه در عرصه داخلی تاثیر خواهد گذاشت، بازتاب های آن در عرصه خارجی به ویژه در روابطه با کشورهای دیگر نیز مشهود خواهد بود.
در واقع پدیده جدیدی که در انتخابات ترکیه شاهد آن بودیم، «مدیریت فراجناحی» است. عامل ترسی که در سطور بالا به اشاره و گفته شد که عدالت و توسعه تلاش کرد، از آن بهره برداری سیاسی کند، یک طیف خاصی از جامعه مثلا هواداران عدالت و توسعه با مخالفان آن را در برنمی گرفت، بلکه طرف سخن آن با همه مردم از هر طیف و گرایش و دیدگاهی بود.
محرک این پدیده نخبگان اقتصادی، سیاسی و امنیتی ترکیه هستند که توانستند، بسیار ساده و شفاف افق های پیش رو را برای مردم ترکیه ترسیم و تصمیم گیری برای آنها را تسهیل کنند.
این موضوع موجب شد تا مردم ترکیه در ریختن آرا خود به صندوق ها نگاهی ملی و فرا حزبی و فرا جناحی داشته باشند، به همین دلیل با ریزش آرای احزاب دیگر و سوق یافتن آنها به سمت صندوق عدالت و توسعه مواجه هستیم، ولو اینکه این این رای دهندگان حامی عدالت و توسعه نباشند. و وقتی مردم ترکیه می بینند که علی رغم میل باطنی منافع آنان با رای دادن به حزب رقیب تامین میشود ترجیح میدهند به حزب خود رای ندهند.
لذا برای فهم دلایل افزایش ۹ درصدی آرای حزب عدالت و توسعه توجه به این عوامل بسیار مهم است.
** مشرق: با توجه به نتیجه این انتخابات روابط ترکیه در عرصه بینالمللی و به ویژه کشورهای منطقه و آمریکا چه تغییری خواهد داشت؟
هادی محمدی: اینکه این نتیجه به دست آمده چه پیامدهایی در عرصه داخلی و خارجی ترکیه و چه بازتاب هایی بر سیاست خارجی و داخلی این کشور می گذارد، باید گفت، عرصه ای که عدالت و توسعه تعمدا در آن ورود خواهد کرد، اعمال فشار سیاسی امنیتی به کُردها در دوره و برهه ای خاص از زمان است، به خصوص آنکه تحولات میدانی سوریه و بحران حاکم بر این کشور چنین اقدامی را بیش از پیش برای عدالت و توسعه ضروری جلوه خواهد داد و این ضرورت وقتی دو چندان خواهد شد که تحولات جاری در سوریه به سمت و سوی مورد نظر آنکارا حرکت نکند که در این حالت تشدید نگرانی آنکارا در قبال موضوع کردها را به دنبال خواهد داشت، چون سرنوشت کُردهای سوریه و آینده آنها تاثیری مستقیم بر اوضاع کردهای ترکیه دارد.
حتی می توان گفت که تحرکات آمریکا در شمال سوریه و بحثی که در خصوص همکاری آمریکایی ها با کُردها سوریه مطرح شده همه و همه مورد توجه و زیر ذره بین نگاه دقیق عدالت و توسعه است، چون آینده کردها برای این حزب بسیار مهم است و این آینده بر سیاست خارجی ترکیه به ویژه در سوریه تاثیر گذار است، بنابراین آنچه در حلب در حال رخ دادن است، بازتاب مدیریت عرصه خارجی توسط عدالت و توسعه است.
اینکه کردهای سوریه زیر چتر حمایت آمریکا بروند و آمریکا از مناطق آنها منطقه ای مستقل و خودمختار ایجاد کند، بیشک خوشایند آنکارا نیست و واکنش آن را به دنبال خواهد داشت و برای توجیه تصمیم گیری هایش در عرصه سیاست خارجی تلاش خواهد کرد که بخشی از این پیروزی را به «داوود اوغلو» و سیاست ها و راهبردهای خارجیش در زمان تصدی پست وزارت خارجه ترکیه انتساب دهد و با تکیه بر این ادعا به نظر می رسد، کارشکنی های خود در بحران سوریه با شدت بیشتری ادامه دهد.
