هشت ماه است که جمهوری آذربایجان، کریدور لاچین را که معبر طبیعی جغرافیایی و تاریخی برای اتصال قراباغ کوهستانی به ارمنستان هست، مسدود کرده است .
این روند طی هفته های اخیر همزمان با مذاکرات مقامات جمهوری آذربایجان و ارمنستان در بروکسل تشدید یافته است که حاکی از ارتباط موضوع با فرایند اروپایی مذاکرات است.
در موافقتنامه آتش بس ۲۰۲۰ مسکو کریدوری برای اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان پیش بینی نشده و بدون درج «مکان و نوع» تنها بر خطوط مواصلاتی تاکید شده است که اکنون بخش هوایی آن باز است، بنایراین هیاهوی باکو در این خصوص و توجیه رفتارش در کریدور لاچین به این بهانه، مبنای حقوقی ندارد.
از لحاظ سیاسی باکو در پشت این هیاهو و بموازات طرح مسیر باصطلاح بشردوستانه آقدام، چهار هدف از انسداد کریدور لاچین دنبال می کند. اول: قطع کردن دائمی ارتباط قراباغ کوهستانی با ارمنستان با هدف ادغام اجباری جمعیت ارامنه با جمهوری آذربایجان یا اخراج و جابجایی اجباری آنها. دوم : زمینه سازی برای عدم تمدید ماموریت صلح بانان روسی و اخراج آنها از منطقه قفقاز برای فراهم شدن حضور بیشتر ناتو، ترکیه و رژیم صهیونیستی . سوم : تحمیل شرایط غیرمشروع خود به ارمنستان در مذاکرات مرزی و مباحث مربوط به درون بوم ها. چهارم : نمایش تبلیغاتی برای پیگیری تحقق دالان تورانی ناتو یا همان کریدور جعلی زنگزور، اگرچه باکو هر چند پرهزینه، به این نتیجه رسیده است که این توهم ژئوپلیتیکی، دست یافتنی نیست.
در اوضاع و احوال فعلی حاکم بر ارمنیان ساکن در قراباغ علاوه بر قصور روسیه، اشتباهات دولت غربگرای پاشینیان، تحریکات نئوعثمانی ترکیه، رویکرد اروپا در ترجیح انرژی بر حقوق بشر، نیز نقش دارند. گذشته از این رویکرد خاندان علی اف حاکی از برنامه ریزی برای نوعی پاکسازی قومی، جابجایی اجباری، اخراج جمعیت غیرنظامی و استحاله فرهنگی ارامنه قراباغ است. این رویکرد که کم و بیش منطبق با رویکرد باکو در خصوص سایر اقلیت ها نیز است، باردیگر بی اساس بودن شعارهای خاندان علی اف در تضمین حقوق و امنیت ارامنه و سایر اقلیت های قومی را نشان می دهد.
گذشته از مباحث سیاسی، اقدام باکو در انسداد کریدور لاچین از منظر حقوق بین الملل نیز قابل ارزیابی است. بویژه اینکه در پی شکایت ارمنستان، دیوان بین المللی دادگستری اسفند ۱۴۰۱ (فوریه ۲۰۲۳) با صدور دستور موقت اعلام کرد که باکو باید «تمام تدابیری که در اختیار دارد را برای اطمینان از حرکت بدون مانع در امتداد کریدور لاچین به کار بگیرد».
سوالی که مطرح است که اینکه آیا این اقدام باکو، مصداق به «قحطی کشاندن اجباری جمعیت غیرنظامی» محسوب می شود؟
چرا به قحطی کشاندن جمعیت غیر نظامی مصداق جنایت بین المللی محسوب می شود؟
مصادیق به قحطی کشاندن اجباری در تاریخ معاصر که با محکومیت های بین المللی همراه بوده اند، کدامند؟
وضعیت عناصر مادی و عناصر روانی (قصد) جرم، در اقدام باکو در انسداد کریدور لاچین از منظر حقوقی چگونه است؟
بر اساس اساسنامه دیوان بین المللی کیفری منظور از جنایت علیه بشریت چیست؟
چرا باید ایران و سایر کشورها به وضعیت فعلی قراباغ و تحولات جاری در قفقاز حساس باشند؟

برای مشاهده پاسخ این سوالات، ویدئوی زیر را مشاهده فرمائید:

[iravada_aparat display_video_from_aparat=”https://aparat.com/v/TQY2K” hide_on_mobile=”small-visibility,medium-visibility,large-visibility” iravada_aparat_box_border_style=”a” box_shadow=”no” box_shadow_blur=”0″ box_shadow_spread=”0″ /]