جنگ گسترده میان گرجستان با روسیه در منطقه جدایی طلب اوسیتیای جنوبی که در سال ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرده است ، باردیگر مناسبات متشنج میان تفلیبس و مسکو را در معرض نمایش جهانیان قرار داد. به دنبال حملات ارتش گرجستان به اوسیتیای جنوبی که از قبل توسط برخی از کارشناسان منطقه پیش بینی شده بود، روسیه علاوه بر حملات هوایی گسترده، تانکهای خود را به تسخینوالی مرکز اوسیتیای جنوبی گسیل داشت و درنتیجه کنترل ارتش گرجستان بر تسخینوالی که بیش از ۱۵۰۰ کشته داشته است، چند ساعت بیشتر طول نکشید . در این شرایط این سوال مهم مطرح است که علت از سرگیری جنگ دراوسیتای جنوبی و همزمان با افتتاحیه بازیهای المپیک چیست؟ آیا این جنگ فقط میان تفلیس و منطقه جدایی طلب اوسیتیای جنوبی است یا اینکه جنگی میان روسیه با جهان غرب است؟
بجرات می توان گفت بعد از فروپاشی شوروی تنش جوهره غالب در مناسبات دو کشور همسایه گرجستان و روسیه بوده است. اتهام روسیه مبنی بر حمایت گرجستان از شورشیان چچنی ، اتهام گرجستان مبنی بر حمایت روسیه از جدایی طلبان آبخازیا و اوسیتیای جنوبی ، اخراج مرزبانان روسی از گرجستان در سال ۱۹۹۸ ، تلاش گرجستان برای اخراج نیروهای حافظ صلح روسیه، اقدام تفلیس در نظامی کردن پیمان گوام و خروج از پیمان امنیت دسته جمعی در سال ۱۹۹۹ تنها بخشی از اختلافات روسیه و گرجستان را تشکیل می دهد که عمده این تنش ها ریشه در ناتوگرایی گرجستان و بدبینی مسکو به تفلیس دارد. وقوع انقلاب مخملی در گرجستان در ۲۲ نوامبر سال ۲۰۰۳ آغازگر دوره تنش زدایی در مناسبات روسیه و گرجستان نبود بلکه همانگونه که تحولات کنونی نشان می دهد آغاز دوره تشدید تنش در مناسبات دو کشور می باشد. البته با توجه به اقدام روسیه در عمل به تعهدات ۱۹۹۹ خود در اجلاس سران سازمان امنیت و همکاری اروپا در استانبول مبنی بر تخلیه پایگاهای باتومی ، گودائوتا، وازیانی و سوخومی انتظار می رفت که بهبود محسوسی در مناسبات گرجستان و روسیه دیده شود . اما بطور مشخص دو عامل باعث تشدید تنش در مناسبات روسیه و گرجستان و نهایتا جنگ در اوسیتیای جنوبی شده است. اول اینکه به دنبال اقدام امریکا و برخی از کشورهای غربی در حمایت از اعلام استقلال یکجانبه کوزوو، مسکو نیز در اقدامی تلافی جویانه حمایت های عملی و پنهانی خود از آبخازیا و اوسیتیای جنوبی (مناطق جدایی طلب گرجستان) را علنی ساخت. ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری وقت روسیه در ۱۶ آوریل گذشته فرمان مناسبات غیر رسمی با آبخازیا و اوسیتای جنوبی را صادر کرد . البته روسها صراحتا اعلام کرده بودند که استقلال کوزوو بدون مجوز سازمان ملل منجر به تشدید مناقشه دراوسیتیای جنوبی و آبخازیا خواهد شد. اما تحرکات مسکو در مورد اوسیتیای جنوبی و آبخازیا از سوی مقامات تفلیس به عنوان گامی برای انضمام این منطقه به روسیه ارزیابی شد و بشدت اعتراض گرجستان را برانگیخت . دوم اینکه بر خلاف دوران شوارد نادزه که وی گاه بر عضویت در ناتو، گاه بر سیاست بیطرفی و گاه حتی بر همگرایی راهبردی با روسیه تاکید می کرد، میخائیل ساکاشویلی رهبر جوان و رنگی گرجستان با تشویق امریکا قاطعانه بر عضویت در ناتو تاکید دارد و رسماً در این خصوص درخواست داده است. هدف امریکا از تشویق گرجستان به عضویت در ناتو بیرون راندن کامل روسیه از گرجستان است . چنانچه امریکا حاضر شد برای تخلیه چهار پایگاه نظامی روسیه در گرجستان کمک مالی در اختیار تفلیس قرار دهد . بی شک چنین روندی برای روسیه قابل قبول نیست . از نظر روسها استقرار امریکا در قفقاز به روند تجزیه روسیه در دراز مدت منجر خواهد شد. در چنین شرایطی نیز روسیه سیاست حمایت راهبردی از اوسیتیای جنوبی و آبخازیا را در پیش گرفته است. چه اینکه حداقل در صورت نفوذ چشمگیر روسیه در آبخازیا و اوسیتیای جنوبی و در شرایط عضویت احتمالی گرجستان در ناتو و در نتیجه حضور همه جانبه امربکا در این کشور، این مناطق بعنوان حایل میان روسیه و گرجستان غربگرا خواهند بود. ضمن اینکه این موضوع از جهتی می تواند حتی مانع عضویت گرجستان درناتو بشود چرا که اساسنامه ناتو عضویت کشورهای دارای مناقشه را ممنوع می کند . از اینرو نیز بدنبال حملات ارتش گرجستان به اوسیتیای جنوبی ،شورای امنیت ملی روسیه در صدور فرمان حمایت از اوسیتای جنوبی تردید بخود راه نداد و مسکو نه تنها با سرکوب نظامیان گرجی در اوسیتیای جنوبی بلکه بابمباران پایگاههای گرجستان در بندر پوتی ، تفلیس ،مارنئولی و وازیانی عزم خود را برای حضو در اوسیتیای جنوبی و آبخازیا به رخ غرب کشید و در واقع پاسخ عملی به حمایت غرب ازاستقلال یکجانبه کوزوو داد. با توجه به عدم حمایت عملی امریکا و ناتو از تفلیس بنظر می رسد در این روند تنها بازنده آقای ساکاشویلی است که بر خلاف نظر اکثریت مردم گرجستان روی حمایت غرب حساب ویژه ای باز کرده بود.