دکتر احمد کاظمی استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مسایل اوراسیا در کنفرانس بین المللی «قفقاز جنوبی در امتداد خطوط گسل؛ دیدگاه های منطقه ای و بین المللی» که با حضور مهمانانی از آمریکا، کشورهای اروپایی، چین، ترکیه، گرجستان و جمهوری آذربایجان در ایروان برگزار شد، در سخنرانی خود، به تبیین «زمینه های همکاری ایران و اروپا در قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قراباغ» پرداخت.
مشروح این سخنرانی تقدیم مخاطبان می شود:
به نام خدا
زمینه های همکاری ایران و اروپا در قفقاز جنوبی پس از جگ دوم قراباغ
سلام خدمت همه اساتید حاضر در کنفرانس «قفقاز جنوبی در امتداد خطوط گسل؛ دیدگاه های منطقه ای و بین المللی[۱]»، تشکر می کنم از موسسه علوم اجتماعی تورپنجیان وابسته دانشگاه AUA ، بابت برگزاری این کنفرانس، عنوان سخنرانی اینجانب «زمینه های همکاری ایران و اروپا در قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قراباغ» می باشد.
پس از جنگ دوم قراباغ در نوامبر ۲۰۲۰ معادلات سیاسی در قفقاز که عمدتا مبتنی بر موازانه قوا میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بود، تغییر یافت. از سال ۱۹۹۴ با پایان جنگ اول قراباغ، تا سال ۲۰۲۰ نوعی موازانه قوا بر روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان حاکم بود. جنگ دوم قراباغ و پس از آن حمله جمهوری آذربایجان به منطقه خودمختار قراباغ در ۲۰۲۳ که منجر به پاکسازی قومی ارامنه ساکن از استپانکرت/ خانکندی و دیگر شهرهای این منطقه شد، شرایط جدیدی برمنطقه قفقاز حاکم شده است که همه عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، انرژی و ترانزیتی را تحت تاثیر قرار می دهد. شرایط جدید در منطقه قفقاز نه صرفا حاصل اراده جمهوری آذربایجان و ارمنستان، بلکه ناشی از دخالت برخی از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای هست که در ازای کمک به باکو در جنگ های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ قراباغ ، اهداف کلان ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچرال در این منطقه دنبال می کنند و در عین حال امتیازات ویژه ای از باکو در این خصوص دریافت کرده اند.
بررسی شرایط حاکم بر منطقه قفقاز و روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان از سال ۲۰۲۰ تاکنون نشان می دهد که بزرگترین تهدیدات موجود در این منطقه، تلاش برخی از کشورها برای ایجاد تغییرات مرزی با اهداف ژئوپلیتیکی و قومی می باشد؛ موضوعی که نقض آشکار تعهد این کشورها در قبال منشور سازمان ملل و قواعد آمره حقوق بین الملل می باشد؛ همین موضوع یکی از جدی تری نگرانی های ایران در قفقاز می باشد.
پس از فروپاشی شوروی، ایران یکی از کشورهای پیشرو در منطقه و جهان در شناسایی اعلام استقلال سه کشور قفقاز جنوبی یعنی جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان بود. از آنجا که در ابتدای استقلال کشورهای منطقه، بحران هایی نظیر آبخازیا، اوسیتیای جنوبی، آجاریا و قراباغ کوهستانی، وجود داشت؛ ایران منطبق بر منشور سازمان ملل متحد و قواعد لازم الاجرای حقوق بین الملل، بر چند محور حقوقی تاکید کرده و امروزه نیز این موارد، کانون سیاست اصولی ایران در قفقاز را تشکیل می دهند:
- حمایت از تمامیت ارضی کشورهای قفقاز جنوبی و تاکید بر تغییر ناپذیری مرزهای رسمی و بین المللی
- تاکید بر حل مسالمت آمیز اختلافات مرزی و ارضی کشورهای منطقه بر اساس اصول حل مسالمت آمیز اختلافات و راهکارهای مشخص شده در این خصوص در ماده ۳۳ منشور سازمان ملل از جمله مذاکره و میانجیگری .
ایران کشوری است که حضور تاریخی و تمدنی در قفقاز جنوبی داشته است، به همین دلیل، اساسا نگاه مردم ایران به قفقاز یک نگاه ملی و فارع از گرایشات سیاسی می باشد. در طول تاریخ کهن منطقه، ایران نقش میزبان در قفقاز جنوبی داشته است و صیانت از صلح و ثبات در قفقاز در برابر مهاجمان در قفقاز جنوبی، بخشی از تاریخ ایران را تشکیل می دهد.