بنابراین دور از انتظار نیست که اردوغان با تکیه بر این مدیریت افکار عمومی و آرای انتخاباتی که به دست آورده، دخالت های خود در بحران سوریه را هم از بعد کمی و هم کیفی افزایش دهد و مثلا پرخاشگری سیاسی و امنیتی او نسبت به قبل حتی بیشتر شود، به ویژه در این مرحله از بحران سوریه که آنکارا مشاهده می کند، هم پیمانان سوریه از جمله ایران و روسیه دارای رفتاری جدی در سوریه هستند.
اما بازتاب پیروزی عدالت و توسعه در عرصه منطقه ای که در اینجا کشورهای عربی و از جمله کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مد نظر است، به طور خاص روی جریان اخوان المسلمین در این کشورها قابل ملاحظه است که توسط این کشورهای عربی به شدت سرکوب شده است و بر این اساس می توان گفت، پیروزی عدالت و توسعه در ترکیه برای کشورهای عربی مانند مصر یا امارات آسیب رساننده است، اما ایران می تواند، از این شرایط به عنوان فرصت به نفع سیاست خارجی خود به ویژه در پرونده سوریه مثلا برخی گروه های وابسته به اخوان المسلمین سوریه بهره برداری کند.
موضوع آسیب همه کشورهای عربی را شامل نخواهد شد، بلکه کشوری مانند قطر که یکی از مهمترین کشورهای عربی حامی اخوان المسلمین در منطقه به شمار می آید، از پیروزی عدالت و توسعه در ترکیه سود خواهد برد، به ویژه آنکه از زمان به قدرت رسیدن امیر جدید این کشور شاهد تغییر سیاست دوحه به سمت سیاست های امنیتی – پنهانی در منطقه هستیم و دیگر همانند دوره امیر سابق شاهد حضور جنجالی و مسقیم قطر در عرصه منطقه ای نیستیم و در این مدت تلاش کرده است، خود را پشت ترکیه مخفی کند، بنابراین این پیروزی قطعا قطری ها را خشنود خواهد کرد.
عربستان سعودی رفتاری محتاطانه با این پیروزی خواهد داشت، مثال این قضییه هم این است که یکی از آدمهای کویتی که وهابی هم هست گفته بود که پیروزی حزب عدالت و توسعه برای ما از آن جهت اهمیت دارد که بتوانیم اردوغان را در برابر ایران قرار دهیم. در واقع نگاه عربستان به این پیروزی استفاده ابزاری از ترکیه برای مقابله با ایران از یک سو و عدم اجازه رشد و بالندگی اخوانی ها بدون رویارویی مستقیم با آنهاست که آنها را دشمنی برای خود به شمار می آورد، اما در عرصه رسانه ای و تبلیغاتی سعی خواهد کرد، خود را خرسند جلوه دهد و این طلب می کند که ایران تعاملی هوشیارانه و زیرکانه با این سیاست عربستان و در عین حال شیطنت های ترکیه که زمانی همسویی هایی را با سعودی ها نشان داده است، داشته باشد.
روسیه، یکی دیگر از کشورهایی است که رابطه اش با آنکارا تحت تاثیر پیروزی اخیر حزب عدالت و توسعه در انتخابات ترکیه قرار خواهد گرفت. این درحالی است که مسکو همواره تلاش داشته در تمام عرصه های سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و منطقه ای همسویی هایی با آنکارا داشته باشد که یکی از دلایل آن موقعیت راهبردی ترکیه و تلاش این کشور جهت عضویت در ناتو است، حال اگر مسکو به نحوی بتواند، ترکیه را جذب خود کند، برای روس ها بسیار با اهمیت است. چون نگاه کلان سیاست خارجی روسیه این است که همواره اعضای ناتو را جذب خود کند. به همین دلیل است که روس ها در حوزه اقتصادی و سرمایه گذاری و غیره به ترک ها امتیازات بسیار می دهند.
