همزمان با تشدید فرایند خشک شدن دریاچه ارومیه، تحرکات جریان های وابسته به باکو – آنکارا – تل آویو برای قومی سازی این فاجعه زیست محیطی ملی افزایش یافته است.
در حالیکه جمهوری آذربایجان و ترکیه بزرگترین مخالفان طرح های انتقال آب از رودخانه ارس و دریای کاسپین به دریاچه ارومیه هستند، گروه های وابسته به آنها با ریختن اشک تسماح، پروژه ایجاد بحران های قومی را در منطقه دنبال می کنند.
ترکیه و جمهوری آذربایجان مسئول ایجاد چندین فاجعه زیست محیطی علیه ایران و ایرانیان هستند که مهمترین آنها عبارتند از : کاهش شدید آب ارس به دلیل سدسازیهای بی رویه ترکیه، پیامدهای منفی اکوسیستمی ایجاد دیوار و خنادق مرزی توسط آنکارا، ورود فاصلاب شهری از نخجوان به ارس، آلودگی نفتی دریای کاسپین توسط باکو و بی پی، انحراف مسیر رودخانه های فرعی متصل به ارس در اراضی جنوب شرق جمهوری آذربایجان با کمک رژیم اسرائیل.
بنظر می رسد یکی از اهداف گروههای سایبری وابسته به باکو و آنکارا از پروژه قومی سازی فاجعه خشک شدن دریاچه ارومیه، انحراف افکار عمومی از فجایع زیست محیطی است که بانیان آن باکو و آنکارا هستند، در عین حال اهداف دیگری نیز در این خصوص دنبال می شود.
چرا رژیم صهیونیستی، باکو و آنکارا برای ایجاد بحران های قومی در شمال غرب ایران بویژه در میان آذریهای غیور، اینگونه حریص و مشتاق هستند؟
بحران سازی قومی در شمال غرب کشور با راهبرد ضد ایرانی رژیم صهیونیستی با عنوان «مرگ با هزاران ضربه» چه ارتباطی دارد؟
پیش از این چه طرح هایی بر پایه سوءاستفاده از مباحث زیست میحطی توسط این بازیگران، برای ایجاد بحران های قومی در شمالغرب کشور اجرا شده است ؟
ارتباط این تحرکات «بحران زا» با تلاش باکو – آنکار و تل آویو برای اجرای فتنه ژئوپلیتیکی «دالان تورانی ناتو» از طریق مشغول ساختن ایران به بحران های داخلی چیست ؟
در حالیکه جمهوری آذربایجان و ترکیه بزرگترین مخالفان طرح های انتقال آب از رودخانه ارس و دریای کاسپین به دریاچه ارومیه هستند، گروه های وابسته به آنها با ریختن اشک تسماح، پروژه ایجاد بحران های قومی را در منطقه دنبال می کنند.
ترکیه و جمهوری آذربایجان مسئول ایجاد چندین فاجعه زیست محیطی علیه ایران و ایرانیان هستند که مهمترین آنها عبارتند از : کاهش شدید آب ارس به دلیل سدسازیهای بی رویه ترکیه، پیامدهای منفی اکوسیستمی ایجاد دیوار و خنادق مرزی توسط آنکارا، ورود فاصلاب شهری از نخجوان به ارس، آلودگی نفتی دریای کاسپین توسط باکو و بی پی، انحراف مسیر رودخانه های فرعی متصل به ارس در اراضی جنوب شرق جمهوری آذربایجان با کمک رژیم اسرائیل.
بنظر می رسد یکی از اهداف گروههای سایبری وابسته به باکو و آنکارا از پروژه قومی سازی فاجعه خشک شدن دریاچه ارومیه، انحراف افکار عمومی از فجایع زیست محیطی است که بانیان آن باکو و آنکارا هستند، در عین حال اهداف دیگری نیز در این خصوص دنبال می شود.
چرا رژیم صهیونیستی، باکو و آنکارا برای ایجاد بحران های قومی در شمال غرب ایران بویژه در میان آذریهای غیور، اینگونه حریص و مشتاق هستند؟
بحران سازی قومی در شمال غرب کشور با راهبرد ضد ایرانی رژیم صهیونیستی با عنوان «مرگ با هزاران ضربه» چه ارتباطی دارد؟
پیش از این چه طرح هایی بر پایه سوءاستفاده از مباحث زیست میحطی توسط این بازیگران، برای ایجاد بحران های قومی در شمالغرب کشور اجرا شده است ؟
ارتباط این تحرکات «بحران زا» با تلاش باکو – آنکار و تل آویو برای اجرای فتنه ژئوپلیتیکی «دالان تورانی ناتو» از طریق مشغول ساختن ایران به بحران های داخلی چیست ؟
برای مشاهده پاسخ این سوالات، ویدئوی زیر را تماشا نمایید:
دیدگاه خود را بنویسید