نگاه تهران به تحولات قفقاز جنوبی برخلاف برخی از بازیگران بر اساس تعصبات قومی یا نفرت پراکنی تاریخی نبوده است. همچنین برخلاف برخی از بازیگران، ایران نگاه انحصاری به قفقاز جنوبی نداشته است. بر همین اساس تهران افتخار دارد که حدود سی سال زودتر از برخی از کشورهای این منطقه، از مدل همکاری ۳+۳ یعنی لزوم همکاری سه کشور قفقاز جنوبی و سه کشور همسایه آن و همچنین تعامل سازنده با قدرت های خارج از منطقه از جمله اروپا در قفقاز تاکید کرده است.
تغییر معادلات در قفقاز پس از جنگ دوم قرباغ، فرصت های جدید برای همکاریهای ایران با اروپای قاره ای ایجاد کرده است. در سده های گذشته، مواردی متعددی از همکاری های ایران و اروپا در مناطق مختلف وجود دارد. در همین منطقه قفقاز، ایران و فرانسه در گذشته برای مقابله با توسعه طلبی عثمانی و تزارهای روس همکاری داشته اند.
حضار گرامی، معتقدم منطقه قفقاز امروز می تواند به عرصه ای برای همکاریهای ایران و اروپای قاره ای تبدیل شود، بدلیل اینکه زمینه ها، منافع و تهدیدات مشترکی برای تعامل و همکاری وجود دارد. شاید به همین دلیل ایران تنها کشور همسایه قفقاز است که برخلاف ترکیه و روسیه، طی دو سال اخیر علیه حضور گروه ناظران اروپایی در ارمنستان، موضع گیری منفی انجام نداده است. بنظر می رسد نوعی اشتراک منافع و دیدگاه در خصوص برخی از مسایل مهم قفقاز، میان ایران و اروپا وجود دارد که می توان آنها را در ده محور دسته بندی کرد. این ده موضوع که می تواند مبنای همکاریهای ایران و اروپا در قفقاز در دوره جدید باشد، عبارتند از :
موضوع اول: مقابله با تغییرات مرزی و حمایت از تمامیت ارضی کشورهای قفقاز
ایران و اروپا در حمایت از تمامیت ارضی کشورهای قفقاز و اوراسیا منافع مشترکی دارند. مشخص است که بخشی از پروپاگاندای فعلی باکو علیه فرانسه به بهانه وضعیت جزایر کالدونیای جدید، ناشی از حمایت پاریس از تمامیت ارضی ارمنستان در مقابل چمشداشت های ارضی باکو و آنکارا است. احترام به تمامیت ارضی کشورها به عنوان یکی از اصول بنیادین منشور سازمان ملل، همواره در خصوص مسایل قفقاز نیز از سوی ایران مورد تاکید قرار گرفته است. موضع ایران درباره ضرورت احترام به تمامیت ارضی ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سه دهه اخیر تغییر نیافته است. چنانچه ایران در سال ۱۹۹۳ و ۲۰۰۸ در جریان تحولات آبخازیا و اوسیتیای جنوبی بر تمامیت ارضی گرجستان و در طول جنگ اوکراین بر حمایت از تمامیت ارضی اوکراین تاکید کرده است.
موضوع دوم: مقابله با پان تورانیسم، نئوعثمانیسم و دالان قومی تورانی
تحولات پنج سال پس از جنگ دوم قراباغ، نشان می دهد که یکی از اهداف ترکیه و جمهوری آذربایجان از جنگ دوم قراباغ ، ایجاد یک کریدور فراسرزمینی میان نخجوان با بخش اصلی خاک جمهوری آذربایجان از طریق جنوب ارمنستان است. محافل باکو و آنکارا پنهان نمی کنند که چنین کریدوری برای ایجاد باصطلاح جهان ترک ضرورت دارد . ترکیه در قالب سیاست های نئوعثمانی در تلاش است از پان ترکیسم و پان تورانیسم به عنوان ابزار نفوذ در آسیای مرکزی و قفقاز استفاده کند. حضور تروریست ها از قومیت های مختلف ترک تبار از جمله اویغورها، ازبک ها، قزاق ها و ترکمن ها در تحولات اخیر سوریه نشان داد که سیاست های پان ترکیستی باکو و آنکارا تا چه اندازه برای منطقه خطرناک می باشد. اروپا بخوبی از مخاطرات احیای عثمانی وسیاست های پان ترکیستی آگاه هست؛ از اینرو ایران و اروپا در مخالفت با کریدور فراسرزمینی که باکو از آن با عنوان جعلی کریدور زنگزور نام می برد، منافع مشترک دارند و هر دو اذعان دارند که در توافقنامه آتش بس ۲۰۲۰ مسکو، هیچ حقوقی برای ایجاد کریدور فراسرزمینی ایجاد نشده است؛ چرا که بازگشایی خطوط مواصلاتی ارتباطی به کریدور فراسرزمینی و نقض حاکمیت کشور میزبان ندارد.
