اردوغان بهتر از دیگران می داند که بین تبریز و استانبول همخونی و همگونی وجود ندارد، اختلاف آنها به قوٌت و شدٌت اختلاف سلطان سلیم با شاه اسماعیل است. آنها خونشان هیچ، آب شان به یک جوی نرفت و نرود. چون  مشی و مرامشان هم گون نبود، یکی شیفته مولای متقیان و متکی به حقانیت اعتقاد و درپی رستگاری و دیگری،  شیفته جهانگشایی با تکیه بر سفاکی به  نیٌت نهب و غارت و  کسب قدرت ولو با کشتن پدر و قصد جان پسر!

 اردوغان می داند که عثمانی ریزه خوار سفره فرهنگ  ایرانی است. همه دارایی های معنوی و علمی و فرهنگی، ادبی حتی دینی خود را از ایران و ایرانی دارد. این را من نمی گویم دانشمندان و تاریخ شناسان ترکیه از جمله جلال و ایلبر می گویند.

اردوغان اینها را می داند و تبریز را می شناسد از این رو  جرات نمی کند نماد صفوی ها و پرچم شان را در جمع نمادین حکومت های ترک که در ورودی کاخ نوساخته خود شکل داده، جای دهد. حال آنکه صفوی ها از آذربایجان برخواسته و اولین پایتخت شان هم تبریز بوده و اتفاقا برای دور ساختن پایتخت از فتنه عثمانی آن را به قزوین و سپس قلب ایران اصفهان منتقل کرده اند.

درد اردوغان درد بی هویتی است، او می داند که عثمانی حکومت ترک ها نبود و خودشان هم چنین ادعایی نکردند چنانکه قریب به اتفاق صدراعظم ها و مقاماتش از دوشورمه یعنی اتباع غیر مسلمان بودند، اتباعش هم ترکیبی از اقوام و ملل مختلف اروپایی و آسیایی و آفریقایی بود. در منابع ایرانی هم از عثمانی ها با عنوان ترک یاد نشده بلکه پسوندشان همیشه رومی بوده است. نام جمهوری ترکیه هم مثل دیگر تکه های مستقل شده عثمانی از قبیل سعودی و سوری من درآوردی است. وگرنه بهتر بود مثل عراق و مصر و یونان نام آن به تبع نام سرزمین جمهوری آناتولی می شد.

اردوغان بهتر از همه می داند که در کشورش بعد صد سال خیلی از مردم هنوز نام ترکیه را برنمی تابند. چون ترک ها اقلیت کوچک از اقوام و ملت های ساکن ترکیه را تشکیل می دهند؛ لازها، لزگی ها، زازها، یونان ها ، بلغارها،  بوشناک، کردها، آذری ها، ارمنی ها ، عرب ها و… هنوز هم هرکدام به زبان خود حرف می زنند و اتفاقا فرهنگ و نژاد و تیپ و قیافه متفاوتی دارند، مثل ایرانی نیستند که از دور ایرانی بودنشان مشخص باشد و اگر خودشان نگویند معلوم نمی شود که از کدام قوم و خطه ایران اند.

حقیقت این است که بحران هویت با جمهوری ترکیه زاده شده، یک روز ناسیونالیست افراطی ترکی و تغییر خط و پالایش زبان و انکار قومیت ها و ملیت های دیگر،

 روز دیگر انکار اسلام و منسوبیت شرقی و در سودای اروپای شدن پشت در اروپایی ها  له له زدن،

یک روز هم با فروپاشی شوروی به یاد تبار  ترکستانی افتادن و علم پان ترکی بر افراشتن و مردم مظلوم و فقیر آسیای مرکزی و قفقاز را ناجوانمردانه چاپیدن،

روز دیگر در رویای برپایی حکومت عثمانی رگ سنی‌گری کلفت کردن و همه جا علامت رابعه اخوانی نشان دادن،

 روز بعد هوس فتح چاه های نفت کشورهای عربی با پرچم داعش کردن و به دنبال آن جهٌال اصول دین نابلد از چهارگوشه جهان جمع کردن و به سوریه و عراق روانه ساختن،

 و حالا که حنای هفت رنگ فرزندان کنیززاد عثمان نگرفته، آقای اردوغان می خواهد با زنده کردن خاطره جنگ چاناک قلعه که در جریان جنگ جهانی اول بین حکومت حزب اتحاد و ترقی عثمانی با اروپایی ها به رهبری انگلیس رخ داد و مانع اشغال استانبول شد، جمهوری ترکیه را حاصل مجاهدت امت اسلام از اقوام و ملل مسلمان در جنگ با کفار قلمداد کند. اردوغان آفندی  ممکن است مردم بیسواد و ناآگاه و ناتوان از بازخوانی تاریخ آناتولی را با این بیانات اقناع کند یا فریب دهد، اما مردم دنیا را بویژه مردم ایران را که می توانند تاریخ هزار سال قبل خود را به خط و نگارش اولیه بخوانند و بفهمند، بفریبد. اساسا قابلیت چنین امری را ندارد. افندی  می داند که حتی فرزندان نابالغ تبریز می توانند به او درس بسیار از تاریخ و فرهنگ و حتی اسلام بیاموزند.

آری، درست است که مردم ایران برغم همه نامردی و نامردمی حکومت عثمانی ، در جنگ جهانی اول از روی حمیٌت اسلامی از حکومت عثمانی در مقابل اروپایی ها حمایت کردند و احتمالا سربازانی از مناطق آذری نشین حکومت عثمانی، مثل قارص، ارزروم، ایغدیر، اردهان و ارزنجان در جنگ چاناک قلعه شرکت کرده و با دشمنان متجاوز اروپایی جنگیده و احتمالا کشته شده باشند، اما این برای ساخت ترکیه ناسیونالیست افراطی یا لائیک نبود بلکه برای دفاع از سرزمین مشترک اسلامی در مقابل متجاوزان خارجی بود. همانگونه اکنون ملت ایران به رغم تمایز مذهبی از روی حمیت دینی و شرافت انسانی از مردم فلسطین در مقابل متجاوزان سفاک دفاع می کند و دیروز هم از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی مردم لبنان و عراق و افغانستان در مقابل متجاوزان شرقی و غربی  دفاع کرد.

در حالیکه مدعیان لاف زن و بی غیرت در کسوت مسلمانی هیاهوی این تجاوزات فرصت شمرده درپی عافیت و بدتر از آن در پی پر کردن جیب خود بودند و هستند.

*شریفی نیارق