باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه از نقش ترکیه در برقراری ثبات در در منطقه قدردانی کرد. در این گفتگوی چهل دقیقه ای مسائل مربوط به خاورمیانه ؛ قفقاز ؛ افغانستان ؛ عراق ، ارمنستان و ایران مطرح شد. اولین گفتگوی رئیس جمهوری جدید امریکا با مقامات عالیرتبه ترکیه در شرایطی است که دو هفته پیش لغو سفر از پیش برنامه ریزی شده “جرج میشل” فرستاده جدید آمریکا به خاورمیانه به ترکیه بلافاصله بعد از اقدام اعتراض آمیز اردوغان به رئیس رژیم صهیونیستی در اجلاس داووس، گمانه زنی های مختلفی را در خصوص کم و کیف مناسبات آنکارا – واشنگتن در دوره اوباما مطرح ساخت. بویژه اینکه در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ نیز دیداری میان اردوغان و بایدن معاون رئس جمهوری امریکا صورت نگرفت.
واقعیت این است که مناسبات آنکارا و واشنگتن که بویژه بعد از عضویت آنکارا در ناتو در سال ۱۹۵۲ جنبه گسترده ای یافته بود، طی پنج شش سال اخیر و پس از آنکه پارلمان ترکیه با عبور نیروهای امریکایی از این کشور برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ مخالفت کرد، به سردی گرایید. حساسیت این موضوع از آنجهت است که در طی دهه های گذشته غیر از مقطع تهاجم ارتش ترکیه به قبرس در سال ۱۹۷۴ روابط دو کشور دچار بحران یا سردی عمیق نشده است. از اینرو با روی کار آمدن باراک اوباما در امریکا این سوال مهم در افکار عمومی مطرح است که مناسبات دو کشور به چه شکلی خواهد بود؟ پاسخ این سوال در نحوه توجه امریکا به موضوعاتی است که عبدا.. گل رئیس جمهوری ترکیه در دیدار اوایل فوریه خود با شماری از اساتید دانشگاههای آمریکا در آنکارا از آنها به عنوان ” حساسیت های ترکیه ” نام برد و تاکید کرد اوباما باید حساسیتهای ترکیه را درک کند.
به باور اغلب کارشناسان مساله پ ک ک و مستله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه یکی از مهمترین چالش های پیش روی مناسبات ترکیه و امریکا است. در دوران بوش ، برغم اقداماتی نظیر تشکیل کمیته سه جانبه ترکیه و عراق و امریکا برای همکاری علیه پ ک ک ، امریکا از اقدامات عملی علیه پ ک ک خودداری کرد و حتی ابعادی از تسلیح پ ک ک توسط امریکا فاش شد. در مورد مساله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه نیز اقدام کنگره برای در دستور کار قراردادن موضوع موجب هشدار آنکارا شد. اوباما ژوئن گذشته در نامه‌ای به خاچیکیان رئیس انجمن ارامنه آمریکا از ایده شناسایی کشتار ۱۹۱۵ ارامنه بعنوان نسل کشی حمایت کرد. بهمین جهت نیز همه سازمانهای ارامنه آمریکا از نامزدی اوباما حمایت کردند . با توجه به اینکه جوزف بایدن و هیلاری کلینتون پیش از این در سنای امریکا از حامیان سرسخت طرح به رسمیت شناختن ادعای نسل کشی ارامنه بودند ، برای نخستین بار در آمریکا رییس جمهور ، معاون وی و وزیر امور خارجه این کشور از حامیان ادعای نسل کشی ارامنه هستند. همین موضوع احتمال برسیمت شناختن مساله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه به عنوان نسل کشی در دوره ریاست جمهوری اوباما را تقویت می کند. از اینرو اگر سیاست اوباما در مورد مساله ارامنه بمانند دولت های قبلی سیاست کجدار و مریز باشد ، انتظار بحران خاصی در روابط ترکیه و امریکا البته با توجه به روند کنونی نمی رود . اما اگر امریکا این موضوع را شناسایی بکند ، چون تبعات سنگینی متوجه ترکیه می کند و روند عادی سازی مناسبات ترکیه و ارمنستان که آنکارا برای آن سرمایه گذاری کرده، تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند مناسبات آنکارا – واشنگتن را دچار چالش بکند.
واقعیت این است که چنانچه مارک پریس سفیر سابق آمریکا در ترکیه فاش ساخته است موضوعاتی مهم دیگری هم بر مناسبات دو کشور در دوره جرج بوش تاثیر منفی گذاشت که مهمترین آن تلاش واشنگتن برای اخلال در دپیلماسی منطقه ای ترکیه و جلوگیری از همگرایی ترکیه با کشورهای همسایه خود بویژه در مساله عراق و تلاش برای همراه کردن ترکیه در سیاست های توسعه طلبانه خود علیه ایران بود. ضمن اینکه کم و کیف مناسبات ترکیه با اتحادیه اروپا و نیز سرنوشت پایگاه اینجرلیک از جمله مسایلی است که بر مناسبات ترکیه و امریکا تاثیر گذار خواهد بود . در این میان نگاهی به مناسبات امریکا و ترکیه نشان می دهد که دولت های امریکا همواره تقویت مناسبات با ترکیه را به حمایت همه جانبه آنکارا از رژیم صهیونیستی منوط کرده اند . چنانچه لغو سفر میچل به آنکارا همزمان با درگیری لفظی اردوغان با رئیس رژیم صهیونیستی در داووس نشان داد که این رویه کم و بیش توسط دولت اوباما نیز پیگیری می شود . این در شرایطی است که چنانچه در جریان جنگ ۲۲ روز غزه نیز ثابت شد، همکاری آنکارا با رژیم صهیونیستی بشدت در مقابل خواست اکثریت مردم ترکیه قرار دارد . بطوریکه نظرسنجی ها در ترکیه در اواخر دوره جرج بوش نشان داد تنها ۲ درصد مردم ترکیه از سیاست های بوش حمایت می کنند و اساساً بیش از هشتاد درصد مردم ترکیه امریکا را دوست خود نمی دانند. از اینرو نیز “تقویت راهبردی” روابط امریکا و ترکیه به تغییر اساسی در رویکردهای کاخ سفید و توجه واشنگتن به منافع ملی آنکار و عدم مداخله کاخ سفید در همکاریها راهبردی ترکیه با همسایگان خود از جمله با ایران در زمینه انرژی بستگی دارد ، موضوعی که با توجه به نفوذ صهیونیستها در کاخ سفید درباره آن خوشبینی چندانی در محافل سیاسی وجود ندارد .