موضوع سوم: کریدور ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه و راهگذر ارس
هند که در حال حاضر پنجمین اقتصاد بزرگ جهان محسوب میشود، بزرگترین شریک تجاری اتحادیه اروپا در منطقه است. میزان تجارت دوجانبه میان دو طرف در سال ۲۰۲۴ بالغ بر ۱۲۰ میلیارد یورو بود. با توجه به انعقاد توافقنامه تجارت آزاد میان هند با برخی از کشورهای اروپایی، چشم انداز تجارت میان دو طرف تصاعدی است اما این موضوع نیاز به مسیرهای ترانزیتی باصرفه و امن دارد. کریدور ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه که هند را از طریق بندر اقیانوسی چابهار ایران، ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه به بلغارستان و اروپا متصل می کند یکی از کریدورهای مهم در ارتباط هند با اتحادیه اروپا می باشد که در مقایسه با مسیر کانال سوئز به لحاظ هزینه و زمان، باصرفه تر است. از این منظر ایران و اروپا در احداث بزرگراه جنوب به شمال ارمنستان منافع مشترکی دارند. بخش خصوصی ایران در حال حاضر ۲۱۰ میلیون دلار در طرح های ترانزیتی در جنوب ارمنستان سرمایه گذاری کرده است و بانک بازسازی و توسعه اروپا نیز ۲۳۶ میلیون یورو برای احداث جاده و تونل به ارمنستان وام می دهد. تقویت کریدور ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه از مسیر ارمنستان، در عین حال از منظر تقویت طرح چهارراه صلح ارمنستان و راهگذر ارس اهمیت دارد. تهران با امضای تفاهمنامه «راهگذر ارس» با باکو در مارس ۲۰۲۲ و آغاز فرایند اجرایی ساخت آن، راهکاری منطقی، اقتصادی و بصرفه را برای ارتباط جمهوری آذربایجان به نخجوان از نقطه مرزی آغبند و از خاک ایران پیشنهاد کرد که منطبق با نقش سه دهه گذشته تهران در تامین ارتباط زمینی دو بخش خاک جمهوری آذربایجان می باشد. «راهگذر ارس» به عنوان بخشی از ابتکار کلان «ایران راه»، علاوه بر پایان دادن به اختلافات باکو و ایروان و پایان دادن به بهانه طلبی های باکو، می تواند به مسیر اصلی «کریدور بین المللی میانی» از آسیای مرکزی به قفقاز و اتحادیه اروپا تبدیل شود.
موضوع چهارم: حقوق مالکانه و حق بازگشت ارامنه به قراباغ
تهاجم جمهوری آذربایجان به استپانکرت مرکز قراباغ در سپتامبر ۲۰۲۳ منجر به مهاجرت اجباری بیش از ۱۲۰ هزار ارمنی بومی ساکن قراباع به ارمنستان شد. این اقدام به عنوان مصداق پاکسازی قومی از سوی سازمان ملل، کشورها و بسیاری از حقوقدانان محکوم شد. ایران در طول جنگ دوم قراباغ در عالیترین سطح بر تامین امنیت اقلیت ارمنی تاکید کرد واکنون نیز محافل ایرانی بر حق بازگشت ارامنه قرباغ و رعایت حقوق مالکانه و صیانت از آثار تاریخی و مذهبی آنها تاکید دارند. پارلمان اروپا نیز در قطعنامه خود در ۴ اکتبر ۲۰۲۳ که در ۲۲ بند و با ۴۹۱ رأی مثبت و تنها ۹ رأی منفی تصویب شد، تاکید کرد که پاکسازی کامل قومی ارامنه قرهباغ، ارتکاب جنایت علیه بشریت و نقض فاحش حقوق بشر توسط باکو است. این قطعنامه همچنین بر حق بازگشت ارامنه به قراباغ و رعایت حقوق فرهنگی و مذهبی آنها و حضور نماینده یونسکو در منطقه تاکید کرده است. ضمن اینکه محافل ایرانی نیز بمانند اروپا از رسیدگی به موضوع پاکسازی قومی در دیوان بین المللی کیفری استقبال می کنند.