ارزش قراردادهایی که اخیرا روسیه با ترکیه بسته است تا ۷۰ میلیارد دلار اعلام شده است؛ یا برای مثال در دوره جدید که اروپا و آمریکا روسیه را تحریم کردهاند، روسیه بخشی از نیازمندیهای عمومی خود را از ترکیه تامین می کند. به طور کلی تجار روس ترجیح می هند با ترکیه همکاری کنند تا با ایران آن هم به دلیل مشکلات خاص مبادلات با ایران.
در بحث روسیه باید به گروه های تکفیری فعال در منطقه آسیای مرکزی هم توجه داشت که خطری علیه روس ها می توانند، تلقی شوند و ترکیه در شرایطی خاص بخواهد از آنها علیه مسکو بهره برداری کند.
تنها نگرانی روس ها از ترکیه تاثیرگذاری این کشور بر جریان های تکفیری فعال در مناطق مختلف روسیه است و ترکیه به شکلی گسترده با آنها در ارتباط است، لذا پیروزی اخیر اردوغان می تواند به برگ برنده ای برای وی جهت چانه زنی بیشتر با روس ها و امتیاز گیری از آنها تبدیل شود و روس ها به این موضوع توجه خواهند کرد و حداقل در قبال ترکیه موضع نرم تری را اتخاذ خواهند کرد، اما این نرمش و انعطاف به معنای عقب نشینی مسکو از مواضع خویش به خصوص در پرونده سوریه نخواهد بود.
بخش دیگری که در این پیروزی باید مورد توجه قرار گیرد و بررسی شود، پیامدهای آن بر روابط ترکیه و آمریکاست که هم اکنون دارای هیچ راهبردی در خاورمیانه نیست و تصمیماتش به تصمیماتی سطحی و روزانه در منطقه تبدیل شده است.
اردوغان با این پیروزی می تواند، بخشی از کمبودها، نواقص و خلاء هایی که آمریکایی در حال حاضر در منطقه خاورمیانه احساس می کنند، را پر کند و اولین بازتاب این کارکرد آنکارا در سوریه قابل ملاحظه است، بنابراین یکی از مهمترین بازتاب ها و پیامدهای پیروزی اردوغان در انتخابات حضور فعال تر و پر نقش تر ترکیه در بحران سوریه است و حتی ممکن است، عربستان سعودی و نقش آن در منطقه را تحت الشعاع قرار دهد.
بخش دیگری از پیامدهای پیروزی عدالت و توسعه و اردوغان در انتخابات متوجه ایران است. در این خصوص باید گفت که بخشی از روابط ایران و ترکیه سنتی است، اما در بخش دیگر آنکارا می تواند، گزینشی عمل کند، به عنوان مثال درباره پرونده هسته ای و براساس منافع و بهره برداری هایی که می تواند، از این پرونده داشته باشد، مواضع خود را شکل دهد، چون همان طور که مطلع هستید، آنکارا و تهران اختلاف عمیقی در زمینه تعامل با پرونده سوریه دارند.
** مشرق: مهمترین پیامدی که دولت آینده ترکیه با آن روبرو خواهد بود چیست؟
احمد کاظمی: درباره مهمترین پیامدها و چالش هایی که دولت آتی ترکیه پیش رو خواهد داشت و به آن نیز اشاره شد، بحث کردهاست که تاکنون حزب عدالت و توسعه رویکردهایی کاملا متناقض از خود در قبال این قضیه نشان داده است.
از یک سو، اولین دولت جمهوری ترکیه بوده که به وجود مسئله کردی اذعان کرده و اردوغان طی سفری که در سال ۲۰۰۴ به دیار بکر، بزرگترین استان کردنشین ترکیه داشت، به طور رسمی اعلام کرد که آنکارا با چالشی به نام کردها مواجه است و باید آن را حل کند، در حالی که دولت های پیشین چنین تعاملی با قضیه کردها نداشتند.
