دور اول جنگهای روس-ایران که با تهاجم روسیه به شهر گنجه (معروف به شهر امام حسین ع) آغاز شده بود، با تمام رشادتهای سربازان و فرماندهان ایران مانند عباس میرزا و جوادخان (حاکم گنجه) به علت ضعف دربار قاجار و نفوذ عوامل روس- انگلیس و ترکان عثمانی در آن و خیانت فرانسه و انگلستان به ایران، پس از ۱۰ سال با انعقاد عهدنامۀ سیاه گلستان در ۲۰ مهر ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳) و واگذاری ۱۴ ایالت قفقازی ایران به روسیه پایان یافت. اسامی این ایالتها چنین است: گنجه، قراباغ، شکی، شروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان، ولایت گرجستان (نیمهٔ شرقی گرجستان)، منطقه (محال) شوره‌گل، آچوق‌باشی (ولایت ایمرتی در غرب گرجستان)، منطقه (محال) گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروز، منطقۀ منگریل (منکریل)، آبخاز و سامگرلو (مرگالیا) و گوریا (غرب گرجستان)، بخشی از سرزمین تالش (ولایت تالش) که بالفعل در تصرف روس‌ها بود.

دور دوم جنگهای ایران- روس که به علت مشخص نبودن دقیق مرزها، تعرضات روسها و اقدام سپاه ایران برای بازپس‌گیری مناطق اشغالی رخ داد و ابتدا با پیروزیهای درخشان از جمله آزادی گنجه همراه بود، در نهایت با شکست ایران و هماهنگی روس و انگلیس با انعقاد عهدنامۀ ترکمانچای در ۱ اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی، ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ پایان یافت و طبق این عهدنامۀ سیاه، باقی سرزمین‌های ایران در شمال ارس؛ ولایت ایروان، ولایت نخجوان که شهر کنونی ایغدیر نیز جزء آن بود و بخش باقیماندۀ ولایت تالش به روسیه واگذار، و رود ارس به عنوان مرز دو کشور تعیین شد:
آرازی آییردیلار
قومونان دویوردولار
من سندن آیریلمازدیم
زورونان آییردیلار
عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای که فاجعه‌ای با تاثیرات کمرشکن در تاریخ ایران است، ایران را از یک کشور بزرگ با سابقۀ امپراتوری،به یک کشور ضعیف و در معرض دخالت و تعرض دایمی بیگانگان؛ روس،انگلیس و عثمانی تبدیل کرد،به گونه‌ای که طی ۱۵۰ سال از زمان امضای عهدنامۀ ترکمانچای (۱۲۰۶ تا ۱۳۵۷، پیروزی انقلاب اسلامی) نیروهای سه کشور اشغالگر در مواقع مختلف از جمله در سالهای مشروطیت،و جنگ اول و دوم‌جهانی ایران را اشغال کردند.پس از جنگ دوم جهانی نیز هزاران نظامی آمریکایی در پایگاههای مستقل و‌ یا در داخل ارتش در ایران مستقر شدند. پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمینی به این وضعیت فلاکت‌بار ۱۵۰ ساله خاتمه داد و دوره‌ای دیگر از شکوفایی قدرت ایران آغاز شد.

با فروپاشی اتحاد شوروی (روسیه)،در بخش بزرگی از سرزمینهای قفقازی جدا شدۀ ایران، سه کشور جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان سربرآوردند. تشکیل این سه کشور،برای ایرانی‌ها به خاطر رهایی از شرّ همسایگی شوروی و همسایگی با هموطنان قدیم اما نومستقل شادی‌بخش بود. ایران، رویکردی پدرانه و سازنده نسبت به این سه کشور به ویژه جمهوری آذربایجان داشت. این جمهوری، هویتی یکسان با ایران دارد.
شادی ایرانی‌ها دیری نپایید.قرار نبود جای شوروی و استالین در این سه کشور خالی بماند.جدا از اختلافاتی که بین سه جمهوری نوپدید وجود داشت، هر سه رویکرد یکسانی به غرب و آمریکا داشتند و دارند،و بیش از همه بادکوبه!و ایروان نیز پس از ۲۰۲۰ در این مسیر شتاب گرفته تا از بادکوبه سبقت بگیرد!
اکنون استقلال هر سه را باید در سایۀ غرب و آمریکا تفسیر کرد و در این سایه، نمی‌توانند به همسایه‌ای که از آن جدا شده‌اند، نزدیک شوند!باید همیشه‌ فاصله‌ای را رعایت کنند.
باکو، نگذاشت منافع خط لولۀ باکو- جیهان نصیب تبریز و آذربایجان ایران شود و از مسیر تفلیس به ترکیه رفت! سهم ۱۵ درصدی ایران از کنسرسیوم خزر را هم به غرب و ترکیه داد.
باکو، با منابع نفتی بسیار و جمعیت کم، ۲۰ میلیارد دلار در ترکیه سرمایه‌گذاری کرده اما مراودات اقتصادی‌اش با ایران طی ۲۰ سال به ۲۰ میلیارد دلار یعنی هر سال ۵۰۰ میلیون دلار نمی‌رسد!
رابطۀ باکو با رژیم جعلی هم به قول الهام‌علی‌اف، کوه یخی است‌که اندکی از آن پیداست!
بزرگترین سفارتخانۀ آمریکا به مساحت ۹ هکتار در ایروان است. عجیب است حدود ۲۰۰۰ دیپلمات آمریکایی همراه با بیش از ۱۰۰۰ تفنگدار دریایی در ارمنستان‌اند!

گرجستان‌ هم دستی در دست آمریکا دارد و دستی در دست روسیه،و هر وقت آمریکا اراده کند،حتی گردشگران ایرانی را هم از خود می‌راند!
ایران قدرتمند،نقشه‌ای برای اعمال قدرت در قفقاز جنوبی نداشته است. یا کسانی در مدیریت‌ها بودند که از قدرت ایران‌ بیخبر بودند!
در جهان سیاست،بدون اعمال قدرت،کسی برای کسی تره خرد نمی‌کند!
سالهاست که برخی در جاده اعتمادسازی به سوی باکو قدم‌می‌زنند و‌ حال به دالان تورانی رسیده‌اند!
دوباره قفقاز جنوبی را از دست می‌دهیم. با همکاری دولتها برای دستکاری ژئوپلتیک منطقه،آنجا به خاکریزی برای آینده تبدیل می‌شود آنجا که سرزمین ما بوده است.

✍️ استاد جلال محمدی؛نویسنده و کارشناس پیشکسوت مسائل قفقاز