موضوع پنجم: مقابله با نفرت پراکنی مبتنی بر تحریف تاریخی
نفرت پراکنی قومی مبتنی بر تحریفات تاریخی، معضلی هست که جمهوری آذربایجان پس از استقلال به شدت با آن دست به گریبان می باشد. ترویج سیستماتیک نفرت پراکنی قومی در کتب درسی و مراکز آموزشی مغایر با هنجارهای بین المللی است. باکو تلاش کرده است که با دیپلماسی خاویاری در اروپا بر روی این موضوع سرپوش بگذارد اما تجلیل از رامیل صفراف افسر آذری که مارگاریان افسر ارمنی را در حاشیه دوره آموزشی ناتو در بوداپست در ژانویه ۲۰۰۴ با تبر به قتل رسانده بود و ایجاد موزه غنایم جنگی در سال ۲۰۲۱ در باکو نشان دهند تداوم این رویکرد است. ایران و ارمنستان در کانون تبلیغات نفرت پراکنانه باکو قراردارند. ایران و نهادهای اروپایی بارها بر حذف محتوای نفرت پراکنانه از کتب درسی جمهوری آذربایجان تاکید کرده اند. در همین راستا ضمن تاکید بر اجرای مفاد کنوانسیون منع تبعیض نژادی (۱۹۶۵) و حکم موقت دیوان بین المللی دادگستری در این خصوص، بنظر می رسد از حکم آتی دیوان در این خصوص استقبال خواهند کرد.
موضوع ششم: اقتصاد و انرژی
استفاده ابزاری از اقتصاد و انرژی در قفقاز اگرچه ممکن است در کوتاه مدت نتایجی بهمراه داشته باشد اما سیاست زدگی مباحث اقتصادی و انرژی نه تنها به ضرر کشورهای همسایه قفقاز از جمله ایران می باشد بلکه به نفع اروپا هم نیست؛ چرا که منجر به به فریز کردن پتانسیل ها، رقابت بجای همکاری و انحصار گرایی می گردد. قراین متعددی وجود دارد که باکو از اهرم انرژی برای مقابله با انتقادات حقوق بشری در این کشور استفاده می کند. رویکرد انتقادی قطعنامه پارلمان اروپا در سال ۲۰۲۳ به اقدام باکو در انتقال نفت گازپروم روسیه به نام گاز جمهوری آذربایجان نشان می دهد این تصور که اتکاء یکجانبه به نفت و گاز باکو به نفع اروپا می باشد، اشتباه بوده است. ایران و اروپا منافع مشترکی در احیای طرح انتقال گاز نابوکو دارند .
موضوع هفتم: تداوم فعالیت گروه مینسک
گروه مینسک در سال ۱۹۹۲ و همزمان با اوجگیری جنگ اول قراباغ به ابتکار سازمان ملل و با واگذاری نقش به سازمان امنیت و همکاری اروپا، تأسیس شد. ۱۱ کشور از کشورهای عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا، عضو گروه مینسک هستند؛ ولی ساختار تصمیمگیری در اختیار رؤسای گروه مینسک یعنی سه کشور روسیه، فرانسه و امریکا است. پس از سپتامبر ۲۰۲۳، باکو بر ضرورت انحلال گروه مینسک تأکید دارد و این موضوع را یکی از شروط اصلی خود برای صلح با ارمنستان میداند؛ باکو تمایل دارد با انحلال گروه میسنک، پرونده قراباغ را به لحاظ منطقهای و بینالمللی، پایانیافته القاء نماید. بنظر می رسد ایران و اروپا در این خصوص که به لحاظ حقوقی، انحلال گروه مینسک باید پس از امضای توافقنامه صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان صورت بگیرد، اشتراک نظر دارند. در شرایطی که باکو کمپین ادعای ارضی در قالب اطلاق «آذربایجان غربی» به ارمنستان براه انداخته است، تنها چنین سند حقوقی، متضمن حل مسائل اختلافانگیز بنیادی میان دو کشور خواهد بود.