همچنین امتیازات و تسهیلاتی که حزب عدالت و توسعه برای کردها قائل شد، تا آن زمان توسط هیچ دولتی در این کشور در نظر گرفته نشده بود، اما از سوی دیگر بیشترین و بالاترین آمار درگیری ها نیز در دوره حکومت عدالت و توسعه بوده است.
اما در خصوص انتخابات اخیر و نتایج به دست آمده به نظر می رسد که حزب عدالت و توسعه فشار و اقدامات چکشی خود را علیه کردها افزایش خواهند داد، دلیل چنین تعاملی هم ریشه در عوامل داخلی دارد و هم در عوامل خارجی.
مهمترین خط قرمز ترکیه در عرصه خارجی ممانعت از اتصال سه منطقه کردنشین جزیره و عفرین و کوبانی به یکدیگر در شمال سوریه است، چون تشکیل چنین اقلیم خودمختاری برای کردها در شمال سوریه را رد می کند.
دومین کانون توجه ترکیه به کردها شامل کردستان عراق و مشکلاتی است که هم اکنون این منطقه با آن مواجه است. در این راستا دولت آتی ترکیه تلاش خواهد کرد، از نتایج انتخاباتی به دست آمده در مناطق کردنشین جهت تحت فشار گذاشتن کردها استفاده کند.
اگر کردها در این انتخابات پیروز نمی شدند، زمینه برای افزایش و گسترش فعالیت های زیر زمینی و خشونت بار توسط آنها هموار می شد، در این دور از انتخابات کردها در پارلمان ۵۵۰ نفری ترکیه دارای ۵۹ نماینده هستند.
این تعداد در عین حال که امکان تاثیر گذاری بر تصمیمات پارلمانی را ندارند، زبان اعتراض کردها در راه داده نشدن آنها به عرصه سیاسی را نیز بسته است. از این فضا عدالت و توسعه استفاده خواهد کرد تا بیش از پیش پ ک ک تحت عنوان اینکه این حزب دنبال راه حل مسالمت آمیز و به کردها زمینه حضور و فعالیت در عرصه سیاسی داده است، را بکوبد.
بحث دیگر، مبحث قانون اساسی است. همان طور که می دانید، اردوغان درپی تغییر نظام در این کشور است و برای تغییر نظام به ریاستی باید قانون اساسی این کشور اصلاح شود که برای تحقق این امر وی یا باید به همه پرسی روی بیاورد و یا اینکه حزبش در پارلمان ۳۶۷ کرسی داشته باشد که بدون نیاز به برگزاری همه پرسی جهت اصلاح قانون اساسی نباشد.
اما اگر درصدد برگزاری همه پرسی قانون اساسی باشد، در آن صورت نیاز به ۳۳۰ کرسی دارد که در حال حاضر نیازمند ۱۴ کرسی دیگر برای این امر است و برای حل این مشکل باید با یکی از احزاب ترکیه ائتلاف کند که علی القاعده یکی از دو حزب حرکت ملی و جمهوری خواه خلق گزینه های عدالت و توسعه برای ائتلاف باشند.
در صورت ائتلاف حزب عدالت و توسعه باید بخشی از خواسته های خود را تعدیل کند و یا به عنوان امتیاز به حزب ائتلافی بدهد. در عین حال اگرچه احزاب ترکیه با تغییر و اصلاح قانون اساسی این کشور موافق هستند، چون آن را حاصل کودتای نظامیان می دانند که دست نظامیان را در سرکوب و قلع و قمع باز گذاشته است، اما با خواست عدالت و توسعه مبنی بر افزایش اختیارات رئیس جمهوری در حد و اندازه یک سلطان به شدت مخالف هستند.
به این ترتیب اصلاح قانون اساسی یکی از مهمترین چالش های پیش روی حزب عدالت و توسعه و دولت آتی ترکیه خواهد بود اما برای تحقق این خواسته خود تلاش بسیار خواهد کرد، چون اردوغان به طور رسمی اعلام کرده که قصد دارد تا سال ۲۰۲۳ میلادی در قدرت باقی بماند.
