اقدام امریکا و گرجستان در امضای پیمان مشارکت راهبردی گرجستان و آمریکا ارزیابی های مختلفی در محافل رسانه ای ایجاد کرده است. بگفته خاتونا ایوساوا Khatuna Iosavaسخنگوی وزارت خارجه گرجستان ، این پیمان خطوط اصلی همکاری های تفلیس – واشنگتن در زمینه های امنیتی ، اقتصادی و توسعه دموکراسی را مشخص می کند. دیوید باکرادزه ، رئیس پارلمان گرجستان نیز با تاکید بر همکاری های راهبردی با واشنگتن ، امضای پیمان همکاری راهبردی گرجستان و امریکا را باعث تقویت تفلیس دانست. وی با اشاره به واکنش مقامات روسیه به امضای این پیمان بین واشنگتن و تفلیس گفته است: این سند دولت گرجستان را قویتر کرده و امنیت آن را افزایش می دهد و ما از این پیمان فقط به این علت که به مذاق روسیه یا هر کشور دیگر خوش نیاید صرف نظر نخواهیم کرد. بگفته وزیر امورخارجه گرجستان نیز این پیمان در باره همکاری راهبردی بین گرجستان و امریکا در همه زمینه هاست، اما همکاری های امنیتی مهمترین اصل این سند است.
به باور کارشناسان امضای پیمان همکاری راهبردی با گرجستان از چند بعد قابل ارزیابی است. این اقدام در شرایطی صورت می گیرد که تلاش دولت جرج بوش برای جلب رضایت اعضای ناتو جهت عضویت گرجستان و اوکراین در “برنامه اقدام” (برنامه مپ)این سازمان در اجلاس اخیر ناتو در بروکسل شکست خورد . این شکست نه تنها ضربه ای به وجهه امریکا بود بلکه موجب ناخرسندی دولت گرجستان که تاکنون در روند امریکا گرایی متحمل هزینه های فراوانی شده است، شد. از اینرو اقدام امریکا در امضای توافقنامه راهبردی با اوکراین و گرجستان ، اقدامی برای جبران این شکست ارزیابی می شود. با توجه به اهداف دراز مدت واشنگتن برای تضعیف موقعیت روسیه در قفقاز از طریق عضویت کشورهای این منطقه در ناتو، امریکا تلاش دارد با این اقدام انگیزه های دولت گرجستان برای ادامه پیگیری روند عضویت در ناتو را تقویت کند . آمریکا در سال ‪ ،۱۹۹۸پیمان مشارکت راهبردی مشابهی را با جمهوری‌های استونی، لتونی و لیتوانی امضا کرد که آن زمان خواهان پیوستن به ناتو بودند. این سه جمهوری در سال ‪ ۲۰۰۴به ناتو پیوستند و روابط آنها با روسیه تحت تاثیر این موضوع تیره شده است. از اینرو می توان پیمان مشارکت راهبردی امریکا با گرجستان را در چارچوب تشدید رویارویی امریکا و روسیه در قفقاز و حوزه دریای سیاه ارزیابی است . تجربه نیز نشان داده است برآیند این رقابت های مخرب به نفع گرجستان نبوده است. ضمن اینکه اساسا موقعیت گرجستان به عنوان کشوری که بخشی از آن تحزیه شده با شرایط لتونی یا استونی برای عضویت در ناتو قابل مقایسه نیست. از اینرو دراین خصوص که امضای این پیمان کمک جدی به عضویت گرجستان در ناتو بکند ، خوشبینی چندانی در محافل گرجی وجود ندارد. بویژه اینکه بعد از جنگ اوستیای جنوبی و واکنش انفعالی ناتو ، گرایشهای مردم گرجستان برای عضویت در آن کاهش یافته است. در عین حال اساسنامه کنونی ناتو صراحتا عضویت کشورهایی نظیر گرجستان که درگیر مناقشه ارضی هستند، ممنوع کرده است . همچنین بعلت تحقق نیافتن وعده های انقلاب رنگین و تبعات گسترده سیاسی ، اقتصادی، نظامی جنگ اوستیای جنوبی، موقعیت ساکاشویلی بشدت تضعیف شده و محبوبیت آن پایین تر از بیست درصد اعلام شده است. بطوریکه بسیاری ازمتحدان قبلی وی نظیر نینوبورژانادزه رئیس سابق پارلمان به صفوف مخالفان پیوسته اند. با توجه به ضرب الاجل مخالفان به دولت برای برگزاری انتخابات زودهنگام،احتمال ازسرگیری تظاهرات مخالفان بعد از پنجم ژانویه ۲۰۰۹، اولین سالروز برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری وجود دارد. از اینرو دولت بوش با امضای پیمان مشارکت راهبردی و دادن وعده کمک به بازسازی گرجستان ، می کوشد از یک سو پاسخی به توافقنامه های راهبردی روسیه با اوستیای جنوبی و آبخازیا بدهد. از سوی دیگر نیز احتمال سقوط دولت ساکاشویلی را تضعیف کند . این در شرایطی است که مردم گرجستان طی سالهای گذشته از جمله بعد از انقلاب مخملی سال ۲۰۰۳ شاهد خلف وعده های امریکا برای ارایه کمک های مالی و اقتصادی بوده اند . همچنین آنها ذهنیت منفی از قراردادهای همکاری بویژه در حوزه های امنیتی و نظامی با امریکا دارند. بعنوان نمونه امریکا در سال ۲۰۰۲ به بهانه تعلیم ارتش گرجستان،قرارداد تعلیم و تجهیز را با این کشور امضاء کرد . اما نتیجه این قرارداد تشویق گرجستان به واگرایی در منطقه و انتقال نظامیان آموزش دیده به عراق برای خدمت به اشغالگران بود. از اینرو نیز اعلام امضای پیمان مشارکت راهبردی امریکا و گرجستان در واشنگتن که همزمان با پهلوگیری ناو جنگی یو اس اس تیلور امریکا در بندر پوتی بود، نه تنها با استقبال مردم گرجستان مواجه نشده، بلکه انتقادات احزاب مخالف مبنی بر اینکه احتمال دارد با این پیمان تفلیس هر چه بیشتر به پایگاه توسعه طلبی امریکا در منطقه تبدیل بشود، مواجه شده است. ناظران معتقدند یکی از نتایج کوتاه مدت این پیمان، افزایش حمایت روسیه از تحرکات اپوزیسیون برای براندازی دولت ساکاشویلی نهایتا تا تابستان ۲۰۰۹ خواهد بود.