موضوع هشتم: صیانت از محیط زیست دریای کاسپین در مقابل آلودگی نفتی
حمایت از محیط زیست آنچنانچه در اعلامیه های استکهلم و ریو (۱۹۹۷۲ و ۱۹۹۲) تاکید شده است، یکی از ارزشهای حقوقی مورد تاکید اتحادیه اروپا می باشد. دهها کنوانسیون در حوزه محیط زیست در اروپا تصویب شده است. ایران کشوری است که بیشترین دغدغه های زیست محیطی را در دریای کاسپین و حوزه قفقاز دارد. ایران تنها کشور ساحلی دریای کاسپین است که علیرغم اینکه استخراج نفت از این دریا ندارد؛ اما به دلیل فعالیت های نفتی دیگر کشورهای ساحلی بیشترین آسیب را از آلودگی این دریا می بیند. مطابق با اصل حقوقی پرداخت آلوده کننده، بحرانی شدن آلودگی نفتی در دریای کاسپین می تواند فعالیت برخی از شرکت های نفتی اروپایی در این دریا را با چالش مواجه نماید؛ بنابراین ایران و اروپا در اجرای کنوانسیون محیط زیست دریای کاسپین موسوم به کنوانسیون تهران، منافع مشترک دارند. این کنوانسیون در نوامبر سال ۲۰۰۳ به امضای پنج کشور ساحلی دریای کاسپین رسیده است. ضمن اینکه ایران در فاز دوم میدان گازی شاهدنیز دوم جمهوری آذربایجان دارای سهم ده درصدی و شریک برخی از شرکت های مهم اروپایی مانند توتال و لوک اویل می باشد.
موضوع نهم: حقوق اقلیت ها
در تاکید بر ضرورت رعایت حقوق اقلیت های قومی، زبانی، ملی و مذهبی در قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان ایران و اروپا، دیدگاه های کم و بیش یکسانی دارند. کمیته مشورتی کنوانسیون اروپایی چارچوب برای حمایت از اقلیت های ملی ، بارها از جمله در گزارش ۲۰۱۷ خود بر تعهدات باکو برای اجرای حقوق فرهنگی، مذهبی و زبانی اقلیت ها از جمله اقلیت تالشی، لزگی و ارمنی تاکید کرده است. باکو این کنوانسیون را در اکتبر ۲۰۰۰ در مجلس خود تصویب کرد. چنانچه اینجانب به مبسوط در کتاب «وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل» توضیح دادم، محافل ایرانی به دلایل مختلف از جمله حضور تاریخی ایران در قفقاز و وجود اقلیت های ایرانی تبار از جمله تالشان، تات ها و کردها، به وضعیت اقلیت ها در این کشور حساس می باشند.
موضوع دهم: مخالفت با نگاه انحصاری به قفقاز
پس از فروپاشی شوروی، ورود برخی از کشورها به قفقاز براساس مدل ۱+۳ بود یعنی این کشورها با نگاه انحصاری به قفقاز، حقوقی برای دیگر بازیگران قائل نبودند. برای سالهای طولانی روسیه از چنین رویکردی در قفقاز پیروی می کرد. پس از جنگ دوم قراباغ نیز، ترکیه از چنین مدلی پیروی می کند. نتیجه این رویکرد اصرار بر برخی بلوک های منطقه ای روسیه گرا مانند پیمان امنیت دسته جمعی یا ترکیه گرا مانند پیمان ترابوزان بوده است. در مقابله با این نگاه انحصاری ایران و اروپا منافع مشترکی دارند. همکاری ایران با اتحادیه گمرگی اوراسیا، و حضور تهران در طرح تراسیکا که مورد حمایت اتحادیه اروپا می باشد، نشان می دهد که از ایران از همکاری های چندجانبه در منطقه استقبال می کند.
حضار گرامی در پایان مایل به تاکید هستم که در شرایطی که برخی از قدرتها با تکیه بر منافع یکجانبه و کوتاه مدت، به دنبال تشدید گسل های منازعه در قفقاز هستند، موضوعات دهگانه فوق نشان می دهد که ایران و اروپا علیرغم اختلاف نظر در برخی از مسایل منطقه ای و بین المللی ، از فرصت ها، زمینه های مشترک و حتی بی سابقه ای برای همکاری در قفقاز برخوردار هستند.
از اساتید حاضر در این کنفرانس ، به دلیل حوصله ای که به خرج دادند، سپاسگزارم.
پایان
[۱] . The South Caucasus along Fault Lines: Regional and International Perspectives
دیدگاه خود را بنویسید