چالش دیگر دولت آتی ترکیه افزایش فشار بر مطبوعات و رسانه هاست. در همین دورانی که آستانه انتخابات بود و علی القاعده انتظار می رفت دولت و شخص اردوغان نوعی رفتار محتاطانه نسبت به رسانهها داشته باشد؛ می بینیم که تقریبا بعد از تاریخ جمهوری ترکیه بیشترین پرونده ها علیه رسانههای داخلی در دوران اردوغان بود است. و ایشان تنها رئیس جمهوری است که چندین پرونده شکایت علیه رسانه ها دارد و بر اساس آماری که مراجع بین امللی می دهند ۳۰ تا ۴۰ خبرنگار فقط به خاطر انتقاد از اردوغان در زندان به سر می برند.
با توجه به نتایج به دست آمده در انتخابات و روحیه ای که در اردوغان سراغ داریم، به نظر می رسد، فشار بر رسانه ها و مطبوعات ترکیه در دولت آتی بیش از پیش افزایش یابد.
تجدید ساختار در دستگاه نظامی ترکیه، یکی دیگر از چالش های دولت آتی ترکیه است که موضوع بسیار مهمی است، چون ارتش در ترکیه همواره نقش بسیار حساس و سرنوشت سازی را ایفا کرده است و اگرچه طی سال های گذشته تغییرات و اصلاحات ساختاری بسیاری در این دستگاه انجام شده، اما راه درازی پیش روی آن قرار دارد.
بحث فتح الله گولن و طرفدارانش هم یکی دیگر از چالش های دولت آتی است ، البته انتخابات اخیر ترکیه نشان داد که اردوغان و عدالت و توسعه در تضعیف مخالفان از جمله گولن چه در داخل و چه در خارج ترکیه موفق عمل کرده اند.
عامل دیگر در بحث چشم اندازها و چالش ها بحث اتحادیه اروپاست. دولت اردوغان جهت ملحق کردن ترکیه به اتحادیه اروپا همچنان درحال گفتگو با این اتحادیه است و از ۳۵ فصل درباره ۱۷ فصل گفتگو و مذاکره انجام شده است، اما موضوع مهم این است که پس از عضویت قبرس در اتحادیه اروپا، بخش ترک نشین قبرس به سمت متحد شدن با بخش یونانی نشین آن گرایش پیدا کرده تا با تشکیل قبرسی واحد از مزایای عضویت در اتحادیه اروپا بهره مند شوند و این چالش بسیار مهمی برای دولت آتی ترکیه است، به ویژه آنکه دولت قبرس به سمت همگرایی گرایش دارند.
در رابطه با روس ها، مسکو روی محوریت انتقال و ترانزیت انرژی ترکیه بسیار تاکید دارند و تلاش می کنند، ۴ لوله انتقال گاز خود از روسیه به ترکیه را حفظ کنند، به ویژه آنکه مسکو به خوبی می داند، اروپا تلاش بسیاری دارد، وابستگی خود را به روسیه در حوزه انرژی از بین ببرد. بنابراین روس ها تاکید بسیاری برای حفظ این جایگاه ترکیه دارند، چون با قدرت آنها در ارتباط است و در این راه حتی حاضر هستند، با ترک ها معامله کنند.
در مبحث سوریه همان طور که در بالا اشاره شد، بالطبع باید شاهد تشدید فشار و افزایش حضور ترک ها در بحران سوریه باشیم و یکی از نمودهای آن می تواند، ایجاد منطقه حائل بین سوریه و ترکیه به بهانه اسکان آوارگان در این منطقه و آموزش عناصر مسلح در آن باشیم.
بنابراین می توان گفت، با توجه به نتایج انتخابات لحن اردوغان پس از تشکیل دولت آتی در قبال عراق و سوریه تندتر و گزنده تر خواهد شد، اما این به معنای موفقیت ترکیه در این دو عرصه نیست، چون در پرونده های منطقه ای متغییرهای بسیاری دخیل هستند که اجازه نخواهد داد این پرونده ها به سود ترکیه رقم بخورند.
دیدگاه خود را بنویسید